eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
331 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ شام غریبان زهرا س با سبک / امشب بصحرا بیکفن جسم شهیدان است شام غریبان است 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 امشب فراق فاطمه حیدر در افغان است / شام غریبان است امشب نوای زینبش تا عرش رحمان است/ شام غریبان است امشب بود جن و ملک در سوگ و در ماتم / دلهایشان پر غم امشب به جنت نوحه گر پیغمبر خاتم /در سوگ و در ماتم امشب به ناله انبیا . از حضرت ادم / تا حضرت خاتم نالان همه در این عزا چشمان گریان است / شام غریبان است امشب فراق فاطمه حیدر در افغان است / شام غریبان است امشب نوای زینبش تا عرش رحمان است/ شام غریبان است 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 امشب کنار نعش او گریان بود حیدر. / نالد به چشم تر آید ز جنت مصطفی. در تشیع کوثر / زهرای غم پرور امشب مدینه در سکوت از هرشب دیگر / جانسوز پر آذر زهرا چنان جان علی است بعدش چه بی جان است / شام غریبان است امشب فراق فاطمه حیدر در افغان است / شام غریبان است امشب نوای زینبش تا عرش رحمان است/ شام غریبان است 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 گوید علی امشب چنین با پیکر زهرا / زیبا گل طاها رفتی چسازد بعد تو حیدر شده تنها / مانده به این غمها بر خیز و یاری ام نما در بین دشمنها / ای یاورم زهرا خانه از این پس بر علی زندان دوران است / شام غریبان است امشب فراق فاطمه حیدر در افغان است / شام غریبان است امشب نوای زینبش تا عرش رحمان است/ شام غریبان است 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 پهلو شکسته رفته ایی نزد رسول الله / از ظلم این اعدا آخر نگفتی با علی درد دل خود را/ کردی ز من حاشا هرگز نگفتی تازیانه خوردی از اعدا / مظلومه ام زهرا سوزد علی درماتمت سرگشته حیران است / شام غریبان است ٔ امشب فراق فاطمه حیدر در افغان است / شام غریبان است امشب نوای زینبش تا عرش رحمان است/ شام غریبان است 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 در نیمه شبٔ جسم تو بر خاک و بسپردم / گویا که من مردم گشتم دگر زار وغریب من خون دل دل خوردم / صد بار زغم مردم نعش تو دادم بر نبی. از روی شرم مردم / خون جگر خوردم گوید( صفا) در این عزا. زینب به افغان است / شام غریبان است امشب فراق فاطمه حیدر در افغان است / شام غریبان است امشب نوای زینبش تا عرش رحمان است/ شام غریبان است با نوای🎤 مداح اهل بیت جناب دیدبان کانال نوحه یا زینب سلام الله علیها @iazeinb98 @eetazeinab
دو چشمش بسته اما درد دارد یقیناً بیش از اینها درد دارد بریز آب روان بر سنگ غُسلش ولی آرام اسماء درد دارد نسیم آرامتر خوابیده بانو مزن پروانه پر خوابیده بانو دگر رخصت نیازی نیست جبریل مزن دیگر به در خوابیده بانو دو چشمت را به دست بسته بستم تو را با هق هقی پیوسته بستم مبادا پهلویت خونین شود باز خودم بند کفن آهسته بستم ندارد چاره با آهم بسازم فقط با درد جان اهم بسازم ز چوبی که نشد گهواره باشد دوتا تابوت میخواهم بسازم * خیلی سخته آدم بخواد عزیزش رو خودش غسل بده...از غروب هی میگفت بچه ها آروم گریه کنند...علی امشب خیلی تنهاست...با اسماء دوتایی کارها رو آماده کردن...کفن و آب و بچه ها دارن نگاه میکنن...همه آستینها به دهانشون...علی میخواد غسل بده...میخوام خودت روضه بخونی...* بریز آب روان اسماء به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته نگه کن زردی رویش ببین بشکسته بازویش لگد خورده به پهلویش اسماء میگه من آب میریختم...ولی یه وقت دیدم علی ‌دست‌ از غسل زهرا کشید...‌‌‌‌‌‌هی نگاه میکنه هی صورت به دیوار میذاره بلند بلند گریه میکنه...آقا جان شما به بچه ها گفتی آروم گریه کنن...چی شده داد میزنی...