eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
واحد؛ شب غربت.mp3
1.47M
علیه‌السلام دلش خون و آهش حزینه لاله لاله رو لب‌هاش می‌شینه ولی بی‌قراره برادر حال و روزش رو خواهر ببینه دلش خونِ دلواپسی‌ها، بی‌کسی‌هاست دلش خونه از غربت کوچه‌های مدینه وقتی که با خون، لب‌هاشو تر کرد پا تا سرش آتیش گرفت تا مثل مادر، پشت در افتاد بال و پرش آتیش گرفت آه از مدینه «غریب وطن ای حسن جان» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگه خم به ابرو نیاورد غم دل مهربونش رو آزرد سر سفره‌شن مردم شهر شهری که خنده رو از لباش برد حالا التیام غماشه، زهر جعده دیگه از مغیره بسه هر چی زخم زبون خورد آه از صبوری، وقتی به قلبش تیر اهانت‌ها نشست آیینه بود و آخر قدش رو سنگ ملامت‌ها شکست آه از مدینه «غریب وطن ای حسن جان» شاعر: نغمه‌پرداز:
شور- از داغ جانسوزت باید جون داد.mp3
7.79M
(از داغ جانسوزت...) مداح : 🎤 جمعه ۲۲ تیرماه ۱۴۰۳ . علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ از داغ جانسوزت باید جون داد بالاتر از داغ تو داغی نیست کی گفته عشقت اتفاقیه؟ هیچ اتفاقی اتفاقی نیست اتفاقی نیست - عاشقتم اتفاقی نیست - نوکرتم اتفاقی نیست - من الان اینجام ... انتخاب شده ی دست مادرتم ۲ یا وترَ الله المَوتور / یا سِرّ الله المستور منو قیامت با خودت کن محشور ۲ یا ابی عبدالله 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دنیا همه ش تاریکی محضه جز نور روضه ت چلچراغی نیست کی گفته عشقت اتفاقیه؟ هیچ اتفاقی اتفاقی نیست اتفاقی نیست - تاب و تبم اتفاقی نیست - سینه زنم اتفاقی نیست - حسینی هستم روزی خورده ی سفره ی حسنم ۲ یا مُسَبِبَ الاسباب / یا مُفَتِحَ الابواب تو جون بخواه برات میمیرم ارباب ۲ یا ابی عبدالله 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ درمون دردامه ضریحِ تو غیر از زیارت اشتیاقی نیست کی گفته عشقت اتفاقیه؟ هیچ اتفاقی اتفاقی نیست اتفاقی نیست - زیارتم اتفاقی نیست - زائرتم اتفاقی نیست - بارون اشکام وقتی زیر قبة و حائرتم ۲ یا عادتِکَ الاحسان یا سیدَنا العطشان دست منو به کربلا برسان ۲ یا ابی عبدالله .
