eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ع) دوّمین بار است در شهر نبی، در سوخته خانه ی اَمنی به دست یک ستمگر سوخته ارثِ زهـراییِ این آقـاست که کاشانه اش بین شهر مادری چون بیت مادر سوخته (حاج قاسم جناتیان قادیکلایی) زمین و آسمان غم داره امشب گمونم اینکه ماتم داره امشب عزای حضرت صادق غمینم دو چشمون زین عزا نم داره امشب بقیع امشب خموش ای وای برمن نداری زائری ازمرد و از زن بسازیم اذن حق گنبد و بارگاه بقربونت کنم این سرو این تن جفا دیدی تو از منصور ملعون ز کینه کرده بر قلب شما خون در آتش سوخت سرایت. آن جفا کار چه ظلمی کرده بر تو چرخ گردون پیاده سوی قصرش برد شبانه ربیع آن خیره سر با صد بهانه بگفتی آنچه مأموری بجا آر ندیدی روز خوش اندر زمانه تو از کینه شدی مسموم عدوان پس ازظلم ستمهایی به دوران جگر شد پاره از زهر عدویت (صفا) شد از غمت محزن و نالان (حاج قاسم جناتیان قادیکلایی) شعله ها پشت در خانهٔ حق برپا شد زنده یکبار دگر داغ غم زهرا شد گویی‌آتش‌زدن‌خانه دراینجا رسم است خانه هایی که در آن نام علی احیا شد (ناصر شهریاری ) موسپید است دگر از تب و تاب افتاده روی دستش چو علی رد طناب افتاده دیده گریان شده یکبار دگر، مطمئنم یاد لب تشنگی طفل رباب افتاده گلزار بقیع مدفنی را کم داشت در هجر امام شیعیان ماتم داشت می ر یخت ز تابوت امام صادق خاکی که مدینه بر سر عالم داشت پشت مرکب بخدا از نفس افتاد دگر نیمه ی شب بخدا از نفس افتاد دگر پشت مرکب بخدا یاد غم کرببلاست یاد زینب بخدا از نفس افتاد دگر آنان که شکوه در حقایق دیدند گل را ورقی ز حُسن خالق دیدند پُر نورترین ستارۀ دنیا را در آینۀ امام صادق دیدند جهل بشر از دانش تو کاسته شد آئینه علم از تو پیراسته شد از گلشن وحی بس که گُل پاشیدی گل زار علوم از تو آراسته شد خواهی به حضور دوست لایق باشیم باید که به راه عشق عاشق باشیم با پیروی از راه امـام صــادق ای شیعـه بیا مُحب صادق باشیـم ای جلوه ی نهایت عشق و لسان عشق وای آسمان علم خدا، کهکشان عشق با یک نظاره حاجت او را روا کنی هر کاو رسیده بر در تو با زبان صدق آموزگار مکتب اثنی عشر تویی آیینه ی خدای، در این بحر و بر تویی آن سروری که در عوض ناسزای خصم پُر کرده کیسه اش همه در و گهر تویی چون مرتضی سرای تو آتش کشیده اند نا محرمان به بیت تو حرمت دریده اند دست تو را چو حیدر کرار بسته اند اطفال تو به خانه حرامی بدیده اند پای برهنه و سر عریان به کوچه ها تو بودی و خیانت منصور بی حیا ذکرت میان آن همه غم یا حسین بود تو سوختی به یاد شهیدان کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
YEKNET.IR - zamine - shahadat imam sadegh 1401 - moghaddam.mp3
11.84M
🔳 (ع) 🌴بمیرم که امشب آقام حضرت صادق(ع) حتی یک زائر نداره 🌴فقط مهدی فاطمه(عج) این شبا تو بقیع از چشماش غم می‌باره 🎤 .
Takhrib Baghia 1403 Kiani [Mohjat_Net].mp3
1.77M
چشاتو ببند و خیال کن که امشب تو ایوون طلای بقیعی تصور کن انگار که داری میشینی توی صحن زیبا و وسیعی قدم قدم تو خیالت داری میری حرم حرم امام حسن قربونش برم داری وارد میشی از باب الکرم با چشم بارونی پایین پا میخونی سلام آقای کرم سلام قربونت برم سلام زندگی من امام حسن جان خودم ولی تا به خودت میای میبینی خاکیه دستات تا ضریحشو میبوسی میبینی خالیه دستات آخر یه روز شیعه برات حرم میسازه حرم برای تو شه کرم میسازه **** چه شلوغه باب الحسین ولی حسن امشب زائر نداره چه گنبدی داره حسین ولی حسن بقیع تاریک و تاره چه ضریحی داره حسین ولی حسن سنگ قبرم نداره بقیع قدم بذاریم ایشالله پا تو حرم بذاریم ایشالله رو قبر امِ عباس بریم علم بذاریم . بمیرم که امشب آقام حضرت صادق حتی یه زائر نداره فقط مهدیِ فاطمه این شبا تو بقیع از چشاش غم میباره با گریه هاش میخونه یا جدا بمیرم براش کشیدن سجاده از زیر پاهاش زدنش زمین جلو چشم بچه هاش دوباره دری سوخت دوباره پیکری سوخت تا که افتادی زمین آقام با دل غمین گفتی آه مادرم با اشک گفتی نزنین ولی آیا کتک خورده همسر بی گناه تو بمیرم آقاجون واسه مادر پا به ماه تو غریب آقام ای غریب آقام ♫ ولی دنیا اینجور نمیمونه آخر میاد تنها منجیه دنیا مگه شیعه بی صاحبه میرسه مهدیه حضرت زهرا تویی فقط اون که درد شیعه رو میکنه کم اونی که همیشه کرده کمکم آقا جون فقط تو کردی درکم بیا ای نگارا بیا و جان زهرا بیا درمون همه بیا عشق فاطمه به اشک زینب و به سر شاه علقمه بیا و قبر خاکیو نشونم بده این شبا قبر اون مادریو که تو کوچه زدنش آقا الامان الامان آقا
shab30ramazan-3.mp3
4.41M
📋دستمو سمت تو فقط دراز میکنم 🎧 🎤 ●━━━━━━─────── .(بند اول). دستمو سمت تو فقط دراز میکنم فقط به تو احساس نیاز میکنم برای این که حس کنم تو صحن توام بهت سلام قبل هر نماز میکنم مجنونت همه دنیا من تشنه تویی دریا آواره ام‌تویی ماوا یااباعیدلله مسیحا دم حسین خودمو یادم بره اسم تو یادمه حسین تو کنارمی و عکس حرمت تو خونمه همه چی برای خوشبختی فراهمه حسین .(بند دوم). بار گناهی که رو شونه دارم حسین نمیذاره سر زیر پات بذارم حسین کاش یه نگاهی کنی که منم مثل حر دلم رو پاک محضرت بیارم حسین اسم تو میده آرامش تو خیمت دارم آسایش میخوامت بی آلایش یااباعبدالله از بشر فراتری هر زمین خورده ای رو بخوای بالا میبری دوست دارم یه جوری محو تو باشم که پرسیدن بهترین روضه ای که رفتی بگم این آخری شاعران : .
. الحمدلله... که در پناهِ حسینم الحمدلله... تحت نگاهِ حسینم سیاه پوش و...سینه زن ماهِ حسینم الحمدلله... که در سپاهِ حسینم دست دخیلم، به کربلا می بندم دامن شاه و، تا به ابد می گیرم خدا بخواهد، نذر غمِ شاه شهیدم قبول باشه... برا حسین می میرم لَکَ لبیک... یا مولا حسین جان... لَکَ لبیک... یا مولا حسین جان... الحمدلله... یه پای مجلس عزاشم الحمدلله... که از ته دلم فداشم جایی نمیرم، روزی من دست حسینه الحمدلله... لیاقته اگر گداشم لباس مشکی، شده تمام آبرویم حسین حسینه، ذکر تمام گفتگویم لحظه ی مرگم، اگر بیاد کنار نوکر خنده به لبها، رسیده ام به آرزویم لَکَ لبیک... یا مولا حسین جان... لَکَ لبیک... یا مولا حسین جان... ای به فدای... شهید عطشان لب دریا ای به فدای، غریب بی سپاهِ صحرا با تَن زخمی، مثل گُلی که گشته پَرپَر سَر بُریده، مقابل زینب و زهرا میگفت بنیَّ، عزیز من پیرُهنت کو؟ حسین مظلوم، سَر جدا از بدنت کو؟ نور دو عینم، خوابیده زیر سُمِّ مَرکب غریب مادر، برات بمیرم کفنت کو؟ غریب مادر، ای بی سَر حسین جان ای گل مادر، ای پَرپَر حسین جان غریب مادر، حسین حسین حسین جان ( دلسوخته)✍ .👇
نگاهش لرزه می انداخت در دلهای بدخواهان برای مصطفی او داشت عمری حکم پشتیبان شبیه ابر رحمت بر سر اسلام نو پا بود در آن گرمای دهشت، سایه می بخشید، یا باران نفس تا داشت گرد خاتم پیغمبران گردید برای دفع شرهای ابوجهل و ابوسفیان میان شعب با قلبش ،و با شمشیر خود در بدر چه زیبا جانفشانی کرد زیر سایه ی قرآن همانند علی «شیر خدا»نامیده شد از بس به پا می کرد با شمشیر ،طوفان در دل میدان علمدار رشید لشکر اسلام و پیغمبر نشان شد قلب پاکش در اُحد با نیزه ی شیطان علم افتاد و در یک گوشه ی میدان هیاهو شد تنش شد مُثله و یک گوشه از کرب و بلا رو شد تنی صد چاک و غرق جستجو در نیزه ها خواهر به دنبال گل گم کرده اما فرق، سر تا سر عبا بر پیکر صد پاره جای بوریا دارد سری بر تن ،خلاف خامس آل عبا دارد نه سمت قتلگه پیداست شمر و خنجری اینجا نه می آید صدای گریه های مادری اینجا نه می تازد کسی با اسب روی پیکری اینجا نه غارت می شود ، انگشت با انگشتری اینجا نه می سوزد به دست ملحدان بال و پری اینجا نه می ماند به جای خیمه ها خاکستری اینجا نخواهد رفت در بند و اسارت خواهری اینجا نه از روی قساوت می رود بر نی سری اینجا فقط هند است و دستش پاره هایی ازجگر دارد کسی که کینه های بدر ،از قرص قمر دارد چه برکت می کند شعری که در پایان ابیاتش به سمت روضه ی ارباب خوبی ها گذر دارد
1_4702559240.ogg
1.7M
مرثیهٔ حضرت حمزهٔ سیدالشهدا، شعر از محمد جواد منوچهری مشهد مقدس و نوای ذاکر اهل بیت،مرحوم حاج سیدمحمدجلالی، شهر مقدس قم.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه زمینه - شهادت حضرت حمزه و حضرت عبدالعظیم علیه السلام - سبک رسیده یه زائر... (حضرت حمزه) به رویِ عبایِ مصطفایی تو مردِ خدایی باوفایی سیّدالشهدایِ مدینه روضه ت داره بویِ کربلایی ای عمویِ پیمبرم سایه یِ تو رویِ سرم آرزومه که یه حرم داشته باشی دلبرم آقاجون یه روزی این سینه زن می زنه دم از حسین و حسن میونِ... صحن و سرات عشقِ من عشقِ من عشقِ شما کربلا (۴) سینه تو دَریدن مثلِ آقام شدی فداییِ دینِ اسلام می زنه پیمبر رویِ سینه میگه تو که رفتی خیلی تنهام رو مزارِ تو می شینه یاسِ نیلیِ مدینه تو میری و میره فرو مسمارِ در تو سینه تو سینه می شینه مسمارِ در مدینه میشه عذابِ کوثر می بینه علی که می شْکنه پر عشقِ من عشقِ شما کربلا (۴) (حضرت عبدالعظیم) دلم که می گیره بی قرارم میام تویِ صحنت پا می ذارم چشامو می بندم صورتم رو رو ضریح می ذارم تا ببارم حرمِ تو کرب و بلا زائرت زائرِ خدا قبله یِ ری صحن و سرات نینوایِ سینه زنا آقاجون نوکرتم از قدیم خادمَم خادمِ عبدالعظیم سائلم روزی مو میده کریم عشقِ من عشقِ شما کربلا (۴) تو مُحدِّثِ عالی مقامی صاحبِ جلال و احترامی تویِ حرمِ تو می شینه رو... لبِ زائرِ تو چه سلامی السّلام ای دلبرِ من ای شهیدِ دور از وطن کشته یِ صد پاره تنی ای سلیمانِ بی کفن عشقِ من سر رویِ تن نداری عشقِ من تو پیرهن نداری عشقِ من چرا کفن نداری؟! عشقِ من عشقِ شما کربلا (۴)
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 شهادت حضرت حمزه سیدالشهداء علیه السلام_ گریز امام حسین (ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان 🔸در این دیار کسی مثل تو فدا نشود 🔸شهید مثل تو در راه کبریا نشود 🔸حرام زاده جگر از تنت در آورده 🔸شدی اگر چه تو مثله، تنت دو تا نشود 🔸اگر چه نیزه ای از پشت سر به تو زده اند 🔸ولی دگر سرت از پشت سر جدا نشود 🔸تمام صورت تو غرق خون شده اما 🔸محاسن تو به سر پنجه آشنا نشود 🔸اگر چه جسم تو را با عبا بپوشانم 🔸برای بردن تو حرف بوریا نشود 🔸نشسته زخم عمیقی به سینه ات اما 🔸به نعل اسب دگر زخم سینه وا نشود 🔸کسی به لعل لبت چوب خیزران نزند 🔸سرت به طشت و روی نیزه جابجا نشود 🔸اگر چه سوخت دلم را مصیبت تو ولی 🔸غمت به مثل غم و رنج کربلا نشود 🔸به گونه ای روی آن سینه می نشیند شمر 🔸که تا بریدن آن سر، ز سینه پا نشود 🔸بیا که گریه کنیم ای عمو بر آن پیکر 🔸که طول می کشد آنجا بریدن آن سر ⬅️امشب بریم در خانه ی عمو جان پیامبر عظیم الشان اسلام؛او که واقعا پشت و پناه پیغمبر خدا بود.آن قدر پشت و پناه بود که حتی بعد از شهادت و بعد از رحلت پیامبر اسلام مادر ما زهرا(س) هروقت دلش میگرفت میرفت سر قبر عموجانشون حمزه سیدالشهدا.اونایی که مدینه مشرف شدند با نابودی این وهابیت و آل سعود ان شاالله مشرف بشیم؛فاصله زیاده،همون مسیری که مادر ما زهرا می آمد احد،کنارقبر حضرت حمزه مینشست؛گریه میکرد،نفس آدم میگیره تو اون گرما...چه جوری این فاصله رو مادر ما می اومد...می اومد کنار قبر حضرت حمزه مینشست،گریه میکرد در فراق باباش پیغمبر...حضرت حمزه بسیار پشت و پناه پیغمبر بود،جلوی ابولهب ایستاد،جلوی ابوجهل ایستاد،تو دهن اون ها زد و با اسلام آوردن حضرت حمزه سلام الله علیه جمع کثیری به پیغمبر خدا گرویدند ومسلمان شدند واین باعث شد کینه و عداوت حضرت حمزه سیدالشهدا تو دل ابوسفیان و زن ملعونه ش قرار بگیره.یه غلام داشت هنده جگرخوار لعنت الله علیها به نام وحشی؛دستور داد برو در معرکه ی جنگ حمزه رو بکش،جگرش رو برای من سوغات بیار،اینه که شد سیدالشهدا...من تیکه هاش رو عرض میکنم شما گریزهاش رو خودتون بزنید.این ملعون آمد یه نیزه زد به پهلوی حمزه سیدالشهدا،از یک سو زد از یک سو خارج شد،حضرت حمزه افتاد رو زمین و به شهادت رسید.این ملعون آمد بالاسر حمزه سیدالشهدا علیه السلام،زره رو کند،نمیدونم ولی سینه حضرت حمزه رو شکافت،جگر حضرت حمزه رو بیرون آورد،برای هنده جگر خوار به سوغات برد.اون آمد به دندان بگیره سنگ شد و نتونست این کارو انجام بده.اما این وحشی ظاهرا خودشم بغض و عداوت نسبت به حضرت حمزه داشت،میدونید چرا؟فقط سینه رو نشکافت...یا صاحب الزمان...گوشا رو برید،بینی رو برید،دستارو جدا کرد،صورت و تن رو مثله کرد،بیشتر ازاین وارد نشم.وقتی پیامبر عظیم الشان اسلام آمد،حمزه رو اینجوری دید،خیلی گریه کرد.چشمای حمزه رو دید...گوشای حمزه رو دید...پیغمبر خدا داشت گریه میکرد دید صدای شیون و زاری میاد،فرمود:چه خبره؟عرض کردند یا رسول الله عمه جانتون صفیه خواهر حضرت حمزه (ع) با دخترتون زهرا شنیدند حضرت حمزه به شهادت رسیده دارند می آید. پیامبر (ص) سریع روپوشی روی بدن او انداختند و بدن را پوشاندند، مبادا چشم خواهرش به بدن پاره پاره ی برادر بیفتد. اما پاهای حمزه (ع) از زیرروپوش بیرون مانده بود. برگ و خار و خاشاک جمع کردند، پاها را پوشاندند. مبادا خواهرش بدن قطعه قطعه ی برادر را ببیند. یا رسول الله! کجا بودی کربلا، بدن قطعه قطعه ی امام حسین (ع) را می پوشاندی که زینب (ع) بدن را با آن وضع نبیند. آمد کنار بدن برادر، دید بدن برادر قطعه قطعه شده و سر در بدن ندارد ...یاحسین علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا
و توسل ویژۀ شهادت حضرت حمزه (ع) و حضرت عبدالعظیم(ع) ای حریمت رشک جنّات النّعیم خطّ تو خطّ صراط‌المستقیم نسل طاها، زادۀ والمرسلات نجل بسم الله رحمان الرّحیم مشعل اِنّا هدیناه السّبیل طلعت مرآت اللهُ الحکیم... با تجلاّی تو از ظلمت چه باک در تولاّی تو از آتش چه بیم دور صحنین تو با صوت ملیح این ندا پیوسته خیزد از نسیم: یا کریم بن کریم بن کریم یا اباالقاسم و یا عبدالعظیم شهر ری که از تو گرفته احترام قبر تو کعبه، حرم بیت‌الحرام بر رواق و قبر و خدّامت درود بر مزار و صحن و زوّارت سلام فیض جوشد از حریمت روز و شب نور خیزد از مزارت صبح و شام کاروان دل شده لبّیک‌گو دور صحنین تو می‌گردد مدام تا قیامت بر تمام اهل ری سایۀ گلدسته‌هایت مستدام هر که آید در کنار تربتت می‌رسد بوی بقیعش بر مشام یا کریم بن کریم بن کریم یا اباالقاسم و یا عبدالعظیم شاعر : استاد غلامرضا سازگار *حتی نوادگانِ تو صاحب حرم شدن .. از غربت امام حسن همین بس میگن حضرت عبدالعظیم حسنی ولی هرکی زیارتش بره حسین رو زیارتش کرده .. ایام زیارت سیدالکریم برو حرمش دسته های عزاداری همه میان می ایستن ، زائرا عزادارا گریه کن ها میان اما شبِ هفتم صفر برو پشتِ دیوارِ بقیع .. یه زائرم نداره آقامون .. کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقام تو مدینه ست ولی حرم نداره .. بریم سر سفرۀ حضرتِ حمزۀ سیدالشهدا ؟..* حمزه که جانِ عالم و آدم فدایِ او لب باز می کنم که بگویم رثای او مردی که در شجاعت و هیبت نمونه بود در غیرت و شکوه و شهامت نمونه بود شیر خدا و شیر نبی فارس العرب در انتهای جادۀ مردانگی، ادب هم یکه تاز عرصۀ جنگ و نبردها هم آشنای بی کسی اهل دردها هنگام رزم و حادثه مردی دلیر بود خورشید آسمانی و روشن ضمیر بود شب های مکه شاهد جود و کرامتش گل داشت باغ شانۀ او از سخاوتش او صاحبِ تمام صفات حمیده بود دل را به نورِ حضرت حق پروریده بود الگوی اهل سرّ و یقین بود طاعتش یعنی زبانزد همه می شد عبادتش در آسمانِ مکۀ دلها ستاره بود بر قلبهای خسته امیدی دوباره بود بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار شد آسمانِ روشن آن روز تارِ تار آتشفشان شده اُحد از بس گدازه ریخت از آسمان و خاک زمین خون تازه ریخت حمزه در آن میانه که گرم قتال شد کم کم برای حملۀ دشمن مجال شد آنقدر روبهان به شکارش کمین زدند تا نیزه ای به سینۀ آن نازنین زدند حمزه که رفت قلبِ رسولِ خدا شکست خورشیدِ چشم های رئوفش به خون نشست لبریزِ زخم بود و جراحت دلِ نبی از دست رفته بود همه حاصلِ نبی میدان خروشِ نالۀ واویلتا گرفت عالم برایِ غربتِ حمزه عزا گرفت جانم فدایِ پیکرِ پاک و مطهرش جانم فدایِ زخم فراوانِ پیکرش اما هنوز غربتِ آن روز مانده بود داغی عظیم بر دلِ عالم نشانده بود خواهر کنارِ جسم برادر رسید و بعد آهی ز داغِ لالۀ پرپر کشیده و بعد پیمانه هایِ صبرِ دلِ او که جوش رفت انقدر ناله زد که همان جا ز هوش رفت آری دلم گرفته ز اندوهِ دیگری دارم دوباره ماتم مظلومه خواهری زینب غروبِ واقعه را غرقِ خون که دید از خیمه تا حوالیِ گودال میدوید *تا پیغمبر بالایِ بدنِ حضرتِ حمزه رسید امیرالمومنین مطلع کرد پیغمبرُ ، آقاجان صفیه خانم خواهرِ حضرتِ حمزه داره میاد سمتِ پیکرِ برادرش .. فرمود علی جان هر کاری میتونی بکن اما خواهر نباید پیکرِ برادرشُ اینطور ببینه .. (آره والا ..) اگه پیکرِ برادری پاره پاره باشه خواهر نباید بالاسرِ بدن بیاد .. به هر طریقی که شد اما صفیه خانم اومد بالاسرِ برادر تا پیکرُ دید شروع کرد روضه خواندن ..* گمان نمی کنم این روحِ پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی کنم این تکه هایِ پخش شده همان عمویِ رشیدِ پیمبرم باشد بدن مگر بدنِ کیست این چنین شده اگر خدای نکرده برادرم باشد چرا عبایِ پیمبر نمیگذارد تا دوباره روشنیِ دیدۀ ترم باشد *اما این خواهرم برا اون خواهر روضه خواند ..* فدایِ خواهرِ مظلومه ای که نالان گفت کنارِ کشتۀ گودال مو پریشان گفت گمان نمیکنم این زیرِ نیزه افتاده حسینِ فاطمه یعنی برادرم باشد
💫💫 مجموعه کانالها و گروه مادحین و ذاکرین ولایتمدار حضرت زینب سلام الله علیها ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ ⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘ http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e 💠🍃💠 http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f 💠🍃💠 کانال اشعار مناجاتی همراه باصوت امام زمان عج https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6 💠🍃💠 http://eitaa.com/joinchat/1591017491C4e1047a90c 💠🍃💠 کانال ختم خوانی یا زینب(سلام الله علیها) http://eitaa.com/joinchat/1358299167C1f58d7c92c 💠🍃💠 عروسی خوانی یا زینب سلام الله علیها ❤️مطالب و اشعار این کانال مختص جشن های عروسی مذهبی و جشن‌ تکلیف ❤️ https://eitaa.com/arosikhani/yazinab آیدی مدیر جهت پیشنهاد وانتقادات @Gomnam1038 💠🍃💠 🌺🍃دوستانتان را به گروه دعوت کنید اجرتون با حضرت زینب سلام الله علیها🌺🍃
🏴 🏴 🎤مداح :حاج میرزامحمدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ *دلهامونو روانه کنیم بریم ببینیم مدینه چه خبره ..." ساعت های آخر عمر امام صادق هست" دوباره یکی از گلهای زهرا رو پرپر می کنن،اما الان اگه مدینه باشی،کنار بقیع خبری نیست...." هیچ کسی تو مدینه لباس عزا به تن نکرده ..." آخه این بچه های فاطمه غربت و از مادر به ارث بردن* 📿غروب سرخ نگاهش، به رنگ ماتم بود 📿غریب شهر خودش نه،غریب عالم بود چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت *شعرا و روضه خوان ها رو که دعوت می کرد،انقده برا ابی عبدالله گریه میکرد،این بکاء بر سیدالشهدا رو ما از مدرسه ی امام صادق به عنوان جلسات و هیئات به ارث داریم* 📿چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت 📿به روی سر در خانه همیشه پرچم بود 📿اگر چه زخم جگر تازه میشد اما باز 🩺برای داغ دلش روضه مثل مرهم بود ⏪*فرمود گریه ی بر جد غریب ما ابی عبدالله،یه فرح و نشاطی تو دل گریه کن به ارث میزاره،که تا قیامت این شادمانی از دلش بیرون نمیره* 📿همیشه در وسط کوچه ی بنی هاشم 📿پر از تلاطم اشک و مصیبت و غم بود 📿شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت *خونشو مثل مادرش فاطمه آتش زدن،آتش به درون خانه سرایت کرد،از این حجره به آن حجره،چقدر اهل و عیال حضرت ترسیدن،اومد مثل مادر وسط آتش ایستاد* 📿چقدر شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت 📿شکسته قامت و آشفته حال و در هم بود *وسط آتش ایستاد فرمود:ان ابن ابراهیم خلیل الله* (این یه مصیبت ...) 📿شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا 📿میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود *اگه یه وقت جوان رشیدالقامتی باشه،دنبال مرکب بدواننش،پابه پای مرکب حرکت میکنه،اما خدا نکنه اینی که پشت مرکب دارن میدوننش یه پیرمرد باشه،مثل امام صادق یا یه بچه ی سه چهار ساله باشه،مثل بچه های ابی عبدالله ...* 📿شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا 📿میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود 📿کبود زخم طناب و اسارت و غربت 📿چقدر در نظرش کربلا مجسم بود *عجب مصیبت هایی،دونه دونشو یا یاد مدینه می کرد یا یاد کربلا می افتاد* 📿خلاصه لحظه ی آخر زمان تدفینش 📿بساط غسل و بساط کفن فراهم بود 📿در آن زمان به خدا هر دلی پریشان 📿شهید بی کفن وادی محرم بود حسین ..... 📿به زخم پیکر گل بوریا نمی پیچید 📿اگر که پیرهن پاره پاره ای هم بود .... ✳️*چندین هزار نفر امروز برا دفنش تو مدینه اومدن" با چه عزت و احترامی دفنش کردن، (درستشم همینه) فرزند پیغمبر احترام داره؛بچه ی فاطمه محترمه؛اینجا چهارهزار نفر برا تشییع جنازه ی عزیز زهرا اومدن،کربلا هم سی هزار نفر اومده بودن،آخ بمیرم ...." عوض گل باران این بدن،چه کردن؟!! فقط یه جمله و زیارتو شروع کنم،کاری کردن که حتی خواهرش بدن برادر رو نشناخت،گفت داداش:* 🔘ته گودال فقط پیکر تو مانده و من 🔘همه رفتن،فقط مادر تو مانده و من .... حسین...
295899905_274254364.mp3
2.93M
از بعد شهادتدحمزه ی سیدالشهدا وحشی دیگه مکه هم نموند اومد طائف، اسلام وقتی به طائف رسید قاصد پیامبر که اومد دنبالش، اونو دعوت به توبه و اسلام کرد ... ==================== روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
از بعد شهادتدحمزه ی سیدالشهدا وحشی دیگه مکه هم نموند اومد طائف، اسلام وقتی به طائف رسید قاصد پیامبر که اومد دنبالش، اونو دعوت به توبه و اسلام کرد قبول نکرد گفت من مشرکم خدای این پیامبر فرموده همه گناهانو میبخشم غیرازشرک، مرتبه ی دوم آیه ی دیگری نازل شد قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَحمةِ الله امید پشت سرامید، گفت من هم فحشا انجام دادم هم قتل انجام دادم هم مشرکم، تا آیه ی ۷۰ سوره ی فرقان نازل شد اولـٰئِک َ یُبَدِّلُ اللهُ سَیِّئاتِهِم حَسَنات... آخرالامر قبول کرد همراه با این قاصد که بعضی ها گفتند ابن عباس بوده ، اومد محضر پیامبر، وقتی ایمان آورد پیغمبر فرمود بگو ببینم عمومو چجوری کشتی ؟ وقتی ماجرارو تعریف کرد پیغمبر فرمود دیگه تو مدینه نمون ، من نمیتونم قاتل عموم رو ببینم... چی میخواهی بگی... یا رسول الله یه لحظه هم قاتل عموتونو نتونستید ببینید اونوقت علی باید .... عمری ز دیدار مغیره رنج بردم.... نمیخواهم از آن کوچه بیایم چه سازم خانه ام یک راه دارد... روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
. در بیا آقا که میون روضه تو رو خونده امّ البنین گریزش بازم به علقمه رفت با صورت شد نقش زمین نشسته بازم روی خاک ِغم میخونه از دست و مشک و علم میگه ای منتقم دیگه بیا به حقّ دستایی که شد قلم ای وای به اشک مادر، یارب اِنْتَقِم ای وای به آه ِمضطر، یارب اِنْتَقِم ای وای به چشمای تر، یارب اِنْتَقِم اللهم عجّل لولیک الفرج..... 🌸🌸🌸🌸🌸 زبان حال با حضرت عباس علیه السلام: کشیدم رو خاک برات نقش قبر آخه دورم از کربلا برای مرگم بسه وللهه مقام دستای جدا تو ای سقای آل بوتراب شدی شرمنده از قحطی آب شدی روی نیزه شرمنده تر با دیدن سر طفل رباب عباس سرت رو نیزه رف تا شهر شام عباس رو نیزه گریه می کردی مدام عباس میدیدی زینب رو تو ازدحام اللهم عجّل لولیک الفرج..... 🌸🌸🌸🌸🌸 دارم می میرم کجایی عباس ندارم تاب ِ موندنو تو که بی دستی چطور میگیری یه گوشه تابوت منو شنیدم وقتی شد دستت جدا شده فرقت با عمودی دوتا حسین وقتی تیر از چشمت کشید به ناله هاش خندیدن دشمنا عباس شنیدم پیش تو قدش خمید عباس چه بلاهایی بعد تو کشید عباس سرش رو از قفا دشمن برید اللهم عجّل لولیک الفرج..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. تو نور چشم علی فاطمه ی ام بنین هستی همراه زینب و کلثوم و حسین حامی دین هستی بانوی خانه ی علی بودی ریحانه ی علی ای جان خیر الناس ای مادر عباس ام البنین بانو۲ در آسمان ولایت تو چنان ماه درخشانی بر حیدر و همه گل های علی آرامش جانی نور چشمان زینبین مادری کرده بر حسین تو محرم رازی با علی دمسازی ام البنین بانو۲ ندیدی کرب و بلا ظلم و ستم شد ز عدو افزون شنیدی کرب و بلا پیکر اکبر شده غرق خون از غم نور هر دو عین گشته خم قامت حسین زین ماتم عظمی شد خون دل مولی ام البنین بانو۲ ندیدی طفل صغیری روی دست پدرش جان داد شنیدی حرمله با تیر ستم زده بر این نوزاد پیش چشمان پدرش پاره گردیده حنجرش عطش شده چاره گلو شده پاره ام البنین بانو۲ ندیدی از ستم و کین عدو خون دل خیر الناس شنیدی گشته جدا دست علمدار حسین عباس فرق عباس تو شکست تیر کین چشم او ببست گشته فدا عباس دستش جدا عباس ام البنین بانو۲ ندیدی یوسف زهرای بتول از نفس افتاده شنیدی بین دو نهر جان علی لب تشنه جان داده شمر دون خنجرش کشید از قفا حنجرش برید خون شد دل زینب جانش بود بر لب ام البنین بانو۲ .
. |⇦•ستاره میبارم... وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی نریمان پناهی ●━━━━━━─────── ستاره میبارم قمر ندارم من به من نگید مادر، پسر ندارم من «ام البنینم وای...» *حضرت ام البنین آنقدر مهربونه غیر ممکنه بری در خونه ش درو باز نکنه. شنیدی اون فقیر رو که هر سال میومد جیره ی یه سالش رو می‌گرفت و میرفت..اومد در خونه ی عباس در زد بی بی فرمودکیه؟ گفتن اون مسکینی که هر سال میاد... گفت برو‌ بهش بگو اون آقایی که تو میگی کربلا جامونده هرچی میخواد بهش بدید بره تا بهش دادند.. گفت من از دست شما نمیخوام. من از دست همون آقا میخوام .مادر قسمش داد انقدر دل ما رو نسوزان من مادر عباسم ،اینا همش ماله عباسه... اونی که میگی دستاش رو قطع کردند عمود آهنین به فرقش زدند..* «ام البنینم وای...» جسم عزیزم رو چه زیرورو کردند به پیکرِ عباس نیزه فرو کردند وقتی به خاک افتاد علقمه شد بیتاب تا مشک آبش ریخت شد از خجالت آب «ام البنینم وای...» *پیش زینب اصلاً اسم عباس رو نمی آورد پیش رباب اسم عباسش رو نمی آورد.همش سرش پایین بود میگفت: رباب ببخش عباسم رو، خانوم ببخش عباسم رو، شنیدم دور عباسم رو گرفتن، شنیدم از دور تیربارونش کردن، وگرنه مَشک رو میرسوند به خیمه، به من قول داده بود. شنیدم خیلی نامردی زدنش، شنیدم از آقا اجازه خواست.. آقا اجازه نداد بره میدون. وگرنه عباس همه رو حریف بود به من قول داده بود...* کجاست علی اصغر رباب پریشونه گهواره خالی رو لالایی میخونه کاروان با این دلم چه ها کردی سه ساله ی ما رو چرا نیاوردی «ام البنینم وای...» چو خیمه ها وا رفت وقتی علمدار رفت ناموس آل الله تو کوچه بازار رفت شنیده ام زینب زد دست غم بر سر از داغ اون گودال از دست اون خنجر به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود داد کشیدم من سرتو رو بردن دیر رسیدم من ای عزیز دلم ای حسین شهیدم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