eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
428 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
www.RASEKHOON.net12-Golchine Moharam 83 - Karimi 51 [www.RASEKHOON.net].mp3
زمان: حجم: 1.89M
سر من افتد در پایت منو دلشوره‌ی فردایت سوی کوفه مَيا ميترسم که شود پرپر گل‌هايت فکر دل زينب بنما جان رقيه کوفه ميا حسین جانم حسین جان فکر دل زينب بنما جان رقيه کوفه ميا آقام آقام آقام حسین چه کنم ای ماه تابان ز غمت در شام هجران چه کنم ز غمت چون سازم شده بسته رَهِ پروازم چه شود به بَرَم باز آيی پر و بال دلم بگشايی شب همه شب در تاب و تبم آمده بی تو جان به لبم مهرت به جانم زد شَرَر شد شعله در درونم چون حلقه حلقه زلف تو سلسله ی جنونم فکر دل زينب بنما جان رقيه کوفه ميا آقام آقام آقام حسين ز ازل بر عشقت زادم ز فراقت در فريادم تو بيا ای يار ديرين به بَرَم چون جان شيرين مده چون زلفت بر بادم زغمت ز نفس افتادم شب همه شب شد نغمه‌گری کار من و مرغ سحری آقام آقام آقام حسين
زمان: حجم: 916.5K
داغیست‌ بــر‌ دلم‌ که‌ تسلا نمی‌شود دیگر‌ لب‌ اذان‌ گـوی‌ من‌ وا‌ نمی‌شود بـر‌ سینه‌ از‌ فراق‌ جگر گوشه‌ ی‌ عزیز ز خمیست تا ابد که مداوا نمیشود ولـــدی یــا ولــدی ای علــی جانم راه بــرو راه بــرو پیــش چشمــانم اکبرم اکبرم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پسرم پسرم علــی ز غصـه خـون مکن جگرم بابا همــرهت آیــد از قفــا دختـرم بابا رفتی و از غصه مرا خون جگر کردی اهل حرم منتظــرند تــا تو برگردی اکبرم اکبرم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پسرم پسرم علــی من سوخته دل پـدرت هستم محــاسن مــرا ببین بـه‌ روی دستم داغ تو تا ابد بود بر جگــرم یـا علـی بعدتو من هم به جنان رهسپرم یاعلی اکبرم اکبرم ‌‌‌ پسرم پسرم ای پسرم، ای پسرم ‌‌‌‌‌یاعلی یاعلی ای کـه شدی فدای حق زبعد سرفرازی‌‌‌ صبح شده خیز و بخوان با پدرت نمازی اذان بگــو اذان بگو بـه نغمه حجازی اکبرم اکبرم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پسرم پسرم
زمان: حجم: 1.51M
ای فلک کردی بی علمدارم از کفم بردی میر وسالارم در کنار علقمه با چشم بسته ساقی اهل حرم در خون نشسته من غریبم من غریبم بر زمین افتاد لاله ی یاسم شد جدا از تن دست عباسم در زمین کربلا یاری ندارم میر و سقا و علمداری ندارم من غریبم من غریبم رفتی و بی تو شد نصیب من گریه ی زینب، خنده ی دشمن من خجل از روی تو تو از سکینه کربلا از زینب و او از مدینه من غریبم من غریبم جام خالی در دست طفلان است چشم من بر تو سوی میدان است در حرم هر کودکی آذر گرفته خاک نمناک زمین زمین در بر گرفته من غریبم من غریبم تا به خون خفتی در دل صحرا زائرت گردید مادرت زهرا ای بلور قلبت از عشق خدا پر جای من زهرا کند از تو تشکر من غریبم من غریبم تا لب از خونت دیده تر کردی داغ اکبررا تازه تر کردی تا که دیدم آن دو بازوی قلم را خواندم آیه آیه ی نون و قلم را من غریبم من غریبم با کدامین دل ای علمدارم بی تورو سوی خیمه ها آرم بشکند دستی که به خاکت نشانده گرد غربت بر سر و رویم فشانده من غریبم من غریبم با کدامین دست ای سراپا خون آورم تیر از دیده ات بیرون جان شیرین در طبق داری برادر پیش من خوابیده حق داری برادر من غریبم من غریبم
1. امشب میان کوچه ها.mp3
زمان: حجم: 2.19M
(علیه السلام ) (شوردشتی) امشب میانِ کوچه ها خانه به دوشم فردا به بازارِ وفا جان می فروشم ای یوسُفِ خَیرُ النساء کوفه میا ، کوفه میا ( مولا حسین جان مولا حسین جان ) تکرار نامردمِ کوفه همه پیمان گُسستند با سنگ بی مِهری دلِ مهمان شکستند بویی ندارد از وفا کوفه میا ، کوفه میا ( مولا حسین جان مولا حسین جان ) تکرار آتش زده غربت زِ کین بر تار و پودم ای میزبانان من که بی دعوت نبودم گویم به سِبط مصطفی کوفه میا ، کوفه میا ( مولا حسین جان مولا حسین جان ) تکرار
1. 24.8.1402.mp3
زمان: حجم: 4.59M
( علیه السلام ) ناله در دل ، اشک بر رُخسار بُغضم در گلوست عضو عضوم ، با حسینِ فاطمه در گفتگوست ... نامه ی اعمال من این چشمِ گریان من است اشکِ من ، بر صورت من خوش تر از آب وضوست هر کجا پا می نهم انگار نهرِ علقمه هر طرف رو می کنم قبر حسینم روبروست « اشک » از سوزِ عطش خشکیده در چشم رباب کودکِ شش ماهه را تیر سه شعبه در گلوست مکتب من ، خیمه ی عبّاس و درسم « یا حسین » دینِ من ، آئین من تا صبح محشر ، عشق اوست با حسین و کربلا یک عمر ، عادت کرده ام کربلایم ، کربلایم کربلایم آرزوست ... بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا ... 24/8/1402
. ●━━━━━━─────── شمشیر شکسته ها رو‌کنار می زد نیزه شکسته ها رو کنار می زد،دنبال برادر می گشت گلی گم کرده ام می جویم او را به هر گل می رسم می بویم او را اگر جویم گلم را در گلستان به آب دیدگان می شویم او را بالاخره حسینشو پیدا کرد اما رسم خواهر و برادری اینه، یه عمری هر موقع حسینشو می دید دست دور گردنش مینداخت صورت ماه برادرو میبوسید حالا نگاه می کنه حسین که سر در بدن نداره ، عیبی نداره بزار دستتو ببوسم حسین، ای وای دستی هم در بدن نداره مقطع الاعضا شده ،همه ی اعضای بدنشو جدا کردن پس کجارو ببوسه زینب، یه مرتبه دیدن خم شد صورت گذاشت رو رگهای بریده حسین ..... 🔻بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید یه جایی رو زینب بوسید حتی مادرش فاطمه ی زهرام نبوسیده 🔻بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید 🔻زهرا نبوسید ،حیدر نبوسید ،حتی نسیم صحرا نبوسید صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله ●━━━━━━─────── .👇
8. سر پاک.mp3
زمان: حجم: 3.87M
( سلام الله علیها ) سرِ پاکِ ، حسین را گر فرستادی ، به ویرانه شب آن دختر ، گرفت در بَر سرِ پُر نورِ بابا را عمّه امشب ، بر سرِ خود افسرِ شاهانه دارم میهمانی ، از سفر برگشته در کاشانه دارم از سفر آمد ، نموده کلبه ام را ، روشن امشب من به گَردِ ، شمع رویش حالتِ پروانه دارم ( عمه امشب ، بر سرِ خود افسرِ شاهانه دارم ) چون نمی باشد مرا ای عمّه جان ، پرتو چراغی از پدر شرمنده ام چون خانه در ، ویرانه دارم در برَش پیراهنِ خود را زنم بالا ببیند جای ضربِ ، تازیانه روی کِتف و شانه دارم ( عمه امشب ، بر سرِ خود افسرِ شاهانه دارم ) آمدی بابا ببین مشتاق دیدارم هنوز خلق و در خوابند و من از هجر و بیدارم هنوز شمرُ سیلی بر رُخم زد تا نگویم نام تو مدتی زین ماجرا بگذشته و خونبارم هنوز
1. نور زهرا س.mp3
زمان: حجم: 514K
( سلام الله علیها ) نور زهرا ، یا رقیه هستی ما ، یا رقیه دستگیر همه ، عالَمینی باب حاجات و نور دو عینی یا رقیه رقیه رقیه۲ ای سراپایت کِرامت بر همه بنما عنایت ای که هستی تو روح و روانم سائلم ، بر درت ، میهمانم یا رقیه رقیه رقیه۲ ای امید و آرزویم از تو باشد آبرویم لطف تو عمری است ، ای گل من یا رقیه شده ، شامل من یا رقیه رقیه رقیه۲ ای گل باغ مدینه تازه شد داغ مدینه همچو زهرا ، رُخت گشته نیلی بس که خوردی زِ دشمن تو سیلی یا رقیه رقیه رقیه۲ بابت آمد در خرابه با سر آمد او شبانه تا که دیدی سرش غرقِ در خون تو شدی ، یا رقیه ،جگرخون یا رقیه رقیه رقیه۲ دارم از زهرا نشانه خورده ام من ، تازیانه بس که دشمن نمود ظلم و کینه من فتادم به یاد مدینه یا رقیه رقیه رقیه۲ من زِ داغت دل غمینم خواهم از بعدت بمیرم یک دمی کن دعایم تو بابا زین جهان من روم سوی زهرا یا رقیه رقیه رقیه۲
5. تمرین روضه.mp3
زمان: حجم: 1.94M
(شوردشتی) ای ماهی دریا برایت گریه کرده پیغمبر وزهرا برایت گریه کرده ... اِبنِ عباس میگه دیدم پیغمبر (ص) ، امام مجتبی رو ، روی زانوی مبارک نشاند ، بعد فرمود : روزی که فرزندم حسن رو ، با زَهر مسموم میکنند ، تمام اهل آسمان و زمین ، براش عزاداری میکنند ، حتی پرندگان آسمان و ماهیان دریاها ، براش گریه میکنند ... 29/6/1402
اَلسَّلامُ عَلیٰ جَبَلِ الصَّبْرْ یَا زِیْنَبِ الْمَظْلومَة رفتم و آمدم ، ای سایه‌ی بر روی سرم حسین جان ، چهل روز قبل ، زینبو با تازیانه ، با کعب نی از کربلا بُردن به کوفه و شام ، اما « روز اربعین » دوباره زینب میاد ... حسین جان ... زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها : رفتم و آمدم ای سایه‌ی بر روی سرم یار من ، خوب نظر کن به من و بال و پَرم کاش تو پاک کنی اشک دو چشمان ترَم آمدم باز صدا کن تو جوانان حرم ... یه روزی دوم مُحرم ، موقعی که کاروان رسید به کربلا ، همین که خواستن مُخدّرات از ناقه ها پیاده بشن ، یکی یکی جَوونای هاشمی اومدن دور ناقه ی زینب ، حلقه زدن ، علی اکبر ، دست زینبو گرفته ، قاسم ناقه ی شترو نگه داشته ، ابالفضل پا رکاب کرده ، اما « روز اربعین » وقتی دوباره قافله برگشت ، یه نگاهی کرد زینب ، دور و بَر، دید غیر زینُ العابدین دیگه کسی نداره زینب ... کاش یک بار دگر دور و برَم را گیرند دست من با همه‌ی اهل حرم را گیرند نَفَسم را که پُر از شعله‌ی غم هست ببین قدِ من را که زِ هجران تو خَم هست ببین طاقتم را که ز دوری تو کم هست ببین این همه درد که در خاطره‌ام هست ببین بعد چل روز ببین خواهر تو آمده است خواهر غم‌زده و مُضطر تو آمده است راوی میگه تا این قافله رسیدن به کربلا ، این زنها و بچه ها مثل برگی که از رو درخت زمین میفته ، خودشون رو از رو ناقه ها به زمین انداختن ، راهنمای این قبرها زینُ العابدینه ، شاید یکی یکی صدا میزنه ، عمه جان ، بیا اینجا مزار بابای غریبم حسینه ... زینب نشست ، خواهرم سکینه ، خواهرم فاطمه بیا ، اینجا مزار داداشم علی اکبره ، این دو تام نشستن ... ، صدا زد نجمه بیا ، اینجا قبر پسرت قاسمِ، هر کدوم از قبرها رو نشون صاحب عزای اونها میداد ... صدا زد عمه جان یا اُمِّ کلثوم بیا ، میان نخلستان ها عَموم ابالفضل رو به خاک سپردم ، یه عده دوان دوان سمت علقمه ، هر کدوم از مُخدّرات ، روی یه قبری افتادن و گریه میکردن ... یه مرتبه دیدن یه خانومی هی دور این قبرها میچرخه ، هی دستاشو گهواره کرده صدا میزنه پس قبر جگرگوشه ی من کجاست ؟ یه مرتبه زینُ العابدین ، صدا زد رباب بیا ، اینجا قبر داداشم علی اصغره ، یه نگاهی کرد رباب، گفت آقاجان ، اینجا که قبر مولایم حسین ، صدا زد رباب آره ، داداشم علی اصغرو رو سینه ی بابام گذاشتم ... هر جا نشستی ناله بزن یا حسین ... صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یَا مَولای یَا اَبَاعَبْدِالله 4/6/1403