424.7K
نوحه شب ششم (حضرت قاسم علیه السلام ) چه ماهی از خیمه جدا شد-چه شیری از بیشه رها شد عجب شوری در خیمه ها شد(واویلا) سر لفش دست نسیم است-زنسل آقای کریم است چه نازی در اشک یتیم است (واویلا) واویلا -کجایی حسن رزم قاسم بینی زخشکی لبها تو بوسه چینی-کنارش نشینی کشیده شمشیر پور یل جمل گرفته عباس مه پاره ای بغل شده شهادت اهلا من العسل ((یابن الزهرا لبیک یاحسین))   دعا کن ای نجمه برایش- تجلی کرده نعره هایش به صحرا پیچیده صدایش(حسن جان) رجز می خواند بین لشگر-زسمت خیمه آل حیدر همه گویند الله اکبر(حسن جان) یاحیدر- قلندر شده با دمه جاء الحق به یک قمزه گردن زده از ارزق- هو الهو هو الحق نام حسن شد زنده در این زمین زخیمه سقا زد نعره آفرین حسن بیا و شیر نرت ببین ((یابن الزهرا لبیک یاحسین))   ولی عمر شادی سر آمد- صدای فریادی در آمد عمو باچشمان تر آمد-(واویلا) عجب تصویری پیش رو بود-عجب قاتل بی آبرو بود سر گیسو دست عدو بود(واویلا) واویلا- به خاک بلا حج او کامل شد قدو قامتش چون ابوفاضل شد-چه خونی به دل شد به سینه آه ممتد کشیده است زیر لگدها او قد کشیده است نفس چو مادر چه بد کشیده است ((یابن الزهرا لبیک یاحسین))
387.8K
▪️نوحه شب ششم محرم ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... لاله ی یاسم در چمن افتاد قاسمم زیر دست و پا جان داد ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... صورتش خونین سینه اش پامال مرغ روحش زد روی دستم بال ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... از حرم رو در قتلگه کردم قاسمم جان داد من نگه کردم ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... ناله اش بر قلبم شرر می زد با لب عطشان بال و پر می زد ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... دسته گل های سرخ زهرایی قاسمم گردیده تماشایی ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... در بغل باغ یاسمن دارم یک گل پرپر از حسن دارم ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... بی زره سرباز شهید من هم شهید من، هم امید من ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... ✍حاج مهدی خرازی
4_5832639731988432524.mp3
6.26M
یتیم دشت-کربلایم قاسمم من/ قاسمم من نجل امامِ/ مجتبایم قاسمم من/ قاسمم من عمومه مثل پدر برام- ،منم شبیه پسر براش اذن جهادم بده میرم،- میشم فداییه کربلاش جهاد توی کربلات عمو جون دادنه پیش پات عمو برای من خیر العمله همینو من از خدا میخوام مرگ توو راه خدا برام شیرین تر از طعم عسله (عمو عمو جان عمو حسین)۴ ----------- تا افتادی تو/،جا به جا شد /استخونت/ استخونت شکسته زیر،/ مرکبا شد استخونت/ استخونت وقتی نفس میکشی گلم عسل میریزه از رو لبات باهات چیکار کرده سم اسب عمو بمیره آخه برات لخته شده خون تو دهنت پخشه توی صحرا بدنت شبیه تسبیح پاره ای چشاتو وا کن رو هم نذار یه بار نگام کن فقط یه بار عمو به من کن اشاره ای (عمو عمو جان عمو حسین)۴ ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6_144232837859053150.mp3
13.46M
حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن برای این که حسین است سوگوار حسن محرم و صفر اندوهگین غربتِ او دو چشمِ علقمه گریان و اشکبارِ حسن *شاید وقتی بی دست کربلا کنار علقمه به زمین افتاد...وقتی مادرسادات اومد استقبالش...اون وقتی که صدا می میزد:پسرم! عزیزدلم! شاید اونجا (حرف منه...نمیدونم...)حضرت عباس با خودش میگفت:حسنم چه کشیدی...؟ چه دیدی...؟* «حسن جآن....حسن جآن...» پنجره و کبوترا با من...با من... شلوغیِ کرب و بلا با تو... خلوتیِ صحن بقیع با من...با من... *آقا برات بمیرم..ای امام مظلوم...* ضریح کرب و بلا نقره داغِ تربتِ او زهیر و حر و حبیبند داغدارِ حسن اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است امام ها همه جمعند در کنارِ حسن «حسن جآن...حسن جآن...» مزار خاکیِ او شد ابوترابیه محض از آن به بعد نجف گشت خاکسارِ حسن عجب نباشد اگر که به روزِ رستاخیز حسین فاطمه برخیزد از جوارِ حسن برایِ غربتِ او بی قرار می گریم شبیهِ شمعِ خیالی، سرِ مزارِ حسن برای داغِ دو تا ماهپاره اش یا که برای لحظه یِ جانسوزِ احتضارِ حسن *دوتا پسر فرستاد کربلا...دوتا دسته گل فرستاد،فدایی بشن...* برای روضه یِ او با کنایه می خوانم مدینه، کوچه، فدک نامه، گوشواره، غریب اونیه که همدمِ اشک و آهه دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه... «حسن،آقام حسن،آقام حسن،حسن جان...» کریم کاری به جز جود و کرم نداره * آقا یه کربلا به ما میدی بریم؟ گدا اومده در خونه ات....* کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقا تو مدینه س ولی حرم نداره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫💫 مجموعه کانالها و گروه مادحین و ذاکرین ولایتمدار حضرت زینب سلام الله علیها ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ ⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘ http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e 💠🍃💠 http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f 💠🍃💠 کانال اشعار مناجاتی همراه باصوت امام زمان عج https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6 💠🍃💠 http://eitaa.com/joinchat/1591017491C4e1047a90c 💠🍃💠 کانال ختم خوانی یا زینب(سلام الله علیها) http://eitaa.com/joinchat/1358299167C1f58d7c92c 💠🍃💠 عروسی خوانی یا زینب سلام الله علیها https://eitaa.com/arosikhani/yazinab آیدی مدیر جهت پیشنهاد وانتقادات @Gomnam1038 💠🍃💠 🌺🍃دوستانتان را به گروه دعوت کنید اجرتون با حضرت زینب سلام الله علیها🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥ماه صفر ، ماه آغاز نشانه ها بر اساس نشانه‌ها، بی‌شک بسیار نزدیک است؛ هنگامی که خداوند بخواهد آل محمد را ظاهر کند جنگ از تا صفر آغاز می شود و این ابتدای خروج مهدی (عج) است
🔴 جهان در مرحلهٔ قبل از خروج سفیانی ▪️سیدحسن نصرالله در سخنرانی عاشورای امسال برای اولین بار، به صورت عمومی، دیدگاه خودش را دربارهٔ سورهٔ اسراء، زمان جنگ و مجازات یهودِ بنی‌اسرائیل و مصداق «عباداً لنا» در قرآن بیان نمود. ▪️در این میان آنچه پیش از همه چشم‌نوازی می‌کرد، تأکید ایشان بر عبارت قرآنی «إِنْ ‏عُدتُّمْ عُدْنَا» بود. ▪️ تأکید سیدحسن نصرالله بر روی عبارت قرآنی «إِنْ ‏عُدتُّمْ عُدْنَا» حاوی کُد و پیام مهمی هم برای دوستان و هم برای دشمنان است! زیرا در احادیث از سوی معصومان، خطاب به یهود فاسد ذکر شده اگر با سفیانی برگردید، ما نیز با آخرین ذخیرهٔ الهی، امام عصر علیه‌السلام بازخواهیم گشت: ▪️إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا (سورهٔ اسراء، آیهٔ ۸)، یَعْنِی إِنْ عُدْتُمْ بِالسُّفْیَانِیِّ عُدْنَا بِالْقَائِمِ مِنْ آلِ‌مُحَمَّد (تفسیر القمی، ج۲، ص۱۴). ▪️در واقع با تأکید سیدحسن نصرالله بر روی این فقره از آیات سورهٔ اسراء، وی در صدد بیان این نکته است که جهان در مرحلهٔ قبل از خروج سفیانی است و از سویی قطعاً این فساد یهود با آخرین مهرهٔ خویش، طبق قاعدهٔ قرآنی، با سرکوب و مجازات الهی روبرو خواهد شد و البته این‌بار، به ظهور حضرت ولیعصر ارواحنافداه ختم خواهد شد.
