eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
428 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•مانده هرکس ... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم‌مطیعی ●━━━━━━─────── مصلحت بود، انقلاب کند گیسویش را به خون خضاب کند آیه بر نیزه خواند و آمده بود قصه ی عشق را کتاب کند خواست با دوست، بی حساب شود نه! معطل نشد حساب کند باهمه، خانواده‌اش آمد فاتحانه که فتح باب کند آمد آنکس که در پی اش فردا خواهرش سوی تل، شتاب کند آمد آنکس که دخترش فردا چادری نیست تا حجاب کند *دخترش عصر عاشورا نگاه کرد؛فقط یه جمله گفت:"یا ابتاه اُنظر الی عمّتیَ المَضروبه،یا ابتاه أُنظر الی رئوسنا المکشوفه...." * آمد آنکس که طفل او فردا خواهش چند قطره آب کند نرسد آب و با سه شعبه کسی طفل شش ماهه را مجاب کند آب به خیمه نرسید فدای سرت...فدای سرت... حسین قامتش خمید فدای سرت...فدای سرت... آمد آنکس که طفل او فردا خواهش چند قطره آب کند نرسد آب و با سه شعبه کسی طفل شش ماهه را مجاب کند «علی لای لای... گلم لای لای...» آه! اما حسین آمده بود کاخ تزویر را خراب کند نفس پیغمبر است این که چنین مطمئن پای در رکاب کند دست و پا در میان خون بزند غفلت و خواب را جواب کند این طرف حرّ جُعفی آن سو حر مانده هرکس چه انتخاب کند خوش به حال کسی که جانش را نذر فرزند بوتراب کند *حسین جان! امشب ما رو برای خودت انتخاب کن.امشب شهادتنامه عشاق امضا می شود.* حسین جان...حسین جان. به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم کنار تن بی سرت کاسه آب گذاشتم واویلا... حسین‌جان ...حسین‌جان... تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه واویلا صدا می زدم مادرت رو، یا مظلوم نشون می دادم حنجرت رو یا مظلوم صدا می زدم مادرت رو، ای بی کس به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم حسین جان...حسین جان... تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی می مردم نمی دیدم این همه جسارت به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم‌ ندیدی چشای ترم رو باغیرت شلوغی دور و برم رو باغیرت : ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
(ع) بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَین ⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشیدروز یازدهم محرم است عزیزان عزادار محرم تمام شد تا سال آینده ویک محرم دیگر معلوم نیست زنده باشیم یا نه بگید خدایا شاکرم که توانستم خوب برای ابا عبدالله عزاداری کنیم روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند ♦️این دل تنگم هوای کربلا دارد حسین                            ♦️   مرغ جانم میل دیدار ترا دارد حسین ♦️سالها دم از تو و کربلایت می زنم                           ♦️   گر شود قسمت مرا صد بار جادارد حسین ♦️گر که هستم رو سیاه اما بود مویم سپید                    ♦️ این سپیدی با تو بودن را ندا دارد حسین ♦️گر چه هنگام نماز کعبه باشد پیش رو                        ♦️  قبله ای جز کربلا دل در کجا دارد حسین ♦️هر چه بشکست از بها افتاد غیر از دل که دل       ♦️  چون شکست  از داغ تو قدر و بها دارد حسین ♦️می شود آیا که مژگانم کند جارو کشی                     ♦️خاک پاک زائرت را چون شفا دارد حسین                                  ♦️    کی شود گوشه قبرت را ببرگیرم چو جان                      ♦️  در میان قتلگاه مردن صفا دارد حسین ⬅️روز یازدهم محرم است ، روز عزا ست ، امروز امام زمان عزادار است برای عمه اش زینب گریه می کند همون بانویی که با تن خسته و دلی پر از داغ و دلتنگی حسینش، همه زن و بچه ها را سوار کرد ، اما کسی نیست خود زینب را سوار کند یک وقت دیدند زینب سرش را برگرداند ، طرف گودال قتلگاه صدا زد : حسین جان پاشو زینبت را سوار کن ، خودش را انداخت روی بدن پاره پاره برادر،(یاد امام ، شهدا ، اموات فیض ببرند ) . صدا زد : (داداش! حسین جان 🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند 🔸کفن بر جسم صدچاکت نکردند 🔻خواهرت بمیره حسین جان! 🔻با لب تشنه شهیدت کردند 🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند 🔸چرا زان در نایابت ندادند روزیازدهم برسر نعش پاک برادر با بدن پر از جای تازیانه و دلی سوخته جوری گریه نمیکرد و مرثیه نمیخواند که دشمن هم با او به گریه بیفتد. مگر چه کردند با اولاد پیغمبر؟ هم حرمت حسین را شکستند. جسارت کردند و بدنش بی کفن و عریان ... لگدکوب سم اسب ... بر جنازه های خودشون نمازخوندند اما شهدای حسینی و بدن حسین روی خاک ... حرمت اهل بیتش را هم شکستند... جسارتها کردند . وقتی از قتلگاه عبورشون دادند) زینب صدامیزد برادرجان حسین جان چرا انگشت و انگشتر نداری چرا عَمّامه بر سر نداری چرا این حنجرت خشک است و بی آب مگر عباس آب آور نداری زبان بگشوده زخم سینه تو مگر ای کشته تو مادر نداری یک وقت دختر امام حسین از تو محمل صدا زد : بابا پاشو ببین دارند عمه ام را تازیانه می زنند . حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا
1. 24.8.1402.mp3
زمان: حجم: 4.59M
( علیه السلام ) ناله در دل ، اشک بر رُخسار بُغضم در گلوست عضو عضوم ، با حسینِ فاطمه در گفتگوست ... نامه ی اعمال من این چشمِ گریان من است اشکِ من ، بر صورت من خوش تر از آب وضوست هر کجا پا می نهم انگار نهرِ علقمه هر طرف رو می کنم قبر حسینم روبروست « اشک » از سوزِ عطش خشکیده در چشم رباب کودکِ شش ماهه را تیر سه شعبه در گلوست مکتب من ، خیمه ی عبّاس و درسم « یا حسین » دینِ من ، آئین من تا صبح محشر ، عشق اوست با حسین و کربلا یک عمر ، عادت کرده ام کربلایم ، کربلایم کربلایم آرزوست ... بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا ... 24/8/1402
علی‌حاجیان‌فرگودال عاشورا.mp3
زمان: حجم: 3.53M
🔴 روضه گودال | عاشورا این روضه ، واقعا بیچارم کرده ⚠️با حال مناسب گوش بدید⚠️ ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ تا خود حشر بر سنان لعنت که فرو کرد نیزه در دهنت😭 (ایشالله دروغ باشه....) دروغ روضه بخوانید شمر آبش داد سنان رسید ولی با ادب جوابش داد (بگم؟) و لعن الله شمرا دوازده بار خنجر رفت بالا (منو ببینید) ولعن الله شمرا با چکمه از رو منبر رفت بالا 🔴یکی با نیزه از پشتش میزد میگفت قبول باشه (بیچاره میشیا) (آخ) لگد میزد یکی میگفت اینم سهم بتول باشه😭😭 پنجه شمر محاسن که برایت نگذاشت۲ (امام رضا منو ببخشید) بس که نامرد سرت را به زمین میکوبید (ما فقط شنیدیم وضع اینه.. آخ زینب) زنی دیدم که در گودال میرفت پریشان خاطر و احوال میرفت گلی گم کرده بود اما بمیرم بهر گل میرسید ازحال میرفت(حسین) ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ بخشی از ۱۴۰۱ 🎙روضه‌خوان: http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(س)⬆️
. 📋 می‌دونستم بابام از سفر میاد (س) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می‌دونستم بابام از سفر میاد بدونه من و زدن با سَر میاد اونجوری که روزای خوشی گذشت روزای ناخوشیم به سر میاد بعد این شبِ سیاه سحر میاد عمر بی‌کسی من به سر میاد دندون جلوییم و دیدی شکست چیزی نیست بابا دوباره در میاد دخترت صبرش و نفروخته بابا از شکایت لباش و دوخته بابا بوی سوختگی میدم من مگه نه ؟ چیزی نیست موهام یکم سوخته بابا سوالات من و کی جواب میده کی جواب به این دل کباب میده من چه آزاری بهش می‌رسونم چرا حرمله من و عذاب میده؟! حرمله خیلی بده، خیلی بده حرمله با من سَرِ لج افتاده انگاری منتظره حرف بزنم تا جواب من و با لگد بده اینا می‌خوان من و دلخونم کنن تا با مادرم معادلم کنن بگو من چیکار کنم تموم بشه بگو من چیکار کنم ولم کنن.... ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . 📋 داشتی می‌رفتی از حرم، دم غروب بود داشتی می‌رفتی از حرم، دم غروب بود من و می‌بردی با خودت، اینجوری خوب بود بمیرم از عطش لبات، شبیه چوب بود دیدم خواب که دارم، میارم برات آب با سیلیِ شمر بود، پریدم من از خواب چی با زندگیم شد، رقیه یتیم شد به دندون کشیدن، تو رو مثل گرگا زورم می‌رسید کاش، به آدم بزرگا مگه میره از یاد، چه جوری هُلت داد برا تموم قافله، دعا می‌کردم سَرِ رباب، با حرمله دعوا می‌کردم گهواره‌ی اصغر و کاش، پیدا می‌کردم دیدم که سرش رو، گرفته رو دست روی نیزه با روسریِ، خودم بست داداشی نیوفتی، یه خواهر نگفتی با طعنه لگد زد، اینم یادگاری می‌گفتند می‌خواستی، عموت و بیاری می‌خندید و می‌زد، عموتم نیومد تنورِ خولی دیدنت، تازه شنیدم سنگا تو رو بوسیدنت، من نبوسیدم فداسرت کجاست تنت، دیگه بریدم غرورم شکسته، من حالم خرابه مگه عمه‌مون جاش، توو بزم شرابه تنم زرد و بی‌حسّ، سنان صدر مجلس بابایی بمیرم، سرت ضربه دیده هنوز جای لبهات، رو چوب یزیده تَوونم رو بُرده، سر نیزه خونده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . 📋 صدر نشین مجلس (س) (ع) (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یه روزی چندتا از این نامردا دور معاویه رو گرفته بودند؛ هرکدوم یه حرفی می‌زدند، هرکدوم یه پیشنهادی می‌دادند. همچین که مغیره شروع کرد حرف بزنه یهو امام حسن حرفش و قطع کرد، نذاشت مغیره ادامه بده گفت:« تو دیگه حرف نزن، تو همون کسی هستی که توو کوچه‌ها... مگه من یادم میره چه جوری مادر ما رو می‌زدی، حالا اومدی اینجا صدر جلسه می‌خوای پیشنهاد بدی، حرف بزنی»... همچین که شروع کرد این سر رو ببوسه، از پیشونی شروع کرد بوسه بزنه؛ تا رسید به چشمای ابی عبدالله، رسید به گونه‌های باباش، همچین که این لبها رو رو لبهای باباش گذاشت گفت:« بابا جان! دیگه لبی برات نمونده بخوام ببوسم. حالا می‌فهمم اون نامرد دیروز توو مجلس همینجوری چوبش بالا میبرد رو لبهات می‌زد»... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 توبه حضرت آدم و روضه امام حسین (ع) ۱۴۰۴ حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جبرئیل وقتی این اسامی رو به آدم یاد داد، اگه می‌خوای توبه کنی اینجوری توبه کن« یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالیُ بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن» گریه‌ی آدم شدید‌تر شد. اینجا روایت میگه جبرئیل شروع کرد برای آدم اینجوری روضه بخونه؛ صدا زد:« آدم این بچه‌ای که ما داریم حرفش و می‌زنیم، این آقایی که ما داریم حرفش و می‌زنیم، از فرزندان و بوه‌های توئه کربلا این طور که میگم می‌کشنش:« بین دو نهر آب قرارش میدن و آب بهش نمیدن، این دوتا لباش مثل چوب خشک میشه، هی بهم می‌خوره؛ هی صدا می‌زنه:« جگرم» ولی کسی بهش آب نمیده». یه جای دیگه هم من سراغ دارم؛ امام سجاد این جوری روضه می‌خوند. وقتی نزدیک مدینه خیمه زدن مردم از مدینه فوج فوج میومدن به امام سجاد تسلیت می‌گفتند - شنیدیم همه‌ مرداتون و کربلا کشتن، تسلیت عرض می‌کنیم. وقتی سوال می‌پرسیدن می‌گفتند:« آقاجان! چه جوری پدر بزرگوارتون رو به شهادت رسوندن»؟! فقط همین یه جمله رو فرمودند:« این قدر برات بگم که حیوونا هم کربلا آب خوردن، این نامردا به مرکباشونم آب میدادن؛ ولی به بابای من آب ندادن. اینقدر براتون بگم که شیرخواره‌ای که اصلا گناهی نداره یعنی یه بچه‌ی شش ماهه، اصلا چه قدر آب می‌خوره؟! فقط اینقدر براتون بگم وقتی بابام این بچه رو رو دست گرفت کسی بهش آب نداد. سید بن طاووس می‌نویسه:« وقتی ابی عبدالله همون موقعی که از عمه‌ی سادات این بچه رو گرفت تا این بچه رو تحویل گرفت همون موقع اون نامرد تیر زد. اصلأ ابی عبدالله فرصت نکرد بچه‌ش و ببینه... بچه اگه شیرخواره باشه میگن زیر سرش و درست بگیرید، آخه خودش طاقت نداره، خودش توون نداره سرش و نمی‌تونه درست بگیره، میگن یه جوری دست بزارین زیر سرش که سرش آویزون نشه... آخه دید همینجوری باباش داره رو می‌زنه:« یه قطره به این بچه بدید»، اما دید اینا دارن کف می‌زنند. . 📋 کافی است بِین روضه بگویند: ای رُباب... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کافی است بِین روضه بگویند: ای رُباب... از ما دو قطره اشک گرفتن چه راحت است! تیری هجوم بُرد و گلاب از گُلی گرفت حالا تمام دشت پُر از عطر جنَّت است نگذاشت دست و پا بزند لااقل علی... این تیرِ حرمله چِقَدَر بی‌نزاکت است شش‌ماهه گردنش اگر اینگونه کج شده... از شرمساری‌ پدرش در خجالت است *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . 📋کشید بند طناب و تو را زمینت زد (ع) (س) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ روضه امام صادق خیلی با روضه مادرمون گره خورده... یکی از اصحاب چند روزی غیبت داشت، آقا سوال کردن کجا بودی؟ چند روزی پای درس ما نیومدی! گفت آقا از شما چه پنهون بچه‌دار شدم، خدا بهم دختر داده. آقا یه نگاهی بهش کرد گفت خدا بهش سلامتی بده، ان‌شاءالله عاقبت به‌خیر بشه، حالا اسمش رو چی گذاشتی؟ گفت آقاجان چه نامی بهتر از نام مادر شما زهرا. تا این حرف رو زد امام صادق شروع کرد گریه کنه... گفت آقاجان نکنه بی‌ادبی کردم! چرا گریه می‌کنید؟ فرمود آخه نام مادر مارو رو بچه‌ت گذاشتی؛ یه‌وقت نکنه بهش بی‌احترامی کنی، یه‌وقت نکنه سرش داد بزنی، یه‌وقت نکنه کتکش بزنی... کشید بند طناب و تو را زمینت زد میان کوچه تو را بی هوا زمینت زد همین که پا شدی از جا، دوباره افتادی دوباره کینۀ آن بی خدا زمینت زد *یه پیرمرد اگه تند راه بره نفسش زود میگیره، باید یه‌کم بایسته استراحت کنه. اما آقای من و تو رو نذاشتن استراحتی بکنه....