6286925bd22e4.mp3
14.64M
جانانیم امام زمانیم
سنسیز بوعالمین یوخ ذوق وصفاسی
غملیدور هواسی
قورتار بوفراقی ای زهرا(س) بالاسی
سلام فرمانده
سنه سلام اولسون بو مهدویلردن
سلام فرمانده
سنه سلام اولسون آقا بوآذریلردن
سلام فرمانده
آقا گل سنه فدا هوادارین اوللام
علمدارین اوللام
گرفتارین اوللام
علی بن مهزیارین اوللام
دوزدی آزدی سیننیم اما
سردارین اوللام
سلام فرمانده
سنه سلام اولسون بو مهدویلردن
سلام فرمانده
سنه سلام اولسون آقا بوآذریلردن
سلام فرمانده
باخما که سیننیم آزدی
آدون هر یئرده گله قیام ایلرم
باخما که سیننیم آزدی
باکری تک گلرم امری تمام ایلرم
باخما که سیننیم آزدی
صف اوچ یوز اون اوچ عاشقده دوروب سلام ایلرم
باخما که سیننیم آزدی
آزدی سیننیم ولی بوجانیمی من فدا ایلرم
باخما که سیننیم آزدی
من شهادتدن اوتور فقط خدا خدا ایلرم
باخما که سیننیم آزدی
گئجه گوندوز سنه من فقط دعا ایلرم
سلام فرمانده
سنه سلام اولسون بو مهدویلردن
سلام فرمانده
سنه سلام اولسون آقا بوآذریلردن
سلام فرمانده
عهد باغلیرام سنه من مفید اولام
عهد باغلیرام باش وئریب شهید اولام
عهد باغلیرام چون سلیمانی
همچوسربازان گمنام روسفیداولام
عهد باغلیرام
که اولارام من فدائی نظام
ایکاش که چون حاج قاسم
من اوز عهدیمده قالام
گل بوفراقی باشه وئر آقا
قویما قالا دیده لری گریان
سیدعلی نائب برحقین یوللارا گوزتیکیب سنه قربان
سلام فرمانده
سنه سلام اولسون بو مهدویلردن
سلام فرمانده
سنه سلام اولسون آقا بو آذریلردن
سلام فرمانده
#مناجات_امام_زمان_عج
#ترکی
#کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
❣﷽❣
☑️#سینه_زنی_حضرت_عباس_ع
⬛️#آقای_جلال_زارع
هر شب می خونم باشور و نوا، کربلا می خوام ابوالفضل
ذکر سجود نمازم شده
کربلا می خوام ابوالفضل
جدایی هم حدی داره آقام
کربلا می خوام ابوالفضل
⬛️ابوالفضل کربلاییم کن
⬛️ابوالفضل نینواییم کن
نفس نفسم ذکر کربلاست
کربلا می خوام ابوالفضل
عشق من فقط گنبد طلاست
کربلا می خوام ابوالفضل
قسمتم بکن تا بیام حرم
کربلا می خوام ابوالفضل
⬛️ابوالفضل کربلاییم کن
⬛️ابوالفضل نینواییم کن
هم مشک آب و علقمه میگه
ای شاه وفا ابوالفضل
هم قلب و دل فاطمه میگه
ای شاه وفا ابوالفضل
غیرتم اینه حیدرم میگه
ای شاه وفا ابوالفضل
⬛️ابوالفضل کربلاییم کن
⬛️ابوالفضل نینواییم کن
کاروان دل راهی حرم
عاشقان کربلایی
کی خودم میرم زائرش میشم
ای امون از این جدایی
همه رفیقان من شدند
کربلایی وهنوزم
من تو حسرت گنبد طلا
هر محرمی میسوزم
⬛️ابوالفضل کربلاییم کن
⬛️ابوالفضل نینواییم کن
دیگه خسته ام از دربه دری
کربلا میخوام ابالفضل
کی منو تا شیش گوشه میبری
کربلا میخوام ابالفضل
آتیشم زده داغ کربلا
کربلا میخوام ابالفضل
ناله میزنم بین روضه ها
کربلا میخوام ابالفضل
⬛️کربلا میخوام 3 ابالفضل
چند سالیه که دل عاشقم
بی شکیب و بی قراره
یاد اون قدیما میکنم و
ناله میزنم دوباره
⬛️کربلا میخوام 3ابالفضل
داغی در دلم دارم و فقط
دردمو خدا میدونه
مثل پرچم سرخ گنبدت
قلب من یه کاسه خونه
پس تو حسرت بین الحرمین
ناله میکشم ز سینه
⬛️کربلا میخوام 3 ابالفضل
🔘هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🔘
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
Mahmood Karimi - Bebar Ey Baroon (320).mp3
12.63M
نوحه ببار ای بارون ببار محمود کریمی
ببار ای بارون؛ ببار… ●♪♫
بر دلم گریه کن، خون ببار ●♪♫
در شبِ تیره؛ چون زلفِ یار… ●♪♫
بهر لیلی چو مجنون ببار؛ ای بارون ●♪♫
فدای غم های تو؛ خون میچکد از چشمانِ تو! ●♪♫
بی تابِ روی زیبای تو… ●♪♫
میسوزه عالم؛ در پای تو ●♪♫
ای آقا… ای آقا… ●♪♫
خونِ دلِ آسمون؛ زبون می گیره صاحب زمون ●♪♫
ای امان! ای امان! ای امان! ●♪♫
عمه جان عمه جان؛ عمه جان ای عمه…! ●♪♫
دلِ زارم؛ در تبِ گوشه ی چادرِ زینبه ●♪♫
امشب جونِ همه بر لبه! ●♪♫
روضه خون، مادر زینبه… ای زینب… ●♪♫
دلم، زاره زینبه… ●♪♫
گوشه ی چادر زینبه ●♪♫
امشب جونِ همه بر لبه! ●♪♫
روضه خون، مادر زینبه… ای زینب… ●♪♫
رسیده جون بر لبم! ●♪♫
میسوزه سینه ی پر تبم… ●♪♫
آسمون سینه تیره ی شبم ●♪♫
قربونی غمِ زینبم… وای زینب! ●♪♫
اگر که غوغا نکرد؛ اگه شکوه ز غم ها نکرد ●♪♫
سفره ی دلشو، وا نکرد ●♪♫
غصه جیگرشو پاره کرد! ای زینب! ●♪♫
محمود کریمی ببار ای بارون ببار
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
4_5938511109626529554.mp3
2.19M
وداع حضرت زینب س باامام حسین در قتلگاه
╔ ✾ ✾ ✾ ᐸᐸ════════
متن نوحه باسبک✅
╚════════ ✾ ✾ ✾>> ╝
خدا حافظ ای ذکر لبهای زینب
داداش
خداحافظ ای نور چشمای زینب
خدا حافظ ای یادرگار مدینه
خدا حافظ ای عشق تنهای زینب
خدا حافظ ای عشق تنهای زینب
خداحافظ ای یار ودلدار خواهر
ای همه کس وکار زینب
خداحافظ ای بهترین یارودلبر
امام زمان معذرت میخوام
خدا حافظ ای پیکر پاره پاره
خداحافظ ای غرق در خون برادر
خداحافظ ای غرق در خون برادر
بگو من چه جوراز کنار تو پا شم
داداش
دعا کن تا من هم همین جا فدا شم
تمام کس وکار زینب تو هستی
داداش
نمی تونم از توحسینم جدا شم
حرفاشوبا ابی عبدالله زد رو کرد به بدن عباس یه حرفی زد خیلی دلا رو می سوزونه نمیدونم با تو چه میکنه
خداحافظ ای پهلونه مدینه
عموی رشید وقشنگه سکینه
عباس
الهی میمردم تاچشمام نمی خورد
ای وای ای وای
به دستی که افتادو رو زمینه
به دستی که افتاد وروزمینه
خدا حافظ ای بهترین یادگارم
ابالفضل
دیگه بعد تو میل بودن ندارم
من معذرت میخوام برای این یدونه
تورو جون زهرا قسم ای اباالفضل
بگم
منوبین نامحرمان جانزاری
حسییییییییین. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
یا حسین عشق کربلا دارم
شوق دیدار نینوا دارم
کی شود خاک کربلا کویم
کعبه عشاق قبله رویم
قبر عباس باوفا جویم (2)
یا حسین عشق کربلا دارم
شوق دیدار نینوا دارم
قبر عباس باوفا جویم
کی شود بینم مرقد اکبر
زاده لیلا شبه پیغمبر
کی شود بینم قبر اصغر را
جای او روی سینه بابا
یا حسین عشق کربلا دارم
شوق دیدار نینوا دارم
این دل تنگم عقده ها دارد
گوئیا میل کربلا دارد
می روم بینم در کجا عباس
هر دو دست از پیکر جدا دارد
می روم بینم در کجا زینب
شکوه از شمر بی حیا دارد
یا حسین عشق کربلا دارم
شوق دیدار نینوا دارم
......................................
#یا_حسین_عشق_کربلا_دارم_
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
.
|⇦• امان از کوفه ..
#روضه و توسل به حضرت زینب سلام الله و روضه #دروازه_کوفه_ حاج حسین سازور
●━━━━━━───────
بریم دروازه کوفه ببینیم چه خبره .. یااباعبدالله ..
زینب و کوچه و بازار ، امان از کوفه
بین جمعیت و انظار ، امان از کوفه
حجة بن الحسن آقا دمِ دروازه ببین
عمه ات گشت گرفتار ، امان از کوفه
حرمله گشته عنان گیر و نگهبان خولی
شمر هم قافله سالار ، امان از کوفه
سنگهایی که ز گودال زیاد آمده بود
خورد او از در و دیوار ، امان از کوفه
آبروریزی این شهر کم از شام نبود
کم ندید از همه آزار ، امان از کوفه
آبرو داشت در اینجا به چه روزی افتاد
دختر حیدر کرار ، امان از کوفه
نشنود کاش پیمبر ، صدقه میدادند
همه بر عترت اطهار ، امان از کوفه
وسط خطبه او همهمه در شهر افتاد
دید بر نیزه سرِ یار ، امان از کوفه
چه سری خونی و خاکستری و خاک آلود
وای از لحظه دیدار ، امان از کوفه
تا رسید امّ حبیبه زخجالت شد آب
هیچ عزیزی نشود خار ، امان از کوفه
زینبِ پرده نشین حبس نشین شد آخر
داد از کوفیِ بی عار ، امان از کوفه
سختی حبس به دیده نشدن میارزید
سخت تر مجلس اغیار ، امان از کوفه
وامصیبت ، "دَخَلَت زینب علی اِبنِ زیاد"
پس کجا بود علمدار ، امان از کوفه
طعنه ها بود که بر اشک دو عینش میزد
با عصا بر لب و دندان حسینش میزد
شاعر: #عبدالحسین_میرزایی
کاروان وارد کوفه شد دیدن یه عده ای دارن از بام خانه ها خاکستر میریزن .. یه عده هم کنار این اسرا دارن پای کوبی میکنن .. ای بمیرم برات بی بی جان .. یه وقتی زینب سلام الله علیه یه نگاه کرد به دروازه شهر یادش افتاد باباش اینجا حکومت میکرده .. یه خانمی آمد یه مقدار نان و خرما بده بی بی فرمود برش گردانید به خدا صدقه به ما حرامه .. گفتن خانم صدقه فقط به بچه های پیغمبر حرام هست !! فرمود ام حبیبه من زینبم .. به خدا ما بچه های پیغمبریم .. ای حسین ..
صل الله علیک یا اباعبدالله ..
ــــــــــــــــــ
#حضرت_زینب #اسارت
#روضه_دروازه_کوفه
#حاج_حسین_سازور
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
◾️ شب عاشورا از منظر طبری
بنا به نقل تاریخ طبری عصر پنجشنبه عمر بن سعد فرمان حمله به خیمههای امام حسین(ع) را صادر کرد. آن حضرت، ابوالفضل العباس(ع) را به همراه ۲۰ نفر نزد دشمن فرستاد و فرمود: «به آنها بگو تنها امشب را به ما مهلت بدهید تا ما با خدا راز و نیاز کنیم و این خطبه را برای اصحاب ایراد کرد که خدا را به بهترین وجه ستایش میکنم و در سختیها و آسایش و رنج و رفاه مقابل نعمتهای او سپاسگزارم. من اصحاب و یارانی بهتر از یاران خود نمیشناسم و اهل بیتی با وفاتر از اهل بیت خود سراغ ندارم. خداوند به همه شما جزای خیر بدهد.»
📚منبع
تاریخ طبری، محمدبن جریر طبری، ج ۷، ص ۳۲۱
ارشاد، حسن بن محمد دیلمی، ج ۲، ص ۹۱
#حضرت_امام_حسین_ع
#مصائب_ابا_عبدالله_ع
#شب_عاشورا
⚫️ نامه ابن زیاد به عمر سعد
نامهای توبیخ آمیز از ابن زیاد برای عمر رسید که در آن آمده بود: چرا امروز و فردا میکنی؟ ببین اگر حسین(ع) و همراهانش بیعت کردند و در برابر حکم من گردن نهادند، آنان را با مسالمت به سوی من بفرست و اگر نپذیرفتند بر آنان حمله کن و ایشان را به قتل آور و اعضایشان را مثله کن، چون سزاوار آن هستند و چون حسین(ع) را کشتی، اسب بر سینه و پشت او بتازان زیرا که او ناسپاس، تفرقه افکن و ستمگر میباشد! پس اگر تو به این دستور عمل کردی، پاداش کسی که شنوا و مطیع است برای توست و اگر آن را نمیپذیری، از کارگزاری ما و فرماندهی لشکر ما کنار رو و فرماندهی لشکر را به شمر واگذار که او از تو استوارتر و مصصم تر است، والسّلام.
در روایت غیر ابن اعثم آمده است که عبیداللَّه بن زیاد، حویزة بن یزید تمیمی را خواند و به او گفت: وقتی نامه مرا به ابن سعد رساندی اگر بلافاصله برای جنگ با حسین(ع) اقدام کرد که هیچ وگرنه او را بگیر و در بند کن و شهر بن حوشب را امیر قرار بده.
نامه این بود: ای عمر بن سعد! من تو را برای هم نشینی با حسین(ع) نفرستادهام. نامهام که رسید حسین(ع) را مخیر کن که پیش من آید یا بجنگد.
چون نامه رسید، عمر بن سعد بلافاصله جریان را به حسین(ع) خبر داد و امام فرمود: «تا فردا به من فرصت بده.» سپس ابن سعد به فرستاده گفت: نزد ابن زیاد گواهی ده که دستور او را انجام دادم.
📚منبع
ترجمه مقتل خوارزمی، مصطفی صادقی، ص۸۳
#حضرت_امام_حسین_ع
#مصائب_ابا_عبدالله_ع
#شب_عاشورا
✔️ امان نامه برای فرزندان ام البنین(س)
هنگامی که ابن زیاد، نامه عمر بن سعد را نوشت (تا شمر به کربلا ببرد) عبداللَّه بن مَحْل بن حزام عامری برخاست و گفت: علی بن ابیطالب که در کوفه بود از ما خواستگاری کرد و دختر عمویمان ام البنین را به ازدواجش درآوردیم که برایش عبداللَّه، عثمان، جعفر و عباس را آورد. بنابراین آنها فرزندان خواهر ما هستند که با برادرشان حسین بن علی علیهمالسلام همراهند. اگر اجازه دهی امان نامهای برایشان بنویسیم، تفضل کردهای.
عبیداللَّه اجازه داد و عبداللَّه بن محل، نامهای نوشت و به غلامش «عرفان» داد*
چون نامه به برادران حسین علیهالسلام رسید و آن را خواندند به غلام گفتند: «دایی ما را سلام برسان و بگو ما را به امان شما نیازی نیست. امان خدا از امان پسر سمیه بهتر است.» غلام به کوفه بازگشت و به مولایش خبر داد، او هم دانست که آنها کشته خواهند شد. شمر نیز رو به لشکر امام کرد و فریاد زد: خواهرزادههای من کجایند؟ عبداللَّه و عثمان و جعفر، فرزندان علی بن ابیطالب کجایند؟! آنان پاسخ او را نداده و همچنان ساکت ماندند.
امام حسین(ع) به آنان فرمود: «جوابش را بدهید هر چند فاسق است؛ به هر حال یکی از داییهای شماست.»
آنان به شمر گفتند: به چه کار آمدهای و چه میخواهی؟ گفت: خواهرزادگان من! شما در امانید، خود را به خاطر حسین(ع) به کشتن ندهید و از امیرالمؤمنین یزید فرمانبردار باشید.
عباس بن علی(ع) فریاد برآورد: «ای شمر! دستانت بریده باد! لعنت بر تو و آن امانی که برای ما آوردهای. ای دشمن خدا! به ما پیشنهاد میکنی از برادر خود حسین(ع) فرزند فاطمه علیهاالسلام دست برداریم و به فرمان لعنتشدگان و فرزندان ملعونان در آییم؟!»
وقتی شمر این پاسخ را از آنان شنید، خشمناک به سوی لشکر خویش بازگشت.
* صحیح این نام «کزمان» است.
(بنگرید به تاریخ الطبری، ج ۵، ص ۴۱۵) که در این جا تصحیف شده است. به علاوه نام عرفان در میان عرب مشهور نیست.
*امّ البنین خواهر شمر نبود، بلکه هر دو از قبیله کلاب بودند و تعبیر خواهرزاده در رسم قبیلهای به معنای دقیق آن نیست؛ بلکه به معنای همقبیله بودن است. شاید هم خواسته است از جنبه عاطفی استفاده کند. اما اینکه امام هم او را دایی برادرانش دانسته، در منابع دیگر نیست، بلکه اصلاً سخن امام در کتب دیگر نیامده است.
📚منبع
ترجمه مقتل خوارزمی، مصطفی صادقی، ص۸۴
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_امام_حسین_ع
#مصائب_ابا_عبدالله_ع
#شب_عاشورا
🏴 تاختن اسبان بر بدن مطهر سیدالشهدا(ع)
یکی از بزرگترین جنایات بنی امیه پس از به شهادت رساندن امام حسین(ع) این بود که اسبها را بر بدن آن حضرت تاختند. خوارزمی حنفی مذهب در کتاب مقتل الحسین مینویسد: عمر بن سعد در میان سربازانش صدا زد کیست که داوطلبانه اسبش را آماده کند و بر پشت و سینهی حسین اسب بدواند؟ ده نفر از آنان آماده شدند.
پیکر امام حسین(ع) را با سم اسبها پایمال کردند تا اینکه پشت و سینه حسین را له کردند.
📚منبع
مقتل الحسین، موفق بن احمد خوارزمی، ج ۲، ص۴۴
لهوف، سیدبن طاووس، ص ۱۸۲
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_امام_حسین_ع
#مصائب_ابا_عبدالله_ع
#روز_عاشورا_وداع
🏴 آسمان دوبار گریست
در تفسیر ابن ابی حاتم آمده است که آسمان از زمانی که دنیا بوده است بر هیچ کسی نگریسته است مگر بر دو نفر یکی یحیی بن زکریا و دیگری حسین بن علی(ع).
از زید بن زیاد نقل شده که چون امام حسین(ع) کشته شد آفاق آسمان چهار ماه رنگ سرخ را به خود گرفته بود و از عطاء نقل شده که گریستن آسمان سرخ شدن اطراف آن می باشد.
طبرانی نقل میکند که محمد بن حمید جهمی از اولاد ابی جهم در قتل حسین این شعر را که به زینب دختر عقیل بن ابی طالب منسوب است انشاد کرد:
مَاذَا تَقُولُونَ إن قال الرَّسُولُ لَکُمْ
مَاذَا فَعَلْتُمْ وَ أَنْتُمْ آخِرُ الأُمَمِ
بِأَهْلِ بَیْتِی وَ أَنْصَارِی وَذُرِّیَّتِی
منهم أُسَارَی وقَتْلَی ضُرِّجُوا بِدَمِ
ماکان ذَاکَ جَزَائِی إِذْ نَصَحْتُ لَکُمْ
أَنْ تَخْلُفُونِی بِسُوءٍ فی ذَوِی رَحِمِ
چه میگویید اگر رسول خدا(ص) به شما بگوید که به عنوان آخرین امت با اهل بیت و یاران و ذریه من چه کردید؟ برخی از آنها را اسیر و برخی را کشته و با خون آغشته نمودید. جزای من هنگامی که شما را نصیحت کردم این نیست که با خویشان من اینگونه رفتار بد انجام دهید!
📚منبع
تفسیر ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد بن ابی حاتم، ج ۱۰، ص ۳۲۸۹
المعجم الکبیر، سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، ج ۳، ص ۱۲۴
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_امام_حسین_ع
#مصائب_ابا_عبدالله_ع
#روز_عاشورا_وداع
◾️ شهادت فرزندان ام البنین(س)
عثمان فرزند علی که مادرش ام البنین، دختر حزام بن خالد از قبیله بنی کلاب بود. او میگفت: «من عثمان صاحب افتخارم، شیخ و بزرگم (پدرم) علی است که کارهای شایسته میکرد. از میان همه مردم او برادر و عموزاده پیامبرِ صاحب کمال بود». او هم جنگید تا کشته شد. آنگاه برادرش جعفر به میدان آمد که مادر او هم ام البنین بود. او حمله کرد و میگفت: «من جعفر صاحب شرافتم؛ فرزند علی، انسان خوب و سخاوتمند. با نیزههای مضطرب و شمشیرهای آشکار و صیقلی، از حسین علیهالسلام دفاع میکنم.» او هم جنگید تا شهید شد. پس از او برادرش عبداللَّه آمد که مادر او هم ام البنین است. حمله کرد و میگفت:
«من فرزند علی دلاور و صاحب فضیلت و نیکوکارم. او شمشیر برّنده پیامبر و برطرف کننده مشکلات و ناراحتیها بود». او هم جنگید تا کشته شد.
سپس عباس بن علی(ع) بیرون شد. مادر او هم ام البنین است. هموست که سقا بود. او حمله کرد و میگفت: «سوگند به خدای عزیز و بزرگ، به حجون و زمزم، به حطیم و کناره کعبه که حرم است! امروز بدنم را به خونم رنگین خواهم کرد در راه حسین(ع) صاحب افتخارات کهن و پیشوای اهل فضل و کرم». عباس(ع) هم پیوسته جنگید تا گروهی از آن مردم را کشت و سپس کشته شد. پس امام فرمود: «الآن کمرم شکست و راه چارهام اندک شد.»
* دیگر مورخان و مقتل نویسان شهادت حضرت ابوالفضل(ع) را به گونهای دیگر آوردهاند.
(بنگرید به الارشاد، حسن بن محمد دیلمی، ج۲، ص ۱۰۹ و مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص ۸۹)
📚منبع
ترجمه مقتل خوارزمی، مصطفی صادقی، ص ۱۵۴
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_امام_حسین_ع
#مصائب_ابا_عبدالله_ع
#روز_عاشورا_وداع
◼️ خداحافظی با طفل شش ماهه
امام به در خیمه آمد و فرمود: «طفلم علی را به من دهید تا با او خداحافظی کنم.» بچه را به او دادند و امام او را بوسید و فرمود: «وای بر این مردم که طرف و خصمشان جدّ توست.»
در همین حال که بچه در بغل امام بود، حرملة بن کاهل اسدی، تیری انداخت و او را در بغل پدر کشت. حسین(ع)، مشت خود را از خون او پر کرد و به آسمان پرتاب کرد و فرمود:
«خدایا! اگر پیروزی با ما نیست به جای آن خیر ما را قرار ده.» سپس از اسبش پیاده شد و با غلاف شمشیر، گودالی کند و طفل را آغشته به خون، به خاک سپرد و بر او نماز خواند.
📚منبع
ترجمه مقتل خوارزمی، مصطفی صادقی، ص ۱۶۰
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_امام_حسین_ع
#مصائب_اباعبدالله_ع
#روز_عاشورا_وداع
◼️ شهادت حضرت علی اکبر(ع)
علی بن الحسین که در آن زمان ۱۸ سال داشت، پیش آمد. وقتی نگاه امام به او افتاد سر به آسمان برد و گفت: «خدایا! بر این مردم گواه باش که جوانی سوی آنان میرود که در خِلقت و در اخلاق و در سخن گفتن، شبیهترین مردم به فرستاده توست. هرگاه شوق دیدار روی پیامبر را داشتیم به صورت او نگاه میکردیم. خدایا! برکات زمین را از اینان دور دار. جمعشان را پراکنده ساز و تکهتکه شان کن و آنان را همانند راههای منشعب قرار ده و والیان را از آنان خشنود مدار. چه این که ما را دعوت کردند تا یاری کنند ولی بر ما ستم روا داشته جنگیدند و ما را میکشند.»
سپس حسین(ع) بر عمر سعد فریاد زد: «چه میخواهی؟ خدا رحِم تو را قطع کند و کارَت را برکت ندهد و کسی را بر تو مسلط کند که در رختخوابت تو را بکشد، همان گونه که رحم مرا قطع کردی و به خویشی من با رسول خدا(ص) توجه نکردی.» آن گاه امام صدایش را بلند کرد و این آیه را خواند:
«إِنَّ اللَّه اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ ذُرِّیةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ واللَّه سَمِیعٌ عَلِیمٌ.
خدا آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را از میان همه مردمان برگزید که همه آنها در مقام مانند همدیگرند (و ما خاندان پیامبر از این نسل هستیم).»
علی بن الحسین(ع) با این رجز حمله ور شد: «من علی فرزند حسین بن علی هستم. به خدای کعبه قسم که ما به پیامبر نزدیک تر و (برای جانشینی او) سزاوارتریم. هیچ گاه فرزند زنازاده نمیتواند بر ما حکومت کند. آنقدر با نیزه و شمشیر، شما را میزنم تا آنها کج شوند؛ ضربتی که شایسته یک جوان هاشمی و علوی است.»
او همچنان میجنگید تا ضجه اهل کوفه از کثرت کشتهشدگان به دست او بلند شد. گفتهاند با وجود تشنگی، ۱۲۰ نفر را کشت. پس از جراحتهای زیاد، پیش پدر بازگشت و گفت: «بابا جان! تشنگی مرا میکشد و سنگینی تجهیزات، طاقتم را برده است. آبی هست که با آن بر دشمن قوّت بگیرم؟» حسین گریست و گفت: «پسرم! بر پیامبر و علی علیهمالسلام و بر پدرت سخت است که آنان را بخوانی و نتوانند جوابت دهند و استغاثه نمایی و نتوانند کمکت کنند.»
آنگاه فرمود: «زبانت را بیاور.» و زبان او را مکید و انگشترش را به او داد و فرمود: «آن را در دهانت بگذار و به نبرد دشمن بازگرد. امیدوارم به زودی با جام پر آب جدت سیراب شوی. نوشیدنی که هیچگاه بعد از آن تشنگی نیست.» علی بن الحسین(ع) به میدان برگشت و حمله کرد و میگفت:
«حقایق جنگ آشکار شده و نمونههای آن ظهور کرده است. به خدا سوگند که شما را رها نخواهیم کرد تا شمشیرهایتان را غلاف کنید.»
او جنگید تا دویست نفر را کشت. پس منقذ بن مره عبدی، ضربتی به فرق سر او زد که افتاد و دیگران هم شمشیرهای خود را حواله او کردند. دست بر گردن اسب کرد و حیوان، او را به لشکر دشمن برد. پس آنان با شمشیر، قطعهقطعهاش کردند. در لحظات آخرش به صدای بلند گفت: «ای پدر! این جد من رسول خداست که با جام پر آبش سیرابم کرد. شربتی که دیگر تشنهام نشود. جدم میگوید: شتاب کن که جامی هم برای تو گذاشته است.»
امام حسین(ع) فریاد زد: «پسرم! خدا بکشد گروهی که تو را کشتند. چه قدر بر خدا جرأت کردند که حرمت رسولش را هتک کردند. بعد از تو خاک بر سر دنیا باد.»
حمید بن مسلم گوید: در این لحظه دیدم زنی چون خورشید، با شتاب بیرون آمد و ندای ویل و ثبور میداد. فریاد میزد: «واحبیباه! وای میوه دلم! وای نور چشمانم!» پرسیدم آن زن کیست؟ گفتند: زینب دختر علی علیهالسلام است. او آمد و خود را بر روی علی(ع) انداخت. حسین(ع) آمد و دست او را گرفت و او را به خیمه بازگرداند سپس با جوانان خود سوی فرزند برگشت و فرمود: «برادرتان را ببرید.»
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_امام_حسین_ع
#مصائب_اباعبدالله_ع
#روز_عاشورا_وداع
ادامه شهادت حضرت علی اکبر(ع)
آنان علی(ع) را از محل شهادتش برداشتند تا جلو خیمهای که مقابل آن میجنگیدند، گذاشتند. در این هنگام پسر بچهای از خیمهها بیرون آمد که در گوشهایش دو گوشواره بود و ترسیده بود. به چپ و راست میرفت و گوشوارههایش تکان میخورد. هانی بن بعیث حمله برد و او را کشت. در این حال حسین(ع) به اطراف خود نگاه کرد و کسی از مردان را ندید. علی بن الحسین زین العابدین(ع) که کوچکتر از برادرش علی شهید و بیمار بود و نسل خاندان پیامبر از او باقی ماند، بیرون آمد.
او توان حمل سلاح نداشت و پشت سرش ام کلثوم ندا میکرد که ای پسر! برگرد. او گفت: «عمه جان بگذار در حضور فرزند رسول خدا(ص) بجنگم.» امام حسین(ع) فرمود: «ای ام کلثوم! او را بگیر و برگردان تا زمین از نسل آل محمد(ص) خالی نشود.» آنگاه که امام به اهل بیت و فرزندانش داغدار شد و جز زنان و کودکان و فرزند بیمارش کسی نماند، ندا کرد: «آیا دفاعکنندهای هست که از حرم رسول خدا(ص) دفاع کند؟ آیا خدا پرستی هست که در خصوص ما از خدا بترسد؟ آیا یاری کنندهای هست که با کمک به ما امید یاری از خدا داشته باشد؟»
📚منبع
ترجمه مقتل خوارزمی، مصطفی صادقی، ص ۱۵۶
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_امام_حسین_ع
#مصائب_اباعبدالله_ع
#روز_عاشورا_وداع
6_144227340222520936.mp3
4.92M
🏴 #نوحه_امام_حسین_ع
🎤•| #حاج_محمدحسین_پویانفر|•
ای مظلوم بی پناه
به عزت و شرف لا اله الا الله
شد وقت دفن اباعبدالله
ابتا این حکم دین ماست
صورت میت رو سمت راست
میذارن رو خاک قبر ولی
سر تو الآن رو نیزه هاست
چه روضه ای کربلا از این غم انگیز تره
رو سینه غرق خون قنداقه بی سره
چه جوری کشتن تو رو کوفیا
جمع نمیشه تنت تو بوریا
به حال و روز من و تو ببین
که گریه میکنن دهاتی ها
آرومت نذاشتن تو مقتل یه لحظه
شمشیر جای شمشیر نیزه پشت نیزه
نیزه نیزه نیزه نیزه میبینم
دنیا دنیا دنیا غمه تو سینم
خوبه که نیست ببینه خواهرت
خاک میریزن رو تن بی سرت
یا ابتا چی شد انگشترت
میمیرم، میمیرم برای قتل صبر تو
با گریه مینویسم روی خاک قبر تو
هذا قبر الحسین بن علی
الذی قتلوه عطشانا.
❣﷽❣
⚫️ #دفتری_زینب_س (5)
🔘 #روضه_حضرت_زینب_س
⚫️ #روضه_اسارت #شام
⭐بر زینب و رافت کمالش صلوات
⭐بر کوه شکوه و بر جلالش صلوات
⭐بر نایبه حضرت زهرای بتول
⭐بر قلب حسینی و وصالش صلوات
(دعای فرج)
السلام علیک یا اباعبدالله ( یا حسین)۳
صل الله علیک یا اباعبدالله
و صل الله علی قلب زینب الصبور و لسان الشکور
✨ای سایه ات فتاده به روی سرم حسین
✨معنای واقعی اصول الکرم حسین
✨یک یا حسین گفتم و دیدم غمی نماند
✨تسکین دردهای دل مضطرم حسین
آقا جااان…یا اباعبدالله…
✨لطفی که کرده ای تو به من پدرو مادرم نکرد
✨ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
✨من سال هاست در به در روضه ی توام
✨داغ تو را به جان و دلم می خرم حسین
🔰ان شاالله بری کربلا …
ان شاالله حسرت حرم به دلت نمونه…
تسکین دل مومن حسینه…
امروز دعا کن برا اونایی که کربلا رو ندیدن… دلشون پر میزنه برا حرم حسین…
✨در کوچه های سینه زنی سالیان سال
✨در حسرت هوای حرم می پرم حسین
✨کابوس من شده غم دوری کربلا
✨در خواب هم ذکر لب من حرم حسین
◼️حسین… آرام جانم…
◼️حسین… روح و روانم…
(آره زمزمه کن...همه با هم)
◼️حسین… آرام جانم…
◼️حسین… روح و روانم…
◼️حسین…سالار زینب…
◼️حسین… دلدار زینب…
این روزا روزای اسارت اولاد زهراست…
این روزها روزهای خاک نشینی دختر امیرالمومنینه …
یا صاحب الزمان آقا جان آجرک الله…
ببخش آقا…
فقط یه زمزمه کنم ناله شو بزنی…
از زبان بی بی زینب بگم …
◼️کوفه چراغانی شده (حسین جان)۳
◼️زینب تماشایی شده (حسین جان)۳
◼️دخترت آواره شده (حسین جان)۳
(ایام ایام اسارت بی بی زینبه…)
(دیگه از امروز باید بگی امان از دل زینب)
آخ
میون همه دلها …
امون از دل زینب…
چه خون شد دل زینب…
روضه برات بخونم ، میدونم میخای ناله کنی برای یتیمان حسین برا غریبی بی بی زینب
امان امان
(چه مصیبتیه مصیبت بی بی زینب س)
(کدوم زینبو میگم…)
🔹نیست فلک به قدرو هم پایه ام
🔹سایه ی من ندیده همسایه ام
آره زینب …
زینبی که وقتی میخواست بره کنار قبر پیغمبر, ، میگفتن صبر کنیم نیمه شب بشه، مردم خونه هاشون برن ،
(جلو جلو قنبرو می فرستادن، قنبر برو مشعل و چراغی اگه روشنه خاموش کن)
بی بی که راه میافتاد , امیرالمومنین علی جلو میرفت ، آخ سمت راست حسنه ، سمت چپ حسینه،
(عباس هم پشت سر می اومد
تو تاریکی و دل شب)
چشمی به قد و بالای زینب نیفته…
آاااخ …
(اوج)اون خانمی که سایه شو نامحرم ندیده…
صداشو نامحرم نشنیده…
حالا بین نامحرما … تو بازار برده فروشا…
تو محله یهودی نشینااا
از همه بدتر تو بزم شراب
( اف به دنیااا
دختر علی کجا و بزم شراب)
(فرود)دست زنها و بچه ها رو با طناب بسته بودن، وارد مجلس یزید کردن ، بالای مجلس یزید ملعون نشسته… دور تا دور نامحرما و حرامیا…
(اهل بیت پیغمبر وسط ایستاده بودن)
سر ابی عبدالله رو گذاشته بودن تو طشت طلا…
(کجای عالم با یه خانواده داغدیده این کارو میکنند…)
(بیخود نبود وقتی از امام سجاد سوال کردن ، آقا کجا به شما خیلی سخت گذشت سه مرتبه آقا فرمود الشام الشام الشام)
(خدا میدونه چه گذشت به دل اهل بیت ع
چی گذشت به دل بی بی زینب س…)
🔘زینب و مجلس اغیار کجا
🔘زینب و کوچه و بازار کجا
🔘زینب و این همه آزار کجا
🔘زینب و طشت سر یار کجا
⏺ آخ تو مجلس یزیدن، همه نامحرما و حرامیا هستن
بمیرم رقاصه ها دارن میرقصن، همه دارن کف میزنن، دارن هلهله میکنند…
امان امان
(بگمو ناله شو بزنی…)
(اوج)یه وقت این زن و بچه دیدن یزید ملعون چوب خیزرانو بالا برد …
دختر داره میبینه ، خواهر داره میبینه، همسرش داره میبینه
چوب خیزران رو بالا برد آخ زد به لب و دندان ابی عبدالله…
آخ صدای ناله ی زنها بلند شد…
صدای ناله ی بی بی بلند شد…
( سبک خدایا عاشقان را)
♨️مزن ظالم حسین مادر ندارد
♨️مزن ظالم کسی بر سر ندارد
♨️مزن چوب جفا ای بی مروت
♨️دگر انگشت و انگشتر ندارد
♨️الهی خواهرت زینب بمیرد
♨️نباشد بعد تو ماتم بگیرد
صل الله علیک یا مظلوم … یا غریب …
یااباعبدالله… یا حسین …
⬅️همنوا با دل سوخته بی بی زینب س 3مرتبه ناله بزن
حسین جااان حسین جااان 2
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🔊 #روضه_اسارت
◾️#اسارت #شام
◾️#آقای_خمسه
◾️ ورود کاروان اسرا به شام
شامیان من داغ دارم، هل هله کمتر کنید ۲
بخدا نمیزارم اینجور بشینید... (امام زمان)
خارجی نه، زاده، پیغمبرم، باور کنید
اگه برام داستان درست نمیکنید، اگه فردا حرف برام در نیاد، یه کار ازتون میخوام، به خدا برا روضه است، کسی خجالت نکشه من دارم میگم، میخوام همه باهم دست بزنید میخوام شعر بخونم، صدا دستتونو بشنوم میخونم، دست بزن، عیب نداره بزن،
کف زدن،( بزن)
کف زدن پای سر (دست بزن)
کف زدن پای، سر، فرزند زهرا، خوب نیست (دست)
دست زدن، دست زدن، پای سر ، فرزند زهرا خوب نیست
آقا، تو هی دوتا میزنی قطع میکنی، هی داد میزد، اینا میخندیدن
کف زدن پای سر، فرزند زهرا ، خوب نیست
نا مسلمانان، حیا، از دخت پیغمبر، کنید
یه روضه بگم، از کربلا به شام ، هیچ جا نشده بود به اینا احترام بزارن، سادات، یا باید مثل سید اجازم بدید، یا پاشید برید بیرون، عمامه برداشت، یعنی واویلا، یعنی من اجازه دارم هر روضه ای، هیچ کس احترام نذاشت، الا دم دروازه، تو شلوغیا و خنده ها، یکی گفت سلام آقا، یهو آقا برگشت علی بن الحسین، دید تو شلوغیا یکی دستشو آورده، سلام آقا، آقا لبخند زد، تو مارو میشناسی؟ گفت آره آقا، باباتم میشناسم، جون بخواه، چه بلایی سرت آوردن؟ گفت ببینم، ازت خواسته ای بگم آره، گفت یه پارچه بیار، آفتاب، زنجیرارو سوزونده، این زنجیرا رو گردنمه، گردنم سوخته، (ای وای، اگه بعدیشو بگم، همه دستا کار میکنه) گفت سَهل، پول داری؟ آقا تو اسارت پول چکارت؟ گفت میخوام بدم، به این، نیزه دارها ، (گوشتو بگیر)، میخوام اینقدر به بهونه سرها ، وسط ناقه، اینقدر نچرخند، بین عمه ها، آه، بگیریدش، مگه سید اولاد زهرا، خودشو میزنه؟ نزن بچت داره میبینه، وای چه روضه ای اومد تو سرم، نزن، بچه اش داره میبینه، نزن، نزن، این پسرِ، این پسرِ، نزن، دخترش، دخترش داره میبینه، آه، پیش سه ساله، رو سینه اش نرو ، حسیــــــــــن، حسیـــــــــــن
باشه، دست تو مستمع رو میبوسم، الان خوشهالم، روضه ثابت گرفتم، دیونه هامو پیدا کردم، آره، هر کدوم شما تو یه هیئت میدیدمتون، اما حالا دور هم جمع شدیم، پسرش داشت میدید باباش خودشو میزنه، از این ور میزد، میگفت نزن، خودشو میزد، میگفت نزن، اون بچه میدونی چکار میکرد، میزد هی خودشو، پاتو وردار، پاتو وردار، یَومٌ عَلی صَدرِ المُصطَفی، یَومٌ عَلی، وَجهِ الثُری، رو زمین افتاده، کمک، کمک، کمک، آخ کمک اومدن، اما به حسین نه ، کمک سنان، کمک شمر، کمک خولی، حسیـــــــــــن، حسیــــــــن
آه، آه، اگه پا به پات، گریه نمیکردم نمیخوندم، بخونم یا نه؟، روضه بگم برا اینم، یه ساعت داره میزنه، از اول روضه داره میزنه، اما خون نیومد، الان یکم خون اومد
در حیرتم، چگونه، به رویش، عدو زده
تو رو خدا نزنید، تو رو خدا نزنید، به پا من نیفت، کاش یکی به پا اون می افتاد، نزن، زینب به پاش افتاد، اومد تو گودال، آه، دیگه نمیخونم، تو حسین بگو من نخونم، تو حسین بگو، به جان مادرم هنوز روضه نخوندم، حسیــــــــــن، حسیــــــــــن
بسه، باشه، فقط یه دونه بگم، هنده اومد تو مجلس، یه عبایی پوشیده بود، یه قبایی پوشیده بود، (بخونم یا نه)، اومد تو مجلس، طلا هاشو بسته، گردنبندشو انداخته،( بزار بخونم، بزار بخونم، تو گلوم میمنه وا)، یه وقت رسید، عمه های تو رو دید، گفت اینا که حجاب دارن، پس میگفتید اینا خارجی اند، بزرگتون کجاست، اومد جلو زینب، خانم اینطور بود، میدونست هنده ببینه میشناسه، گفت دستتو بردار، دستتو بردار ببینم، دستشو برداشت، واویلا، دیدن چادرشو برداشت، عباشو برداشت، یکی هنده رو بگیره، گفت زن یزید محجبه، دختر علی، با پارچه؟
حسیـــــــــــن، حسیــــــــن، حسیـــــــــــن
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#امام_زمان_عج
اگر تو آه کِشی خشک و تَر نمیماند
اگر تو گریه کُنی که جگر نمیماند
بیا و آه مَکش با حرارتِ جگرت
که از مجالسِ روضه اثر نمیماند
نفَس بزن که نفسهای آخرم برسد
که بی تو این نَفَس مختصر نمیماند
چنان شکسته شدی که شبیه زهرایی
که چون تو دست کسی بر کمر نمیماند
لباسِ مشکیِ مان را فقط کفن بکنید
برای ما که از این بیشتر نمیماند
مدافعان حرم سمت تو به سر رفتند
برایِ حامیِ زینب که سر نمیماند
به دردِ آخرتِ ما نخورد جز گریه...
که هیچ چیز چو اشکِ سحر نمیماند
غنیمت است نشستن میانِ این روضه
که عمر میرود و اینقدر نمیماند
هرآنچه خرج کنی صد برابرش بِبَری
در این معامله حرف ضرر نمیماند
تمامِ حاجت ما را نگفته زهرا داد
که مادر از دلِ ما بی خبر نمیماند
رسید قافله و خواهری پیاده نشد
به گریه گفت که زینب دگر نمیماند
نگاه کرد به اکبر : حسین جانِ علی
به جانِ تو که زِ باغَت ثمر نمیماند
اگر پدر برود میشود پسر باشد
اگر پسر برود نه پدر نمی ماند
✍حسن لطفی
آه! ای سروش غیب! ز رارّ نهان، بگو
از ماه پشت ابر! بیا و عیان، بگو
از سرو قد کشیده به گلزار عشق ما
از ماه روی دلبر ابرو کمان، بگو
پژمرده از جفای خزان، لالههای باغ
این داغ بیبهار، به آن باغبان، بگو
ما دست و پا زنان زمینیم، بیشما
ای ماه من! بیا تو هم از آسمان، بگو
رو کردهام به سوی تو ای قبلگاه عشق!
وقت اذان رسیده بیا و اذان، بگو
الغوث و العجل شده ذکر و دعای ما
یارب! خودت، به حضرت صاحب زمان، بگو
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#محمد_رضا_قاسمیان
4_723784306719286900.mp3
8.07M
سه پنج روزه که بوی گل نیومد؛ یار…
صدای چهچهِ بلبل نیومد
روید از باغبانِ گل بپرسید؛ یار…
چرا بلبل به صیدِ گل نیومد؟
روید از باغبانِ گل بپرسید؛ یار…
چرا بلبل به صیدِ گل نیومد؟
گلی که خود بِدادم پیچ و تابش
به اشکِ دیدگانم دادم آبش
به درگاه الهی کی روا بی
گل از موُ دیگری گیرد گلابش؟
ز گلبن چید گلچینی گلی را؛ یار…
شنید از پی، صدای بلبلی را
تو خوشبختی… گلی چیدی و رفتی، یار
ندانستی که آزردی دلی را…
بی ته گلشن؛ چون زندونه به چشمام… یار…
گلستون؛ آذرستونه به چشمام! یار….
بی ته آرام و عمر و زندگونیم یار
همه خوابه پریشونه به چشمام…
بی ته آرام و عمر و زندگونیم یار
همه خوابه پریشونه به چشمام…
غمِ عشقت، بیابون پرورم کرد… یار…
هوای بخت؛ بی بال و پرم کرد
به موُ گفتی؛ صبوری کن صبوری، یار…
صبوری؛ طرفه خاکی بر سرم کرد. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نماهنگ(اشک نم نم).mp3
2.74M
#محرم_۱۴۰۳
میکشم رو چِشَم
پرِ پرچمتو 2
میباری رو گونهم
اشک نمنمِتو 2
گریه نه، سرریز احساسه
آخه دلم به عشقت حساسه
فقط یه اسمو قلبم میشناسه: حسین
عاشق توئه این دیوونه
دلش آتیشه چشمش بارونه
همش داره زیر لب میخونه: حسین
روی تنم گل سرخ میذارن
فرشتهها توی سینهزنی
صدای نبضی که داره میاد
تویی قدم تو قلبم میزنی
آقام آقام آقام حسین ...
##########
بیپناه اومدم
کمکم کن حسین 2
خیلی راه اومدم
بغلم کن حسین 2
تشنهی اشک توئه ریشهم
دعام کن آقا بیشتر ابری شم
که من تو آغوشت آروم میشم، حسین
این شبا به دلم افتاده
بشم برا زیارت آماده
من و یه کوله و اشک و جاده، حسین
همین که راه میفتم یعنی که
خود تو از حرم کردی صدام
زمانی که رسیدم به ضریح
میخوام که جون بدم جای سلام
آقام آقام آقام حسین ...
شاعر و نغمه پرداز
#مصطفی_مداح✍
اجرا
#کربلایی_حسن_جعفری🎤
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#کارگاه_خوشدل
.
#زمینه_روضه_ای #سوم_شهادت_امام و #دفن_شهدا و ابدان مطهر امام حسین و حضرت عباس و حضرت علی اکبر و حضرت علی اصغر علیهم السلام و شهدای کربلا
#زمینه_سوم_امام
#سرت_به_روی_نیزه
🏴بند اول
سرت به روی نیزه و
تنت میون خاک گرم کربلا
بیارید ای بنی اسد
برام جای کفن یه قطعه بوریا
سرت تو شهر کوفه و
تنت شده پامال سم مرکبا
بیارید ای بنی اسد
برام جای کفن یه قطعه بوریا
با گریه،میبوسم اون رگهای حنجرت و میمیرم
با اشکام،میشورم هر قطعه ی پیکرت و میمیرم
واویلا واویلتا ۳ حسین
🏴بند دوم
میریزه اشکم و میرم
آروم آروم کنار نهر علقمه
بیاید کمک بنی اسد
هنوز داره میاد صدای فاطمه
یه قبر کوچیک بِکَنید
آخه نمونده چیزی از عموی من
توی حصیر بذارید اون
دستایی که جدا شده از این بدن
با گریه،میبوسم اون دستای قلم رو من میمیرم
با اشکام،میشورمش سقای حرم رو من میمیرم
واویلا واویلتا ۳ حسین
🏴بند سوم
اگر که منقلب شدم
کناره پیکر علیِ اکبرم
بنی اسد کمک کنید
که ارباً اربا شده این برادرم
اگر که بی توون شدم
کناره پیکر علیِ اصغرم
بنی اسد کمک کنید
علی رو تا مزار بابام ببرم
با گریه،میبوسم هر قطعه ی اکبر و من میمیرم
با اشکام،میشورمش حنجر اصغر و من میمیرم
واویلا واویلتا ۳ حسین
🏴بند چهارم
جدا یه قبری میکَنم
برای هفتادو دو یاران غریب
اون طرفم یه قبری رو
حفر میکنم برای پیکر حبیب
برید وهب رو بیارید
پیکر بی سرشه بر روی صلیب
برید زُهیر و بیارید
که رحمت خدا بهش شده نصیب
با گریه،خبر کنید قبیله ی حر رو تا که بیان
مینْویسم،رو قبر بابام هٰذٰا قَبْرُ ذبیح العطشان
واویلا واویلتا ۳ حسین
#شب_سوم_امام
#سوم_امام #سوم_امام_حسین
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها👇