📜پیشگویی #امام_علی_علیه_السلام درباره تسلط «معاویه» و «حجاج بن یوسف ثقفی» بر کوفیان :👇
#جنگ_نهروان
🔥🗿🔥🗿🔥🗿🔥🗿🔥🗿
👥منفورترین خانواده در تاریخ:👇
✅امام صادق(علیه السلام) می فرماید:
📋«إِنَّ اَلْأَشْعَثَ بْنَ قَيْسٍ شَرِكَ فِي دَمِ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ اِبْنَتُهُ جَعْدَةُ سَمَّتِ اَلْحَسَنَ(ع) وَ مُحَمَّدٌ اِبْنُهُ شَرِكَ فِي دَمِ اَلْحُسَيْنِ(ع)»
♦️أشعث بن قیس کندی در خون امیر المؤمنین امام علی(ع) شریک بود.
و دخترش جعده امام حسن مجتبی(ع) را مسموم کرد و پسرش محمد در خون امام حسین(ع) شرکت کرد.(۱)
#امام_علی_علیه_السلام
#امام_حسن_علیه_السلام
#امام_حسین_علیه_السلام
📚منبع:
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۲۸
#مصائب_شام
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
◾️حکایتِ جانسوز یک زنِ شامی که نذر کرده بود برای اسیران و فقیران، غذایی ببرد تا به مُراد دلش برسد ...
شخصی به نام «سعد بن عبدالعلی» نقل میکند:
وقتی که آن لشکریان یزید، أسرای آل الله را بعد از غروب در خرابه شام جا دادند؛
فَلَم یَکُنْ لهم طَعامٌ ولاسِراجٌ ولاشَرابٌ فَلاجَرَمَ جَمَعَ کُلُّ واحِدٍ مِنهُم تُرابًا وَ وَضَعوا وُجوهَهُم علی التُّرابِ و بَکَوا بُکاءا شَدیدا
▪️ هیچ طعام و نوشیدنی نداشتند و حتی چراغی در آن تاریکی نزدشان نبود؛ پس از روی ناچاری هرکدام از ایشان مقداری خاک را جمع کردند و صورتهای مبارکشان را بر خاک نهادند و به شدت گریستند.
🩸دراین هنگام هفت زن شامی طعام و چراغی را برای اسیران آل الله آورده بوده و جنب ورودی خرابه، برای اجازه گرفتن ایستاده بودند.
حضرت فضه علیهاالسلام از کار آنها آگاه شده و به نزد آنها آمد و فرمود:
ماشَأنُکُنَّ یا نِساءَ أهلِ الشامِ؟
▪️ای زنان شامی شما برای چه کار به اینجا آمدهاید؟
🩸آن زنان گفتند:
طعامی به جهت این اسیران آوردهایم و برای اجازه گرفتن از شما ایستادهایم .
حضرت فضه این خبر را به زینب کبری سلاماللّهعلیها عرض نمود و بعد از اجازه گرفتن، آن زنها وارد خرابه شدند.
یکی از آن زنها به حضرت زینب سلاماللهعلیها عرض کرد:
أَیَّتُها المَظلومَةُ إنّی نَذَرتُ مُنذُ أرْبَعَةَ عَشَرَ سَنَةً أُنفِقُ الفُقَراءَ والأُسَراءَ طَعاما لِحاجَةٍ کانَت لی.
▪️ای بانوی مظلومه! همانا من چهارده سال است که نذر کردم فقرا و اسیران را طعام دهم تا به حاجتم برسم.
هنگامی که شنیدم شما را با این ذلت و خواری به این خرابه آوردند، برایتان طعام آوردم به امید اینکه خداوند متعال حاجت وآرزویم را برآورده کند و مرا به سرورانم برساند؛ چرا که من مشتاق دیدار سرورانم هستم.
🩸حضرت زینب علیهاالسلام فرمود:
ای کنیز خدا! سروَران تو کیستند؟
آن زن عرض کرد:
ایشان سرور تمام اهل زمین هستند؛ حسین بن علی علیهالسلام و خواهرانش زینب و امکلثوم و سایر بنی هاشم.
فَلَمّا سَمِعَتْ زینبُ بنتُ علیِّ بنِ ابیطالب علیهما السلام ذلک قالت لها : یا أَمَة قُضِیَتْ حاجَتُکِ وحَصَلَ مَرامُکِ
▪️پس هنگامی که حضرت زینب علیهاالسلام این کلام را از او شنید، فرمود: ای کنیز خدا! حاجتت بر آورده شده و به خواستهات رسیدی؛
واللهِ نَحنُ بناتُ فاطمةَ الزهراءِ فقد قَتَلَ العِداءُ رِجالَنا و نَهَبوا أموالَنا و أسَروا نسائَنا فَلَمْ یُراعُوا حُرمَةَ جَدِّنا فینا.
▪️به خدا قسم ما دختران فاطمه زهرا سلاماللهعلیها هستیم؛ دشمنانمان، مردهایمان را کشتند و اموالمان را غارت کردند و زنهایمان را به اسیری گرفتند و حرمت جدّ ما رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را در مورد ما رعایت نکردند.
🩸وقتی که آن زن این را شنید به خود لرزید و چنان ناله «واحسیناه»و «وامحمداه» برآورد که اهل شام را به وحشت انداخت.
📚بحرالمصائب ج۸ ص۱۱۸
✍منزل به منزل، غصهام، اشک روانم
با دست بسته، پشت محمل، روضه خوانم
خورشید، بعد از سال ها روی مرا دید
او هم دگر فهمید که بی سایه بانم
با این لباس پاره و وضعی که دارم
همراه با یک لشگر از نامحرمانم
ماه دل آرایم، به شوقت سر شکستم
وقتی که کامل شد رخت در آسمانم
در محمل بی پرده رفتم بین انظار
شاگردها دادند با طعنه نشانم
همسایهی سابق مرا خیرات بخشید
آتش گرفته بند بند استخوانم
باور نمیکردم که در زندان بخوابم
باور نمیکردم شود این امتحانم...
#مصائب_شام
◼️خرابهٔ شام، به گونهای بود که صورت نازدانههای سیدالشهداء علیهالسلام، پوست انداخت و از آنها، خون جاری شد ...
نقل کردهاند:
یزید لعین، أسرای آل الله را در خرابهای نزد کاخ خودش جای داد.
لا تَقيهُنَّ مِنْ حَرٍّ و لا بَردٍ،
▪️آن خرابه به گونهای بود که آنها را از سرما و گرما حفظ نمیکرد...
حتّی تَقشَرّتِ الجُلودُ و سٰالَ الصّدیدُ بَعد کُنّ الخُدور
▪️پس از پرده نشینی و سایه پروری، رخسارشان پوست انداخت و خون از صورتهایشان جاری گشت،
و کاُنوا مُدّةَ مُقامِهم بالشّام یَنوحُون عَلَی الحسين عليهالسّلام
▪️و در مدت اقامتشان در شهر شام و در آن خرابه، پیوسته مشغول گریه و زاری بر سيدالشهدا عليه السلام بودند.
📚مثير الأحزان، ص۵۶
📚نفس المهموم، ص۴۵۶
🔹محمّد حلبی گوید: از امام جعفر صادق علیه السّلام شنیدم که میفرمود:
زمانی که حضرت علی بن الحسین علیهماالسّلام و آن افرادی را که با آن حضرت بودند، نزد یزید بن معاویه - لعنتهای خداوند بر آن دو باد - آوردند و آن حضرت را در یک خرابهای جای دادند که (سقف آن در شُرف خراب شدن بود).
🩸بعضی از اسیران گفتند:
إنّما جُعِلنٰا في هٰذا البَيت لِيَقعَ علَينا.
▪️ما را در این خرابه جای دادند که سقف آن بر سر ما خراب شود.