* بلند شو که دوباره جسارتی نکند چه‌ها نگفت به تو، هر کجا زمینت زد رسیده‌ای وسط کوچۀ بنی هاشم صدای نالۀ خیرالنسا زمینت زد یه وقته یه مرد زمین می‌افته، زود بلند میشه، یاعلی میگه، سریع خودش رو جمع‌و‌جور میکنه. اما یه‌وقته یه زن زمین می‌افته. وقتی یه زن زمین می‌افته خیلی خجالت میکشه، دور‌وبرش‌رو نگاه میکنه کسی ندیده باشه. تازه مادر ما باردار بوده. همچین که زمین افتاد، امام حسن دستش رو گرفت: پاشو مادر.... یازهرا.... *شاعر: ✍ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 روضه‌ی عطش (ع) (ع) (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تیر سه‌شعبه وقتی به سمت هدف حرکت می‌کنه خاصیت چرخشی داره، به هرجایی بخوره اون رو قطع می‌کنه همچین که این بچه رو رو دست گرفت، یکم بهش آب بدید اگه من و قبولم ندارید این بچه رو خودتون بگیرید سیرابش کنید و برگردونید. اما یه مرتبه دید این بچه داره دست و پا میزنه... « فَذُبِحَ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ» بچه ذبح شد، وقتی سر از بدن جدا بشه میگن ذبح شده. روایتی میگه ابی عبدالله بچه آورد توو خیمه، دست به دست کرد که همه دیدن چه جوری سر از بدن جدا شده. میگه وقتی بچه رو به دست دخترش سکینه داد، این بچه رو بغل گرفت گفت:« عزیز! دلم اگه من و اُخیره بین موندنت توو این بیابونا و اسرارت کردن اگه می‌گفتن کدومش و انتخاب می‌کنی کنار تو می‌موندم. اینجوری بدنت توو این صحرا رها نمی‌کردم، اگه اجازه میدادن حتی اگه حیوانات من و زنده زنده می‌خوردن من همینجا کنار بدنت می‌موندم. آخه ابی عبدالله این بدن و خاک کرد، دیگه همه دلشون پشت خیمه‌ها بود آخه همه دیدن ابی عبدالله کجا این بچه رو خاک کرده. فقط صدا زد:« عزیز دلم! علی جان! داداش گلم سلام من و به مادرمون فاطمه برسون. از طرف من بهش اینجوری بگو:« أُخْتِي شَاكِيَةٌ عَلَيْكُمْ» خواهرم خیلی شکایت داره، نگاه کن دیگه باید آماده بشیم، دیگه این گوشواره‌ها رو می‌خوان ببرن، گوشام و پاره می‌کنند، النگوهام و می‌برن... ابی عبدالله تنها بدنی که کربلا خاک کرد بدن این شیرخواره بود؛ همه دیدن رفت پشت خیمه‌ها رو زمین نشست خنجرش و درآورد، یه قبر کوچولو آماده کرد؛ تا اومد این بچه رو توو خاک بزاره یهو دید یه خانمی داره میگه:« صبر کن! بزار یه بار دیگه این بچه‌م و ببینم». ابی عبدالله این بچه رو توو خاک گذاشت، آخه حسین می‌دونه اگه شیرخواره رو خاک نکنه. چند ساعت دیگه قراره اسبا بیان این بدن کوچولو طاقت سم مرکب و نداره؛ چند ساعت دیگه قراره این سرها رو به نیزه بزنند... همه دیدن یه سر کوچولو به نیزه‌ها بسته‌ست... وقتی علی‌اکبر اومد پیش ابی عبدالله عرضه داشت:« بابا تشنگی داره خیلی منو اذیت می‌کنه، زره سنگینه». فلذا میگن:« ابی عبدالله زبان مبارک و توو دهن پسرش گذاشت یعنی علی جان! ببین من از تو تشنه‌ترم»... فلذا شیخ شوشتری میگه چند جای بدن از تشنگی از کار افتاد: یکی زبان ابی عبدالله بود، دیگه نمی‌تونست حرف بزنه. همینجوری توو گودال افتاده بود؛ فقط میدیدن این لباش هی بهم می‌خوره. یه عده گفتن بریم ببینیم چی داره میگه:« دیدن هی زیر لب داره میگه:« يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِين». یه نفر گفت:« این صدا رو باید قطع کنیم»، نیزه رو برداشت چنان توو دهن ابی عبدالله زد 📋 غریباً وحیداً فریدا (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غریباً وحیداً فریدا میگفت زینب از خیمه دیدا غریباً وحیداً فریدا میگفت شمر رو سینه‌ات پریدا غریباً وحیداً فریدا میگفت خنجرش سخت بریدا غریباً وحیداً فریدا میگفت موت و خیلی کشیدا والا وقاحت داره خیمه نرید برادرم رو خیمه غیرت داره والا وقاحت داره زنده است هنوز ببینید انگشتش و حرکت داره غریباً وحیداً فریدا میگفت خوردی زخم از پلیدا غریباً وحیداً فریدا میگفت میزدن ریش سفیدا غریباً وحیداً فریدا میگفت خواهرت دیر رسیدا غریباً وحیداً فریدا میگفت جای سالم ندیدا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
. ●━━━━━━─────── شمشیر شکسته ها رو‌کنار می زد نیزه شکسته ها رو کنار می زد،دنبال برادر می گشت گلی گم کرده ام می جویم او را به هر گل می رسم می بویم او را اگر جویم گلم را در گلستان به آب دیدگان می شویم او را بالاخره حسینشو پیدا کرد اما رسم خواهر و برادری اینه، یه عمری هر موقع حسینشو می دید دست دور گردنش مینداخت صورت ماه برادرو میبوسید حالا نگاه می کنه حسین که سر در بدن نداره ، عیبی نداره بزار دستتو ببوسم حسین، ای وای دستی هم در بدن نداره مقطع الاعضا شده ،همه ی اعضای بدنشو جدا کردن پس کجارو ببوسه زینب، یه مرتبه دیدن خم شد صورت گذاشت رو رگهای بریده حسین ..... 🔻بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید یه جایی رو زینب بوسید حتی مادرش فاطمه ی زهرام نبوسیده 🔻بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید 🔻زهرا نبوسید ،حیدر نبوسید ،حتی نسیم صحرا نبوسید صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله ●━━━━━━─────── .👇
. |⇦•از گل تربتِ تو... به علیه السلام ویژهٔ اجرا شده به نفس حاج ●━━━━━━─────── السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ از گل تربتِ تو بویِ حرم می آید عطر سجاده سحرگاه به تن می ماند خواب دیدم سحری پایِ ضریحت هستم چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند چه جوان ها که به پایِ غم تو پیر شدن بشود دوستی آن دم که کهن می ماند بویِ سیب از همۀ کرببلا می آید اشک مادر اثرش رویِ بدن می ماند هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود پرچم عشق تو بر شانۀ زن می ماند صدهزاران چو اویس خاکِ ره زینب نیست عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق چه بدن هاست که بی غسل وکفن می ماند ... یاد پیراهنِ تو بال و پرم درد گرفت بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت ... شاعر : (اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ و َابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكُمْ مِنّى جَميعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ يا اَباعَبْدِاللَّهِ ...) .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Shahadat Hazrat Zahra 14020920_03.mp3
زمان: حجم: 17.02M
📋 سری غرق در خون، گلویی بریده (ع) (س) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سَری غرق در خون، گلویی بُریده بمیرم سَرِ تو، چه رنجی کشیده لبی سرخ و پَرپَر، لبی پاره پاره چه مویی! پریشان، چه رنگی! پَریده چه بابای خوبی! ز عالم سَری تو کسی بهتر از تو، ندیده ندیده نگاهت چو خورشید، گرم است و گیرا که بر شام تارِ، دلِ من دمیده رسیدی تو آخر، نه با پا، که با سَر! غم و شادی‌ام آه در هم تنیده... رخ دخترت مثلِ ماهی گرفته قد دخترت چون هلالی خمیده فدای سرت زخم‌های تن من که اشکم برای تو تنها چکیده صدایم گرفته! دعایم گرفته نفس‌های من شد، بُریده بریده... شده محفل ما، «پدر_دختری» باز کنارِ سرت دخترت آرمیده *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 عمه بیا بهم بگو (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عمه بیا بهم بگو صبح شده یا هنوز شبه چشام دیگه سو نداره شاید به خاطر تبه سکینه خواهرم تویی فک کردم عمه زینبه سرم سنگینه/ گلوم میسوزه/ گمونم سرما خوردم میشه که بیام/ زیر چادرت/ آخه از سرما مُردم بخوابم به کدوم پهلوم از این پهلوم به اون پهلوم یکم امشب بمون پهلوم *شاعر: (مشهد مقدس) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Shahadat Hazrat Zahra 14020920_03.mp3
زمان: حجم: 17.02M
📋 سری غرق در خون، گلویی بریده (ع) (س) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سَری غرق در خون، گلویی بُریده بمیرم سَرِ تو، چه رنجی کشیده لبی سرخ و پَرپَر، لبی پاره پاره چه مویی! پریشان، چه رنگی! پَریده چه بابای خوبی! ز عالم سَری تو کسی بهتر از تو، ندیده ندیده نگاهت چو خورشید، گرم است و گیرا که بر شام تارِ، دلِ من دمیده رسیدی تو آخر، نه با پا، که با سَر! غم و شادی‌ام آه در هم تنیده... رخ دخترت مثلِ ماهی گرفته قد دخترت چون هلالی خمیده فدای سرت زخم‌های تن من که اشکم برای تو تنها چکیده صدایم گرفته! دعایم گرفته نفس‌های من شد، بُریده بریده... شده محفل ما، «پدر_دختری» باز کنارِ سرت دخترت آرمیده *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 عمه بیا بهم بگو (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عمه بیا بهم بگو صبح شده یا هنوز شبه چشام دیگه سو نداره شاید به خاطر تبه سکینه خواهرم تویی فک کردم عمه زینبه سرم سنگینه/ گلوم میسوزه/ گمونم سرما خوردم میشه که بیام/ زیر چادرت/ آخه از سرما مُردم بخوابم به کدوم پهلوم از این پهلوم به اون پهلوم یکم امشب بمون پهلوم *شاعر: (مشهد مقدس) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. |⇦•قربون صدا زدنت.... علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── قربون صدا زدنت خیلی بی هوا زدنت حالا روی چادرمه خاک دست و پا زدنت من هنوز یادم هست گوشه ی حجره تو بودی و من، صدام میکردی *"یومّا یومّا یومّا أنَا الغریب "یادته صدام میزدی حسینم؟ "یومّا یومّا یومّا أنا المظلوم"حسین جگرمو آتیش میزدی یادت میاد؟ "یومّا یومّا یومّا أنا العطشان"، تو گودی هم یجوری این لبای خشک به هم می‌خورد صدا میزد أنا العطشان...* همه منتظرن مادرش برسه *همه دور ابی عبدالله رو تو گودال گرفتن، امام زمان عذر میخوام آقاجان، فِرقَةٌ بِالسُّیوف، فِرقَةٌ بِالعَصا، وسط اون گیر و دار، یکی عمامه رو برده، یکی زره از تن درآورده برده، نانجیب دست انداخت به پیراهن ابی عبدالله، چشارو وا کرد یه نگاه به دور و بر کرد ابی عبدالله، صدا زد..* هر چه میخواهی تو با جانم بکن مادرم اینجاست عریانم نکن همینجا بود که دل‌ها گرفت و کسی بر روی سینه جا گرفت و و از پشت سرش سر را گرفت و همین‌ که بر گلویش خنجر آمد صدای ناله ی زهرا درآمد بنیّ..بنیّ *نه نه صدای مادر اینجوری میاد..* خدای من خدای من عریانه بچه ی با حیای من «حسین...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