فرمود: همچین که غسل می دادم... دستم رسید به بازوی ورم کرده ی فاطمه... امشب تا میتونی داد بزنی بگو وای مادر... وای مادر وای مادر... شروع کرد زهرا را کفن کردند... یه وقت علی نگاه کرد دید بچه‌ها مات مبهوت... تا معجر زهرا را باز کرد دادش بلند شد... میگفت: یه خانوم هجده ساله موهاش سفید شده... زهرا روش و از علی میگرفت...تا کبودی صورتش رو علی نبینه... انشالله خدا مادراتون رو براتون نگه داره... یه نگاه کرد دید بچه ها نگاه می کنند گفت بیاید... بچه‌های فاطمه برای آخرین بار مادرتون و ببینید... بچه ها آمدند جلو حسنین و زینبین خودشون رو روی بدن مادر انداختند... شیخ عباس قمی میگه: همچین که انداختن خودشونو یه وقت دستای زهرا بیرون اومد بچه ها رو بغل گرفت... منادی بین زمین و آسمان صدا زد: علی... بچه ها رو از مادرشون جدا کن...چرا؟میدونی چرا... چون این بچه ها طاقت ندارن و ملائکه طاقت ندارن گریه بچه های فاطمه رو ببینن... علی با احترام بچه ها رو بغل گرفت... ناز و نوازش میکرد... حسن جان خدا صبرت بده... حسین جان خدا صبرت بده...زینب جان منم بی مادر شدم...به همه عالم خواست یاد بده یادتون باشه هر وقت دیدی بچه خودش رو روی بدن عزیزش انداخت باید با احترام بلندش کنی... یه گودال بود...تو اون گودال یه بابای بی سر بود...یه دختری اومد خودش رو روی بدن انداخت...هی صدا زد بابا بلند شو ببین گوشواره هامو بردن... بابا بلند شو ببین خیمه ها رو آتیش زدن... دیدن دسته حسین بالا آمد این دختر رو بغل گرفت...مگه علی یاد نداده بود چه جور جدا کنند...ریختن تو گودال...آنقدر تازیانه زدن...هر چه بادا باد امشب میگم... یه وقت این دختر بلند شد گفت: بابا دارن منو میزنن.. بابا بلند شو رو دارن عمه رو... حسین* شکسته بال و پری ز آشیانه می بردن تنی ضعیف غریبان به شانه می بردن جنازه ای که همه انبیا به قربانش چه شد که هفت نفر مخفیانه می بردن مدینه فاطمه را روز روشن آزرده چه شد جنازه ی او را شبانه میبردن به جای گل که گذارند به روی قبر رسول برای او اثر از تازیانه می بردن * سلمان میگه وسطای نماز بودم...دیدم یکی داره محکم درو میکوبه... ترسیدم چه خبر شده...زودی نماز رو سلام دادم...در رو باز کردم دیدم حسن ابن علی...سلمان کجایی بیا... گفتم آقا زاده چه خبر شده... گفت سلمان بابام خیلی تنهاست...مادرم و غسل داده...بیا بریم تشییع جنازه... هفت نفر بیشتر نبودند...علی بدن زهرا رو برداشت...میخواد بدن و تو قبر بذاره... سلمان و دیگران محرم نبودند... بچه‌های فاطمه هم که با اون وضعیت، علی تک و تنها بود...باید یکی تو قبر بایسته بدن و دست به دست بدهند، علی تنهاست... یه وقتی دید از تو قبر دوتا دست شبیه دستای پیغمبر...کنایه از اینکه علی جان بده امانت منو... نیمه شب علی با خجالت این پیکرو به دستای مبارک پیغمبر داد...خجالت کشید یا رسول الله... اون روزی که زهرا وارد خونه من شد صورتش کبود نبود... بازوش ورم کرده نبود...من از همین جا یه گریز بزنم...زینب این صحنه ی جا دیگه براش تداعی شد... اونم تو خرابه بود... زن غساله گفت خانوم دست نمیزنم تا به من نگی این بچه چرا بدنش کبود شده... صدا زد زن غساله از کربلا تا شام هرجا گفته بابا تازیانه خورده...ناله بزن:حسین....*
شام غریبان مادر اشک و نوای حیدر امشب ز داغ فاطمه حیدر پریشان است تا صبح کنار قبر او در صوت قرآن است امشب نمی گردد سحر بی فاطمه دیگر مهمان زهرا مرتضی بین بیابان است گاهی زند بر سر علی گاهی بگوید یا نبی دنیا بدون فاطمه مانند زندان است درد دلش گوید به چاه این سید و مولا سر را میان چاه کند تاصبح گریان است درد دلش گوید به چاه ازغصه آن کوچه ها ای چاه علی بی فاطمه درآه و افغان است ای چاه زدن زهرای من پرپر شده گلهای من دیدم به پشت در خودم افتاده قرآن است آتش زدن بردر بسوخت زهرا به میخ در بدوخت گشته کبود دست علی ازضرب ریسمان است دارو ندار مرتضی افتاد به زیر دست وپا دیدم که زهرا زیر در گریان و نالان است دستم ببستند ظالمان محکم کشیدن ریسمان دیدم غزال حیدرو یک گله گرگان است برخاک سپردم فاطمه