3.19M
سلام الله علیها هر کس به کسی داده دل و ما به رقیه دلخوش شده‌ ایم از همه دنیا به رقیه هرجا گره افتاد به کارم پدرم گفت یا رو به اباالفضل بزن یا به رقیه شد آینه‌ ی حضرت زهرا و رسیده‌ ست ارثیه از او أم أبیها به رقیه از بس که گرفتند شفا از حرم او باید که بگویند مسیحا به رقیه تا اینکه گره وا شود از کار خلایق باید که قسم داد خدا را به رقیه مانند رکابی که دلش بند نگین است دلبسته شده شانه‌ ی سقا به رقیه او جان خودش را سر عشقش به پدر داد دلدادگی اصلا شده معنا به رقیه با دلهره شد صبح ، شبش بین خرابه آشفته شده بعد عمو خواب رقیه یک شهر تماشاگر اشکش شده بودند حاشا که کسی داد تسلّی به رقیه میثم کاوسی مداح اهل‌بیت ع: ⬇️ 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 آی مریض دارها! امشب شبش است، آی گرفتارها! دردمندها! این دو تا بچه در خانه خدا آبرو دارند. این زن به بچه ها غذا داد. شب شد بچه ها را در اتاق دیگری خواباند. در را هم روی بچه ها بست. نصف شب دامادش (و به نقلی پسرش ) حارث آمد. زن گفت: مرد! تا حالا کجا بودی؟ گفت: صبح به عبیدالله خبر دادند که زندان بان، بچه های مسلم را آزاد کرده است. عبیدالله گفته: هر کس این دو بچه را پیدا کند دوهزار درهم به او جایزه می دهم. من از صبح تا حالا خودم و اسبم را در این بیابانها هلاک کردم، دنبال این دوتا بچه گشتم به خدا قسم اگر آنها را پیدا کنم قطعه قطعه شان می کنم. حارث خوابید. یک ساعت خوابش برد. یک وقت دید از داخل آن اتاق صدای گریه بچه ها بلند شد. یکی از بچه ها خوابی دیده بود. بلند شد و برادرش را بیدار کرد. صدا زد: برادر! به نظرم امشب شب آخر عمرمان است. یا الله! حارث از خواب بیدار شد. گفت: صدای گریه بچه از داخل خانه ما می آید؟ زن گفت: شاید برای همسایه ها باشد. گفت: نه از خانه ماست. بلند شد یکی یکی در اتاقها را باز کرد تا به اتاق بچه ها رسید. این دو تا آقازاده را دید که دست به گردن هم انداخته اند و دارند گریه می کنند. این نانجیب گفت: « من أنتما» شما کیستید؟ گفتند: درامانیم؟ گفت: آری. گفتند: بچه های مسلم هستیم. بمیرم این نانجیب آن قدر سیلی به صورت بچه ها زد.   یتیمی درد بی درمان یتیمی   یتیمی خواری دوران یتیمی الهی طفل بی بابا نباشد اگر باشد در این دنیا نباشد   گیسوهای این دو بچه را به هم بست. صبح زود بلند شد. غلام و پسرش را برداشت وبه همراه بچه ها کنار فرات آمد تا سرشان را جدا کند. محمد و ابراهیم گفتند: ای حارث! پس به ما مهلت بده تا چند رکعت نماز بخوانیم. مهلتشان داد آنها هم چهار رکعت نماز خواندند دستهایشان را طرف آسمان بلند کردند و گفتند: « ای خدا! بین ما و بین او به حق قضاوت کن!» الله! الله!  ای آسمان چرا خراب نشدی؟ نه غلام حارث و نه پسرش هیچ کدام حاضر نشدند این دو بچه را بکشند. این نانجیب خودش سر از بدن آنها جدا کرد. این بچه ها این قدر پاهایشان را به زمین کشیدند تا از دنیا رفتند. سرها را میان یک ظرف گذاشت و به مجلس عبیدالله آورد. جمعیتی نشسته اند. یک دفع سرها را جلوی امیر انداخت. امیر گفت: اینها چیست؟ نانجیب گفت: بچه ها مسلم را  خواستی من هم سرهایشان را آوردم. گفت: نانجیب گفتم بچه ها را پیدا کن! نگفتم سرهایشان را بیاور. عبیدالله با آن قساوت قلبش ناراحت شد. گفت: آیا کسی هست این مرد را گردن بزند؟ یک مرد شامی گفت: بله من حاضرم. این مرد، حارث را همانجا برد و در محل قتل طفلان مسلم سر از بدنش جدا کرد.   دیدی که خون نا حق پروانه، شمع را چندان امان نداد که شب را سحر کند   اللهم صل علی محمد وآل محمد، أللهم نسئلک و ندعوک باسمک العظیم یا الله!
2.67M
. یادش بخیر بالش نرمی که داشتم آغوش با محبت گرمی که داشتم یادش بخیر بوسه گرم تو قبل خواب خوش می گذشت دور تو و عمه و رباب یادش بخیر شانه زدن های هر شبت پا می شدم ز خواب به گلبوسه ی لبت یادش بخیر زندگی ام رو به راه بود رویم سپید و موی سر من سیاه بود امشب ولی به زیر سرم خشت خام بود بی احترام طرز ورودم به شام بود این طفل پیر جان بسپارد اگر، رواست لعنت به شمر طفل تو را سالخوده خواست ناز تو را به قیمت سیلی خریده ام از خواب با لگد نپریدم؟ پریده ام سیلی به حال صورت من گریه می کند لالایی ام به لکنت من گریه می کند خود را برای دلخوشی او زدم به خواب خواب مرا به هم زده لالایی رباب ... ما چوب خورده های اسارت چشیده ایم دندان شکسته های خجالت کشیده ایم از من بریده تر ، نفس خواهرت شده ... بیچاره عمه، قبر کن دخترت شده ... گفتم به عمه تا به وصیت عمل کند ... نیت کند به جای تو من را بغل کند از روی نیزه ها نگرانم شدی ببخش فردا اگر که فاتحه خوانم شدی ببخش هنگام غسل دادن زهرای کوچک است ما بی کسیم ، گریه کن ما عروسک است زخم تن مرا به سکینه نشان مده ... تلقین بخوان و شانه ی من را تکان مده گفتم به قبر من بنویسند: خسته بود زهرا ترک ترک شده بود ، او شکسته بود یا رب ، روا مدار عزیزی شود اسیر بابای هیچ دخترکی را از او مگیر ... طفل تو را نبودن تو قد خمیده کرد با من هرآنچه کرد ، گلوی بریده کرد 🎤
4.52M
(حضرت رقیه س) گل ولا رقیه،شمس هدی رقیه هستی تو روز محشر،امید ما رقیه رقیه جان رقیه۲ مایه ی افتخاری،بر شیعه اعتباری باشد به قلب عالم،ولایت تو جاری رقیه جان رقیه۲ صحن و سرات بهشتم،مهر تو در سرشتم نام تو یا رقیه،بر قلب خود نوشتم رقیه جان رقیه۲ مهر امام خود را،با نقد جان خریدی فردا به نزد زهرا،رقیه روسپیدی رقیه جان رقیه۲ بی بی چه ها کشیدی،زخم زبان شنیدی در گوشه ی خرابه،رقیه آرمیدی رقیه جان رقیه۲ امشب تمام دل ها،رفته سوی خرابه از داغ تو رقیه،دل ها همه کبابه رقیه جان رقیه۲ ای نور قلب و دیده،کس مثل تو ندیده پیکر غرقه در خون،بر نی سر بریده رقیه جان رقیه۲ تو گل بوستان،محمدی پدرجان امشب تو در خرابه،خوش آمدی پدرجان یا ابتا حسین جان۲ عدو پس از تو بابا،آتش به خیمه ها زد رأس مقدس تو،بر روی نیزه ها زد یا ابتا حسین جان۲ بابا به زخم عمه،دشمن تو نمک زد کنار جسم پاکت،سکینه را کتک زد یا ابتا حسین جان۲ ندیدی چه کشیدم،از داغ تو خمیدم پس از تو از عدویت،زخم زبان شنیدم یا ابتا حسین جان۲ بنگر به روی زردم،زین همه رنج و دردم از ناقه تا فتادم،یاد مدینه کردم یا ابتا حسین جان۲ از بس که زجر مرا زد،درد می کند سر من کبوده ای پدرجان،تمام پیکر من یا ابتا حسین جان۲ مظلوم مهربان ارث،از مادر تو بردم بابا به کوفه و شام،من تازیانه خوردم یا ابتا حسین جان۲ چون مرغ پر شکسته،بابا دلم شکسته از زندگی پس از تو،رقیه گشته خسته یا ابتا حسین جان۲ از داغ جانگدازت،بابا کشم ز دل آه سیرم ز زندگانی،من را ببر به همراه یا ابتا حسین جان۲
30.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 گر دخترکی پیش پدر ناز کند ... 🔹روایت شنیدنی شفاعت تجربه گر مرگ توسط حضرت رقیه سلام الله علیها
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهید آیینه دار زینب و زهرا رقیه کوچکترین انسیة الحورا رقیه پشت سرش بی شک دعای پنج تن بود آدم اگر می گفت اول یا رقیه خورشید در منظومۀ ی عشق حسینی صد سال نوری راه دارد تا رقیه سنش اگر کم ، هم طراز انبیا بود مانند کوثر آیت العظمی رقیه جا داشت روی شانۀ ی کعبه اباالفضل جا داشت روی شانۀ ی سقا رقیه آرام تر از هر زمانی بود اصغر می خواند تا بالا سرش لالا رقیه پا بر مغیلان می نهد اما محال است روی سر موری گذارد پا رقیه این طفل بی آزار را آزار دادند زجر بدی را دید در  دنیا رقیه آنقدر این بچه رواذیت کردن که میشه به رقیه هم مثل مادر بزرگش گفت ناحِلَةَ الْجِسْمِ ، مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ ، باكِيَةَ الْعَيْنِ ، مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ جسمى نحيف و در خود فرو شكسته و چشمى گريان و قلبى سوخته داشت زینب ز پا افتاد وقتی دید در راه طفلان همه بر ناقه اند اِلّا رقیه مقتل که می خواندم شبی با خویش گفتم پیدا نمی شد کاش در صحرا رقیه وقتی که پیدا شد خمیده راه می رفت شد پیرتر از زینب کبری رقیه حتی در اوج ضعف هم چیزی نمیخواست جز دست گرم و بوسۀ ی بابا رقیه یه مرتبه از خواب بیدار  شد شروع کرد گریه کردن بهانه بابا روگرفت یزیدمعلون دستور دادسر رو ببرن براش اِرفَعُوا رَأسَ أَبِیهَا وَاَطرَحُوا إِلَیهَا". سر حسين(ع) را به دامنش بياندازيد.یه کاری کنید صداش دیگه بند ... یه وقت امام سجاد دید دارن سر رو میارن دوید جلو خرابه فرمود سر و ببرید ما خودمون آرومش میکنیم ، آخه این بچه طاقت دیدن سر پدر رو نداره ، اونم چه سری ؟ سری که زیر سم مرکب رفته ، سری که تنور خولی رفته ، سری که رو نیزه ها رفته، سری که مدام سنگ بارونش کردن ، سری که هی از روی نیزه ها زیر دست پا افتاده ... امیرالمؤمنین (علیه السلام)می فرماید غَسَلْتُ النَّبِیَّ(ص) فِی قَمِیصِهِ! وقتی پیامبر اکرم را غسل می دادم، پیراهن مبارک را به عنوان تبرک نگه داشتم. فَکَانَتْ فَاطِمَةُ(س) تَقُولُ :أَرِنِی الْقَمِیصَ! فاطمه(س)  می‌فرمود پیراهن رو پدرم رو برام بیارید فَإِذَا شَمَّتْهُ غُشِیَ عَلَیْهَا وقتی که آن را می بویید،بیهوش میشد میخوام بگم یه پیراهن سالم پیامبر رو برای دخترش حضرت زهرا سلام الله علیها آورد امیرالمؤمنین  طاقت نیاورد خانم با دیدنش از حال رفت ، حالا دارن سر بریده برای دختر ۳ ساله میارن دیدار حاصل شد ولی دستی نیامد تنها سر آمد دیدنش اما رقیه... حیرت زده پرسید عمه این سر کیست؟ یاللعجب نشناخت بابا را رقیه! فقالت :ما هذا الراس گفت این سر کیه قالوا لها : رأسُ أبيك گفتن سر پدرته فَرَفَعَتهُ مِنَ الطَّشتِ حاضِنَةً لَه سر را با احتياط از داخل طشت برداشت و به سينه چسبانيد فَانْكَبَّتْ عَلَيْهِ تَقَبَّلَهُ وَتَبْكِي خود را بر آن سر انداخت و صورت پدر را مي بوسيد وَتَضْرِبُ عَلي رَأْسِها وَوَجْهِها حَتّي امْتَلَأ فَمُهابِالّدَمِ بر سر و صورت خود می زد تا اينكه دهانش پر از خون شد شروع کرد با بابا حرف زدن يَا أبَتَاهُ! مَنْ ذَا الَّذِي خَضَبَكَ بِدِمَائِكَ؟ پدرجان!چه كسی تو روبه خون آغشته كرد يَا أبَتاهُ! مَنْ ذَا الَّذي قَطَعَ وَرِيدَيْكَ؟ چه كسي رگ های گردنت را بريد يَاأَبَتَاهُ!مَنْ ذَاالَّذي أَيتَمَنِي عَلَي صِغَرِسِنِّي پدر! چه كسي در خردسالي يتيمم كرد ياأبتاهُ،لَيْتَنِي كُنْتُ قَبْلَ هَذَا الْيَوْمِ عَمْيَاءَ پدر جان كاش من پيش از اين كور شده بودم و تو را به اين حال نمیدیدم يَا أبَتَاهُ! لَيتَنِي وَسَدتُ الثَّرَى ، وَلَا أَرَى شَيبَكَ مُخَضِّبَاً بِالدِّمَاءِ ای كاش پيش از اين در خاك خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمی ديدم خود را مرتب کرد تا در چشم بابا باشد همان دردانۀ ی زیبا رقیه از بوسه اش جان میگرفت، اینبار اما جان داد با بوسیدن لب ها رقیه فَغُشيَ عَليهْا وَ انْقَطعَ نَفَسُهَا ️غش كرد و نفس او قطع شد. فَبَکَت بُکَاءً شَدِیدَاً ، حَتَّى غُشِیَ عَلَیهَا، فَلَمَّا حَرَّکُوهَا فِإِذَا هِیَ قَد فَارَقَت رُوحُهُا الدُنیَا رقیه(س) آنقدر گریست که بیهوش افتاد و او را حرکت دادند، ولی او از دنیا رفته بود. دختر دگر برای همیشه به خواب رفت وقتی که دید قصه ی بابا به سر رسید امام سجاد(علیه السلام ) فرمود عمه جان اِرفَعِی الیَتِیمَةَ مِن رَأسِ وَالِدِی ️عمه جان! یتیم پدرم را از روی سر بریده ی پدرم بلند کن فَإِنَّهَا فَارَقَت الحَیَاة، هر لحظه ممکن است جان بده فَرَفَعَتهَا السَیِّدةُ زَینَبُ(س) فَوَجَدَتهَا قَد فَارَقَتِ الحَیَاةَ ️ زینب کبری(سلام الله علیها) اومد رقیه را رو در آغوش گرفت، در حالی او جان داده بود محمد مهدی معروف
ادامه روضه اما تازه مصیبت و داغ زینب و اهل خرابه شروع شد ، بمیرم برات خانم جان هر کاری کردن نذاشتن حتی تو قبرستان مسلمین دفنش کنن ، با همون لباسش کفش کردن چه تشییعی گرفتن براش کسی نمیتونست بلند گریه کنه ، دور خرابه دست به دست بچه رو تشییع کردن امام سجاد ایم بدن بی جان میداد دسته عمع زینب ، زینب میده به رباب ، رباب میده دست سکینه ، سکینه میده به ام کلثوم زیر لب میگن به عزت و شرف لااله الا الله همون گوشه خرابه یه قبر کوچیکی کندن دفنش کردم
4.78M
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها 🥀🥀🥀🥀 مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام:⬇️ 🎤 هدیه محضر حضرت رقیه سلام الله علیها صلوات 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا