eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6016901383834306856.mp3
5.73M
❣﷽❣ 📜 عج 📃 📜 بیا دلدار من، قرار قلب من به لب دارم فقط بیا یَابنَ الحَسن زِ دنیا خسته ام پس کِی میایی یا اَباصالح سَبو بشکسته ام پس کِی میایی یا اَباصالح همه شب منتظر در انتظار دیدن رویت به رَه بِنشسته ام پس کِی میایی یا اَباصالح 📜اَباصالح اَباصالح اَباصالح خرابم من خراب، بیا بر من بتاب خمارم ساقیا بده جام شراب شدم عبد تو و محو نگاهت یا اَباصالح شدم بیچاره ی چشم سیاهت یا اَباصالح نمیدانم کجا هستی ولیکن هر کجا هستی بُوَد دست علی پشت و پناهت یا اَباصالح 📜اَباصالح اَباصالح اَباصالح کجایی دلبرا، نجف یا کربلا دعا کن تا شوم مقیم روضه ها ببین در انتظارم تا بیایی یا اَباصالح و تنها تکیه گاه من شمایی یا اَباصالح عجب حال و هوایی داره با تو کربلا رفتن بیا تا با تو گردم کربلایی یا اَباصالح 📜اَباصالح اَباصالح اَباصالح
سه پنج روزه که بوی گل نیومد صدای نغمه بلبل نیومد روید از باغبون گل بپرسید چرا بلبل به سیر گل نیومد. توگل بودی نه وقت چیدنت بود. جوون بودی نه وقت مردنت بود. توگل بودی میون باغ و بستون نه وقت زیرخاک خوابیدنت بود. گلی گم کردمو میجویم او را به هرگل میرسم میبویم اورا. گل من یک نشانی در بدن داشت که یک پیراهن کهنه به تن داشت. گلی که ما بدادم پیچ و تابش به آب دیدگونم دادم آبش. به درگاه الهی کی روا بود گل ازما دیگری گیرد گلابش. لا لا لا لا گل پونه لالای لالای جوونم رفته از خونه لالای لای. جوونم گرمی خونم لالای لای بلند بالای چارشونم لالای لای. چرا چون مرغ شب ازدل ننالم که دیگر مهربون یارم ندارم. زنم بوسه به عکس دل ربایت بریزم اشک حسرت ازبرایت. جوون مرده کجاشب خواب داره جوون مرده دلی بی تاب داره. فراغت آتشی بر جانم افروخت که تاصبح قیامت بایدم سوخت. خدایا سینه ای صد چاک دارم فغان از گردش افلاک دارم. چرا چون مرغ شب ازدل ننالم که دیگر مهربون یارم ندارم. جوان مرده غمش بسیار باشد تحمل کردنش دشوار باشد. هر آن مادر که دیدی داغ فرزند قیامت موسم دیدار باشد. برادر شمع عمرت گشته خاموش مرا کردی دراین عالم سیه پوش. دمادم از برایت اشک ریزم نگردد لحظه ای یادت فراموش.
افسوس که زیبا پسرم، تاج سرم رفت امید و چراغ دل و نور بصرم رفت زد آتش سوزان اجل، بر گل عمرم ناگاه از این باغ، گل نو ثمرم رفت آفتابی در جهان تابید و رفت عمر کوتاهش جهان را دید و رفت دست گلچین فلک با دست جور غنچه امید ما را چید و رفت بعد پرپر شدنت، ای گل زیبا، چه کنم؟ من به داغ تو، جوان رفته ز دنیا، چه کنم؟ بهر هر درد، دوایی است، مگر داغ جوان من به دردی که بر او نیست مداوا، چه کنم؟ نو گلی پرورده بودم، خاک از دستم ربود آنچنان در بر گرفت، انگار در عالم نبود سال‌ها زحمت کشیدم، تا گلم پرورده شد ناگهان پیک اجل آن غنچه از دستم ربود! پسرم دست اجل، زود تو را پرپر کرد مادرت گریه کنان، خاک عزا بر سر کرد دوستانت همگی، از غم تو مأیوسند اشک چشم همگان خاک مزارت، تر کرد .
. محبتی امام حسن و امام حسین (ع) جان دو جهان شد پدر این دو برادر هستیم فقط زیر پر این دو برادر ... قربان حسین و حسن فاطمه رفتیم باشیم محب از نظر این دو برادر ... از نان پسر های کریمان همه خوردند شد باب کرامت ثمر این دو برادر از بی سرو پا سینه زن محترمی ساخت شد شامل ما هم هنر این دو برادر از در به دری صف محشر به امان است هرکس که شود در به در این دو برادر بی حرمتشان کرد فلک ورنه به دنیا صد پاره نمی شد جگر این دو برادر ما با جگر پاره نشستیم بمیریم ... در روضه ی سخت پسر این دو برادر ... قاسم که کش آمد ، علی اکبر که کم آمد یارب چه نیامد به سر این دو برادر ... .
قربون کبوترای حرمت امام رضا قربون این همه لطف و کرمت امام رضا مشهد داری ، بارگاه و گلدسته و گنبد داری جا برای هر کسی که رو زد داری مشهد داری ، مشهد داری مرقد داری ، مهربونیو فراتر از حد داری دریای کرامات زبون زد داری مرقد داری ، مرقد داری ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ دوست دارم صدات کنم تو هم منو صدا کنی من رضا رضا بگم تو هم منو رضا کنی سامون داری ، لیلایی و یک عالمه مجنون داری درمون واسه دردای بی درمون داری سامون داری ، سامون داری مهمون داری ، سفره داری و خیر فراوون داری دنیایی نمک خورده و مدیون داری مهمون داری ، مهمون داری ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ حسرت زیارت جد تو مونده تو دلم چی میشه اگه منو راهی کربلا کنی عادت دارم ، من تو حرمت حال عبادت دارم هر چی که دارم از در خونت دارم عادت دارم ، عادت دارم حاجت دارم ، روی سرم از لطف تو منت دارم کربلا بده شوق زیارت دارم حاجت دارم ، حاجت دارم شاعر : ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دلتنگی_جواد مقدم.mp3
9.19M
با نوای: جواد مقدم 🧡🧡🧡 غروب جمعه ست دوباره، دل تنگم بونه داره از هر که دیدید بپرسید، کجا آقام خونه داره باز من و گریه من و زاری، باز نشد رفع گرفتاری باز نیومد یار که میخونم، از همین شعرای تکراری نمیدونُم بهاره یا خزونه فلک با عاشقا نامهربونه جوونیم رفت‌وآقامو ندیدم غم این دل غم مرگ جوونه اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل بیا تا سو داره چشمام، ببینم چشماتو مولا بیا آقا تا بگردم، به دور اون قد و بالا گرچه ما آقا گنه کاریم، خیلی به اشکات بدهکاریم پیش ما بدها بیا یک سَر، خوبها دل دارن ما هم داریم به خوبات سر میزنی مگه بدا دل ندارن یه سرم به ما بزن ای خوب خوبها آقاجون اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل نمیدونم‌دلم دیونه کیست کجا‌میگردد و در خونه کیست ای دل، ای دل، ای دل نمیدونم دل سرگشته ما اسیر نرگس مستونه کیست اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل.
Shab03Moharram1402[08].mp3
5.67M
. در راه غمت هر چه بلا بود خریدیم یک عمر از این روضه به ان روضه دویدیم یک روز در اغوش پدر روز دگر هم با پای عصا سینه زنان سینه دریدیم یک عمر از این نافله ها بار نبستیم از اشک عزایت به کجاها که رسیدیم هر ذکر که گفتیم پری باز نکردیم یک اه برای تو کشیدیم و پریدیم حسرت به دل هر نفس سوخته هستیم جز ان نفسی را که برای تو کشیدیم صد بار چو ایینه به پای تو شکستیم یک بار اگر روضه گودال شنیدیم .
. بر روی خاک بال و پرت می کشی چرا؟! با اشک، سرمه بر نظرت می کشی چرا؟! با تو چه کرده زهر که رنگت پریده است اینقدر آه از جگرت می کشی چرا؟! بیرون زدی ز کاخ و نشستی به روی خاک پنجه به خاکِ دور و برت می کشی چرا؟! مانند بچه مرده فقط داد می زنم داری عبا به روی سرت می کشی؟! چرا؟! در هر قدم، دوبار می افتی به روی خاک تا حجره جسمِ محتضرت می کشی چرا؟! گریه نکن، مپیچ به خود، تشنه می شوی کار از دو چشمِ شعله ورت می کشی چرا؟! از حال می روی به سر و صورتت نزن عکسِ غلاف در گذرت می کشی چرا؟! تا حجره آمدی، در و دیوار روضه خواند وقتِ ورود، تیزی مسمار روضه خواند چشمت اگرچه تار ولی روی یار دید خواهر نبود محضرت اما پسر رسید قربان پلکِ زخمی ات از ماتمِ حسین بر خاک حجره باز نمِ گریه ات چکید سنگی به قصد بوسه زدن بر رُخت نخورد آمد جواد و از رُخت ای ماه بوسه چید پیراهنت دریده نشد بین گرگ ها بالاسرت عزیزِ دلت، پیرهن درید قلبت به یاد روضه ی اربابِ بی کفن... وقتِ وداع با پسرش، تند می طپید آمد حسین با سر زانو، نفس زنان وقتی علی به روی زمین داد می کشید صورت به صورت پسرش زار می زد و... با چشم خیس هلهله و خنده می شنید پاشیده بود میوه ی قلبش به زیر پا تکه به تکه چید علی را روی عبا
شد کریم فاطمه مسموم با زهر جفا/ یا اباصالح بیا عاقبت از بغض همسر خون جگر شد مجتبی/ یا اباصالح بیا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 در مدینه تیرباران شد تن پاک حسن/ العجل یابن الحسن در میان قبر او دیده حسین ،خون بر کفن/ العجل یابن الحسن ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
4_5870740300971904941.ogg
2.56M
. با عج من ازت بی خبرم - تو که از حال دلم با خبری چی میشه تاج سرم - منو تا خیمه سبزت ببری به نگاه تو قسم - آرزومه به وصالت برسم ای به آه تو قسم - آقاجون فقط تویی همه کسم بی تو لحظه ها ، محکومِ غَمَن شد ذکر لبهای ما ؛ یابن الحسن حتی یاد تو ، احلی من عسل ای منجی عالم مولا العجل العجل یا مهدی یا مهدی یا مهدی از کدوم جاده میای - با عبا و شال سبزِ نبوی از کدوم جاده میای - با شکوه بی نظیر علوی تو بیای بهار میشه - حال و روز همه روبرا میشه تو بیای بهار میشه - دل شیعه با تو هم صدا میشه ای صاحب زمان ، مولا الامان داری از علی و از زهرا نشان قربونت برم ، سایه ی سرم من دردت رو آقا به جون میخرم العجل یا مهدی یا مهدی یا مهدی تو برام روضه بخون - پا به پات گریه کنم صبح و مسا بخون از اون قتلگاه - از سنان و سنگ و شمشیر و عصا روی سینه ی حسین - مونده جای چکمه ی یه بی حیا تو بگو که عمه جان - داره با قد کمان می‌ره کجا ؟ غربت رو ببین - که ناموس دین رو زد به شمرو ، او روشو‌ زد زمین افتاده رها - زیر دست و پا پیکر بی سر شاه اولیا العجل یا مهدی یا مهدی یا مهدی
1.26M
نوحه بوشهری حضرت علی اکبر میرود شهزاده اکبر سوی میدان بهر دین میچکد از چشم مولای جهان اشک یقین  گه به اکبر دیده دارد گاه سوی آسمان اشک دل را میکند از همرهان خود نهان میکند در اوج غربت با خدا راز و نیاز میگشاید لب به لب دارد نوای دل گداز دیده سوی آسمان شاه شهیدان میکند جان به میدان میدهد رو سوی جانان میکند کی خدا آرام جانم سوی میدان میرود هستی ام تاب و توانم سوی میدان میروم یارب اینکه میرود میدان علی اکبر است نور چشمان حسین و زاده ی پیغمبر است تشنه لب اما دلش سیراب از ایمان تو بود دل برید از ما دلش در بند پیمان تو  بود تشنه لب آمد که بلکه جرعه ی آبش دهم وعده ی دیدار تو بر قلب خونبارش دهم شرمسار از آن لب  خشکیده اکبر شدم تا جنان من دست بر دامان پیغمبر شدم باز هم آمد ولی بر دوش یاران خفته بود آن زمان عالم چو زلف اکبرم اشفته بود تا به خاک افتاد آن سرو خرامان حسین بحر پر آشوب شد از اشک دامان حسین با نوای مداح اهل بیت کربلایی کمری🎤