برقلب من هست واهمه امشب نوای زینبین بر بام کیوان است بی فاطمه ویران شدم مادر به این طفلان شدم امشب چه سازم با حسین گریان عطشان است از فاطمه ماند یادگار یک چادرو میخ و غبار هر روز ببینم قاتلش شادان خندان است امشب یتیمانم دگر تا صبح نمی خوابند زینب زداغ مادرش چون مرغ نالان است هر یک بخوابند روی آن بستر که مادر بود بوسه زنند بر چادرش گویا که قرآن است چادر نماز مادرش بر سر کند زینب چشم فلک بر حال او در آه و افغان است عرش خدا لرزن بُود چشم ملک گریان بُود حیدر زداغ فاطمه گریان لرزان است صدیقه حورای من این حضرت زهرای من حیف جوانیش که رفت حیدر پریشان است دیشب سرش زانوی من امشب به زیر خاک امشب به نزدباب خود درجمع حوران است امشب بیارند بهراو شش ماهه محسن را آغوش گرم مادرش برتر ز رضوان است اما چسازم من دگر با این یتیمانش خیره به میخ در شوند مسمار سوزان است من با چه رو بازم روم در حجره زهرا گیرند سراغ مادرو جمع یتیمان است امشب کریمی نوحه گر ازداغ مادر شد ابیات نابش مرحمی بر زخم طفلان است
‍ 🍂🍁متن مداحی و روضه خوانی قدیمی شام غریبان شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) - بیت رهبری - حاج منصور ارضی🍁🍂 ┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄ ____ ↶توجه↷: جهت استفاده ، متون حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ____ "اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ” "بسم الله الرحمن الرحیم" "الرَّحْمَنُ (1) عَلَّمَ الْقُرْآنَ (2) *سوره ی کوثرم رو گرفتن...* خَلَقَ الْإِنسَانَ (3) عَلَّمَهُ الْبَیَانَ (4) *قرآنم رو پاره پاره کردن...*الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ (5) وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدَانِ (6) *ببین بچه هات افتادن رو سینه ات، با بچه هات حرف بزن...* وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ (7) أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ (8) وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ (9) *قسط اینه فاطمه جان! دعا کن علی زیاد زنده نمونه، تو کُفو من بودی،من میزانم،با من حرف بزن خانوم* وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ (10) فِیهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ (11) وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیْحَانُ (12) فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (13) * فاطمه جان! کی بود به تو گفت:دروغ گویی...؟ هر چی تو شاهد آوردی گفتند: نه قبول نیست،فدک رو ازت گرفتن، بچه ات رو کشتن،حالا علی تنهایی امشب می خواد بدن رو بشوره* "خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ (14) وَخَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ (15) فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (16)‏ رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ (17) فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (18) مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ (19) بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا یَبْغِیَانِ (20) فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (21) یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ (22) فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (23)" علی آهسته در راز و نیازه چه سازد بهر تشییع جنازه بمیرم از غریبی تو مولا غریبم وا، غریبم وا، غریبا *اسماء میگه: آب برا امیرالمؤمنین می ریختم ، بدن فاطمه رو غسل میداد،بچه هاش گریه می کردند، اما گریه ی بی صدا.....* یتیمان پیرهن بر لب گرفتند فغان و ناله را در دل نهفتند مرو تازه جوان ای مادر ما غریبم وا، غریبم وا، غریبا علی زخم رخ او را بشوید علی خونابه پهلو را بشوید علی جان می دهد از داغ زهرا غریبم وا، غریبم وا، غریبا خدا داند که زهرا بی گناه است ولی مویش سفید، رویش سیاه است *همچین که داشت بدن رو می شست،چشمش افتاد، خود آقا دستور داده آهسته گریه کنید،اسماء میگه رفتم آب دوباره بیارم،دیدم یکی داره داد میزنه:وای....... اسماء میگه برا اینکه بچه ها نمیرن،دستور داد حسن جان!،حسین جان! برید این چند نفر رو بگید بیان. سلمان میگه: داشتم نماز شبم رو میخوندم،دیدم یکی داره در میزنه،نماز رو از هولم رها کردم،آمدم دم در،دیدم حسین سر به دیوار گذاشته،میگه:اگه میای تشییع جنازه ی مادرم پاشو بیا... سلمان و اباذر ، مقداد ،عمار و یاسر با چند نفر دیگه آمدن، وقتی رسیدن دین دیگه بندای کفن رو بسته، خودش ایستاده داره نگاه میکنه، یکی یکی رفیقای خودش اومدن تسلیت گفتن،آقا بمیرم برات... آقا برگشت صورت بچه هاش رو نگاه کرد،دید رنگ پریده، بدناشون میلرزه،گریه گلوشون رو داره خفه میکنه، یه مرتبه تا گفت:یتیمان فاطمه بیایید، ریختن دور مادر....* علی گفتا که طفلانم بیایید وداع آخر خود را نمایید *خود امیرالمؤمین قسم میخوره،میگه: واللهِ دیدم بندای کفن باز شد، دو تا دستای فاطمه بیرون اومد، بچه هارو بغل گرفت.......* ای صفای گلشن فاطمه گل من فاطمه حبیبم بی تو من غریبم روز من سیاه شد از جفای دشمن فاطمه حبیبم بی تو من غریبم
|⇦•نوکر هرچی قدیمی تر.... ویژهٔ تجلیل از پیرغلامان حسینی اجرا شده به نفس حاج ابوذر روحی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نوکر هرچی قدیمی تر اعتبارش در خونه حسین بهتر  نوکر هرچی قدیمی تر با امام حسین و بچه‌هاش صمیمی‌تر حالت حال روضه است حالت حال عشقه حالت حال گریه است حالت حال عشقه   حالت از وقتی که شدی پیرغلام مثل حال رقیه است حالت و عشقه   پیرغلام حسینی پرچمت بالاست  نوکری کردی تو همه این سال‌ها دوست دارم مثل تو پیر روضه بشم  دست من رو هم بگیر از همین حالا    پرچمت بالا پیر روضه ی اباعبدالله  پرچمت بالا که جوونیتُ خریده حضرت زهرا    پرچمت بالا بین نوکرها توهمه دنیا «ای رفیق قدیمیِ اباعبدالله» منم می‌خوام برای اربابم  مثل شما خوش عاقبت باشم تا وقتی که موهام سفید میشه یه نوکر با معرفت باشم    منم می‌خوام مثل شما عاشق تو این مسیر نوکرانه بشم  یه پیرغلام با بصیرت که خودم برا حسین رسانه بشم    عاقبت بخیر شدی  آخرش زهیر شدی  در خونه ی حسین  همش احترام شدی دیدی پیرغلام شدی در خونه ی حسین   پیرغلام حسینی خوش به حال تو آبروی دو عالم شده مال تو  با دعای ارباب پیر روضه شدی  کاش بشم منم یه روز سن و سال تو    پیرغلام حسینی پرچمت بالاست  نوکری کردی تو همه این سال‌ها دوست دارم مثل تو پیر روضه بشم  دست من رو هم بگیر از همین حالا 
YEKNET.IR - shoor - fatemie 2 - 1402 - rasouli.mp3
4.95M
👆👆👆👆👆 🔳 🌴صاحب قبر بی‌نشون سلام مادر 😭✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 🌴برا زیارتت کجا بیام مادر 🖤🖤🖤🖤🖤✨✨✨✨ 🎙 مهدی_رسولی 👌بسیار دلنشین خوشنودی آقا امام زمان صلوات https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
توو روضه ها می سوزیم.mp3
3.58M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 تو روضه ها می سوزیم با نوحـه های زهـرا ایشالا که بمیریم همه برای زهـرا برای عصمت خدا جا داره که بمیریم به یاد دود و شعله ها جا داره که بمیریم سینه زَنا ، من و شما جا داره که بمیریم ذکر فرشته ها همه یا فـاطـمه یا فـاطـمه ▪️یا فاطمه یا فاطمه بگو چرا قدّت خمه یا فـاطـمه یا فـاطـمه با ناله های زهـرا چه محشری به پا بود میون دود و آتیش به فکر مرتضی بود همش می گفت پسر عمو هستیِ من فدایت به ناله یا علی می گفت ، با درد بی نهایت با پهلوی شکسته شد فدایی ولایت ای کشته راه ولا یا فـاطـمه یا فـاطـمه ▪️یا فاطمه یا فاطمه سوخته برات همه دلا یا فـاطـمه یا فـاطـمه ذکر فرشته ها همه یا فاطمه یا فاطمه ▪️یا فاطمه یا فاطمه
AudioCutter_۱ساقی کوثر خداحافظ.mp3
1.12M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ساقی کوثر خداحافظ فاتح خیبر خداحافظ می‌رود فـاطـمه از دنیا ▪️واویلا واویلا واویلا من که رفتم بر تو از امشب خانه‌داری می‌کند زینب او بود نایبه الزهـرا ▪️واویلا واویلا واویلا من یگانه همسرت بودم یاور بی‌یاورت بودم تو پس از من می‌شوی تنها ▪️واویلا واویلا واویلا یا علی گریه برایم کن در قنوت شب دعایم کن چون دعایت می‌رود بالا ▪️واویلا واویلا واویلا تو امیرالمؤمنین استی پس چرا در خانه بنشستی زور بازویت چه شد مولا ▪️واویلا واویلا واویلا نیمه‌شب دفنم نهانی کن با حسینم مهربانی کن تشنه خوابش نبرد شب‌ها ▪️واویلا واویلا واویلا بر سر قبرم بمان مولا بهر من قرآن بخوان مولا در دل شب مخفی از اعدا ▪️واویلا واویلا واویلا
ذکر یا علی مدد، رمز قیام زهراست ذکر مدام زهراست ذکر یاعلی مدد رمز قیام زهراست رمز قیام زهراست خود فاطمه میگه علی امامِ زهراست (۲) می‌خونه اسم تو رو: حضرت شاه، علی دلبر دلخواه، علی غیرت الله یدالله اذن الله، علی جلوه ماه، علی علت هر آه، علی اشهد انّ تویی محکم ترین راه، علی یا علی مولا علی علی مولا علی علی علی یا علی یا علی مولا حس جنون می‌گیرم وسط سینه‌زدن از تو امون می‌گیرم از تو امون می‌گیرم توو اذون اسم تو که میاد جون می‌گیرم (۲) در و دیوار میگه: صد و ده بار، علی ذکر گهربار، علی صفدر صف‌شکنان حیدر کرار، علی یار و دلدار، علی معنی ایثار، علی فقرات ذوالفقار تو شرربار، علی یا علی مولا علی علی مولا علی علی علی یا علی یا علی مولا شاعر: رضا یزدانی ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، ─⊱✾♡✾⊰─ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
Shab3Fatemieh2-1402[10].mp3
8.06M
▪️ذکر یا علی مدد، رمز قیام زهراست (تک) 🎙بانوای: حاج میثم مطیعی
علی اگه تنها باشه میسوزه چادر زهرا سیلی ها میخوره زهرا باطل جای حق میشینه روضه ی فاطمه همینه کار به کجا رسیده قد زهرا خمیده کار به کجا رسیده رنگ علی پریده کی جواب اشک بچه هارو میده یه زنِ جوون چرا موهاش سفیده آهای مردم ولی تنهاست سکوت تا کی علی تنهاست **** علی اگه تنها باشه اهل حق خونه نشینن مردم نورو نمیبینن تو فتنه بیراهه میرن حرف کفرو میپذیرن کار به کجا رسیده نفس علی بریده کار به کجا رسیده قد زهرا خمیده علی از زمونه دیگه دل بریده جواب سلامشو کسی نمیده کجا میرید خدا اینجاست خواص خوابن علی تنهاست ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، ─⊱✾♡✾⊰─ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
ناجی اُمَّت هر کسی باشد صدای حق، صدای فاطمه‌ست آیه «ثُمَّ اسْتَقامُوا» ماجرای فاطمه‌ست هر طرف مانده‌ست مظلومی میان شعله‌ها ای مسلمان! - هان به پا خیز! - این ندای فاطمه‌ست با علی، برخیز و «لِلمَظلومِ عَونا» را بخوان هر کسی شد یار حق، یارش خدای فاطمه‌ست وقت پیکار است با خصم خدا و خصم خلق کشتن مرحب به شوق مرحبای فاطمه‌ست گوش کن از غزه و لبنان و صنعا بشنوی این طنین انقلاب بچه‌های فاطمه‌ست راه قدس از خاک پاک کربلا خواهد گذشت کربلا آیینۀ عزم و وفای فاطمه‌ست «مادرم مظلومه بود و یاور مظلوم‌ها» اولین مظلوم عالم مرتضای فاطمه‌ست دست مولا بسته شد با ریسمان فتنه‌ها ناجی اُمَّت ید مشکل‌گشای فاطمه‌ست شد طواف فاطمه در کوچه‌ها دور علی بیت زهرا مروه و مسجد صفای فاطمه‌ست شد علمدار علی، زهرای هجده ساله‌اش محسن شش‌ماهه پشت در فدای فاطمه‌ست فاطمه عزم سفر دارد از این خاک غریب آرزوی مرتضی اما شِفای فاطمه‌ست کاشف الکرب علی لبخند زهرا بود و بس بعد از این بیت علی، ماتم‌سرای فاطمه‌ست شاعر: یوسف رحیمی ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، ─⊱✾♡✾⊰─ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
چیزی نشده خیالت راحت........ مداح: چیزی نشده خیالت راحت پاشو پسرم ، پاشو برگردیم نامردیا که یکی دوتا نیست ما که تا حالا تحمل کردین ببین فقط خاکی شد یه ذره چادرم چیزی نشده اشکا تو پاک کن وگرنه غصه میخورم از اهل خونه دیگه ، رو میگیرم از امشب چیزی نگی به بابا ، چیزی نگی به زینب هی نگو آی مادرم ، من خوب میشم پسرم چه غریبونه نگام میکردی چه غریبونه منو بوسیدی آره باورش میدونم سخته روضه هایی که تو کوچه دیدی پاشو بریم ، بی قراری بسه حسنم چیزی نشده ، ببینم دارم صاف و ساده لبخند میزنم دردت به جون مادر ، حالم خوبه عزیزم من غصه هامو باید ، توی دلم بریزم خوبم فقط کمرم ، من خوب میشم پسرم هی آی مادرم ، من خوب میشم پسرم توی کوچه مون زمین که خوردم یهویی دیدم تو رفتی از حال دیگه چی بگه یه دختر بچه که باباش میره میون گودال می بینه پیراهنش رو غارت میکنن ، غریبه حسین به خیمه هاشون دارن جسارت میکنن ، غریبه حسین سر روی نیزه ها برد تن زیر سم مرکب سنگ جواب قاری سیلی جواب زینب آی شیعه ها جگرم ، خون برا پسرم غریب گیر آوردنت ، غریب گیر آوردنت ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، ─⊱✾♡✾⊰─ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مداحی آنلاین - نماهنگ چیزی نشده - حسن عطایی.mp3
4M
🔳 🌴چیزی نشده خیالت راحت 🌴پاشو پسرم پاشو برگردیم! 🎙 التماس دعا دارم برای شفای پدرومادرم صلوات، شعبان پور
شب شهادت حضرت زهرا س به سبک : ((امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است)) امشب شب جان دادنِ -- ام ابیها است ، زینب معزا است فردا امیرالمومنین -- غریب و تنها است ،زینب معزا است امشب چراغِ خانه ی -- حیدر بُوَد روشن ،روشن تر از گلشن فردا ولی این خانه خاموش و غم افزا است ،زینب معزا است امشب شبِ دردِ دلِ -- زهرای اطهر است، دخت پیمبر است فردا ولی افسوسِ این -- گرمی دلها است،زینب معزا است امشب کُند بر زلف زینب شانه آهسته ، با دست بشکسته فردا خبر از شانه نیست -- این رسم دنیا است ، زینب معزا است امشب شب یاسین تلاوت کردنِ مولاست، بالا سرِ زهراست فردا ولی از سوزِ دل --آه و واویلا است، زینب معزا است امشب کنار فاطمه --ساقی کوثر هست،آن شیر داور هست فردا ولی دور از همین-- سیّدِ والا است ، زینب معزا است امشب مدینه غم فزا -- شور و نوا دارد، بوی عزا دارد فردا عزای بی بیِ -- دنیا و عقبا است،زینب معزا است امشب حسن نالد بر آن -- قباله ی پاره - به سّرِ گوشواره فردا همین سّرِ نهان --روشن به مولا است ، زینب معزا است امشب حسین بن علی - در پیش مادرش،بنشسته کنارش فردا ولی از مادرِ --غم دیده جدا است،زینب معزا است امشب زِ حال فاطمه -حیدر خبردار است، در دل عزادار است فردا کنار قبر او -- بزمی مهیا است ،زینب معزا است امشب نفس می آید از -- گلزار ولایت ،از گلشنِ رحمت فردا خزان آید به این -- گلزار طاها است ، زینب معزا است امشب زیک دستش کُند - تکیه به آن دیوار ، در محضر دلدار فردا شبانه در مزار -- مهمان خدا است ، زینب معزا است شعر : بهمن جعفری زینجناب
160.2K
کربلایی بهمن جعفری زینجناب
ای ماه متاب کآفتاب است اینجا آیینه جان بو تراب است اینجا آهسته گذر کن از شبستان بقیع آرام دل علی به خواب است اینجا ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰                زفرط غصه ی ایام خسته بود علی زداغ فاطمه اش دل شکسته بود علی برای آن که به بوید گلاب را از گل کنار تربت زهرا نشسته بود علی ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ قافله ی اشک در آن شبی که گل یاس را کفن می کرد لباس ماتم ایام را به تن می گرد نگاه مظطرب زینب و حسینش را قرار بخش دل خسته ی حسن می کرد به یاد و خاطره ی تلخ آتش افروزان حکایت از در و دیوار و از رسن سکوت فافله ی اشک در نهایت شب شکایت از ستم و ظلم اهرمن می گرد سرشک عاطفه خیزش به خاک چاری بود علی که گریه به فردای خویشتن می کرد سپیده دم به هوای زیارت گل سرخ سفر به کوچه ی گل های یاسمن می کرد و در ضیافت پروانه های سوخته پر حدیث سوختن شمع انجمن می کرد به روی تربت گل بوسه از وفا می زد نظر به ساحت بی رونق چمن می کرد 《فراز》هستی خود را علی به خاک سپرد در آن شبی که گل یاس را کفن می کرد بر گرفته از کتاب فریاد عطش فراز مردانی
بسم الله الرّحمن الرّحیم (السّلام علیک یا حضرت فاطمه زهرا) غم بر دلم نشسته بال و پرم شکسته/ مظلومه مادر من بار سفر چو بسته خزان شده بهارم شکسته قلب زارم/ در کودکی خدایا که مادری ندارم مادر نوجوانم ای سرو قد گمانم/ بی تو دگر نخواهم در این جهان بمانم در گوش من صدایت وان سوز ناله هایت/ گریم ز غم شب وروز زینب شود فدایت ای یاس پرپر من مصدومه مادر من/ پهلو شکسته رفتی خون دیده ی تر من ای مادر غریبم ببین چه بی شکیبم/ تمام غصّه ها شد از کودکی نصیبم مادر ببین که از غم زینب گرفته ماتم/ بابای بی قرارم تنها شده در عالم این یار غمگسارت هرشب سر مزارت/ با دیدگان پر خون آید کند زیارت یاربّ ویا رب توشد ذکر زینب تو/ مادرشد از جهادت پاینده مکتب تو ملتمس دعا امیر محمودی                (ذاکراردهالی)
Hosein Jafari: Hosein Jafari: السلام علیک یا حضرت فاطمه زهرا س مادری با پسری از گذری رد میشد دست ناپاک پلیدی به رهش سد میشد سیلی آنروز به رویت چه غریبانه زدند آتش آنگاه به شمع و گل و پروانه زدند ای پرستوی علی پر زدنت زود بُود از چه بر خانه ی تو هاله ای از دود بُود ؟ از همانروز که پهلوی تو را بشکستند ریسمان دست علی شیر خدا می بستند از همان لحظه که بین در و دیوار شدی دلشکسته تو از آن ضربه ی مسمار شدی از همانروز که گلبرگ علی پرپر شد سینه ی سوخته مجروح ز میخ در شد تا نفس هست من از غصب فدک میگویم از همان کوچه ی تنگ و ز کتک میگویم ،کمر سرو در این کوچه کمان خواهد شد، اشک حیدر به خدا باز روان خواهد شد ذکر یا فاطمه و ذکر علی را دارم لعن ا... که از دشمنتان بی زارم نور زهرایی تو راه نشانم داده روی خورشید تو را ماه نشانم داده بی تو هیچم به خدا مایه ندارم چه کنم غیر خورشید رخت سایه ندارم چه کنم ای که با سوز و دعا شعر مرا می خوانی با همین مثنوی ام آمده ام مهمانی عهد بستم به دلم ذکر شما را گویم فاطمیه شد و من حضرت زهرا گویم کاشکی با دل من حشر ، مدارا بکنی بسته ام چشم به تو درد مداوا بکنی روز، خورشید دلم هستی و میسوزم من شب مهتابیتان شمع دلفروزم من شمع پروانه ی حیدر شدی و آب شدی سوختی پای علی و گوهر ناب شدی ،با گل و غنچه تو دیدی در و دیوار چه کرد، دوری فاطمه با حیدر کرار چه کرد آتش عشق اگر آمد و بر جانت شد شب قدر رمضان هم علی مهمانت شد ۱۸ بیت به مناسبت ۱۸سالگی یاس جعفری
آتش زدن در خانه امیرالمومنین و فاطمه زهرا 🏴🏴🏴 سپس،عمر به عده ای که در اطرافش بودند، دستور داد،هیزم بیاورند! عمربه کمک آنها،هیزم را اطراف منزل آن دو مظلوم وفرزندانشان قراردادند. سپس عمرباصدای بلندی که علی و فاطمه علیهماسلام بشنوند،فریادزد: قسم به خدا یا علی! باید خارج شوی وبا خلیفه رسول خدا بیعت کنی، وگرنه شما رابه آتش میسوزانم! فاطمه علیهاسلام فرمود: ای عمر ! ما راباتو کاری نیست! عمر گفت: دررابازکن وگرنه، خانه را با خودتان به آتش میکشم! فاطمه علیهاسلام فرمود: آیا از خدا نمی ترسی و به خانه ام داخل میشوی؟ سخنان محکم و سوزناک فاطمه زهرا علیهاسلام بردل سنگ عمر تأثیر نکرد! واز کارخود منصرف نشد! آتشی خواست،وبا آن،هیزمهای در خانه را آتش زد، وبافشار به در خانه، داخل شد. در ، به فاطمه زهرا اصابت سختی کرد! فاطمه زهرا علیهاسلام،فریاد زد: "یا ابتا یا رسول الله" 😭😭😭 عمر شمشیرش راکه در غلاف بود، بلند کرد و به پهلوی فاطمه علیهاسلام زد، فاطمه زهرا علیهاسلام، ناله ای زد: "یاابتا" عمر،تازیانه را بلند کردو به بازوی حضرت زد، فاطمه زهراصدا زد: یارسول الله! ابوبکرو عمر بعدتو چه بد رفتاری کردند!😭😭😭 امیرالمومنین،به سراغ آن ملعون رفت، یقه اورا گرفت و برزمین کشیدش و به بینی و گردن او زدو خواست اورا بکشد، ناگهان یاد فرمایش و وصیت پیامبر افتاد، 😭😭😭 وفرمود: قسم به به خدایی که محمد رابه پیامبری، ارج نهاد، ای پسر صهاک!اگر نبود کتیبه ای که از طرف خدا ست و عهدی که با رسول خدا بسته ام، می فهمیدی، که تو نمیتوانی داخل خانه من شوی! عمر را رها کرد،عمر از مردم،کمک خواست. مردم روبه خانه امام آوردندو داخل شدند! امیرالمومنین،دست به شمشیر برد، قنفذ از ترس اینکه،مبادا علی علیه السلام با شمشیر خارج شود،برگشت، چون صلابت و شدت عمل اورا میدانست!ابوبکر به قنفذ، دستوردادبرگرددوگفت: اگر علی،حمله کرد،کنار بیایید، وگرنه، سرسختانه،داخل شوید، اگر مانع شد، خانه اش را آتش بزنید! قنفذ و همراهانش با شدت،داخل شدند. امام، دست به شمشیر برد،ولی آنها، زودتر با شمشیر ، حمله ور شدندو چون،عده آنها، زیاد بود،غالب شدند! امام را دوره کردند😭 ریسمان به گردن آن حضرت انداختند! و کشان کشان میبردند😭😭😭 دید دشمن،فاطمه، جان علیست بلکه با جانش نگهبان علیست دید جان مرتضی پشت در است از امام خویش هم تنهاتر است پای تا سر بغض و خشم و کینه بود کینه هایش، کینه دیرینه بود بغض حیدر شعله ور در سینه داشت سنگ بود و جنگ با آئینه داشت... وای من! شد در حریم کبریا آیه ای از سورهء کوثر جدا😭😭😭 آجرک الله یا بقیة الله فی مصیبة امک الزهراء 🏴🏴🏴
نوحه شهادت حضرت زهرا س.wav
6.98M
بنالید بنالید همه با دل مضطر شده یکه وتنها علی ساقی کوثر علی خانه نشین شد گلش نقش زمین شد عزا دار گل یاس امیر المؤمنین شد بنالید بنالید همه با دل مضطر شده یکه و تنهاعلی ساقی کوثر حسین با دیده ی تر حسن با حال مضطر بود زینب محزون دگر بی گل مادر بنالید بنالید همه با دل مضطر شده یکه و تنهاعلی ساقی کوثر گل یاس مدینه رود با درد سینه فدائیِ علی شد دگر آن بی قرینه بنالید بنالید همه با دل مضطر شده یکه و تنهاعلی ساقی کوثر کند دیدار بابا به جنت ماه طاها به گوید با دل زار شدم راحت ز دنیا بنالید بنالید همه با دل مضطر شده یکه و تنهاعلی ساقی کوثر کنار قبر زهرا بود در دل شبها علی باچشم گریان کند شیون وغوغا بنالید بنالید همه با دل مضطر شده یکه و تنهاعلی ساقی کوثر همه با دل افکار کنید دیده گهربار علی بی کس ویاور شده در غم دلدار بنالید بنالید همه بادل مضطر شده یکه و تنهاعلی ساقی کوثر سیدکمال میرصانعی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
گریه‌کنــید روضـهٔ‌ مادر‌ شروع‌شد باران‌ِاشک‌های‌مکرر‌ شروع‌شد . .💔! 🏴 به مجلس روضــه مادرمان باوضو وارد شویم... سلام مولای سوگوارمان ، مهدی جان به نام نامی اتان آغاز می کنیم روضه ی مادرتان را و در سایه ی معطر شال عزایتان و به برکت اشک های مقدستان و به احترام قلب داغدارتان و .. تنها به نیت ظهور روشنتان ، قدم در خیمه عزای بانوی دو عالم می گذاریم ... رخصت دهید که در خیل عزاداران ، وارد شویم تسلیت به 🥀 الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌ بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🤲🏻🌤
28655-attachment-roze - fatemie 1399.khamse.mp3
2.59M
كبوديِ بدنِ مادرم مرا كشته سياه كرده جهان را سفيديِ مويش فدايِ چادرِ آتش گرفته ات زهرا درونِ شعله چه آمد به روزِ گيسويش😭😭😭 *روضه بخوانم: هيزم رو ريختن پايِ در، در شعله ور شد، با همه ي زورش فاطمه، در رو گرفت، شعله بالا رفت، يه صدايي مدينه رو پُر كرد: سوختم…* 😭😭🖤🖤🖤 چه ضربه اي، چه صدايي، چه دستِ سنگيني سه ماه فاطمه پوشيه بسته بر رويش شبيه كِشتيِ پهلو گرفته مي ماند شكسته شد به لگد، دنده ها و پهلويش “رويِ گُل كه با پا نميزنن چهل نفري يك زن رو تنها نميزنن اي قنفذ! بس كن، با تهِ غلاف اينجوري رويِ بازويِ زنها نميزنن مادرم رو كُشتيد، ولش كنيد اي حروميا چي سرش آوُرديد، كه يهو داد زد: فضه بيا با چه دستي زده كه جايِ كبودي از گوش يكسره تا به لبِ توست، خدا رحم كند” و يك غلاف كه دستِ چهل نفر چرخيد همين غلاف گرفته توانِ بازويش فدايِ دخترِ مادر، گريزِ روضه زدم ببين به دستِ زنِ حرمله، النگويش   *با اسب رفتن تو خيمه ي زنها، زنها مي دويدن، با اسب دنبالِ دختر سه ساله كرد، گوشواره ي بچه رو كشيد، حسين…* ↫ #کانال_ختم_خوانی_یازینب_س