eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
360 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
آرزو داشتم، دُردونه ی من چشم سرت و ببند،چشم دل تو باز كن، ببین فاطمه نشسته، گوشه ی خونش، كنار قبر محسن، داره حرف می زنه آرزو داشتم، دُردونه ی من گریه می كردی، صدات می پیچید تو خونه ی من، دُردونه ی من واست می خوندم، لالایی مادر تا كه بخوابی سر می ذاشتی روی شونم لالایی مادر این خاكارو زیر و رو می كرد كجایی مادر، نمی تونم بعد تو من ،زنده بمونم كاشكی صداتو می شنیدم باگریه ات از خواب می پریدم اسم تو رو محسن می ذاشتم چه آرزوها كه نداشتم دوردونه ی من برگ گل من، خزون گرفتی مگه تو خوابم ،تو رو ببینم كه جون گرفتی، خزون گرفتی كاشكی می دیدم ،راه رفتنت رو کاشکی میدیدم اون موقعی كه دست تو می گذاشتی رو زمین، منم بهت می گفتم ،پسرم یا علی بگو بلند شو كاشكی می دیدم، راه رفتنت رو آرزو داشتم ببینم، شكفتنت رو اون روزای پا گرفتنت رو كاشكی می دیدم، راه رفتنت رو آرزو داشتم ببینم، شكفتنت رو اون روزای پا گرفتنت رو كاشكی علی می شنیده، بابا گفتنت رو مدینه مردمش حسودن نام خود را خصم داغ ننگ زد دید بار شیشه دارد سنگ زد مدینه مردمش حسودن منتظر این روزها بودند اینها نقشه داشتند، علی مو خونه نشین كنن، منو پهلو شكسته، بعد تورو بكشند مدینه مردمش حسودن منتظر این روزها بودند غنچه ی ناشكفته پر پر الهی كه بمیره مادر بمیره مادر
akhare-mahe-safare-zemzemeh-vahed.mp3
992.9K
▪️نوحه شهادت رسول اکرم و امام حسین مجتبی علیهما السلام آخرِ ماهِ صَفره نوحه خونن فرشته ها هم بر رسول خاتم و هم بر امام مجتبی آه... گردیده توام بر آلِ حیدر داغ پیمبر با سبط اکبر یا مصطفی و یا حسن نوای آسمونه به یاد بابا و پسر فاطمه روضه خونه وای... از دل زهرا... شده به دست فتنه ها خاموش چراغِ مدینه دلِ تموم عاشقا گرفته داغِ مدینه آه... آتیشِ قلبه اهل ولایت سوز نبوّت آهِ امامت آی مدینه آی مدینه بگو پیمبرت کو کریم آل فاطمه آن سبط اکبرت کو وای... از دل زهرا... عزای ختم الانبیا ماتم عظمای همه است مَطلَع شعرِ غربت و غمِ علی و فاطمه است آه ... عدّه ای کافر سوره ی کوثر آتیش و هیزم روضه ی مادر صد آفرین و مَرحَبا به مردمِ مدینه گل ، پرپر و هم غنچه شد پرپر به دست کینه وای... از دل حیدر امام حَسَن به نوکرا میگه با اشک لاله گون تو مجلس عزای من روضه ی مادر و بخون آه ... قاتلِ من نَه زهر جفا بود صدای سیلی تو کوچه ها بود گلِ بهار عمرم و خزون کینه پَژمُرد یه وقت دیدم که مادرم تو کوچه ها زمین خورد آه... مظلومه مادر ✍امیر عباسی
🍀 واحد زیبا و دلنشین..امام حسن مجتبی. از علی دَم بزن اما دَمِ مولا حسن است که دمادم نَفَسِ حضرت زهرا حسن است ما همه بنده و این قوم خداوندانند ما همه خاک ولی عرش مُعلا حسن است عرش گفتیم و غلط بود نفهمیدم که سومین رکعت پیغمبر عُظمی حسن است او عظیم است قدیم است رحیم است و کریم چهارده تَن حسن انگار که تنها حسن است نُه امامم حسنی اند و عمو جان گویند نسبت هشت امامم همگی تا حسن است من از این بندگی و زندگی اش فهمیدم به خداوند خداوند دو دنیا حسن است دَم ما هست حسن بازدم ماست حسین درد ما تا که حسین است مداوا حسن است هر حسینیه از اول حَسنیه بوده به حسن کار محرم همه‌اش با حسن است گرچه عباس و حسین است و علی اکبرها تا حسن هست دم زینب کبری حسن است بر عقیق یمن سرخ علی جان حسن است نقش حکاکی فیروزه‌ی زهرا حسن است پسرانش همه در کرببلا می‌گفتند آی فرزند حسن نیز سرا پا حسن است 🍀 حسن حسین حسن حسین مرغ دل یک بام دارد دو هوا گه مدینه میرود گه کربلا برمشامم میرسد هرلحظه بوی کربلا بردلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا که گیرم در بغل قبر شهید سرجدا 🍀 ✍️ خادمه شهید التماس دعای فرج🤲 🍀 🍀🍀🍀
05.mp3
6.87M
❗️(زیبا و دلنشین) از دَم بزن اما دم مولا، است 🍀
1. سلام من به مدینه.mp3
3.44M
سلام من به مدینه به آستان رفیعش به مسجد نبوی به لاله های بقیعش سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش نشسته باز دلم پشت درب بسته آنجا گرفته باز دلم بهر قبر مخفی زهرا تو ای مسافر شهر مدینه در دل شبها نبود هر چه که گشتم نشان ز مرقد زهرا سلام من به تو ای بانویی که مرد نبردی ز غیر هر چه که دیدی به یار شکوه نکردی سلام من به بازو کبودی رویت به سرخ فامی اشک تو و سپیدی مویت مدینه منزل قرآن مدینه محفل قرآن درون دل خبر داری تو از درد دل قرآن مدینه شهر پیغمبر مدینه شهر پیغمبر خدا بر تو نظر دارد که هستی شهر پیغمبر مدینه شهر گلهایی چه گلهایی همه پرپر مدینه شهر پیغمبر مدینه شهر پیغمبر ...
. 🏴 یا روضه ای شهادت پیامبر رحمت مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم 🏴بند اول آخره عمره رسول اللهِ مدینه حال و هواش غم داره علی میخونه زیر لب نوحه فاطمه اشکه چشاش میباره دیگه بار سفرش رو بسته آقایی که خیلی حالش زاره آخه دلواپسه زهراشه که دخترش رو به علی میسپاره اون خبر داره که از علی چقدر توی دل کینه دارن این مردم اون خبر داره چهل تا نامرد درِ خونش میریزن با هیزم آه و واویلا آه و واویلا 🏴بند دوم داره میبینه آقا زهراشو تو آتیش بین در و دیواره داره میبینه شکسته پهلوش سینش آزرده ی اون مسماره داره میبینه توی کوچه از یه نامرد میخوره زهرا سیلی داره میبینه به حیدر چیزی نمیگه که صورتش شد نیلی داره میبینه قنوتش رو که میخونه عجل وفاتی هر روز داره میبینه،میبینه زینب رَدّ خونِشو رو درِ نیم سوز آه و واویلا آه و واویلا 🏴بند سوم به ملاقات فرشته ی مرگ میشه پیغمبرمون آماده میرسه جون توی سینش اما روی سینشن دو آقازاده نوه هاشو تا بغل میگیره انگاری دوباره جون میگیره اما با دیدنه صحنه های تلخ میشه روزگار اون باز تیره میبینه از دهن حسن داره توی طشت میریزه پاره ی جگر میبینه حسینو رو خاک بلا تن صد چاکشو که نداره سر آه و واویلا آه و واویلا ۱۴۰۳/۰۶/۰۷ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .
نماهنگ آسمون کبود.mp3
4.79M
واسه زیارتت دست شستم از همه قید دنیا رو زدم جز غم خودت حسین 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ واسه زیارتت دست شستم از همه قید دنیا رو زدم جز غم خودت حسین هر غمی که داشتم جا گذاشتم اومدم واسه دردم اومدم واسه اینکه از غمت برنگردم اومدم واسه اینکه برسم به اقامه غمت قرض کردم اومدم لا به لای آدما لا به لای پرچما پر سردرگمیم تو بهم بگو حسین من که هر شب تو خواب این مسیرو اومدم من سفر چندمیم یه صدایی میگه یه عمود دیگه فاصله دارم ازت این عمود آخره تا رسیدن به حرم یه نفس مونده فقط این عمود آخره این کبود غمگین آسمون کربلاست من همین جام ولی گریه هام شبیه به کربلا نرفته هاست با تموم تشنگیم با تموم خستگیم اومدم آب بشم کافیه که زیر لب سه دفعه بگم حسین تا که سیراب بشم از خودم غافلم و خیره به اشکای آدمای دیگه هر جا چشم میدوزم یه خانم با قد خم هی خوش آمد میگه میگه آی سینه زنا این حسینه منه که خیمه هاشو بردن آخ بمیرم مادر پسر غریبمو تنها گیر آوردن بی سر و سامان تو ام یا حسین دست به دامان تو ام یا حسین
. 📋سرنوشت حسنه ، سیدِ شبابِ اهلِ بهشت حسنه 🏴 1446 ............................................ .(بند اول). سرنوشت حسنه سیدِ شبابِ اهلِ بهشت حسنه جانِ جان حسنه شاه‌بیتِ شعرای لطیفیان حسنه حاجت خواسته را چند برابر دادست طیب الله به این لطف دوچندانِ کریم طلب رزق نکردیم زِ دربارِ کسی نان هر سفره حرام است مگر نانِ کریم کریم حسن، امام حسن فصاحتِ کلام حسن حسن مولا حسن مولا... .(بند دوم). چاره‌ساز حسنه بی‌حد و اندازه دست و دلباز حسنه ماوراء حسنه مضمونِ نابِ شهر شاعرا حسنه من به تنهایی از این باده نخواهم نوشید همه‌ی اهلِ جهان را حسنی خواهم کرد آرزو نیست، رجز نیست من آخر روزی وسط صحنِ حسن سینه‌زنی خواهم کرد امیر حسن، دلیر حسن به عشقتم اسیر حسن حسن مولا حسن مولا... شاعر : ✍ ................................................ مسعود پیرایش 🎤
. 📋شب زیارتی است و حرم صفا دارد (ع) 🏴 ............................................ شب زیارتی است و حرم صفا دارد دلم هوای سحرهای کربلا دارد یه کنج از حرم بهم جا بده حقش این بود از باب القبله ما وارد حرمت می شدیم ارباب اروم آروم می اوومدیم هی نگاه به صحن و سرات کی کردیم هی قربون صدقت می رفتیم دلم تنگت خدا شاهده هوای حرم ، هوای بهشت ببر کربلا به جای بهشت فدای معرفتت ، در بهشت روضه ی تو هنوز لات محله برو بیا دارد به حشر ، روزی حُبَّت بپاست در قلبش هر آن که خیمه ی این روضه را به پا دارد حسین... زندگی من ، حسین ... یار دلم کجا بدون تو این زندگی بها دارد؟! بگو به مادرت این سینه زن ، زمین خورده بگو حساب مرا از همه سوا دارد به گونه ام نم اشکی چکید و این گریه هر آن چه سِر نهان است ، برملا دارد هزار بار بمیرم به شوق دیدارت دوباره زنده شوم از نو ، باز جا دارد اگرچه مِیلِ دلِ نوکران زیارت توست دلت تمایلِ دیدار مجتبی دارد به جز حرارت جاوید ماتمت ، هر غم زوال دارد و تاریخِ انقضا دارد بهای گریه برایت ز بس گرانقدر است حبیب ، آرزوی گریه بر تو را دارد عجیب نیست ، شب جمعه ، دل پریشانم کنار قتلگهت ، مادرت نوا دارد هزار و نهصد و پنجاه ضربه یعنی چه ؟! نظاره بر بدنت بِنت مرتضی دارد تن به روی زمین مانده ، دیدنش سخت است سرِ به نیزه ، خودش روضه ای جدا دارد کفن نشد بدنت ، فاطمه دلش خون شد فقط برای تو این کوفه بوریا دارد ................................................
. |⇦•برسانید نگار.... علیه ااسلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ●━━━━━━─────── برسانید نگار و سر و سامان مرا بگذارید سر راه حرم، جان مرا کعبه یک سنگ نشان است، خدا کم نکند لطف پی در پی سلطان خراسان مرا گر جدا ماندم از آن ماه، ملامت نکنید چه کنم؟ چرخ فلک سرزده فرمان مرا چند وقت است نخورده به ضریحش دستم بفرستید به مشهد، غمِ تهران مرا آی مردم همه آبرویم دست رضاست من گنه کردم و داده همه تاوان مرا گریه ام خنده ندارد، دل من تنگ شده باز کن گوشه ای از خلوت ایوان مرا حال شبهای گدا را چه کسی می داند صبح کن جان جوادت شب هجران مرا از همین فاصله دور، سلام آقا جان مهربان! دست بکش موی پریشان مرا تن بیمار مرا باز در آغوش بگیر اینقدر طول نده مهلت درمان مرا قبرم از شوق وصال تو به هم می ریزد قدمی رنجه کن آن لحظه پایان مرا نمک سفره ما چیست؟ اباعبدالله می دهند از سر این سفره فقط نان مرا گفت گودال برای بدنم تنگ شده با نوک پا نشکن سنگ سلیمان مرا ازلب خشک وترک خورده من دست بکش با ته نیزه نزن اینهمه دندان مرا : ایام .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
4_5990153422731479676.mp3
4.98M
|⇦•برسانید نگار...... و توسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی
. بند اول سر به‌سجاده‌ی شکر می‌ذارم چون که آقا منو باز خریده صدای دعاهامو انگار شنیده بعد چن‌وقت غم دوری حالا انتظار حرم سر رسیده دل من به‌صحن‌وسراتون پریده ببین صحن چشمام پر از انتظاره دوباره تو دستم بلیط قطاره دیگه از دودنیا نه هیچی نمی‌خوام آخه راهی مشهدم با رفیقام "یارضاجان، رضاجان، رضاجان" ۳ بند دوم فکر این که می‌بینم حرم رو خواب‌ُ از چشمای من ربوده ببین زیر چشمام سیاهه کبوده این درسته که گریه ثمر داشت اما این کار اشکام نبوده آقا مطمئنم که لطف تو بوده اگرچه حقیرم اگه پر گناهم ولی دلخوشم که تو دادی پناهم نه کفتر، نه آهو، کلاغ سیاهم ولی باز تو آقا، منو دادی راهم "یارضاجان، رضاجان، رضاجان" ۳ بند سوم وقتی که اولین‌بار به صحن باصفای گهرشاد رسیدم دیگه از بهشت خدا دل بریدم تا چراغونی‌های حرم‌رو با چشای پر از گریه دیدم تو رویا به شهر مدینه رسیدم درسته که مشهد پر از شور و نوره بقیع بی‌چراغه، بقیع سوت‌وکوره چهارتا مزار بدون نشونه با قبرای خاکی دلُ می‌سوزونه "یاحسن‌جان، حسن‌جان ، حسن‌جان" ۳
❣﷽❣ ◾️سینه_زنی_امام_رضا_ع ◾️سبک شعله بر دل مزن ای جگــرْ پارۀ فاطمه و مصطفی جگـرت پاره پـاره شـد ز زهر جفا مــادرت فاطمــه بـر تـو صـاحب‌عزا 🔘یا رضا یارضا یارضا یارضا ای خــراسـان گــواه قصــۀ غـربتت اشک مهدی روان ز چهره بر تربتت خون شده از غمت جگــر مرتضــی 🔘یا رضا یارضا یارضا یارضا به فدای تو و آن دل‌بشکسته‌ات قتلگاه تو شد حجرۀ در بسته‌ات از غمت شد به پا  شــور روز جـزا 🔘یا رضا یارضا یارضا یارضا ای مــزار تــو بـا خــــون دل آمیخته اشک چشم جواد به صورتت ریخته چون حسین روی خاک می‌زدی دست و پا 🔘یا رضا یارضا یارضا یارضا گرچه عمری شده خونِ جگر قوت تو شیعه اشک بصـر ریخـت به تابوت تو مـی‌وزید هـر قدم بــوی تــو در فضـا 🔘 یا رضا یارضا یارضا یارضا کرمی کن که جان خود فدایت کنم یا رضــا گـویـم و گـریــه بــرایت کنم شویم از خون دل خـاک قبــر تـو را 🔘یا رضا یارضا یارضا یارضا
۳۴ (ورود اهل بیت ع به مدینه) از کرب و بلا آمده ام سوی تو احمد بنما نظری بر من و حالم یا محمد من زایر کویت،از کرب و بلایم ای جد مطهر،بشنو تو صدایم مولی رسول الله۲ همراه همه اهل حرم ظلم فراوان در کرب و بلا دیده ام از دشمن قرآن در دشت پر از خون،دیدم گل لیلا از کینه ی دشمن،گشته اربا اربا مولی رسول الله۲ دیدم که پر از نم نم اشک چشم رباب است دیدم که علی اصغر او تشنه ی آب است دیدم علی اصغر،چون گل شده پرپر با تیر ستمگر،پاره شده حنجر مولی رسول الله۲ دیدم به کنار شهدا عطر و بوی یاس در علقمه شد نقش زمین پیکر عباس دیدم که ز کینه،دست او جدا شد با عمود آهن،فرق او دو تا شد مولی رسول الله۲ دیدم که حسین بن علی از نفس افتاد سر را به روی خاک در آن غمکده بنهاد دیدم گل زهرا،با پیکر صد چاک از کینه ی دشمن،افتاده روی خاک مولی رسول الله۲ او غرقه به خون گشته به سویش بدویدند با خنجر کینه سر پاکش ببریدند نور دل زهرا،شد فدای قرآن در راه هدایت،جان داده به جانان مولی رسول الله۲ دیدم ز همه دشمن دین ظلم کثیری بعد از گل زهرا برفتم به اسیری نامردم بی دین،در کوفه و در شام دادند ز کینه،بر ما همه دشنام مولی رسول الله۲ بدتر ز غم کرب و بلا شام بلا بود رأس گل زهرا وسط تشت طلا بود نور دل حیدر،دم زده ز محبوب بی حیا یزید زد،بر لبان او چوب مولا رسول الله۲
(نوحه امام حسن مجتبی ع) غلامی بیست و سوم صفر۱۴۰۳_کرمانشاه شده همسرت از ستم قاتلت زده زهر کینه شرر بر دلت تویی گوهر ناب که چون شمع شدی آب حسن جان حسن۲ به خانه تو بودی حسن جان غریب به دست نگارت شدی غم نصیب تو اندر مدینه شهیدی ز کینه حسن جان حسن۲ ز زهر ستم گشته جان بر لبت رسیده کنارت حسن زینبت از این رنج و ماتم شده قامتش خم حسن جان حسن۲ گلی از گلستان دینی حسن به شیعه تو حبل المتینی حسن تو نور امیدی که از غم خمیدی حسن جان حسن۲ تو با دست یارت کشیدی محن شهید ستم گشته ای در وطن نشسته کنارت حسین بی قرارت حسن جان حسن۲ کسی چون تو مولی محنت ندید تو با دست همسر بگشتی شهید حسین دیده تر شد ز غم خونجگر شد حسن جان حسن۲ تو بودی حسن شمع هر انجمن به دست حسینت شدی تو کفن حسین یگانه شد اشکش روانه حسن جان حسن۲ مدینه حسن سوی تو آورند به تابوت و تن تیر کینه زدند گل بی قرینه شهیدی ز کینه حسن جان حسن۲ _حسن_مجتبی_ع
  زمینه_برگشت_به_مدینه مدینه اومده قافله حسینیا پُر از مصیبته توو دلِ آل مصطفی به یاد اون سَری که شده از بدن جدا غریب کربلا حسین غریب کربلا... بَشیر خبر آوُرد دختر مرتضی رسید همون که قامتش به زیر بار غم خمید میون قتلگاه برادرش شده شهید غریب کربلا حسین غریب کربلا... بَشیر خبر آوُرد ازون غریب بی کفن با مرثیه میگفت یَزیدیا خیلی بدن با کعب نی همه امّ المصائب و زدن غریب کربلا حسین غریب کربلا... بَشیر خبر آوُرد با ناله و با اضطراب ازون دلایی که شده تو کربلا کباب از یه سه شعبه و لالایی خوندنِ رباب غریب کربلا حسین غریب کربلا... بَشیر خبر آوُرد برا خانم امّ البنین  کنار علقمه شد پسرت نقش زمین یه بی حیا زدِش با یه عمود آهنین .. غریب کربلا حسین غریب کربلا... 🎤
نوحه حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در خانه اش مولا حسن خونین جگر شد خون از گلو، اشکش روانه از بصر شد مسموم گردید، با دست همسر غریب دوران، فرزند حیدر مظلوم حسن جان... زینب چو از حال برادر باخبر شد گفتا خدا، بار دگر خاکم بسر شد عزیز مادر، جانم فدایت بی تو چه سازم، با بچه هایت مظلوم حسن جان... امشب عزیز فاطمه در احتضار است حسین کنار بستر او بیقرار است قاسم نهاده، سرش به دیوار دستش به دست، عمو علمدار مظلوم حسن جان... کریم آل مصطفی رفته زدنیا شد تیرباران نعش او از سوی اعدا عزیز زهرا، خونین کفن شد نصیب زینب، رنج و محن شد مظلوم حسن جان...
توی آسمون قلبم یه ستاره مونده تنها یه ستاره ای که شاید نرسه به صبح فردا آقا جون آجرک الله فدای شال سیاهت چی میشه روضه بخونی برامون با اشک و آهت کربلای تو دلم و برده مهر عشق تو رو دلم خورده شده تربت شهیدان آسمانی از شقایق با شهید از کربلایت لاله ای سرخ عاشق هر زمان هر جا با شهیدانیم تا دم آخر مرد میدانیم
بسم رب الحسین شهادت امام رضا سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا چه غـــربتــی یارب ماه صفــر داره اباالحــــسن مــولا عــزم سفــر داره امام رضا هم شد مثل پدر ، مظلوم عزیز زهـرا شد ز کینه ها ، مسموم امام رضـــا جانم (۴) مجلــس مأمون و زهر جفــا ای وای روی سرش مولا ، کشید عبا ای وای آهِ اباصـــلت و حجـــرهٔ در بستـــه خاک کف حجره ، روضــهٔ سربسته امام رضـــا جانم (۴) بیاد عــاشــورا ســوز عطــش داره می خونه از گـــودال با جگــر پاره در اوج تنـــهایی مدینــه یادش بود تشتـــهٔ دیــدارِ رویِ جـــوادش بود امام رضـــا جانم (۴) تو لحــظهٔ آخر ، پســر رسیـد از راه ســرش به زانــو برد جــواد آل الله پدر ، غــم داغ جوون به ســـر داره پسـر ، روی قلبـــش ، داغ پدر داره امام رضـــا جانم (۴) بســوزه دلهـــامــون برای اون بابا که ارباً اربا دیـد یه قــامت رعنـــا چه غربتــی داره میون یک لشکر چقد جگــر سوزه داغ علی اکبــر غریب حسیــنم وای (۴) رقیه سعیدی (ڪیمیا) ۱۴۰۱/۷/۳