#هفته_دفاع_مقدس
#جمهوری_اسلامی_ایران
#انقلاب_اسلامی #استکبار_ستیزی
#بصیرت #بیداری_اسلامی #شعر_پایداری #شهدا
به نام خالق یکتای ما که از ایمان
نهاده بار امانت به گردهی انسان
جهان و هرچه در آن است آزمایش ماست
همهْ زمین و زمان، پردهی نمایش ماست
به قتلگاه خودش میرود نَفَس به نَفَس
کسی که نگذرد از سیم خاردار هَوَس
پُلی شویم که از خود گذشتن آموزیم
نه موج سرکش طغیان که فتنه افروزیم
خوشا به یاری مردم به چشمِ تَر رفتن
جهاد چیست؟ در این جادهها به سر رفتن
و چیست دنیا؟ سیر غم است و شادی ما
و عمر چیست؟ همان اردوی جهادی ما
پیام اول این انقلاب بود، جهاد
امید مردم سَرْپلذهاب بود، جهاد
جهاد ما سفر از دخمهی تن آسانیست
جهاد، غیرت اسلامی است و ایرانیست
جهاد، از غم همسایهها نخفتن ماست
جهاد خدمت هر کارگر به میهن ماست
رسول ما که به مستضعفین تبسم کرد
زبان منبر ما را زبانِ مردم کرد
علی به شانهی خود بار نان و خرما داشت
حسینِ ما غم این پابرهنهها را داشت
کسی مباد گرفتار بی پر و بالی
مباد سفرهای از نان و زندگی، خالی
در این مسیر به سرمنزل سفر نرسیم
اگر به داد دلِ خونِ کارگر نرسیم
هنوز مردم مستضعفاند پای نظام
بر این همیشه صبورانِ سربلند، سلام
به نان خشک اگر سر کنیم سَر نَکِشیم
به بام اجنبیان عاجزانه پَر نَکِشیم
کدام آینه بودهست از شکستن شاد؟!
مبادمان که پریشان شویم و دشمنشاد
کسی که هیزم عصیان کشد، جهنمی است
کسی که شعله به ایران کشد، جهنمی است
دریغ، از نظر شعلهها به پرچم ما
شرر زدند به ایران ما، به پرچم ما
سلام! پرچم زیبای عشق و ایمانم
سلام! پرچمِ پا تا به سر، مسلمانم
به سبز و سرخ و سپیدت گره زدم دل را
که شعلهوار بسوزم هرآنچه باطل را
ز موجها به تو بردم پناه و خرسندم
که با تو یافتهام، با تو امن ساحل را
میان سینهی خود از خدا نشان داری
همان که ساخته آسان هرآنچه مشکل را
چه مادران که به دامان تو گریستهاند
چو در برِ تو نشاندند مرغ بِسمل را
تو یادگار شهیدان خونکفن هستی
و زنده میکنی اسم امام راحل را
ز جهل در تو کسی گر نگاه کرده حریص
درآوریم ز جا آن دو چشم جاهل را
سپیدِ چهرهی تو نور دیده و دل ماست
چنانکه نیمهشبی دیده قرص کامل را
ز سرخی رخ تو اهل خانه دلگرماند
ز سبزی تو معطر کنیم منزل را
به زیر سایهات اِستاده ملتی نستوه
که فاتحانه گذر کرده این مراحل را
مباد سایهی امن تو از سر ما کم
مَبینم از شرر تو شبی تُهی دل را
صدایی از نفس راه میرسد بر گوش
نوید نصر من الله میرسد بر گوش
کدام گُل که در اندیشهی بهارش نیست
کدام جاده که دلواپس قرارش نیست
مشام کوچه پر از عطر آب پاشیها
در انتظار تو گلدستهها و کاشیها
به هرطرف که نظر میکنم شهیدی هست
اگر شهید میآرند پس امیدی هست
شهید خیمهاش آنسوی بیکرانیهاست
شهید جلوهی بانوی بی نشانیهاست
شهید! ای به تماشای سورهی کوثر
گرفته بوی "فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَر"
غریب باش دلا تا به آشنا برسی
غیور باش به شمشیر لافتی برسی
در این زمانهی تردید و شبهه و پرهیز
بیا و دست به دامان دلبری آویز
پیالهنوشِ ولا از بلا نپرهیزد
فدایی نجف از کربلا نپرهیزد
حسین کیست که این نغمه زیر و بم زده است
حسین کیست که" عشق" از حسین دم زده است...
اگرچه پیرهنش پاره پاره میآید
هنوز بانگ اذان از مناره میآید
در این شبانه، سرود سپیده باید خواند
در اقتدا به گلوی بریده باید خواند
میان لشکری از نهروانی و جملی
پناه خستهدلان کیست ذوالفقار علی
✍سروده #مهدی_جهاندار؛ #میلاد_عرفان_پور؛ #محمدرضا_وحید_زاده؛ #پروانه_نجاتی. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🌷🌷🌷🌷🌷
﷽
#در_وصف_شهید_دفاع_مقدس
#شعر_در_مورد_شهدا_شهید_و_شهادت
#شعر_سوزناک_در_باره_شهیدان
🌷🌷
سفر کرده ام تا بجویم سرت را
و شاید در این خاکها پیکرت را
من اینجایم ای آشنای برادر
همان جا که دادی به من دفترت را
همان جا که با اشک و اندوه خواندی
برایم غزل واره ی آخرت را
کجایی که چندی است نشنیده ام من
دعاهای پر سوز و درد آورت را
تو را زنده زنده مگر دفن کردند
که بستند دستان و پا و سرت را
پس از این من ای کاش هرگز نبینم
نگاه به درمانده مادرت را…
🌷🌷
#شعر_احساسی و زیبا در مورد شهدا
با خنده ای که عکس تو در بر گرفته است
دیوار خانه چهره ی دیگر گرفته است
بعد از تو برق شور و شعف را هجوم اشک
از چشم های خسته ی مادر گرفته است
بی شک شبیه کوچه ی ما، کوچه های عرش
از نام پر شکوه تو زیور گرفته است
حالا منم، کنار تو، اینجا که پر زدی
اینجا که خاک، بوی کبوتر گرفته است
ای انعکاس دست علی! برق ذوالفقار!
افلاک، پشت نام تو سنگر گرفته است
اینجا، نماز چلچله ها رو به دست توست
دستی که رنگ غیرت حیدر گرفته است
چشمان من همیشه همین جا کنار توست
اینجا که خاک، بوی کبوتر گرفته است…
🌷🌷
#اشعار_زیبا در وصف شهدا و دفاع مقدس
یادت می آید آن روز، صد لاله چیده بودی
آن دفعه هم تو از من زودتر رسیده بودی
هر بار در نگاهت طوفانی بی صدا بود
از عشق او به قلبت نقش ها کشی
گل زخمهایت انگار سوغاتی تو بودند
آخر تو ان دردها را با شوق چشیده بودی
آن روز دو چشمت اما آرامشی دگر داشت
گویی که از لب یار چیزی شنیده بودی
با من بگو مسافر از آن یقین قلبت
شاید بفهمم آن روز آخر چه دیده بودی
گویند که باز با باز با هم پر گشایند
این است دلیل آنکه بی من پریده بودی
هر روز از مزارت بوی عشقت روان است
عشقی که با بهای جانت خریده بودی.
🌷🌷
#شعر_دو_بیتی کوتاه در مورد شهیدان
#یه کاروان گل لاله ، تو موج شیون و ناله
رفتن از این خاک ، به سوی افلاک رنگ دلبر گرفتند ، تا خدا پر گرفتند
این شهیدا تا ابد برامون نور عینند هدیة ما عاشقا به آقامون حسینند.
خوشا آنانکه نامشان زمزمه ی نیمه شب ملکوتیان است و در آسمان مشهورتراز زمین اند.
🌷🌷
#شعر درباره شهدا
به نام یلان محمدنژاد / که شد شورشان غبطه گردباد
علی صولتانی که در خون شدند / به یک نعره از خویش بیرون شدند
به نام کسانی کنم ابتدا / که در خاک از آنهاست جوش صدا
به نام غیوران زهرانسب / ز خود رستگان به حق منتسب
حسن مذهبان صبور آمده / می زهر نوشان آن میکده
خراباتیان حسین آشنا / به خونرنگی مشرقین آشنا
اگر دم فرو بندم از ذکرشان / رها نیستم یکدم از فکرشان
من و یاد یاران که سر باختند / ولی بر ستم گردن افراختند
سحرگاه اعزام یادش بخیر / و گردان گمنام #یادش بخیر
#لباسی که خاکی تر از خاک بود / ولی چون دل عاشقان پاک بود
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🌷🌷🌷🌷🌷
#روضه_حضرت_زهرا_(س)
دفتری
🌱🌱🌱
بر نورخدا عصمت کبری صلوات
بر دخت نبی ام ابیها صلوات
بر آن که بود شفیعه در روز جزا
همتای علی حضرت زهراصلوات
#السلام_علیک_یافاطمه_الزهرا_یابنت_محمد_یاقرة_عین_الرسول_یاسیدتنا_ومولاتنا.....
گر نگاهی به ما كند زهرا
درد ما را دوا كند زهرا
بر دل و جان ما صفا بخشد
گر نگاهی به ما كند زهرا
كم مخواه از عطای بسيارش
آنچه خواهی عطا كند زهرا
روز محشر كه ازشفاعت خويش
حشر ديگر به پا كند زهرا
همچو مرغی كه دانه بر چيند
دوستان را جدا كند زهرا...2
دلارو روونه کنیم مدینه ...
کنار قبر مخفی حضرت زهرا ...
کنار قبر بی زائر زهرا...
الهی تو مجلسمون کسی داغ مادر جوون ندیده باشه....
داغ مادر سنگینه....
مخصوصا اگه جوون باشه..
آرزو به دل باشه....
(آی اونایی که اولاد دارید )
اما من بمیرم برای بانوی جوون مدینه زهرا....
من بمیرم بمیرم برا اون خانومی که جوون بود ..
خودشم ناز مادرو ندید...
سایه مادر ندید
🌾امان امان
مجلس مجلس جوونِ ..
تو مجلس جوون بلند بلند گریه میکنند...
دیدید وقتی خانمی جوون از دنیا بره مهمونا میان میگن مادرش کجاست ...
خواهرش کجاست....
( خانم جوان از دنیا بره مادر داره خواهر داره....)
اما من بمیرم برا اون خانمی که نه مادر داره نه خواهر...
امروز تو روضه خانم فاطمه زهرا هم مادری کن ...
هم خواهری کن....
با زینبش هم ناله
روضه برات بخونمو التماس دعا
نمیدونم مادر داری یا نه....
اگه مادر داری خدا برات نگه داره....
اما اگه مادر نداری ناله بزن بگو یا زهرا....
( چرا )
🌾آخه هر مادری از دنیا بره،،
نازنین بدنش رو روز غسل میدن... روز بدن رو کفن میکنند...
روز بدن رو تشییع میکنند...
روز بدن رو به خاک میسپارند....
میگن صبر کنید عزیزاش بیان بعد بدن نازنین مادررو برداریم.....
اما من بمیرم برای بانوی غریب مدینه زهرا ....
من بمیرم برا اون خانمی که صدا زد...
«يا علي غَسِّلْني فِي اللَيل....كِفِْني فِي الليل.... دَفِّني فِي الليل..
ولا تَُعْلِن اَحَداً»
علی جان شبانه بدنمو غسل بده...
علی جان شبانه بدنمو کفن کن...
علی جان شبانه بدنمو به خاک بسپار....
🌾 (تو رو خدا برای خود تجسم کن امیرالمومنین تو دل شب داره از زیر پیراهن بدن زهرا شو غسل میده)
🌱 اسما بریز آب روان..
🌱 بر روی گلبرگ گلم...
🌱 ولی آهسته آهسته ..2
🌱آخ ببین بشکسته پهلویش...
🌱سیه گردیده بازویش ...
🌱بریز آب روان رویش...
🌱ولی آهسته آهسته...
🌾(اسما میگه...)
میگه دیدم یتیمان زهرا حسن و حسین یه گوشه آستین دهان گرفتن آروم آروم دارن گریه میکنند...
زینب یه گوشه زانوای غم بغل گرفته
🌾آخ فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد
وای به طفلی رخت ماتم در برم کرد
الهی بشکنه دست مغیره
میوون کوچه ها بی مادرم کرد
میگه امیرالمومنین سفارش کرده بود بچه ها نکنه صدای نالتون رو بلند کنید...
میگه یه مرتبه دیدم علی سر گذاشت به دیوار بی کسی...
بلند بلند داره گریه میکنه...
(سردار بدر و حُنینه علی ...)
پرسیدم آقا جان شما به بچه ها سفارش کردید بلند بلند گریه نکنند ...
آقا چرا خودتون دارین بلند بلند گریه میکنید....
(سوز)
صدا زد اسما...دست از دل علی بردار اسما...
اسما فاطمه ام رفت، اما درد دلشو به منِ علی نگفت اسما...
🌱آخ تو میبینی علی را زار و خسته...
🌱وای نمیبینی تو پهلوی شکسته....
(گریز..)
(ناله داری دلتو ببرم کربلا )..
آی کربلائیا...
بگم یا امیرالمومنین آقا جان ...
تو تاریکی دل شب بازوی ورم کرده زهرا رو ندیدی حس کردی، سر گذاشتی به دیوار بی کسی بلند بلند گریه کردی....
آقا میخوام بگم کجا بودی کربلا...
اون لحظه ای دیدن حسین اومد کنار نهر علقمه یه چیزی از زمین برمیداره میبوسه به رو چشم میزاره...
راووی میگه گفتیم حسین قرآن پیدا کرده ..
اما خوب که نگاه کردیم دیدیم دستای بریده ابالفضله....
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
به ناله های دل یتیمان زهرا ...
به اون لحظه ای که نتونستند بلند بلند مادر مادر بگن و بلند بلند گریه کنند دستتو بیار بالا از سویدای دلت ناله بزن بگو یازهرا
◾نوحۂ حضرت زهرا(س)◾
#شاعر: خ علیمحمدی📝
#اجرای سبک:مداح بختیاری استاد پرویزی🎤
🥀داد از جدایی،زهرا کجایی(2)
برخیز و بر این کودکانت کن تماشا
رنگ از رُخ آنان پریداز داغ جانکاه
موهای زینب را بزن امشب تو شانه
مظلوم تر از علی ندارد این زمانه
🥀داد از جدایی،زهرا کجایی(2)
از داغِ زهرایم گریبان چاک کردم
دل را کنار قبر او من خاک کردم
سر میگذارم روی قبر آن گُلِ یاس
خون گریه کردم بهر او یا ایهاالناس
🥀داد از جدایی،زهرا کجایی(2)
قلبِ حزینِ من ندارد تابِ هجران
اینک چگونه سرکنم با اشکِ طفلان
امشب چراغِ خانه ام خاموش گشته
سنگینیِ داغِ تو هم بر دوش گشته
🥀داد از جدایی،زهرا کجایی(2)
تابوت او را ساختم از میخ و تخته
یارب بده صبرم که داغ او چه سخته
شهرِ پیمبر بعدِ زهرا بی صفا شد
بعد ازنبی بردخترش خیلی جفاشد
🥀داد از جدایی،زهرا کجایی(2)
رفته شبی زهرای من ناگه زِ دستم
من ازغم او تا ابد دلخسته هستم
(هستی)شده نوحه سرا اندر عزایش
(پرویزی)را من میدهم امشب شفایش
🥀داد از جدایی،زهرا کجایی(2)
👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️
👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مطالب مداحی باسبکِ مداح بختیاری استاد پرویزی
💢واحد_سینه زنی حضرت زهرا(س)
همسایه ها بخوابید، راحتر از همیشه
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
همسایه ها بخوابید، راحتر از همیشه
آخه صدای زهرا،دیگه بلند نمیشه
اونی که صبح و شب ناله، می زد از درد سینه
اگه بار گران بوده،دیگه رفت از مدینه
یافاطمه ، یافاطمه ، یافاطمه ، یازهرا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
علی غسّلنی فی الیل
علی کفنّی فی الیل
تا نامردا نبینند
علی دفنّی فی الیل
علی قبر مرا مخفی، زچشم دشمنان کن
وداعی در دل شب با، نیلوفر جوان کن
یافاطمه ، یازهرا، یافاطمه ، یازهرا، یافاطمه ، یازهرا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
عزیز مهربونم،جوون قد کمونم
مگه خودت نگفتی
علی پیشت می مونم
مرو ای همسر خسته،ببین قلبم شکسته
کنار در رو سجاده، ببین زینب نشسته
منم و یک مدینه، یه دنیا حرف تو سینه
یادم نیار خدایا، پهلو و میخ و سینه
بلند شد مادر زینب،حالا چه وقت خوابه
کفن پوش سفید من، دلم برات کبابه
یافاطمه ، یافاطمه ، یافاطمه ، یازهرا
کسی که برای فرج امام زمان(عج)
بسیار دعا میکند شفاعت حضرت
زهرا (س) در صحرای محشر شامل حالش خواهد شد. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🔳#روضه_حضرت_زهرا_س
⚫️#ختم_مادر
🔳#دفتری_زهرا س
🔸بر آینهٔ جمال داور صلوات
🔸بر آبروی آل پیمبر صلوات
🔸بر فاطمه ای که شد به شأنش نازل
🔸از سوی خدا سوره کوثر صلوات
🔺#اللهمصلعلیفاطمةوابیهاوبعلهاوبنیهاوالسرالمستودعفیهابعددمااحاطبهیعلمک🔻
♻️#السلامعلیکیافاطمةالزهرا (س)
▪️ای مدینه من دگر زهرا ندارم
▪️صورت خود را به دیوار می گذارم
▪️غنچه ام کو، لاله ام کو؟
یار 18ساله ام کو؟
▪️ای مدینه رخت ماتم در بَرَم شد
▪️روز روشن خانهٔ من قتلگاه همسرم شد
▪️غنچه ام کو، لاله ام کو؟
یار 18ساله ام کو؟
▪️ماه گردون چون مَهِ من، پردهٔ نیلی ندارد
▪️بانوی پهلو شکسته، طاقت سیلی ندارد
...سیدا منو ببخشن
یا صاحب الزمان....
▪️غنچه ام کو، لاله ام کو؟
یار 18ساله ام کو؟
⬅️اگه مادر دارید، قدر مادراتونو بدونید..
مادر عزیزه..مادر غمخوار اولاده...
خدا مادرتو برات نگه داره،،،نکنه دلشو بشکنی،،،قدر مادر رو بدون،،
بخدا دنیارو بگردی هیچ کسی جای مادرو برات پُر نمیکنه...
اونی که مادر نداره،،،میگه حاضرم همه زندگیمو بِدَم فقط یه بار مادرمو بغل بگیرم،،،فقط یه بار منو صدا بزنه،،فقط یه بار صدای مادرمو بشنوم..
ای مادر ای مادر
⏪اگه ازش بپرسی بدترین لحظه عمرت چه زمانی بود..
میگه اون لحظه ای که مادرمو تو غسالخونه دیدم...
اون لحظه ای که بدن مادرو تشیع میکردند
💔آخ خدا مادرم را کجا میبرن
💔گمانم برای شفا میبرن
⬅️آخ اون لحظه ای که بدن مادرمو داخل خانه قبر گذاشتن،، سنگ لحدُ چیدن خاک ریختن ،،،دیگه مادر اسیر خاکها شد ،،،آخ دیگه مادرو نمیبینم،،،
ای مادر ای مادر ای مادر
⏪دلتو ببرم مدینه بیاد غربت بیبی دوعالم ناله بزنی...
سلمان میگه نیمه شب تو خونه نشسته بودم، دیدم دارن در میزنند، درو باز کردم، دیدم حسنُ حسین یتیمان خانم زهران،،
نمیدونم بچهٔ بی مادر دیدی یا نه؟
الهی هیچ کس تو کوچیکی سایهٔ پدر و مادر ازش کم نشه..
میگه دیدم رنگ تو صورت این بچه ها نمونده...
صدا زدند..سلمان...سلمان اگه میخوای برای تشیع جنازهٔ مادرمون زهرا بیای بیا سلمان..
سلمان میگه دست این آقا زاده ها رو گرفتم..
وارد خانهٔ علی شدم..دیدم امیرالمومنین بدن زهراشو غسل و کفن کرده،،، بدنُ داخل یه تابوتی قرار داده.،،، یه طرف زینب نشسته یه طرف امیرالمومنین...
(دشتی)
آخ..
🍁فلک صبرو قرارم را گرفتی
🍁به شام تیره یارم را گرفتی
🍁علی میگفت زیر لب در آن شب
🍁همه دارو ندارم را گرفتی
تا چشم علی من افتاد..
صدا زد: سلمان بیا..سلمان بیا ...سلمان زینت خونه ام رفت.. سلمان بیا محرمم رفت..
⬅️آی ناله دارا..دیدی وقتی یه مادری از دنیا میره..وقتی میخوان جنازشو بردارن..میگن پسراش بیان..برادراش بیان..
(بابا محارمش بیان...این جنازه رو بردارن..)
⬅️سلمان میگه دیدم پسران زهرا کوچکند نمیتونند جنازه رو بردارند
اباذر اومد، مقداد اومد،
همراه علی جنازه رو برداشتند...
قربون اون جنازه ای که به روایتی 5نفر به روایتی 7نفر جنازه رو تشیع کردند ...
امان امان 2
⬅️رسمه از خونه ای که دارن جنازه مادری رو میبرن...
بچه هاش شیوَن میکنند ..همه میان دور یتیمارو میگیرن..با یتیما گریه میکنند..
♻️بخدا زهرا غریبه..
♻️بخدا زهرا مظلومه..
(چرا)
آخه بچه هاش آستین به دندان گرفته بودند.. آروم آروم داشتن گریه میکردند..
🔻علی بعد از تو یا زهرا غریبه
🔺در این دنیای فانی غم نصیبه
🔻تو رفتیُّ شدم تنهای تنها ای عزیزم
🔺که ذکر من فقط امن یجیبه
(اوج)
⏪کجا دیدی یه مادر جوون بمیره..نیمه شب تشیع بشه..نتونی بلند بلند گریه کنی..نتوتی بلند بلند مادر مادر بگی..
جنازه رو حرکت دادند..
سلمان میگه سرمو برگردوندم..دیدم زینب سه چهار ساله چادر نماز مادرو به سر کرده.. داره مادرو بدرقه میکنه..
میخوام بگم تو خونه زهرا کار برعکس شد(چرا)
آخه رسمه دختر عروس میشه مادر بدرقه اش میکنه
اما تو دل شب زیتب مادرُ بدرقه کرد..
مادر جوونشو بدرقه کرد
🔘منیم آنام حیالیدی
مدینین مارالیدی
🔘یاواش گویون مزارینه
گولو سینیب یارالیدی
⚫️لای لای نّنّه ام 4
🔘الهی یانمیوم نِجّه
شرارِ محنتُ غَمَه
🔘منیم آنام جوان اُلوب
مدینه باتدی ماتَمه
🔘سَنی چوخ وروب لی یات ننه
🔘سَنه گوربانام یارالان ننه
لای لای نّنّه ام4. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
سلام من به مدینه، به آستان رفیعش
به مسجد نبوی ، به لاله های بقیعش
سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش
سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش
نشسته باز دلم پشت درب بسته آنجا
گرفته باز دلم بهر قبر مخفی زهرا
تو ای مسافر شهر مدینه در دل شب ها
نبود هرچه که گشتم نشان ز مرقد زهرا
یا زهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا
سلام من به تو ای بانویی که مرد نبردی
ز غیر هرچه که دیدی به یار شکوه نکردی
سلام من به بازو ، کبودی رویت
به سرخ فامی اشک تو و سپیدی مویت
********************
مدینه منزل قرآن مدینه محفل قرآن
درون دل خبر داری تو از درد دل قرآن
مدینه شهر پیغمبر مدینه شهر پیغمبر
خدا بر تو نظر دارد ، که هستی شهر پیغمبر
مدینه شهر گلهایی چه گلهایی همه پر پر
مدینه شهر پیغمبر مدیه شهر پیغمبر
بود کعبه گرفتارت که هستی تربت زهرا
چرا با ما نمی گویی حدیث غربت زهرا
مدینه شهر پیغمبر مدیه شهر پیغمبر
چرا خاموش و دلگیری مدینه شور و شینت کو
امام مجتبایت کو ، حسینت کو حسینت کو !
مدینه شهر پیغمبر مدیه شهر پیغمبر
به بالای سر محبوبه ی حق آه و واویلا
نشسته ساقی کوثر ، شکسته آه و واویلا
مدینه شهر پیغمبر مدینه شهر پیغمبر
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بنام خدا
قصیدهٔ ای تقدیم به ارواح تابناک جمیع شهدا بالاخص شهدای هشت سال دفاع مقدس
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
سلام ای جان نثاران ای شـهیدان
سلام ای حافظان دین و قــــرآن
به راه دین شما از سر گذشتید
ِسِرشت عشق را از سَر سِرشتید
گرفتید از خدا انعام تان را
نمودید جاودانه نام تان را
نگردید گامتان یک لحظه لرزان
ز جان خود گذشتید از دل و جان
شما از بس که همت کرده بودید
جهان را غرق حیرت کرده بودید
شما باهمّت و نیروی ایثار
نمودید دشمنان را خوار چون خار
شما آتش زدید بر قلب دشمن
ندادید یک وجب از خاک میهن
یکایک یکدل و یک رنگ بودید
به دور از خدعه و نیرنگ بودید
به ظاهر جنگ با صدامیان بود
به باطن پای شیطان در میان بود
تماماً شرق و غرب هم رأی بودند
سرود یأس بر ما می سرودند
اروپا هم چو شرق و غرب بد نام
ببودند حامیِّ سرسخت صدام
درآن دوران سخت و پر هیاهو
که بر ما حمله می کردند زِ هَر سو
شهیدان همت والا نمودید
سرود عاشقی را خوش سرودید
نبستید دل بر این دنیانی فانی
نکردید اعتنا بر زندگانی
خروشیدید شما چون موج و طوفان
شدیم ما عاقبت پیروز میدان
شما با عـشق مولا جان سپـردید
به عباسش قسم هرگز نمـــردید
شـما تــاریخ را با خــون نوشتید
به جان و؛بر دل ما جا گرفتـید
اگر چـه عده ای پیمان شکستـیم
بــریدیم از شــما با غیـر بسـتیم
شما تـــاج سر پــیر و جـوانیـد
نمـردید تـا قیـــامت جـــاودانیـد
اگرکِشتی ما بر گِل نشسته
اگر روز و شب ما تیره گشته
دلیلش عمده اش بی شک عیان است
یقیناً غفلت نسل جوان است
ولی ما عهد و پیمان را شکستیم
نمک خوردیم نمکدان را شکستیم
اگر راه شهیدان راه ما بود
دعای خیرشان همراه ما بود
چه گویم ما به ظاهر حق شعاریم
به باطن اکثراً ما کج مداریم
شهیدان بهر ما پیرایه هستید
همیشه بر سر ما سایه هستید
بدانید ما بسی دل شوره داریم
ز دست عده ای نالان و زاریم
جوانانی که حرمت بارشان نیست
مرام و معرفت در کارشان نیست
زنانی که به عفت پشت کردند
به حجب و بر نجابت پشت کردند
شهیدان مرد و زن ما پاسداریم
به شهرعشق حرمت پاس داریم
قسم بر روحتان ما نادم هستیم
ببخشائید اگر پیمان شکستیم
جوانیم یا که پیر ما بی نوائیم
همه محتاج الطاف شمائیم
اگر محروم کنید زین فیض و احسان
بگردیم ما ز آه و بغض بی جان
تو هم فاخر بگو با دیده ی تر
شهیدان زنده اند الله و اکبر
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها _ حجت الاسلام شیخ هادی الیاسی
چشمی شبیه چشم تو گریان نمی شود
زهرا حریف چشم تو باران نمی شود
گیرم که نانِ بعد خودت هم درست شد
نان بدون فاطمه که نان نمی شود
برخیز و باز مادری ات را شروع کن
فضه حریف گریۀ طفلان نمی شود
بدجور جلوه کرده کبودی چشم تو
طوری که زیر دست تو پنهان نمی شود
معجر بزن کنار و علی را نگاه کن
خورشید زیر ابر که تابان نمی شود
فهمیده ام ز سرفۀ سنگین سینه ات
امشب نفس کشیدنت آسان نمی شود
ای استخوان شکستۀ حیدر چه می کنی؟
با کارِ خانه زخم تو درمان نمی شود
من خواهشم شده ست که زهرای من بمان
تو با اشاره گفتی علی جان نمی شود
گفتم که روی خویش عیان کن ببینمت
گفتی به یک نگاه به قرآن نمی شود
صدا زد علی جان تو تو برو به مسجد .. (آخه نمی خوام باشی جان دادنِ منو ببینی ..) بچه هارم روانۀ مسجد کرد .. آره والا بچه نباید جان دادنِ پدر و مادر رو ببینه .. (یه گریز بزنم؟!) قربونه اون آقایی برم که تو گودال قتلگاه « تُديرُ طَرْفاً خَفِيّاً إِلى رَحْلِكَ وَ بَيْتِك .. » با گوشۀ چشم دید سکینه داره نگاه میکنه .. خودشُ کشاند ته گودال ..
چرا گفت ای استخوان شکستۀ حیدر ؟
صدا زد: «فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ ..» چنان با لگد زد .. «فَرَفَسَ» به لگدی میگن که به سینه بزنن .. فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ وَ كَانَتْ حَامِلَةً .. امام زمان من معذرت میخوام .. مقتل نوشته .. مادرِ ما بارِ شیشه داشت .. آی مادر .. یه جا دیگه این عبارتُ تو مقتل داریم اونم تو گودالِ قتلگاه .. چنان با لگد به سینۀ حسین .. با صورت به زمین خورد .. ای حسین. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روضه حضرت زهرا سلام الله علیها- سید مجید بنی فاطمه
اللهم صل علی صدیقة الطاهره،فاطمةالزهرا،سیدة النساءالعالمین
مادر برای عمر کمت گریه می کنیم
هر شب برای قد خمت گریه می کنیم
هر روز ِ ما برای شما فاطمیه است
پس لحظه لحظه پای غمت گریه می کنیم
ما بچه های مادر ِ پهلو شکسته ایم
از رفتن ِ قدم به قدم گریه می کنیم
هر جا که دود و آتش و مسمار دیده ایم
از غصه های دم به دمت گریه می کنیم
ما بی خیال سیلی مادر نمی شویم
پس تا ظهور منتقمت گریه می کنیم
*ان شاءالله میآد اون كسی كه باید انتقام بگیره،علامه ی امینی فرمود:تا بین در و دیوار قرار گرفت،فضه رو صدا زد،باباش رسول خدا رو صدا زد، اما تا زمین افتاد صدا زد: مهدی بیا*
چادر نماز فاطمه حصن ِ حصین ماست
ما زیر سایه ی علمت گریه می کنیم
توفیق گریه را تو خودت می دهی به ما
پس پای سفره ی کرمت گریه می کنیم
ایوان طلا و گنبد و گلدسته ات کجاست؟
حالا که گم شده حرمت گریه می کنیم
شاعر:حسین ایزدی
گریه ی میكنم برای مادری كه مردم مدینه یه بار حالش رو نپرسیدن، بعد از واقعه ی در یه نفر نیومد احوال بپرسه، عوض ِ اینكه احوال بپرسن جلوی ِ علی رو گرفتن، گفتن:به زهرا بگو،دیگه بسه،چرا اینقدر گریه میكنه.فرمود:*
گردد اگر چه غرق به خون پای تا سرم
به زان كه بنگرم غم غربت به شوهرم
مرگ من از فشار و در و دیوار خانه نیست
این غصه می كشد كه غریب است شوهرم
...#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روضه حضرت زهرا سلام الله علیها- سید مجید بنی فاطمه
اللهم صل علی صدیقة الطاهره،فاطمةالزهرا،سیدة النساءالعالمین
مادر برای عمر کمت گریه می کنیم
هر شب برای قد خمت گریه می کنیم
هر روز ِ ما برای شما فاطمیه است
پس لحظه لحظه پای غمت گریه می کنیم
ما بچه های مادر ِ پهلو شکسته ایم
از رفتن ِ قدم به قدم گریه می کنیم
هر جا که دود و آتش و مسمار دیده ایم
از غصه های دم به دمت گریه می کنیم
ما بی خیال سیلی مادر نمی شویم
پس تا ظهور منتقمت گریه می کنیم
*ان شاءالله میآد اون كسی كه باید انتقام بگیره،علامه ی امینی فرمود:تا بین در و دیوار قرار گرفت،فضه رو صدا زد،باباش رسول خدا رو صدا زد، اما تا زمین افتاد صدا زد: مهدی بیا*
چادر نماز فاطمه حصن ِ حصین ماست
ما زیر سایه ی علمت گریه می کنیم
توفیق گریه را تو خودت می دهی به ما
پس پای سفره ی کرمت گریه می کنیم
ایوان طلا و گنبد و گلدسته ات کجاست؟
حالا که گم شده حرمت گریه می کنیم
شاعر:حسین ایزدی
گریه ی میكنم برای مادری كه مردم مدینه یه بار حالش رو نپرسیدن، بعد از واقعه ی در یه نفر نیومد احوال بپرسه، عوض ِ اینكه احوال بپرسن جلوی ِ علی رو گرفتن، گفتن:به زهرا بگو،دیگه بسه،چرا اینقدر گریه میكنه.فرمود:*
گردد اگر چه غرق به خون پای تا سرم
به زان كه بنگرم غم غربت به شوهرم
مرگ من از فشار و در و دیوار خانه نیست
این غصه می كشد كه غریب است شوهرم
...
ای آسمان عاطفه ؛پرواز بی کران
بعد از تو ناتوان شده بال کبوتران
خیر النسایی و به خودت می شناسمت
دنیا نداشت غیر خودت از تو بهتران
دینم حرام اگر که به غیر تو رو کنم
تو مال ما بهشت خدا مال دیگران
شایسته است بعد بیابان نشینی ات
گوشه نشین شوند تمام پیمبران
دستش شکسته باد هر آنکه تو را شکست
نانش حرام باد هر آنکه تو را در آن.....
....کوچه فقط به خاطر یک قطعه خاک زد
باید از این به بعد بمیرند نوکران
این روزها که حرمت رویت شکسته شد
خوب است گوشواره درآرند مادران
اینها تو را زدند و غرور علی شکست
آری شکستنی است غرور دلاوران
بعد از تو احترام ندارد قبیله ات
مادر که رفت وای بر احوال دختران
شاعر:علی اکبر لطیفیان
*خدا ان شاءالله هر كی مادر داره، خدا براش نگه داره، بخدا اگه یه روزی بری خونه ببینی مادرت حالش خوب نیست دست و پات رو گم میكنی،اگه یه روز ببینی سخت نفس بكشه دست و پات رو گم میكنی،اگه یه روز ببینی بابات گوشه ی خونه زانوی ِ غم بغل گرفته كاری نمیتونه بكنه،همه غصه های عالم رو دلت میآد،الهی مادر برات بمیرم كه بعد از درو دیوار هر روز آب میشدی،ان شاءالله هیچ وقت تو خونه مادر مریض نشه بخوای مریض داری كنی،یه وقت یه كسی مادرش مریضه میگن سن وسالی ازش گذشته،الهی برات بمیرم هجده ساله بودی یه كاری كردن مثل پیر زن ها دست به دیوار میگرفتی،قربون كسایی برم كه برا مادر بلند بلند گریه می كنند،داد بزن،اگه بهت گفتن چرا داد می زنی؟بگو:آخه مادرم سنی نداشت،مادر زمین بخوره ، اما جلو چشم بچه اش زمین نخوره،بمیرم برات كه جلو بچه هات كتك خوردی مادر،اسماء میگه: تا صدای در می اومد، دیدی تا صدای در میاد مادر میگه:باباست،داداشه، دایی است، زود مادر تشخیص میده،تا صدا در می اومد می گفت: من و كمك كن، خانم جان من خودم هستم، می فرمود:نه علی اومده،علی غریب ِ، من خودم می خوام در و بروش باز كنم،اوج روضه ی من اینه: روزهای اول می گفت: زیر بغل هاش رو می گرفتم آروم آروم می اومد جلوی در ، در رو باز می كرد، اما روزهای آخر نوك پاهاش به زمین كشیده می شد، می خوای دادت رو بلند كنم؟یه روز مادر با یه چشمش نگاه كرد،چرا می گم یه چشم؟آخه بعد ِ كوچه دیگه یه چشمش باز نمی شد،یه نگاه كرد گفت:علی جان یه چیزایی شنیدم آقا، چه چیزی عزیز ِ دلم؟ آقاجان شنیدم مردم ِ مدینه سلامت نمی كنند، علی برا زهرا یه مصیبت خونده هیچ كسی نخونده،صدا زد: زهرا جان من ِ علی سلام میدم روشون رو برمی گردونند،غریب آقا....*
"اللهم صل علی صدیقة الطاهره،فاطمةالزهرا،سیدة النساءالعالمین
مادر برای عمر کمت گریه می کنیم
هر شب برای قد خمت گریه می کنیم
هر روز ِ ما برای شما فاطمیه است
پس لحظه لحظه پای غمت گریه می کنیم
ما بچه های مادر ِ پهلو شکسته ایم
از رفتن ِ قدم به قدم گریه می کنیم
هر جا که دود و آتش و مسمار دیده ایم
از غصه های دم به دمت گریه می کنیم
ما بی خیال سیلی مادر نمی شویم
پس تا ظهور منتقمت گریه می کنیم
*ان شاءالله میآد اون كسی كه باید انتقام بگیره،علامه ی امینی فرمود:تا بین در و دیوار قرار گرفت،فضه رو صدا زد،باباش رسول خدا رو صدا زد، اما تا زمین افتاد صدا زد: مهدی بیا*
چادر نماز فاطمه حصن ِ حصین ماست
ما زیر سایه ی علمت گریه می کنیم
توفیق گریه را تو خودت می دهی به ما
پس پای سفره ی کرمت گریه می کنیم
ایوان طلا و گنبد و گلدسته ات کجاست؟
حالا که گم شده حرمت گریه می کنیم
شاعر:حسین ایزدی
گریه ی میكنم برای مادری كه مردم مدینه یه بار حالش رو نپرسیدن، بعد از واقعه ی در یه نفر نیومد احوال بپرسه، عوض ِ اینكه احوال بپرسن جلوی ِ علی رو گرفتن، گفتن:به زهرا بگو،دیگه بسه،چرا اینقدر گریه میكنه.فرمود:*
گردد اگر چه غرق به خون پای تا سرم
به زان كه بنگرم غم غربت به شوهرم
مرگ من از فشار و در و دیوار خانه نیست
این غصه می كشد كه غریب است شوهرم
...
ای آسمان عاطفه ؛پرواز بی کران
بعد از تو ناتوان شده بال کبوتران
خیر النسایی و به خودت می شناسمت
دنیا نداشت غیر خودت از تو بهتران
دینم حرام اگر که به غیر تو رو کنم
تو مال ما بهشت خدا مال دیگران
شایسته است بعد بیابان نشینی ات
گوشه نشین شوند تمام پیمبران
دستش شکسته باد هر آنکه تو را شکست
نانش حرام باد هر آنکه تو را در آن.....
....کوچه فقط به خاطر یک قطعه خاک زد
باید از این به بعد بمیرند نوکران
این روزها که حرمت رویت شکسته شد
خوب است گوشواره درآرند مادران
اینها تو را زدند و غرور علی شکست
آری شکستنی است غرور دلاوران
بعد از تو احترام ندارد قبیله ات
مادر که رفت وای بر احوال دختران
شاعر:علی اکبر لطیفیان
*خدا ان شاءالله هر كی مادر داره، خدا براش نگه داره، بخدا اگه یه روزی بری خونه ببینی مادرت حالش خوب نیست دست و پات رو گم میكنی،اگه یه روز ببینی سخت نفس بكشه دست و پات رو گم میكنی،اگه یه روز ببینی بابات گوشه ی خونه زانوی ِ غم بغل گرفته كاری نمیتونه بكنه،همه غصه های عالم رو دلت میآد،الهی مادر برات بمیرم كه بعد از درو دیوار هر روز آب میشدی،ان شاءالله هیچ وقت تو خونه مادر مریض نشه بخوای مریض داری كنی،یه وقت یه كسی مادرش مریضه میگن سن وسالی ازش گذشته،الهی برات بمیرم هجده ساله بودی یه كاری كردن مثل پیر زن ها دست به دیوار میگرفتی،قربون كسایی برم كه برا مادر بلند بلند گریه می كنند،داد بزن،اگه بهت گفتن چرا داد می زنی؟بگو:آخه مادرم سنی نداشت،مادر زمین بخوره ، اما جلو چشم بچه اش زمین نخوره،بمیرم برات كه جلو بچه هات كتك خوردی مادر،اسماء میگه: تا صدای در می اومد، دیدی تا صدای در میاد مادر میگه:باباست،داداشه، دایی است، زود مادر تشخیص میده،تا صدا در می اومد می گفت: من و كمك كن، خانم جان من خودم هستم، می فرمود:نه علی اومده،علی غریب ِ، من خودم می خوام در و بروش باز كنم،اوج روضه ی من اینه: روزهای اول می گفت: زیر بغل هاش رو می گرفتم آروم آروم می اومد جلوی در ، در رو باز می كرد، اما روزهای آخر نوك پاهاش به زمین كشیده می شد، می خوای دادت رو بلند كنم؟یه روز مادر با یه چشمش نگاه كرد،چرا می گم یه چشم؟آخه بعد ِ كوچه دیگه یه چشمش باز نمی شد،یه نگاه كرد گفت:علی جان یه چیزایی شنیدم آقا، چه چیزی عزیز ِ دلم؟ آقاجان شنیدم مردم ِ مدینه سلامت نمی كنند، علی برا زهرا یه مصیبت خونده هیچ كسی نخونده،صدا زد: زهرا جان من ِ علی سلام میدم روشون رو برمی گردونند،غریب آقا....*
دو دستم بسته بود،اما دو چشم من تماشا كرد
كه یارم عشق را بین ِ درو دیوار معنا كرد
*انگار دوست داری روضه ی كوچه بشنوی،اگه اهلشی من برات بگم؟ كسی كه پهلوش میشكنه نمی تونه خوب نفس بكشه، اما مادر ما دوید وسط كوچه،" من آروم میگم تو بلند داد بزن" همه رو كنار زد، یه نگاه كرد گفت: علی جان مگه زهرا مرده پا برهنه بیرونت ببرن؟دستش رو دراز كرد، كمر بند علی رو گرفت، چنان كمربند رو كشید چهل نفر به زمین افتادن،نانجیب یه نگاه كرد، گفت:قنفذ. چه كنم امیر؟ گفت: مگه نمی بینی یه زن با پهلوی ِ شكسته همه رو زمین انداخته؟ چه كنم؟گفت:یه كاری كن دیگه نتونه قدم از قدم برداره،چنان غلاف به بازوی مادر...حسینی ها،می خوای بریم كربلا؟تو كربلا یه نامردی یه نگاه كرد،گفت:حرمله چرا بیكار ایستادی؟چه كنم امیر؟ گفت: مگه سفیدی ِگلوی ِ علی رو نمی بینی؟ یه تیر به حلقوم ِ این بچه زد...حسین....*
."#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مداحی+وحید+شکری+به+مناسب+شهادت+امام+حسن+علیه+السلام.mp3
3.31M
🎙 #وحید_شکری
#⃣ #شور
#⃣ #امام_حسن
#⃣ #دوشنبه_های_امام_حسنی
♻️ #نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاری
پرسید شب اول قبر از تو
دینت چه و قبلهات کجا باشد..
به آن دو ملک چنین بده پاسخ
ابروی امام مجتبی باشد..
امامم حسنه
اولین و آخرین کلامم حسنه..
به دل شکسته التیامم حسنه
اون که عالمو زده به نامم حسنه..
امامم حسنه
اون که کرده دوزخ و حرامم حسنه..
هدف از صلاتم و سیامم حسنه
افتخار و عزت احتشامم حسنه..
میچرخد و میجنگد شمشیر غران دارد
شیرستودلیرستوعمرشچهطوفاندارد..
در جنگ جمل این را به عالمین ثابت کرد
جنگیدن با حیدر عذاب و تاوان دارد..
حسن بن علی بن ابی طالب
ما شیعه شاه لافتی هستیم
از خاک بقیع و کربلا هستیم..
گر گریهکنه حسین مظلومیم
مدیون امام مجتبی هستیم..
بنویسید به روی کفنم
من حسینی شده دست امام حسنم..
نگارم حسنه
شرف و عزت و افتخارم حسنه..
دارم آبرویی اعتبارم حسنه
تا خدا خداست شعارم حسنه..
نگارم حسنه
تا ابد نوای ماندگارم حسنه..
محشر اون شلوغی پای کارم حسنه
اون که جونمم به پاش میزارم حسنه..
مهطلعت و مهسیما بهشت زیبارویان
یوسف بزند بوسه به دستوپایش ایجان...
اسطورهی انصار و شهنشه دریادل
نازل شده در شان حسن تمام قرآن..
حسن بن علی ابن ابی طالب
هر صحن و سرای با صفا عشق است
بین الحرمین کربلا عشق است ...
تردید مکن تصورش زیباست
ایوان امام مجتبی عشق است ..
قیامت حسنه
همه مردود و فقط حقیقت حسنه ..
توی تلخی جهان حلاوت حسنه
هدف از خلقت کل امت حسنه ..
قیامت حسنه
اسد الحیدر و با اصالت حسنه ..
بین معرکه خدای هیبت حسنه
قاسم کرببلا به جرات حسنه
4_382414512122233806.mp3
3.84M
▪️#نوحه #وداع #عاشورا
▪️مداح: وحیدنادری
▪️شاعران: سیدمحمدمهدی شفیعی و سیدعلیرضا شفیعی
قدر آهسته ای جانِ خواهر
ای یادگارِ زهرا و حیدر
می بارم همچون ابرِ بهاری
ما را به دستِ که می سپاری؟
محلا مهلا حسین جان
یابن الزهرا حسین جان
با ناله گوید بر تو سکینه
ما را برگردان سوی مدینه
بعد از تو ماییم تنهای تنها
با دشمنانت در بین صحرا
مهلا مهلا حسین جان
یابن الزهرا حسین جان
همواره بودی هرجا کنارم
تابِ جدایی از تو ندارم
اما تو داری روی لب اینک
هذا فراق بینی و بینک
محلا مهلا حسین جان
یابن الزهرا حسین جان
.
#وداع_امام_حسین. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#حضرت_رقیه
#دوبیتی #رباعی
#صلواتی
در محفل عشقتان ادب آوردم
غم از دلتان برده طرب آوردم
یادت نرود یک صلواتی بفرست
تا نام رقیه را به لب آوردم
🍃
مرغ دلم عاشق هوای رقیه است
عالم امکان همه برای رقیه است
عرش ، قلم ، لوح ، همه ارض و سماوات
شمس، قمر، نور، مبتلای رقیه است
🍃
ای پاک تر از اشکِ زلالِ مهتاب
در بحرِ ولا گوهرِ ناب و کمیاب
دل گشته دخیلِ چادرِ خاکی تو
یا سیِّدتی رُقیّه بِنــتُ الاربــاب
🍃
در چهره ی خود هیبت زهرا دارد
بر دوش ابالفضل علی جا دارد
با این که سه ساله است مانند عمو
در دادن حاجت ید طولا دارد
🍃
بر طاق جنّان حك شده سیمای رقیه
خورشید ،کمی از رخ زیبای رقیه
مهتاب كه شب ها دل عالم برباید
یك نور زِ رخسارِ دل آرای رقیه
🍃
هر جا سخن از رقیه جان می آید
صوت صلوات عرشیان می آید
در مجلس این سه ساله من معتقدم
عطر خوش صاحب الزمان می آید
🍃
خاك قدم رقیه باشی عشق است
زیر علم رقیه باشی عشق است
با مهدی صاحب الزمان از ره لطف
یك شب حرم رقیه باشی عشق است
🍃
صد یوسف مصری بخدا مست رقیه ست
جبرییل امیـــن نوکر دربست رقیه ست
در لشکر ارباب ، پس از حضرت عباس
فــرماندهی کل قـــــوا دست رقیه ست
🍃
من رقیـــه دخترشیرین زبان شـــاه دینم
غنچه ی پژمرده ی بـــاغ امیــرالمومنینم
هردوعالم دردعا،محتاج دست کوچک مـن
تاابدحاجـت روا گردند از یک آمّینــــم
محسن بلنج✍
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها_ولادت
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
از حرم برام بگو، زائری که پا پیاده رفته بود کربلا
از حرم برام بگو، از در ورودی از حسین حسین دسته ها
از حرم برام بگو، از نگاه به پرچم از تو موج زائرا
از خودت بگو برام، به ضریح رسید یا نشد بری پایین. پا
از خودت بگو برام، از تموم اتفاقای نجف تا کربلا
از خودت بگو برام، از کرامت هایی که ندیده بودی تا حالا
از خودم برات بگم، توی خونه پخش مستقیم کربلا دیدم فقط
از خودم برات بگم، یک گوشه ای نشستم و برو بیا دیدم. فقط
از خودم برات بگم، من خودم رو لحظه ای میون زائرا دیدم فقط
یا امام حسین منم یه نوکرم، یا امام حسین منم ببر حرم
از حرم برام بگو، از یه سرزمینی که بیقرارشم
از حرم برام بگو، از روزای خوبی که یه عمر. در انتظارشم
از حرم برام بگو ، تا شاید منم یه لحظه حس کنم کنارشم
از خودت بگو برام ، از زمانی که رسیدی کربلا بگو برام
از خودت بگو برام ، از یه جسم خسته تو شلوغی ها بگو برام
از خودت بگو برام ، از خیابونی که میرسه به انتها بگو برام
از خودم برات بگم ، توی خونه پخش مستقیم کربلا دیدم فقط
از خودم برات بگم ، یک گوشه ای نشستم و برو بیا دیدم فقط
از خودم برات بگم ، من خودم رو لحظه ای میون زائرا دیدم فقط
یا امام حسین منم یه نوکرم ، یا امام حسین منم ببر حرم
از حرم برام بگو ، از شباش علی الخصوص سحر ، کنار علقمه
از حرم برام بگو ، از فراز روضه های غصه دار علقمه
از حرم برام بگو ، از حریم با صفای تک سوار علقمه
از خودت بگو برام ، تو هوای کربلا نفس زدن چه حالیه
از خودت بگو برام، لحظه ای که هستی تو وطن چه حالیه
از خودت بگو برام، با حسین بگیری ذکر یا حسن چه حالیه
یا امام حسین منم یه نوکرم، یا امام حسین منم ببر حرم
از خودم برات بگم. ، توی خونه پخش مستقیم کربلا دیدم فقط
از خودم برات بگم ، یک گوشه ای نشستم و برو بیا دیدم فقط
از خودم برات بگم ، من خودم رو لحظه ای میون زائرا دیدم فقط
یا امام حسین منم یه نوکرم ، یا امام حسین منم ببر حرم. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
💫#بسم_الله_الرحمن_الرحیم💫
مجموعه کانالها و گروه مادحین و ذاکرین ولایتمدار حضرت زینب سلام الله علیها
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘
http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e
💠🍃💠
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
💠🍃💠
کانال اشعار مناجاتی همراه باصوت امام زمان عج
https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6
💠🍃💠
#گلچین_مولودی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیه
http://eitaa.com/joinchat/1591017491C4e1047a90c
💠🍃💠
کانال ختم خوانی یا زینب(سلام الله علیها)
http://eitaa.com/joinchat/1358299167C1f58d7c92c
💠🍃💠
عروسی خوانی یا زینب سلام الله علیها
https://eitaa.com/arosikhani/yazinab
آیدی مدیر جهت پیشنهاد وانتقادات
@Gomnam1038
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
💠🍃💠
🌺🍃دوستانتان را به گروه دعوت کنید اجرتون با حضرت زینب سلام الله علیها🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرفای قشنگ حضرت آقا
که مربوط به حرفای پزشکیان هست
آنچه که #حرام_شرعیست نباید به صورت آشکار در کشور و در چشم مردم صورت بگیرد حکومت اسلامی وظیفه دارد در مقابل او بایستد.✅✅
#جانم_فدای_رهبر❤️
🏴#دفاع_مقدس
🏴#شهدا
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی سید رضا نریمانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خوش به حال شهدا نور صفا را دیدند
درشب واقعه مصباح خدا را دیدند
خوش به حال شهدا چشم ز دنیا بستند
در عوض بارگه هفت سماء را دیدند
خوش به حال شهدا بنده شیطان نشدند
در تجلی گه اخلاص خدا را دیدند
خوش به حال شهدا ، وای به حال من و تو
ما کجا و شهدا ، بین که کجا را دیدند
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ما پی تذکره ی کرب و بلا می گردیم
شهدا شاه ذبیحأ به قفا را دیدند
ما دعای فرج و ندبه زِ بَر میخوانیم
شهدا مهدی خورشید لقا را دیدند
خوش به حال شهدا عقده گشایی کردند
اهتزاز علم عقده گشا را دیدند
دست برسینه نهادند و سلامی دادند
تاکه فرماندهی کل قوا را دیدند
نام فرمانده کل شهدا عباس است
ای خوش آن قوم یل شیر خدا رادیدند. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#ورود_حضرت_معصومه_س
#حضرت_معصومه_س
مژده دهید باغ را، چون برکات میرسد
این يَم و شوره زار را، قند و نبات میرسد
قصدش اگرچه قم نبود، دست قضا ببین عجب!
حضرت معصومه به قم، قبلِ وفات میرسد
کشتیِ نوح آمده، بر روی ناقه جلوه گر
این خبر از سَما رسید، راهِ نجات میرسد
حُسنِ تمامِ اهلبیت، منبع جود و معرفت
هم برکات آمده، هم حسنات میرسد
بر دل عاشقان بَسی، از نفسِ مقدس اش
با قدمِ مبارک اش، شور و نشاط میرسد
بوی مدینه می وَزَد، از سرِ جاده بر مشام
جاده شده معطرش، تا نفحات میرسد
سجده كنيد جنيّان، همچو ملائكه بر او
وقت رسیدنش به قم، وقتِ صلاة میرسد
تشنه ی معرفت اگر، تشنه هنوز مانده است
بر لب خشک او بگو، آب حیات میرسد
بانوی قم کریمه است، مثلِ برادرش رضا
بر سر زائران خود، حینِ ممات میرسد
از طرف رضا بُوَد، به دستِ خواهرش اگر
برای کربلا به ما، برگِ برات میرسد
او نرسیده بر رضا، پس نَشود چُنین دگر
حالْ بِدان که زائرش، بر عتبات ميرسد
مژده به جمکران دهيد، از حرمِ کریمه اش
غُصه مَخور که مهدی آن، جلوه ی ذات میرسد
مُنتقمِ فاطمه و..، مُنتقمِ خونِ حسین
تِکیه به کعبه میزند، با صلوات میرسد
نزد کریمه ملتمس ، با ادب و تکیده باش
از دل و جان قبول کن، هر چه برات میرسد
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مجتبی_دسترنج