eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.2هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
430 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت زهرا امام ع اقا ع اکبر ع اگر که دل شکسته ای فاطمه را صدا بزن اگر ملول و خسته ای فاطمه را صدا بزن بگو یا فاطمه تو مادری از درد دل من مادر خبر داری فاطمه جان مادرا حرف مادرا رو خوب میفهمن ، امروز اومدم سفره دلم رو پیش تو باز کنم ،، امروز اومدم دردامو تو دوا کنی خانوم ،، تو رو به جان حسینت یه نگاه به مجلس ما بیانداز راوی میگه : عالمی در عالم خواب ، جمال دل ارای اقا اباعبدلله رو میبینه ، میبینه تمام بدن اقا زخمیه ، سوال میکنه اقا مرحم این زخما چیه ، بگید تا ما برآن مرحم بزاریم اقا اباعبدلله فرمودن ؛ مرحم زخمای من اشک شیعیان من است مجلسی گرفتن مثل مجلس امروز ، مصیبت نامه کربلا خوانده شد؛ همه برا غریبی اقا اشک ریختن ، یه چند شب بعد دوباره جمال دل ارای اقا ابا عبدلله رو در خواب میبینن ، میبینن تمام زخمای بدن اقا خوب شده الی دوجای بدن اقا سوال میکنن یا ابا عبدلله ، بگید مرحم این دو زخم چیه تا ما بر آن مرحم بزاریم ، اقا جواب میدن ، این دو زخم من تا قیام قیامت مرحم نداره ، گفتن اقا جان ، لااقل به ما بگو اثر این زخما از چیه اقا جواب دادن : زخمی که بر قلبم دارم از داغ جوانم علی اکبره گریز روضه (ای جوون دارا ، کدوم پدر و مادری طاقت داره داغ جوون ببینه ، پدرو مادر خودشون رو پیر میکنن به عشق اولاد ، افسوس خیلی چیزا رو به دلشون میزارن تا اولادشون کمبودی نداشته باشن الهی به حق علی اکبر امام حسین ع ، مشکلات از زندگی جوونامون برداره خدا سوال کردن اقا جان اثر زخم دیگه شما از چیه اقا جواب دادن : زخمی که بر کمر دارم از داغ برادر جوانم ابالفضله گریز روضه (ای خواهرا ، ای تویی که علاقه خاصی به داداش داری کدوم خواهره بگه من داداشمو دوست ندارم ، خواهرا علاقه خاصی به داداش دارن ، داداش خیلی شیرینه واسه خواهر ، الهی گردن کج هیچ برادری رو خواهر نبینه ، حتی اون برادری که سالیان سال در خونتو نمیرنه ، حتی اون برادری که تو رو میبینه و جواب سلامتو نمیده ، داغش رو دل خواهر نمونه اخه دل بعضی از داداشا خیلی سرده ، اما دل خواهر همیشه پیش داداشه تو یه روز داغ شش برادر رو دل زینب گذاشتن صدای ضعیف یا ادرک اخا میاد ، حضرت زینب صدازد داداش : حسینم عزیز خواهر : برو داداش ابالفضلمو برام بیار ، من خواهرم طاقت داغ برادر ندارم حضرت زینب کنار خیمه ایستاده ، دل تو دل زینب نیست ، الان داداش حسینش بر میگرده ، داداش ابالفضلو براش میاره یه وقت دید حسین داره میاد ولی به جای ابالفضل دستاشو به کمر گرفته راه میره داداش پس داداش ابالفضلم کو اقا امام حسین صدا زد خواهرم کمرم از داغ برادرم شکست هر کاری کردم بدن ابالفضلو به خیمه بیارم ، اینقدر بدن ابالفضل پاره پاره بود نتونستم به خیمه بیارم همه بگید یا حسین .. الا لعنه الله علی القوم الظالمین
حضرت زهرا امام ع اقا ع اکبر ع اگر که دل شکسته ای فاطمه را صدا بزن اگر ملول و خسته ای فاطمه را صدا بزن بگو یا فاطمه تو مادری از درد دل من مادر خبر داری فاطمه جان مادرا حرف مادرا رو خوب میفهمن ، امروز اومدم سفره دلم رو پیش تو باز کنم ،، امروز اومدم دردامو تو دوا کنی خانوم ،، تو رو به جان حسینت یه نگاه به مجلس ما بیانداز راوی میگه : عالمی در عالم خواب ، جمال دل ارای اقا اباعبدلله رو میبینه ، میبینه تمام بدن اقا زخمیه ، سوال میکنه اقا مرحم این زخما چیه ، بگید تا ما برآن مرحم بزاریم اقا اباعبدلله فرمودن ؛ مرحم زخمای من اشک شیعیان من است مجلسی گرفتن مثل مجلس امروز ، مصیبت نامه کربلا خوانده شد؛ همه برا غریبی اقا اشک ریختن ، یه چند شب بعد دوباره جمال دل ارای اقا ابا عبدلله رو در خواب میبینن ، میبینن تمام زخمای بدن اقا خوب شده الی دوجای بدن اقا سوال میکنن یا ابا عبدلله ، بگید مرحم این دو زخم چیه تا ما بر آن مرحم بزاریم ، اقا جواب میدن ، این دو زخم من تا قیام قیامت مرحم نداره ، گفتن اقا جان ، لااقل به ما بگو اثر این زخما از چیه اقا جواب دادن : زخمی که بر قلبم دارم از داغ جوانم علی اکبره گریز روضه (ای جوون دارا ، کدوم پدر و مادری طاقت داره داغ جوون ببینه ، پدرو مادر خودشون رو پیر میکنن به عشق اولاد ، افسوس خیلی چیزا رو به دلشون میزارن تا اولادشون کمبودی نداشته باشن الهی به حق علی اکبر امام حسین ع ، مشکلات از زندگی جوونامون برداره خدا سوال کردن اقا جان اثر زخم دیگه شما از چیه اقا جواب دادن : زخمی که بر کمر دارم از داغ برادر جوانم ابالفضله گریز روضه (ای خواهرا ، ای تویی که علاقه خاصی به داداش داری کدوم خواهره بگه من داداشمو دوست ندارم ، خواهرا علاقه خاصی به داداش دارن ، داداش خیلی شیرینه واسه خواهر ، الهی گردن کج هیچ برادری رو خواهر نبینه ، حتی اون برادری که سالیان سال در خونتو نمیرنه ، حتی اون برادری که تو رو میبینه و جواب سلامتو نمیده ، داغش رو دل خواهر نمونه اخه دل بعضی از داداشا خیلی سرده ، اما دل خواهر همیشه پیش داداشه تو یه روز داغ شش برادر رو دل زینب گذاشتن صدای ضعیف یا ادرک اخا میاد ، حضرت زینب صدازد داداش : حسینم عزیز خواهر : برو داداش ابالفضلمو برام بیار ، من خواهرم طاقت داغ برادر ندارم حضرت زینب کنار خیمه ایستاده ، دل تو دل زینب نیست ، الان داداش حسینش بر میگرده ، داداش ابالفضلو براش میاره یه وقت دید حسین داره میاد ولی به جای ابالفضل دستاشو به کمر گرفته راه میره داداش پس داداش ابالفضلم کو اقا امام حسین صدا زد خواهرم کمرم از داغ برادرم شکست هر کاری کردم بدن ابالفضلو به خیمه بیارم ، اینقدر بدن ابالفضل پاره پاره بود نتونستم به خیمه بیارم همه بگید یا حسین .. الا لعنه الله علی القوم الظالمین
3.ذکر پایان.mp3
زمان: حجم: 4.74M
( علیه السلام ) از اَزل در طَلَبَت چشم ترم گفت هركجا بال زدم ، بال و پرم گفت مادرم داد به من شیرِ محبت اما من حسيني شدم از بس پدرم گفت تا گُل ِ نام تو واشد به لبم باز پدر گفت شُكرِ تو خدايا پسرم گفت هرچه دارم همه از لطف پدر بود كه او عوض ِ قِصه به بالين ِ سرم گفت شعر غزل از : هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ی عشق حسینم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا ... بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی یا حسین به فدای لب عطشان حسین ( وای حسین ... ) تکرار صَلَّى اللَّهُ عَلَى الْبَاكِينَ عَلَى الْحُسَيْن ... ای علَمدار سپاه منو ای میرِ حرم دیده بگشا و نظر که چه آمد به سرم دیده بر هم مَنِه ای سروِ به خون غلطیده تا نگویند حسین داغ برادر دیده ... در کنار علقمه سروی ز پا افتاده است یا گُلی از گلشنِ آل عبا افتاده است یا حجة بن الحسن عجل علی ظهورک ( سلام الله علیها )
مشترک .. ........ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یک ساله که ندیدم ،صورت دلرباتو دیگه به خاک سپردم، صدای آشناتو یک ساله که ندیدم، دستای مهربونت یک ساله مهربونم، بستی رو من چشاتو درد فراق سخته، این انتظار سخته بدون تو(( دیگه*)) شبای تار سخته، امان امان ای دل ای دل ای دل دم غروب هر روز، توی دلم یه غوغاست چشمای رنگ خونم، بدون تو یه دریاست یه ساله که با گریه، نوشتم این غزل رو هر جایی که تو باشی ، بهشت من هم اونجاست کاشکی میشد از ما ، تو یادی می کردی کاشکی میشد بازم ، به خونه برگردی امان امان ای دل ای دل ای دل * بجای کلمه «دیگه» میشه گفت، (بابا،مادر، داداش، خواهر، ....) کریمی نیا نیم از عالم خاک .
🔸از حرم تا قتلگه، سعی و صفای زینب است 🔸لشکر کوفه همه مات وفای زینب است 🔸از حرم تا قتلگه افتان و خیزان میرود 🔸تا ببوسد حنجری گیسو پریشان میرود 😭 💢اومد نزدیک گودال 🔰فرقةٌ بالسیوف یه عده دارن شمشیر میزنن 💢خدا رحمت کنه همه قدیمیارو 💢میخوام با اون نوا بخونم 🔰فرقه بالرِماح. ⬅️ یه عده با تیر میزدن 🔰فرقه بالحِجاره. ⬅️ اوناییکه شمشیر و تیر نداشتن،سنگ میزدن 🔰فرقه بالخَشَب ⬅️پیرمردا با چوب میزدن 🔰فرقه بالعصا ⬅️یه عده با عصا میزدن 😭😭😭😭 🍁یه خط برا غیرتیا بخونم و یا علی 💢وضو گرفتن قربه الی الله اومدن تو گودال گفتن هرکی باید یه سهمی داشته باشه 💢حالا که ما جون نداریم شمشیر دست بگیریم، انقده با عصا به بدن غریب کربلا زدن 🔸 از حرم تا قتلگه در بین دشمن میرود ❇️داری راجع به ناموس خدا این حرفارو میزنی 💠کاش بفهمیم و جون بدیم برا این روضه 🔸از حرم تا قتلگه در بین دشمن میرود 🔸در پی یک دختری آتش به دامن میرود 💢دامنش آتیش گرفته 💢گفت دلم سوخت دنبالش دویدم آتیشو خاموش کنه از دامنش 💢هرچی من تندتر میرفتم، این دختر تندتر میرفت 💢باد شعله آتیشو زیاد میکنه 💢هرجوری بود رسیدم بهش 💢آتیشو خاموش کردم ⬅️تا فهمید یخرده مهربونی تو وجودم هست، گفت آی مرد غریبه... آیا تو بساطت آب هم داری؟؟ ✅یخرده آب دادم بهش، گفت بهم بگو گودال قتلگاه از کدوم سمته؟؟ 🍁دختر مگه تشنت نیست؟؟ ✔️گفت این آبُ برا بابای غریبم..
🚩 من نه شیعه ی اهل کویته پاکستانم که گوشت و خونم به جرم شیعه بودن گاه و بی گاه به در و دیوار شهر بپاشد 🚩 نه شیعه اهل ارومچی هستم که کلاس های درس حوزه و مراسم کفن و دفن برگزاری مراسمات جشن و عزا ی اهل بیت را ممنوع کرده باشند و مخفیانه و به دور از دید حکومت شیعه گری کنم... 🚩 نه شیعه ی اهل جنوبی هستم که حتی یک عالم شیعی در دسترس برایم وجود نداشته باشد و تمام مراجعات دینی ام اینترنتی برطرف شود! 🚩 نه شیعه قطیف که برای فعالیت های دینی سیاسی ام تحت پیگیرد قانونی و در انتظار باشم!؟ 🚩 نه شیعه ی هستم که بریزند وسط های دست جمعی مان و نام و خون در دهانم باهم آمیخته شود... 🚩 نه شیعه منامه ام که در زندان ها حبس شده باشم و حکومت آل خلیفه منتظر که ویروس کرونا را وارد زندان ها کند تا نسل کشی بیولوژیکی در زندان برایم رقم بخورد 🚩 نه شیعه اهل میرزا اولنگ که تکه تکه اعضای بدنم سنگفرش خیابان ها شود آری من ایرانم و حتی یک زخم.! نه تو بگو اصلا یک اخم ..! به خاطر شیعه بودنم متحمل نشده ام همیشه راحت و آسوده در فرم ها جلوی کلمه ی دین ، نوشته ام: اسلام-تشیع.! هر عید و شهادت خاندان مولا علی و فرزندانشان بوده لیست هیات ها بوده که ردیف میشد تا انتخاب کنیم کجا برویم.! من نه حتی یک زخم برداشته ام و نه حتی میدانم شیعه بودن در هرجای این دنیا جز چه هزینه ها و چه رنج هایی بر تن شیعیان گذاشته و اگر برسد آن زمان که بپرسند برای رسیدن تشیع به بعد خود چه کرده ای زبانم بسته است و سرم پایین در مقابل انچه برادران و خواهران شیعه ام در جای جای دنیا به غیر از ایران متحمل شدند تا بماند نسل و راه دوستداران مولا علی و فرزندانش ... پی نوشت: راحت آسوده در مجالس علی و اولاد علی قد کشیدیم و ندانستیم خیلی ها برای شیعه بودن و شیعه ماندن چه خون دل ها خورده اند. به راستی برای رسیدن تشیع به کل دنیا که هیچ برای نسل بعدی همین ایران خودمان چه کار کرده ایم؟
. روحی له الفدا و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌ عباس حیدر زاده ●━━━━━━─────── اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً.. ای داغدار اصلی این روضه ها بیا بیا صاحب عزای ماتمِ کرب و بلا بیا بیا تنها امیدِ خلق جهان یابن فاطمه ای منتهای آروزی اولیاء بیا بیا بالا گرفته ایم برایت دو دست را ای مرز استجابت قنوت و دعا بیا بیا هفته به هفته میگذرد با خیال تو پس لااقل به حُرمتِ خونِ خدا بیا بیا بیش از هزار سال تو هم گریه کردی ای خون جگرِ قامتِ زینب بیا بیا بیا *عرضه داشت یا جدّاه صبح و شام برات گریه میکنم اونقدر گریه میکنم تا اشک چشمم مُبدّل به خون شود.سؤال کردن آقا جان!برای کدام مصیبت گریه میکنید؟ فرمودن:همۀ مصیبت های کربلاسخته.کدام مصیبت بیشتر جگر شما را آتش میزد؟مصیبت قمر بنی هاشم است؟فرمودن: اگر قمر بنی هاشم هم بود برای این روضه گریه میکرد. مصیبت آقا علی اکبر است؟ فرمودن آقا علی اکبر هم اگر بود برای این روضه گریه میکرد، مصیبت قتلگاه است؟ فرمودن: خود سید الشهدا هم برای این روضه گریه میکند. کدام روضه است آقاجان؟ فرمودند: مصیبت اسارت عمه ام زینب..* بیش از هزار سال تو هم گریه کردی ای خون جگر زِ قامتِ زینب بیا بیا بیا *معلومه مصیبت اسارت بی بی خیلی سخته، اون لحظه ای که میخواد از بدن برادرش جدا بشه مگر به این راحتی ها از بدن بی سر برادر جدا میشد ...* حسین جان! مگر تو همسفر با ما نبودی در اين صحرا كردي تو منزل زِ جا بر خیز و لیلا را جدا کن زِ نعش اکبرِ شیرین شمایل به مُردن راضیم شاید که دیگر نبینم قاتلت را در مقابل *نگاه به بالا سرش کرد، دید همونکه روی سینۀ حسینش نشسته بود بالا سرش ایستاده... تازیانه دستش داره، بچه ها رو با تازیانه میزنه. برای خواهر داغدیده خیلی سخته قاتلِ برادر رو ببینه مگر طاقت داره؟ آی زینب! بی بی جان!* خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهی بازار ‌شدن بیزارم ببزارم حسین جان! تو دعا کن که کنار بدنت جان بدهم آخه فکر همراهی با شمر دهد آزارم *وحشی ابن‌حرب بعد کشتن حمزه سیدالشهدا، اسلام آورد و توبه کرد. اومد خدمت پیغمبرِ خدا، پیغمبر خدا بهش فرمود: وحشی بگو بدونم عموی من حضرت حمزه رو چه جوری به شهادت رسوندی؟ گفت: آقا کمین کردم از پشت سر نیزه ای زدم حمزه روی زمین افتاد، روی سینه اش نشستم و سینه اش رو دریدم، تا به اینجا رسید صدای گریه پیغمبر بلند شد. فرمود: وحشی! بلند شو از جلو چشم من کنار برو، جایی برو که تا آخر عمر تو رو نبینم. من طاقت ندارم قاتل عمو جانم رو ببینم... یا رسول الله شما طاقت نداشتی قاتل عمو جانت رو ببینی اما دخترت زینب! یه نگاه میکرد میدید شمر بالا سرش ایستاده.یه طرف حرمله رو میدید، یه طرف خولی...* ... *یه ناز دانه ای داره ابی عبدالله دختر سه چهار ساله،این روی زانوی عمه نشسته میدونی که دختری که بترسه دیگه ازبغل بزرگترش جدا نمیشه. از موقعه ای که خیمه ها رو غارت کردن بدن این دختر میلرزید.خودش رو از عمه جدا نمیکرد، یک مرتبه دید عمه داره با کسی حرف میزنه هی میگه "یا أخاه.." این دختر حساس شد از تو بغل عمه بلند شد سرش رو از محمل بیرون آورد سر بریده ی بابا رو دید.یه نگاه به عمه کرد یه نگاه به سر بریده کرد، یک مرتبه بی بی زینب متوجه این دخترشد.دید الانِ که جان از بدن این دختر بیرون بیاد، رنگش پریده... رو کرد جانب سر بریده ی برادر.. داداش حسین! اگر با من حرف نمیزنی نزن، یه کلام با این دخترت حرف بزن...میترسم الان دخترت دق کنه.... هر کجا نشستی به قصد فرج صدا بزن: یا‌ حـــــسین... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
مرهم واسه 1.mp3
زمان: حجم: 3.14M
مرهم واسه چشم ترم می خوام حال دلم بده حرم می خوام حال دلم خیلی بده جا موندم از قافله بازم کرب و بلای تو شده تو این روزا همه نیازم چاره ندارم می دونم باید بسوزم و بسازم جانم حسین رحمی بکن به چشمای زارم خیلی بدم اما دوستت دارم تا کی تحمل بکنم تلخی و درد روزگارو بهم بگو که تا به کی باید نبینم کربلا رو آخر می میرم از غمت کی میشه دعوت کنی ما رو معلومه کاری نداری با من وقتی همه اومدن الا من همه شدن زائر تو به غیر من که رو سیاهم از دوری حرم ببین لبریز اشک و سوز و آهم جان رقیه بطلب یه عمره آقا چشم به راهم
این ترکییی هست خودم چیدمان کردم👇👇 🖤 🖤 ❣فریاد كه یار ضعفا یار ندارد  مولود حرم محرم اسرار ندارد ❣ شد خانه نشین شیر خدا فاتح خیبر  بی فاطمه او قدرت پیكار ندارد ❣ سوگند به مظلومی تاریخ كه تاریخ  مظلوم تر از حیدر كرار ندارد ❣ بر حاشیه برگ شقایق بنویسید  گل تاب فشار در و دیوار ندارد ❣ ای سینه سپر كاش به جای تو علی بود  چون سینۀ تو طاقت مسمار ندارد ⬅️سلمان میگه بعد از شهادت حضرت زهرا رفتیم آقا امیرالمومنین را به مسجد بیاریم.. اومدیم در خانه مولا علی.. دقُ الباب کردیم اجازه گرفتیم.. وارد خانه مولا علی شدیم همین که وارد خونه شدیم... دیدیم آقا امیرالمومنین گوشه ی خانه نشسته ماتم گرفته گریه میکنه... پرسیدم آقاجان چرا گریه می کنید؟.. فرمود سلمان این خونه دیگه فاطمه نداره .... خونه ای که فاطمه نداره برای ورودش اجازه گرفتن نمیخواد... اونایی که باید اجازه می‌گرفتند نگرفتن... آقا امیرالمومنین برا رفتن به مسجد اماده شد... اما همین که به در سوخته ی خانه رسید از حال رفت... بیهوش روی زمین افتاد ... آقا را به هوش آوردن امیرالمومنین با دستای مبارکشون به در اشاره کردند.. ... فرمود :اینجا زهرای منو زدن... اینجا پهلوشو شکستن... (( مخزن المصائب صفحه ۳۲)) ⏪⏪ بگم... آقاجان یا امیرالمومنین ... شما بعد از شهادت فاطمه تا نگاهتون به در خانه افتاد یاد فاطمه افتادید.... اما دلابسوزه برا اون خواهری که.. بعد از شهادت برادرش حسین چهل منزل با سر بریده همسفر بود... سفر کردم به دنبال سر تو سپر بودم برای دختر تو دادش... چهل منزل کتک خوردم برادر به جُرم اینکه بودم خواهر تو حالا باداین حالی داری سه بار صدا بزن یا حسین یا حسیـــــن
🔸همیشه هر شب جمعه،به سینه غم دارم 🔸حرارتیست قدیمی، که در دلم دارم 🔵اگرچه، دستِ تُهی دارم و گدا طبعم 🔵دل شکسته خود را که دست کم دارم ☑️همچین دست خالیم نیومدم ☑️یه دل شکسته آوردم در خونت 🌱میان نامه ی من، خالی است از خوبی 🌱گناه و جرم و خطارا همه رقم دارم 🥀مرا به حرمت ،میبخشید 🥀خوشم که رعیتمو، شاه ذوالکرم دارم 🔹به امر حضرت سلطان، میگویم 🔹به لطف ، ارباب محترم دارم 💢 گفتمو جان و دلم،به جوش آمد 💢مرا ببخش فقط، اشک تازه دَم دارم 🌿نشد که زائر کرب و بلا شوم، باشد 🌿دلم خوش است میان دلم،حرم دارم 🌾برات کرببلایم،به دست است 🌾دوباره مُلتمِس دامن علمدارم 🥀خاطره اولین بار 🥀نگاه به سمت علمدار 🥀دلم رو کرده گرفتار 🥀دلتنگتم ای یار 🥀منو یه دل هوایی 🥀خسته شدم از جدایی 🥀بزار بشم کربلایی 🥀مُردم ز تنهایی 🥀نمیگم عاشقم 🥀آخه نا لایقم 🥀میدونم آقا جون 🥀برات آیینه دقم 🥀کرببلا کشتی دل 🥀شکسته و مونده در گِل 🥀منو ندونسته قابل 🥀آقام ابوفاضل 🥀ولی دل من میدونه 🥀آقای من مهربونه 🥀من و بتو میرسونه 🥀بی تو دلم خونه 🥀سینه ام مبتلاست 🥀زخمیه روضه هاست 🥀همه ی آرزوم 🥀دیدن کربلاست
Hosein Jafari: Hosein Jafari: السلام علیک یا حضرت فاطمه زهرا س مادری با پسری از گذری رد میشد دست ناپاک پلیدی به رهش سد میشد سیلی آنروز به رویت چه غریبانه زدند آتش آنگاه به شمع و گل و پروانه زدند ای پرستوی علی پر زدنت زود بُود از چه بر خانه ی تو هاله ای از دود بُود ؟ از همانروز که پهلوی تو را بشکستند ریسمان دست علی شیر خدا می بستند از همان لحظه که بین در و دیوار شدی دلشکسته تو از آن ضربه ی مسمار شدی از همانروز که گلبرگ علی پرپر شد سینه ی سوخته مجروح ز میخ در شد تا نفس هست من از غصب فدک میگویم از همان کوچه ی تنگ و ز کتک میگویم ،کمر سرو در این کوچه کمان خواهد شد، اشک حیدر به خدا باز روان خواهد شد ذکر یا فاطمه و ذکر علی را دارم لعن ا... که از دشمنتان بی زارم نور زهرایی تو راه نشانم داده روی خورشید تو را ماه نشانم داده بی تو هیچم به خدا مایه ندارم چه کنم غیر خورشید رخت سایه ندارم چه کنم ای که با سوز و دعا شعر مرا می خوانی با همین مثنوی ام آمده ام مهمانی عهد بستم به دلم ذکر شما را گویم فاطمیه شد و من حضرت زهرا گویم کاشکی با دل من حشر ، مدارا بکنی بسته ام چشم به تو درد مداوا بکنی روز، خورشید دلم هستی و میسوزم من شب مهتابیتان شمع دلفروزم من شمع پروانه ی حیدر شدی و آب شدی سوختی پای علی و گوهر ناب شدی ،با گل و غنچه تو دیدی در و دیوار چه کرد، دوری فاطمه با حیدر کرار چه کرد آتش عشق اگر آمد و بر جانت شد شب قدر رمضان هم علی مهمانت شد ۱۸ بیت به مناسبت ۱۸سالگی یاس جعفری
. |⇦•این سخن وِرد... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱به نفس کربلائی _طاهری ●━━━━━━─────── سلمان میگه رفتم تو خونه دیدم امیرالمؤمنین عین یه بچه زانوی غم بغل گرفته..گفتم: آقا! برا ما بده، شما علیِ خیبر شکنی ،شما علیِ روزهای سختی بلند شو قربونت برم.. یه نگاه کرد، فرمود:سلمان! کدوم روز از این روز سختربود؟ نه خیبر، نه بدر، هیچکدوم، بخدا.. تا به در نگاه میکنم حالم بدمیشه..زندگیم‌خراب میشه.سلمان میگه به چه سختی امیرالمومنین رو راضی کردم ، نعلین هاشو آوردم عبا رو‌دوشش کشیدم ..زیر بغلهاشو گرفتیم آوردیم تا رسید جلو در خونه نشست روی زمین. چی شد آقا؟ سلمان! گفتم نمیتونم گاهی از این در رد بشم ..هی می نشست روضه می خوند...* شرمنده‌ام که خانه امنی نداشتم خودم به این در میخ زده بودم این سخن وِرد زبانها افتاد دیدی آخر علی از پا افتاد *این روزها چقدر درد دل میکردن..هفتاد و پنج روز، تو بستر از این پهلو به اون پهلو شد.. اگه مریض زیاد تو بستربمونه از این پهلو به اون پهلو شدنش براش سخت میشه ..هی آقا میومد میگفت: فاطمه جان! خُب بگو چی شده عزیزم؟خوب شدی خانومم؟...* دنیا تو رو میگیره مگه نه بری علی میمیره مگه نه *اگه به امیرالمؤمنینِ کنندهٔ خیبر بگن ،آقا علی ! یه آرزو بود به دلت بمونه؟ علی فقط یه حرف میزنه...* به جای دستهایم، کاش می‌بستند چَشمم را نمیدیدم شده نقش زمین تنها طرفدارم ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