پاسبانان به زبان رومی با یکدیگر میگفتند:
این اسیران را بنگرید که میترسند این خانه بر سرشان خراب شود. در صورتی که فردا از این جا خارج شده و کشته خواهند شد!
🩸إمام سجاد علیهالسّلام کلام آنها را شنید و به زبان رومی به آن ها فرمود:
به اذن خدای متعال نه این دیوار بر سر ما خراب میشود و نه فردا ما را میکشند.
و همین طور هم شد.
📚الخرائج و الجرائح ج٢ص٧۵٣
📚لواعج الاشجان ص٣٣٢
✍ اشارتی به نزدیکی ظهور ...
🔹امام خامنهای مدظلهالعالی :
نزدیک قله ایم؛ خستگی ممنوع
امروز روز خسته شدن نیست،
روز ناامید شدن نیست. امروز روز شوق است،
روز امید است، روز حرکت است...
✨نکته :
قله برای ما ظهور است، آیا این سخن رهبر انقلاب اشارتی به نزدیکی ظهور است؟
---------------------------------------------------
💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 💐
به سوی ظهور🌷
حکم گفتن ذکر اللهم عجل لولیک الفرج در نماز
📌سوال؟ از آیتالله العظمی مکارم شیرازی: آیا گفتن عبارت "و عجل فرجهم" پس از صلواتی که بعد از ذکر سجده یا بعد از ذکر رکوع در هنگام نماز گفته میشود اشکالی دارد یا خیر؟ و در صورتی که این کار اشکال دارد آیا بر ما سجده سهو واجب میشود؟
🖊پاسخ: اشکالی ندارد ولی گاه ترک شود تا تصور نشود جزء نماز است.
📌سوال؟ از آیتالله العظمی سیستانی: اگر کسی پس از خواندن تشهد و بعد از صلوات آن "و عجل فرجهم" را هم بگوید، نمازش صحیح است یا خیر؟
🖊پاسخ: مانعی ندارد ولی مستحب است بعد از صلوات بگوید "و تقبّل شفاعته و ارفع درجته."
📌سوال؟ از آیتالله العظمی سبحانی: آیا بعد از صلوات در تشهد نماز "و عجل فرجهم" را میتوان گفت؟
🖊پاسخ: نماز را به همان نحو که در رسالههای عملیه نوشتهاند باید خواند و نباید چیزی بر آن افزود. والله العالم
📌سوال؟ از آیتالله آقا مجتبی تهرانی: اگر کسی در تشهد نماز بعد از صلوات، "و عجل فرجهم" را اضافه کند، نمازش چه حکمی دارد؟
پاسخ: اگر به عنوان ورود در نماز نباشد، اشکال ندارد.
📌سوال؟ از مرحوم آیتالله العظمی بهجت: اگر کسی در تشهد نماز بعد از صلوات، "و عجل فرجهم" را اضافه کند، نمازش چه حکمی دارد؟
🖊پاسخ: اگر به عنوان ورود در نماز نباشد، اشکال ندارد.
#روضه_دفتری
#امام_حسن_مجتبی(ع)
🌴برحسن سبط مصطفی صلوات
🌴به گل باغ مرتضی صلوات
🌴به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق
🌴به گل روی مجتبی صلوات
🌴السلام_علیک_یا_ابامحمد
🌴یاحسن_ابن_علی_ایهاالمجتبی
🌴یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله
🌴علی_خلقه_یا_سیدنا...
◼️مرغ دل من گشته گرفتار بقیع
قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع
شبها که در بقیع را میبندند
من گریه کنم به پشت دیوار بقیع
◼️دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع....
کنار اون قبری که بی شمع و چراغه...
زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه....
◼️رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کند .....
◼️فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه....
◼️حالا چشم سرتو ببند، چسم دلتو باز کن بریم مدینه...
◼️دلم میخواد یه شب مدینه باشم
زائر آن شکسته سینه باشم
دلم میخواد یه شب بقیع بشینم
آخ قبر غریبِ حسنو ببینم
اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ...
آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا....
🌾آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون.....
هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،،
اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت....
🌾آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،،
🌾صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد...
🌾آخ_میون_همه_دلها...
🌾امون_از_دل_زینب....
🥀دلا بسوزه برا اون لحظه ای که...
تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی....
🥀الهی نبینه داغ برادرُ...
الهی نبینی اونچه که زینب دید...
(اومد کنار بستر برادر....
شروع کرد گریه کردن)
🥀زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه...
امان امان..
🥀صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن...
یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا..
آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر)
آخ بیاید حسنم داره جون می ده...
(الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته)
🥀همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله میکنند ....
امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن...
🥀امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه....
صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،،
🥀شاید گقته باشه...
🥀داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم....
دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم....
داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم...
🥀یه وقت صدا زد حسین جان داداش....
گریه نکن داداش....
گریه نکن حسین جان..
🥀عالم برا حسین گریه کنه حسین گریه نکنه...
🥀داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،،
الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند...
همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،،
🥀اما حسین جان لایوم_کیومک_یااباعبدالله
🥀حسین جان روزی میاد روز عاشورا....
دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان...
داداش لب تشنه شهیدت می کنند...
سر تو بالای نی میبرن....
🥀امان امان
🥀یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب...
خواهر طشتی برام بیار خواهر..
میگن اینجا بیبی خوشحال شد ..
گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه...
حالش بهتر میشه...
اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر....
🌾حسنم بس که ز غم ناله نمود
🌾طشت را پر زِ گُل لاله نمود
🌾اما ای روزگار چه کردی با دل زینب....
دو تا طشت نشون زینب دادی...
یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن.....
یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن....
🌾از دو طشت آمد نوای شور و شین
گاه از طشت حسن گاه از حسین
اندر اینجا قلب زینب خسته بود
وندر آنجا دست زینب بسته بود
از دو لبهای حسن خون میچکید
خورد لبهای حسین چوب یزید
🌾هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو
یا حســــــــین
#صدیقی___
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_حسین
( #سبک_ریان_بن_شبیب )
بند اول:
چِل روزِ که چهل
منزل رفتم حسین
با سره تو
چل روز گذشت ولی
چل سال بود واسه ی
خواهرِ تو
سلام داداشم
سلام مظلوم
(حسین جانم۲)
سلام ای از آب
شده محروم
(حسین جانم۲)
یه اربعینه ازت دورم (حسین جونم۲)😭
بند دوم:
چل روزِ که چهل
بار جون دادم حسین
از داغِ تو
هر لحظه رو زمین
می افتادم حسین
از داغِ تو
شدم زمین گیر
تو این چِل روز
(برای تو۲)
روضه میخوندم
با اشک و سوز
(برای تو۲)
یه اربعینه ازت دورم (حسین جونم۲)😭
بند سوم:
اومدم از سفر
با قدِّ خمیده
یابن الزهرا
اومده خواهرت
پیر و مو سفیده
یابن الزهرا
ببین رسیدم
کنارت من
(پاشو داداش۲)😭
کاش بمیرم رو
مزارت من
(پاشو داداش۲)
یه اربعینه ازت دورم (حسین جونم۲)😭
بند چهارم:
ادرکنی یا اخا
مظلومِ بی کفن
ای دلدارم
حالم محزونه و
بغضی تو سینمه
خیلی زارم
از دوریه تو
دیگه داداش
(رقیه مُرد۲)😭
کاش نمیدیدم
میمردم کاش
(رقیه مُرد۲)😭
یه اربعینه ازت دورم (حسین جونم۲)😭
به قلم: #طاها_تحقیقی(یاحسین)
#اربعین
عازم اولدی کربلایه کاروانیم
یا حسین
قبریوین قربانی اولسون خسته
جانیم یا حسین
قورتاروب قیدِ اسارت شامیده
ویرانه دن
عترتون آزاد اولوبدی غصّه لی
کاشانه دن
آلمیشام غارت اساسین دشمنِ
بیگانه دن
یوخدی امّا کارواندا نوحه خوانیم
یا حسین
گلمیشم شامه گلنده بیر گوزل
دلداریلن
اوچ یاشیندا غرق ماتم دیده سی
خونباریلن
نیلیوب گور سرنوشتی زینبِ
بی یاریلن
قالمیوب شرحین دیَه م تاب و
توانیم یا حسین
عالمه ظلمِ یزیدی شامیدن
پخش ایلدیم
منطقیلن توسنِ ننگِ قُواسین
پیلدیم
قولاریم باغلی نهایتده بیلورسن
نیلدیم
اولدی حاصل انتقامِ جاودانیم
یا حسین
آلمیشام چوخ یئرده روحیّه بالون
سجّادیدن
دوشموشم مخصوصاً هاردا قدرتِ
فریادیدن
سس دیوب قورخماکسیلمز شیرِ
مادر زادیدن
چوخ موَکّد بو عزیزِ مهربانیم
یا حسین
مجلسِ شومِ یزیده سالمیشوخ
غوغا دیوم
ائتمیشوخ باهم حقیقت نادمی
رسوا دیوم
تا بیلوبدور حق بیزیمدور مردمِ
دنیا دیوم
اولدی آخرده محقّق آرمانیم
یا حسین
ظاهرِ ویرانه با اینکه بیزه
زندانیدی
باطنی غیب عالمینده گوشه یِ
رضوانیدی
چون مداوِم باشیمیزده سایه یِ
قرآنیدی
سخت اولوب با اینکه اوردا
امتحانیم یا حسین
گلمیشم شاماتیدن ایندی سنون
مهمانووم
قبریوین اوسته حسینیم گورنجه
گریانووم
زینبی دیندیر یولی اولسا اگر
قربانووم
ساکت اولسون قلبیده سوزِ
نهانیم یا حسین
من گیدنده کربلادن اولمادی
امکان حسین
جبریلن گوردون آپاردی فرقه یِ
عدوان حسین
قال دیدوم گونلر قباقینده باجون
قربان حسین
آخدی رخساره فقط اشکِ روانیم
یا حسین
___
.
🏴سبک #زمزمه یا #واحد شهادت بی بی #حضرت_رقیه سلام الله علیها زبانجال
#زمزمه_حضرت_رقیه_س
#پنجم_صفر
#دارم_هوای_گریه
🏴بند اول
دارم هوای گریه،برای اون سه ساله
که رنگ روش شده مثل رنگ روی لاله
از تازیانه ها شد،تنش کبود و زخمی
از سیلی ام گرفته،صورتشو یه هاله
گناهه این دختر چی بوده
که جاش توی خرابه بوده
گناهه این دختر چی بوده
که اینقدر تنش کبوده
گناه این دختر چی بوده
که مضطره دلش شکسته
یه گوشه کِز کرده بمیرم
منتظره باباش نشسته
اونا که اصلا،رحمی ندارن
سر باباشو،تو طشت میذارن
تا که نگیره،بهونه دختر
شبونه طشت و،براش میارن
آه و واویلا جانم رقیه...
🏴بند دوم
تا چشم دختر افتاد،نیمه ی شب به طشتو
به عمه گفت که عمه،منکه غذا نخواستم
با اینکه عمه خیلی،گرسنمه ولی من
خواستم کنار بابام،باشم بابامو خواستم
گناهه این دختر چی بوده
که چن روزه غذا نخورده
هر جا گرسنه بوده جای
غذا فقط اون سیلی خورده
گناه این دختر چی بوده
که توو سه سالگی یتیمه
گفته به دخترای شامی
بابام میاد خدا کریمه
میبینه آخر،سر باباشو
سرو میذاره،روی پاهاشو
میگه به بابا،دونه به دونه
تموم حرف و،درد دلاشو
آه و واویلا جانم رقیه...
🏴بند سوم
بابا چشاتو وا کن،نگاه به دخترت کن
از موقعی که رفتی،یه روزه خوش ندیدم
تا که تو رفتی رفتم،همراهه با نامحرم
نپرس ازم از اونا،چی شنیدم چی دیدم
گناهه من مگه چی بوده
که از اونا کتک میخوردم
خودت که شاهد بودی بابا
عمه نبود حتما میمردم
گناهه من مگه چی بود که
منو به زجر پست سپردن
پای برهنه از رو خارا
کشون کشون منو میبردن
بابا کف پام،آبله بسته
خسته ی راهم،خسته ی خسته
از اینا خوردم،لگد که بابا
شبیه زهرا،پهلوم شکسته
آه و واویلا جانم رقیه...
۱۴۰۲/۰۵/۲۷
✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
1. کربلای تو.mp3
7.92M
#سینه_زنی_کربلا
#حاج_حسن_شالبافان
شب چهارم محرم 96
#واحد_چکشی
کربلای تو ، تموم رویای منه
کربلای تو ، جنون شبهای منه
کربلای تو ، آقا بزار ساده بگم
همه ی دنیای منه
دلم میخاد ، عاشقونه
بارم رو ببندم شبونه
شب جمعه با رفیقام
کربلا باشم ، بی بهونه
آقا ، از شما به ما رسیده
آقا ، کربلا میدی ، ندیده
شما ، که جای خودت ، رقیه
خرج زندگیمو میده
( حسین جانم ، ای حسین جان
جانِ جانانم ، ای حسین جان ) تکرار
ارباب منی
تو شاهِ هر سینه زنی
ارباب منی
منو آقا ، پس نزنی
ارباب منی
از وطنم دورم نکن
خودت که دور از وطنی
نگفته هارو میدونی
مثل مادرت مهربونی
جوونیم نذرِ جوونت
کربلا میخام ، توو جوونی
آقا ، این دلی که بیقراره
آقا ، مگه راحتم میزاره ؟
بگو ، کی حرمتو می بینم
دنیا وفا نداره
( حسین جانم ، ای حسین جان
جانِ جانانم ، ای حسین جان ) تکرار
من کجا برم ،
اگه که کربلا نرم ؟
من کجا برم ،
مگه چی میخام ، یه حرم
من کجا برم ،
منت بزار روی سرم
سلام رسونده مادرم
تو دریایی ، من کویرم
تو بگو بمیر ، من می میرم
جواز کربُ بلاتو
از امام رضا ، من میگیرم
آقا ، عشقِ شما آبرمومه
آقا ، ضریحِ تو روبرومه
آقا ، اربعین پای پیاده
حرمِ تو آرزومه
( حسین جانم ، ای حسین جان
جانِ جانانم ، ای حسین جان ) تکرار
#زائر_کربلا
173.5K
#امام_زمان
#زمزمه
#حاج_رضا_یعقوبیان
مهدی امید مایی منتظرم بیایی
ذکرم شده شب وروز یابن الحسن کجایی
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
در رنج و در ملالم منتظر وصالم
از لطف و جود و رحمت نظر نما به حالم
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
ای نور چشم زهرا مولا در انتظارم
درلحظه لحظه عمرم بهر تو بیقرارم
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
تنهاو زارو خسته بایک دل شکسته
سائل درگه تو منتظرت نشسته
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
آقا مرا صدا کن از رنج و غم رهاکن
ای مهربان عالم برای من دعا کن
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
تنها تویی حبیبم به درد من، طبیبم
خدا گواهه مهدی بدون تو غریبم
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
از بس که با صفایی تنها امید مایی
شب عزا و ماتم منتظرم بیایی
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
تو شمس عالمینی بر همه نور عینی
تالحظه ی ظهورت گریه کن حسینی
حسین حسین حسین جان(۲)
هستم به تاب ودرتب جانم رسیده برلب
افتاده ام به یاد غم حسین و زینب
حسین حسین حسین جان
ای نور چشم زهرا در شور و در نوایم
امشب دوباره مهدی به یاد کربلایم
حسین حسین حسین جان
امشب دوباره یاد علی اکبرم من
همچون حسین بیاد صد پاره پیکرم من
...
یابن الحسن بیاد علی اصغرم من
یاد رباب و طفل بریده حنجرم من
...
یابن الحسن دوباره غربت نمودم احساس
افتاده ام به یاد چشم و دو دست عباس
...
یابن الحسن بیاد وداع آخرم من
رفتن بسوی میدان گریه ی خواهرم من
#ما_منتظر_صبح_ظهوریم
#امام_زمان
#منتظر_ظهور
حیدر کند دعایت، زهرا زند صدایت
الغوث یابن زهرا ! عجّل علی ظهورك
زخمِ به خون نشسته، پیشانیِ شکسته
دارند با تو نجوا، عجّل علی ظهورك
خون دو دیده گوید، دست بریده گوید
بر انتقام بازآ، عجّل علی ظهورك
هم عمّهها پریشان، هم جدّ توست عطشان
هم چشم ماست دریا، عجّل علی ظهورك
😭😭
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
قبل ازشروع دعای توسل
ای آفتاب زهرا عَجّل علی ظهورک
تنهای شهر و صحرا، عجّل علی ظهورک
گم گشته وجودی، هم غیب و هم شهودی
در دیده و دل ما، عجّل علی ظهورک
بی تو غریب قرآن، بی تو اسیر عترت
بی تو علی ست تنها، عجّل علی ظهورک
نه طاقتی نه صبری، تا چند پشت ابری؟
ای مهر عالم آرا عجّل علی ظهورک
دنیا در انتظار است، خون قلب روزگار است
پا در رکاب بنما، عجّل علی ظهورک
حیدر کند دعایت، زهرا زند صدایت
الغوث یابن زهرا! عجّل علی ظهورک
زخمِ به خون نشسته، پیشانیِ شکسته
دارند با تو نجوا، عجّل علی ظهورک
خون دو دیده گوید، دست بریده گوید
بر انتقام بازآ، عجّل علی ظهورک
هم عمّه ها پریشان، هم جدّ توست عطشان
هم چشم ماست دریا، عجّل علی ظهورک
بر "میثمت" نگاهی، از لطف گاه گاهی
ای چشم حق تعالی! عجّل علی ظهورک
===================
#شروع_مجلس
شاعر :سازگار ✍
.
#اسارت
آمده موسم تنهایی و حیران شده ام
دادم از دست تو را، سخت پریشان شده ام
رفتی و بعد تو من پاره گریبان شده ام
نظری کن چقدر بی سر و سامان شده ام
چشم بد بعد تو دنبال من افتاد حسین
خواهرت را نکند برده ای از یاد حسین؟!
چند مرکب پیِ من پشت سرم تاخته اند
عده ای چشم به سوی حرم انداخته اند
این طرف روی تنت کوه سنان ساخته اند
سنگ دل ها سرفرصت به تو پرداخته اند
یک نفر هستم و از چند طرف درگیرم
به خود فاطمه سوگند که بی تقصیرم
رکن من بودی و از رکن و اساس افتادم
کعب نی خوردم و عشق تو نرفت از یادم
" زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم"
گم شده بین شلوغی سخن و فریادم
شاهدی داد زدم... گریه کنان می گفتم
با صدایی که گرفته سویشان می گفتم:
جوشن مانده به روی بدنش را نبرید
سخت جا رفته... عقیق یمنش را نبرید
با سر نیزه توان سخنش را نبرید
هر چه بردید ولی پیرهنش را نبرید
بگذارید نگاهی به سویش بندازم
لااقل چادر خود را به رویش بندازم
محمد جواد شیرازی🔳🔳🔳خادم اهلبیت کمالی 🦋🦋
👆🏻یک قافله سر روی سنان است ، زینب نگران است
یک سر سرِ عباسِ جوان است ، زینب نگران است
یک سر سرِ سالارِ جنان است ، زینب نگران است
سرها همه خشکیده دهان است ، زینب نگران است
این قافله هفتاد و دو سر دارد
با رأس پدر ، رأس پسر دارد
زینب شده محوِ همة سرها
کی از دلِ بشکسته خبر دارد؟
در زیرِ نیِ سرورِ دین مانده
گلبانگ أخا أخا أخا خوانده
یارب برس این لحظه به فریادش
سر را به ستون خیمه کوبانده
یک قافله سر روی سنان است ، زینب نگران است
با رأس ابالفضل جوان گوید
با سوز دل و اشک روان گوید
سقا به فدای لب خشک تو
جایِ همة تشنه لبان گوید
درپیش رخش مانده سری خندان
آثار شعف روی لب و دندان
قاسم گلِ زیبای حسن بر نی
با خون سرش دیده حنابندان
یک قافله سر روی سنان است ، زینب نگران است
دوزد به دو چشمان پسرهایش
تا اوج فلک می رسد آوایش
با عون و محمد دو جوانمرگش
گویدغمِ پنهانیِ سیمایش
با مادرش این گونه سخن دارد
شرح غمِ دورانِ کهن دارد
از روز عطش ، دورة بی یاری
از ماتم هفتاد و دو تن دارد
یک قافله سر روی سنان است ، زینب نگران است
خاتون دو عالم شده بی یاور
هر لحظة او بوده عذاب آور
دیده به سرِ نیزه سرِ یاران
اما نکند بارِ عزا باور
با تک تکشان دیده به غم دوزد
یا گوید و یا نالد و یا سوزد
ای سروری از نی شدگان برگو
تا سوزِ دلِ شیعه برافروزد
یک قافله سر روی سنان است
👆🏻یک قافله سر روی سنان است ، زینب نگران است
یک سر سرِ عباسِ جوان است ، زینب نگران است
یک سر سرِ سالارِ جنان است ، زینب نگران است
سرها همه خشکیده دهان است ، زینب نگران است
این قافله هفتاد و دو سر دارد
با رأس پدر ، رأس پسر دارد
زینب شده محوِ همة سرها
کی از دلِ بشکسته خبر دارد؟
در زیرِ نیِ سرورِ دین مانده
گلبانگ أخا أخا أخا خوانده
یارب برس این لحظه به فریادش
سر را به ستون خیمه کوبانده
یک قافله سر روی سنان است ، زینب نگران است
با رأس ابالفضل جوان گوید
با سوز دل و اشک روان گوید
سقا به فدای لب خشک تو
جایِ همة تشنه لبان گوید
درپیش رخش مانده سری خندان
آثار شعف روی لب و دندان
قاسم گلِ زیبای حسن بر نی
با خون سرش دیده حنابندان
یک قافله سر روی سنان است ، زینب نگران است
دوزد به دو چشمان پسرهایش
تا اوج فلک می رسد آوایش
با عون و محمد دو جوانمرگش
گویدغمِ پنهانیِ سیمایش
با مادرش این گونه سخن دارد
شرح غمِ دورانِ کهن دارد
از روز عطش ، دورة بی یاری
از ماتم هفتاد و دو تن دارد
یک قافله سر روی سنان است ، زینب نگران است
خاتون دو عالم شده بی یاور
هر لحظة او بوده عذاب آور
دیده به سرِ نیزه سرِ یاران
اما نکند بارِ عزا باور
با تک تکشان دیده به غم دوزد
یا گوید و یا نالد و یا سوزد
ای سروری از نی شدگان برگو
تا سوزِ دلِ شیعه برافروزد
یک قافله سر روی سنان است