eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ 🖤🍃💦🥀🍃💦🥀🍃 🍃💦🍃 💦🍃          ﷽ 🥀 🍃 (س)  🌴اول به نبی حضرت خاتم صلوات 🌴دوم به علی شیر دو عالم صلوات 🌴سوم به گل وجودِ پاک زهرا 🌴چهارم به حسن خونجگر غم صلوات 🌴از بهر حسین آن شه کرب و بلا 🌴وآن تشنه‌ی در مقتلِ ماتم صلوات صدر_الحسین بظهور_الحجه 🌾چهل روز است حسینم را ندیدم 🌾بلایش را به جان و دل خریدم 🌾چهل روز چهل منزل اسیرم   🌾دعا کن در کنار تو بمیرم 🌾چهل روز غم چهل ساله دیدم 🌾 غم و اندوه دیدم ناله دیدم 🌾سر پر خون تو همراه من بود   🌾به هر جا چلچراغ راه من بود 🌾همین جاغرق درغم شد وجودم 🌾تن پاک ترا گم کرده بودم 🌾میان نیزه ها دل با ختم من 🌾ترا دیدم ولی نشناختم من 🌾اگر امروز برداری سرت را 🌾 تو هم نشناسی ای گل خواهرت را 🌾ز جا برخیز ای نور دو دیده  🌾ببین مویم سپید و قد خمیده    ◼️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله .... یه راه میره مدینه .... یه راه میره کربلا... کدوم راهُ بریم؟؟ امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ    بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.... ◼️بی بی جان مدینه بریم یا کربلا.... میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید،  اشک از چشماش جاری شد... فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.... چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم... چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم ....    ◼️آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته....     ◼️روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن  اومدن کربلا ... ◼️آخ کاروان رسید کربلا.... ◼️این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .... اما اولین بار روز دوم محرم بود... وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،، جوونای بنی هاشم اومدن.... هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.... با احترام وارد زمین کربلا شدن.... ◼️وقتی زینب میخواست از ناقه  پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،، عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..... عباس اومد ، زانو زمین زد ... خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..... با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن  💦اما اما اما آی کربلائیا..... 💦روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..... نه عباسی هست.... نه علی اکبری هست.... از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .... هر کدوم کنار قبری رفتن... 🥀هر یکی سوی مزاری میدوید 🥀هر یکی قبری در آغوش میکشید 🥀ناگهان بانوی قد خمیده ای 🥀قد خمیده مو پریشان خسته ای 🥀گفت یارب چه سازم یا کریم 🥀رو سوی قبر که باشم یا رحیم 🥀ناگهان آمد به خود با شور و شین 🥀دید بنشسته سر قبر حسین   🥀زینب اومد کنار قبر برادر.... (شاید درد دلش این بوده باشه) حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان...... یه جا نیومدم.... (یادته داداش) اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی..... حسین جان میدونی چرا نیومدم... ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.... داداش حالا بیا تلافی کن .... سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان .... وقتی سرتو وارد خرابه کردن .... (گریز به روضه حضرت رقیه س)..... حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش 🌴آورده ام تمام عزیزانت ای حسین 🌴جز دختر سه ساله ات ای مهربان من 🌴از من مپرس حال دل آن سه ساله را 🌴در گوشه خرابه برفت از کنار من 🎤(ع) 🎧 👌       دعای فرج      
🌷 ! 🌷۱۶ سالم بود که در کربلای ۴ اسیر شده و تا ۶ ماه اجازه صحبت کردن با یکدیگر را به اسرا نمی‌دادند. خاطرم هست، شب تاسوعا برای سیدالشهدا (ع) مجلس عزا برپا کرده بودیم که بعثی‌ها متوجه شده و ابتدا شروع به ضرب و شتم بچه‌ها و سپس رقص و پایکوبی کردند. فردای آن روز همه ما را در حیاط جمع کرده و گفتند کسانی که دیشب عزاداری کردند بیرون بیایند وگرنه همه را کتک می زنیم. 🌷بچه‌ها تک‌تک بیرون آمده و کاملاً اتفاقی، وقتی تعداد افراد شمرده شد؛ درست ۷۲ نفر شدند به تعداد ۷۲ یار اباعبداالله (ع) در روز عاشورا و این اعجاب همه را برانگیخت. عراقی‌ها وعده کردند کسانی‌که در عزاداری شرکت نکرده‌اند را برای زیارت به کربلا می‌بریم، اما نه تنها به وعده خود عمل نکردند که آن ۷۲ نفر را به شدت تنبیه کردند. راوی: آزاده سرافراز و راوی دفاع مقدس سیدجعفر دعوتی منبع: شبکه اطلاع رسانی دانا
(ع) حسین ای دینم تویی آئینم به زیر خِیمَت. تو رُو می بینم حسین ای یارم تویی دلدارم توی قلب من تویی نگارم اباعبدالله (۴) حسین ای هستم ز تو سَرمَستم گِرِه با عشقت به قلبم بستم حسین ایمانم تویی قرآنم به وادیِ عشق تو رُو می خوانم اباعبدالله
سلام ای سرجدایان سلام ای سر جدایان  سلام ای باوفایان   ببینید حال زینب  شکسته بال زینب سلام ای آشنایان  سلام ای با خدایان  ببینید حال زینب شکسته بال زینب سلام ای سربداران  سلام ای نی سواران  ببینید حال زینب شکسته بال زینب سلام ای سرزمین شور و احساس سلام ای لاله های پرپر یاس رسیدم با دلی  از غم شکسته به دیدار حسین و عون و عباس ببینید قامت از غم دوتا را نشان غصه  بر اندام ما را شکسته تر شدم در دشت غربت ولی بر هم  زدم شام بلا را برادر غرق آهم   هنوزم بی پناهم به روز  اربعینت    به غم باشد نگاهم سلام ای سر جدایان  سلام ای باوفایان   ببینید حال زینب  شکسته بال زینب سلام ای کشته های بی سر من برادر های از جان بهتر من به دل دارم هوایِ  روز دیدار کجایید ای یلان حیدر من سلام ای نِی سواران فدایی بلاجویان دشت کربلایی چهل روز است به لب این نغمه دارم کجایید ای شهیدان خدائی برادر بی تو زارم      سراپا غصه دارم دلم لبریز ماتم     پیاپی غم شمارم سلام ای سر جدایان  سلام ای باوفایان   ببینید حال زینب  شکسته بال زینب **
روضه اربعین🖤🖤 ‍ یک گوشه ای جابر دست به گردن 😭😭😭💔💔 امام سجاد و امام سجاد دست به گردن جابر دارن گریه می کنن یه گوشه ی ه گوشه ی دیگری یه خواهر دل سوخته ای خودش رو رو خاک قبر حسینش انداخته حسین بلند شو با من حرف بزن حسین خیلی دلم برات تنگ شده حسین من یک روز که تو رو نمی دیدم بی قرار تو بودم حسین حالا چهل روزه تو رو ندیدم چهل روزه با من حرف نزدی حسین یک کلمه با من حرف بزنی حسین چرا خوابیده ای و با من حرف نمی زنی هی گفت و گفت برات ماجرای کربلات رو می گم بعد تو چه گذشت ماجرای کوفه رو گفت ماجرای کوفه تا شامو گفت ماجرای شامو گفت بعد حسین من نگاه کن تو صحرا ببین تمام قافله رو سالم آوردم ببین تمام کاروانو سالم آوردم به خدا هر وقت می خواستن بچه هاتو سیلی بزنن خودم سپر می شدم به من سیلی می زدن حسین هر وقت می خواستن بچه هاتو تازیانه بزنن من سپر می شدم و تازیانه می خوردم اگه نامحرمان اینجا نبودن پیرهانم رو کنار می زدم جای کبودی تازیانه ها رو به تو نشون می دادم.حسین من عزیز من ولی اگه نگاه می کنی می بینی بین این قافله دختر سه ساله ت نیست شرمنده ام حسین به خدا تقصیر من نبود حسین هر چه اومدم مانع بشم سر بریده ی تو رو تو دامنش قرار ندم نگذاشتن سیلیم زدن تازیانه م زدن سر بریده ی تو رو توی دامن دختر سه ساله ت رقیه گذاشتن به خدا کنار سر بریده ت جان داد حسین. 😭😭😭😭 عرض دعای من میگن سه روز و سه شب قافله در کربلا موند وقتی قافله آماده ی حرکت شد همه سوار بر محمل ها دیدند سکینه نیومده کجاست سکینه امام سجاد سوال کرد کجاست گفتند کنار قبر باباش حسینه فرمود بگید بیاد قافله می خواد حرکت کنه زینب اومد عمه سکینه بلند شو قافله آماده ی حرکته یک دفعه سکینه با اون چشمان گریانش برگشت عمه زینب برو از برادرم امام سجاد اجازه بگیر من کنار قبر بابام خیمه بزنم و بمونم آی آی😭😭😭 یک طرف دیگه هم امام سجاد داره برای جابر میگه جابر اینجا بود که بابام علی اصغر رو روی دستش بلند کرد جلوی دیدگانش تیر سه شعبه به گلوی شش ماهه داداشم زدند. اینجا بود علی اکبر رو بدنش رو قطعه قطعه کردند جابر آنجا بود که قاسمم پاهاش رو روی زمین می کشید و جان می داد جابر بیا تو رو ببرم کنار نهر علقمه آنجایی که بدن بی دست عباسم افتاده بدن بی دست عموم عباس افتاد برا مریض ها دعا یادت نره جابر بیا بر غربت بابا بنالیم در اربعین با یاد عاشورا بنالیم جابر منم سجاد و زین العابدینم بعد از حسین تشنه لب سالار دینم من آمدم از راه پر درد اسارت اینک کنم قبر عزیزانم زیارت هر جای این صحرا نشان از عشق دارد ناگفته های جاودان از عشق دارد جابر همین جا مقتل جا عون و بریر است این بوی خون جعفر و حر و زهیر است اینجا حبیب بن مظاهر جان فدا کرد مسلم به جسم پاره رو سوی خدا کرد جابر علی اکبرم را یاد داری اینجا مزار اوست باید سر گذاری جابر مپرس از اصغر شیرین زبانم آتش زند داغ گلویش قلب و جانم لب تشنه بود اصغر کسی آبش نمی داد یک دمی نمی خوابید از آن ظلم و بیداد شش ماهه بود و از عطش رخساره اش زرد ای کاش این سان خصم سیرابش نمی کرد جابر همین جا که پر از شور و شین است معراج گاه باب مظلومم حسین است جابر بر او با لب عطشان سر بریدند جابر سر او با لب عطشان بریدند اسبان خصم از کینه بر جسمش دویدند😭😭😭😭 آن کس که هر دم مونسش روح الامین بود دیدم سه شب بر روی زمین بود جسم عزیزان بی کفن در دشت دیدم فریاد رودم رودم از زهرا شنیدم صد پاره تن بودند یاران در بیابان سرهای پر خون روی نی چون ماه تابان ای بی کفن حسین وای ای تشنه لب حسین وای دور از وطن حسین وای کو اصغرت حسین وای کو اکبرت حسین وای کو قاسمت حسین وای کو عباس حسین وای حسین وای حسین وای 😭😭😭😭 بابا منم سکینه دخترت جانم فدای جسم بی سرت بابا منم سکینه دخترت جانم فدای جسم بی سرت از شام پر بلا رسیده ام بر خاک قتلگاه اطهرت بابا منم سکینه دخترت جانم فدای جسم بی سرت ببارم از دو دیده خون چو بر مزارت که اشک دیدگان خود کنم نثارت بیا و جای من نما دمی کنارت قربان تربت معطرت جانم فدای جسم بی سرت بابا منم سکینه دخترت جانم فدای جسم بی سرت 😭😭😭😭😭 بانوای مداح اهلبیت ع 🎤 👌 🌴🌴🌴
چه کنم با بدن بی سر تو دست من داده تورا مادر تو تیر خوردی و نمودی خنده شدم از خنده تو شرمنده نیست آگاه کسی از دردم با چه رویی به حرم برگردم شده قنداقه، عزیزم کفنت عوض شیر،پر از خون دهنت داغ تو کشت مرا لاله من شده لالایی تو ناله من بر روی دست گلم را چیدند همه مضطر شدنم را دیدند حرمله کار خودت را کردی چه بلایی به سرم آوردی آخرین یاور من را کشتی تشنه لب اصغر من را کشتی زود میمرد اگه شیر نبود احتیاجی که به این تیر نبود حرمله اصغر من اکبر نیست تیر تو در خور این حنجر نیست چقدر طفل صغیرم ناز است گرچه خوابیده،دو چشمش باز است حنجرش سرخ و رخش زرد شده یک شبه کودک من مرد شده راحت از رنج و غم و درد شده تب ندارد بدنش سرد شده
7964.mp3
799.9K
هرکی میخواد بره حرم،دلم دوباره میگیره چاووشی خونم میخونه،دل بااشاره می میره آی رفقا دارین میرین،خوشبحال و احوالتون ماکه نمیایم زیارت،اقا مارو نداد رامون یاده حرم برای من یه عذابه محضه از فکرشم در نمیام حتی یه لحظه این عاشقی برای من خیلی می ارزه منو دوسم نداری باشه قبول حرمم نمیاری باشه قبول ولی پیش رفقام بدم نکن.. ردم نکن(۲) ارباب من همیشه دوست دارم(۶) ....... راه افتاده کاروون،باز گریه هام سرازیره دل عاشق کربلا شد،به پای عشقش اسیره آی رفقا دارین میرین،براماهم دعاکنید بگید یکی جاموند و ،اسم مارو صدا کنید عشق حرم تو دل من خیلی عمیقه تو فکرشم هرروز و شب من هر دقیقه جاموندم و نمیدونم چیه قضیه تو خونت رام نمیدی باشه قبول تو حرم جام نمیدی باشه قبول ولی پیش رفقام بدم نکن.. ردم نکن(۲) ارباب من همیشه دوست دارم(۶) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5832467838807314708.opus
123.6K
من.... کبوتری شکسته بالم از...... داغی چهل روزه بنالم من از شام بلا... آمدم کربلا بهر زیارت... حسین سرجدا برادرم حسین، برادرم حسین، برادرم حسین، برادرم حسین۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بر..... روی خاک قبرت حسینم هم..... چون جابر و در شور وشینم دوباره کربلا... گشته ماتمسرا یاد من آمده.... آن روز پر بلا برادرم حسین.... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای.... سه ساله ات گردیده پرپر شد.... شرمنده ی روی تو خواهر مانده آن گل به جا... در آن ویرانسرا قصورم را ببخش... ای جان مصطفی برادرم حسین... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کاش.... در کربلا زینب بمیرد تا..... هجران ما پایان بگیرد می خواهم مدفنم... باشد کنار تو باشی قرار من.... منهم قرار تو برادرم حسین... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:اسماعیل تقوایی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها