Fatemiyeh_Aval1403_Shab2 (7).mp3
9.98M
🖋#واحد| بنام نامی زهرا
🎤 #کربلایی_مصطفی_مروانی
🚩 مراسم #فاطمیه اول_شب دوم
📆جمعه ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۳ ه ش
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
🏷شور| برم الهی قربون نجف
#شهادت_حضرت_زهرا
#مورخ_۲۵_۰۸_۱۴۰۳
#مصطفی_مروانی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
برم الهی قربونِ نجف
همش بباره بارونِ نجف
بگم جلویِ ایوون نجف
ذوالکرم علی تاج سرم علی
بزرگترم علی، مولا دنیا
دنیا شه جهنم بازم میمونی نگارم
از صمیم قلبم بهت میگم دوست دارم
محور زمین و زمان علی
حیدر دوران علی
شیر دلیران علی
علی علی مولا
منشأ خورشید تابان علی
کاتب قرآن علی
فاتح میدان علی
علی علی مولا
۰
یا علی یا مولا
۰
چقدر قشنگه شب های نجف
یه چیز دیگست خرمای نجف
جونم فدای آقای نجف
ایلیا علی گره گشا علی
شیر خدا علی، اعلی آقا
ای همه قرارم با تو خوبه روزگارم
از صمیم قلبم بهت میگم دوست دارم
دلبری قند مکرر علی
جناب حیدر علی
صاحب قنبر علی
علی علی مولا
میخونم تا دم آخر علی
سر علی سرور علی
از همه بهتر علی
علی علی مولا
۰
یا علی یا مولا
۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شور_امام_علی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Fatemiyeh_Aval1403_Shab2 (8).mp3
3.64M
🖋شور|برم الهی قربون نجف
🎤 #کربلایی_مصطفی_مروانی
🚩 مراسم فاطمیه اول_شب دوم
📆جمعه ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۳ ه ش
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#روضه حضرت زهرا(ع)و حضرت #رقیه س
گریز به خرابه ی شام
انجام كار خانه مرا سخت گشته است
دیگه خودم نمی تونم برا بچه هام نون درست كنم...
نمی تونم خودم لباس های بچه هام رو بشورم...
بابا چند وقت ِ زینب میاد جلو بسترم...
توقع داره مثل همیشه بغلش كنم...
موهاش رو شونه بزنم...
آخ كه دیگه دستم بالا نمیاد...
بابا برا علی نمیتونم بگم،بچه ها هم كه طاقت ندارن...
اومدم برا تو بگم بابا
انجام كار خانه مرا سخت گشته است
می دونی چرا بابا؟
ضرب غلاف بال و پرم را گرفته است
همسایه ها عیادت نمی اومدند،ای كاش نمی اومدند،وقتی می اومدند،می رفتن بیرون،زینب میشنید،هی با خودشون می گفتن،این خانم دیگه موندنی نیست،این روزها روزهای آخرشه،
همسایه ها همه فهمیده اند كه مرگ
سر تا به پای محتضرم را گرفته است
فاطمه هجده ساله از دیوار كمك میگرفت،می اومد كنار قبر بابا،این روزها وقتی از بابا حرف می زدن دلتنگ میشد،می گفت:علی جان پیراهنی كه بابام رو در اون پیراهن غسل دادی،بده من بوی بابام و استشمام كنم،امیرالمؤمنین علیه السلام می دونه فاطمه چقدر دلتنگه،هی امتانع میكرد،هی زهرا اصرار،پیراهن رو آورد،روایت نوشته،تا پیراهن رو بو كرد،دیدن خانم غش كرد،رو زمین افتاد،می خوام بگم بی بی طاقت نداشتی،پیراهن بابا رو ببینی،من بمیرم برا اون سه ساله ای كه تا بهانه ی بابا رو گرفت،دیدن نانجیب ها از در خرابه یه طبقی دارن میارن،قول بده ناله هات تموم نشه برای باقی شعر،همچین كه رو پوش رو كنار زد،بچه ترسید،عمه جان این سر كیه؟ آخه حق داره بچه،باباش این طوری نبود،همه صورت زخمی ِ،لبها تركیده،بی بی كنار قبر بابا با باباش حرف می زد،اما این سه ساله،كنار سر بریده بابا، گفت:بابا،خیلی درد و دل دارم باهات بابا،
درشام بی كسی مرا داد می زند
زخمی كه بال چشم ترم را گرفته است
اگه كسی تا حالا برا رقیه سلام اللله علیها گریه نكرده باشه،با این بیت تلافیش رو در بیاره.
هر جا زقافله عقب افتاده ام
ضجر از روی اسب موی سرم را گرفته است.
هر جا رقیه رو می زند رو می كرد به عمه جانش میگفت:اگه عموم بود،اینها جرأت نداشتن من و بزنن
دق مرگ كرده حرمله ام بس كه در برم
بر نی سر عموی حرم را گرفته است
این یكی رو به اندازه ی غیرتی كه پا روضه ی بی بی داری باید پاش ناله بزنی.
انگشت های طعنه امانم بریده است
خیرات شهر دور و برم را گرفته است
این كه بی تاب ِ
رو زمین خواب ِ
دختر شاه ِ
شده بی بابا
اما حالا
با كیا همراه ِ
اونجا اگه تو مدینه،غربت اگه بود،اما علی بود سلمان بود،اباذر بود،اینجا هر وقت سر از محمل بیرون میكرد،باید سرهای بریده رو میدید،یا باید شمر و خولی رو می دید.
شده بی بابا
اما حالا
با كیا همراه ِ
نزنید اینقدر
بی گناهه
توی ویرونه
یه ریز می خونه
كجایی بابا
كی میگه بابا
نوه ی زهرا
بی كس و كاره
یتیم تنها كه نشسته
با لباس پاره
آخه كی گفته
خنده داره
آفتاب از كدوم طرف در اومده
كه بابام با سر اومده
لب تشنه بریده حنجر اومده
كه بابام با سر اومده
غریب مادر اومده
حسین رو، مادرش براش گریه می کنه..."بُنَیَّ! قَتَلوکَ ذَبَحوکَ وَ مِنَ المَاءِ مَنَعوک .." عصر عاشورا خواهرش در کنار پیکر پاره پاره اش به مادرش سلام می کنه...*
*باباش علی میرفت صفین؛از کربلا عبور کرد.اینقدَر برای کشته ی کربلا گریه کرد.اشک چِشمانش جاری شد.مادرش زهرا به علی سفارش کرده بود:علی! "ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَ لَا تَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاقِی"علی برای حسینم زیاد گریه کن..
قربون امام زمان برم که فرمود:اگر اشک چشم نداشته باشم برات خون گریه می کنم:" بَدَلَ الدُّموعِ دَما..." *
#روضه_حضرت_زهرا
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
آسمان بر اشک او مبهوت بود
جان شیرینش در آن تابوت بود
او پی تابوت زهرا میدوید
نه بگو تابوت او را میکشید
کم کم از دستش زمام صبر رفت
با دو زانو تا کنار قبر رفت
😭😭😭😭
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
JamadioSani 1402.09.26 - Shab 03 - H-Sarollah.Rasht - Fatemiyeh 2 - 02 - Abozar Biukafi - Rouzeh.mp3
9.98M
🏴 #شهادت_حضرت_زهرا_س
🎤•|#حاج_ابوذر_بیوکافی|•
بیتو چه کند مولا؟! یا فاطمة الزهرا
افتاده علی از پا، یا فاطمة الزهرا
وقتست که از رحمت، دستی ز علی گیری
افتاده ز پا مولا، یا فاطمة الزهرا
بعد از تو علی از پای افتاد و ز غم خو کرد
با خانهنشینیها، یا فاطمة الزهرا
رفتی و علی بیتو بیت الحزنی دارد
پُرناله و پُرغوغا، یا فاطمة الزهرا
چو مَحرم رازی نیست، با چاه سخن گوید
تنهاست علی تنها، یا فاطمة الزهرا
شبها به مزار تو، میگرید و میسوزد
چون شمع ز سر تا پا، یا فاطمة الزهرا
بر خاک مزار تو، خون ریخت به جای اشک
از دیدهی خون پالا، یا فاطمة الزهرا
بر خرمن جان او، چون شعله شرر میزد
میریخت چو آب اَسما، یا فاطمة الزهرا
دامان علی از اشک پُرکوکب و اختر شد
در آن شب محنتزا، یا فاطمة الزهرا
هم وصف تو ناممکن، هم قدر تو نامعلوم
هم قبر تو ناپیدا، یا فاطمة الزهرا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1402092315.mp3
17.17M
🏴 #شهادت_حضرت_فاطمه_س
🎤•| #کربلایی_حسین_طاهری|•
بعد از اون آتیش، دود و خاکستر
دست به پهلو راه میرفت مادر
مینوشت انگار بیوفا مِسمار
روز مرگشو روی دیوار
سخته به خدا نفس براش سخته
درد پهلو داره چند وقته
باز کنار علی خوشبخته
درده دستو بالا ببره درده
ضربهی قُنفذ نامرده
آخ چیکار با مادرم کرده
جوان مادر مادر مادر....
قد کمان مادر مادر مادر...
بعد از اون کوچه بعد از اون سیلی
صورت حوریه شد نیلی
سرو میبنده میخونه هر دَم
دیگه عمر خودمو کردم
خستهی دردم خستهی دردم
میزد بی هوا مادرمو میزد
کاش یکی میگفت برا چی زد
بشکنه دستی که سیلی زد
برخورد به غرور حسنش برخورد
پنجه تو صورت مادر خورد
زد و از دیوار بدتر خورد
جوان مادر مادر مادر...
قد کمان مادر مادر مادر...
بعد از این مادر بعد از این خونه
خونوادهای نمیمونه
مرتضی مَهموم حسنش مسموم
بعدش فَابکَ عَلَی المظلوم
مظلوم مادرت باز میگه آخ پهلوم
دست و پا بزن یه کم آروم
چرا از آب شدی محروم
عطشان به فدای لبت آقاجان
به غبار کربلا غلطان
اَیُّهَا الغریب یا عریان
حسین آقام آقام آقام...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
6_144246032279404544.mp3
7.54M
🏴 #شهادت_حضرت_زهرا_س
🎤•| #کربلایی_روح_الله_رحیمیان|•
آه نکش…
نفساتو فاطمه اینقده کوتاه نکش
راه نرو…
با نفس زدن به هم نریز خونه رو کاش
بگی…
مگه آخه کم و کسری داره این زندگی
کار نکن…
فضه سفره رو می زاره اینقد اصرار نکن
زهرا سادات…
دستات
زهرا سادات…
تو رو خدا تکون نخور از جات
زهرا سادات
خدا نیاره
زن جوون بمیره مادر نباشه
پدر دیگه اسیره
خدا تقاصِ،گلم رو پس میگیره
خانوم حیدر نرو مظلومِ حیدر
جانِ مِن…
بشکِسته دستِ جا مه داغِ دل نزن
پر نکش…
اگه خوانی راه بوری لینگه زمین سر نکش
پیر بـایی…
مگه چند سال تی سِنّه که زمینگیر بـَیی حرص
نخِر…
یاد نیار ته رِه چِتی بَزونه اون چِل نفِرِ
زهرا…
دستِ جا کِنّی حسِنِ پیداِ جانِ
اسمِره… خوانی بوری بور اگه نِدارنی چاره خوانی بور کسی نَینه ته جاره بوری بور ولی دار شِه هِواره خانوم حیدر نرو مظلومِ حیدر دیلبریم… در و دیوار آراسِندا یِخِلان یاوریم کوثریم سـَهَنَّی ... َـنِمِـیز یاندی مَنیم حالیمَه فاطیمَه… گِجَه لَر حَسَن دوتوپدی یوخودا واهیمه عُمرُوم زهرا... باشیمَه گُور دُلانِری دُنیا عمروم زهرا… بالالاریـن دیولَّه وا امـّاه عمروم زهرا سَنی وُرانـلار، قاپِمِ یاندِرانـلار مَنَه گولُر، باغِرَمِ گولُر زار خانوم حیدر نرو مظلومِ حیدر
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها