eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.2هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
430 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام و درود بر آنان که شده راه و رسمِشان پیروز از دفاعِ مقدسِ امروز تا دفاعِ مقدسِ دیروز پیرمان گفت: یادِ این یاران کمتر از نعمتِ شهادت نیست شهدا یادِ ما کنند ایکاش هر کسی را چنین سعادت نیست ما مهیّای کربلاهائیم هیچ از حادثه، هراسی نیست آبدیده شدیم و هرگز از فتنه و توطئه، هراسی نیست ما همه پای کار دینِ خدا همه رزمندگان اسلامیم همه سربند بستۀ زهرا عاشقِ لحظه‌های اقدامیم همه در انتظار فرمانیم با ولایت همیشه هم عهدیست ولیِ امرِ ماست، سید علی ولی الله و نایب مهدیست غفلت از راه رسمِ او هرگز با بصیرت هواسِمان جمع است وحدت و اتحادمان دیرین همه هستیم با علی همدست ما رکابیم و رهبری خاتم هرچه داریم از ولی داریم با برائت ز دشمنِ حیدر دمبدم بیعتِ علی داریم اقتدارِ نظام، یک جمله است: الگوی ما، قیامِ عاشوراست رهبر ما هم اینچنین فرمود: رهبر ما، امامِ عاشوراست علَمِ ما بدوشِ عباس است صبرِ ما صبرِ حضرت زینب راهِ ما راهِ کربلای حسین نهضتِ ماست، نهضتِ زینب هر چه تحریممان کند دشمن استقامت کنیم افزونتر هر چه خون خواهد این شجر، هستیم گر چه هر روز هست گلگونتر عالَم از شیعه درس می‌گیرد ضامنِ فتحِ قدس، الله است از حرم، سوی محوِ اسرائیل راهِ قبل از ظهور، این راه است رگ رگِ ما، فدای خونِ حسین ذکرِ ما، کلُّ یومٍ عاشورا کربلا شاه راهِ ایمان است حرف ما: کلِ ارضْ، کرب و بلا ما کجا لشکرِ حسین، آری همه عالم فدائیِ اصغر به جوانان هاشمی سوگند خونِ ما نذرِ گیسوی اکبر گیسویی که بخاک و خون آغشت قدِ سَروی که نذرِ مولا شد پس به زانو نشست، بابایش پیشِ جسمی که ارباً اربا شد حاج محمودژولیده
بنام خدا سروده ای بمناسبت سالگرد ۸سال دفاع مقدس🇮🇷🇮🇷 این منظومه زبانحال رزمنده ای است که در دوران دفاع مقدس پا به عرصه ی جوانی گذاشته بود و این روزها دهه ی پنجم زندگی را سپری می کند ایشان جزو مدافعان حرم هم بودند """""""""""""""" نوجوان بودم کمی شوریده حال/داشتم بر سر هزارو یک خیال اتش خشم عدوات زد شرر/دشمن از هرسو به ما شد حمله ور گرچه بودیم بی سلاح و دست تنگ/لیک شدیم ناخواسته درگیر جنگ فوری ما دادیم تشکیل ستاد/مرد و زن خواندیم سرود اتحاد جان خود را برگرفتیم ما به کف/عازم میدان گشتیم صف به صف قصه های عهد دور تفسیر شد/غالب افسانه ها تعبیر شد شور آرش داشتیم اغلب به سر/جملگی از کاوه هم بی باک تر خالی از رستم نبود میدان ما/خوی بابک داشتند یاران ما ما نمی دادیم در جبهه امان/با حسین فهمیده ها بر دشمنان ما بدیدم خود هزاران پوریا/بی ریاتر ز ان ولی بی ریا باز ستارخان قیام بنموده بود/جامه اش را باکری پوشیده بود الغرض شد خصم دوران سرنگون/پرچم صدامیان شد واژگون چون شیاطین کینه ها دارند ز ما/برکشیدند باز بر ما نقشه ها دشمنان با نام داعش امدند/در دمشق و در حلب اردو زدند حمله می کردند چون گرگ و شغال/خون شیعه بر آنان بود حلال یک به یک افکار شان مسموم بود/نیت ناپاکشان معلوم بود عقدهٔ کشور گشائی داشتند/گام اول را سریع برداشتند حمله بنمودند بر شهر دمشق/در دل سوریه بر کانون عشق ما نمودیم باز احساس خطر/سوی سوریه گشودیم بال و پر عزم خود را جزم کردیم بی درنگ/ما به تن کردیم رخت سبز جنگ خورد بر سنگ باز تیر دشمنان/گشت خاکی پوزه ی اهریمنان الغرض ما سالهاست ناراحتیم/غرق بحر بیکران محنتیم صلح و آرامش شده بر ما حرام/جنگ‌ ها ما را نمودند تلخ کام جنگ‌ و دعوا کرده ما را تیره روز/سایه ی جنگ‌بر سر ما هست هنوز ملت مولا حسینیم ما درست/می زنیم ما دم از این مولا درست دوستان جان شهید بی کفن/این سخن را بشنوید یاران ز من از امام مجتبی هم یاد کنیم/صلح و آشتی را گهی فریاد کنیم هی نگوئیم ما شهادت پیشه ایم/وارث این فکر و این اندیشه ایم صلح جو بودیم و هستیم هر زمان/ما بدون ذره ای شک و گمان ما نمی خواهیم ببینیم خواب جنگ/بیش از این زیرا نداریم تاب جنگ هر جناحید جنگ و خون ریزی بس است/بانی جنگ‌ هرکه باشد ناکس است مملکت را بایدش آباد کرد/زنده باد را زین به بعد فریاد کرد فاخرم من شاعر بی ادعا/طالب آرامش و صلح و صفا من مرید چارده نیک اخترم/بر علی گویان عالم نوکرم """""""" کربلایی مسلم فرتوت
(به نام خدا) بمناسبت هفته دفاع مقدس بازشد ایام یاد عاشقان کربلا بازشد رزمندگان را یاد ایثار و وفا سالها ایثارجان ازبهر دین وانقلاب یاد مادرها ز فرزندان و دلهای کباب یاد جبهه، یاد جنگ و یاد شبهای نبرد گاه درخشکی و دریا ، گاه گرم وگاه سرد گریه ی رزمنگان و یاد ایثار بدن در ره اسلام و قرآن در ره پاک وطن باز گفتم از شهیدِ عاشقِ بی ادعا آنکه داده جان خود در راه دین و هم خدا از دفاع از کشور و رزمنده و سردار جنگ از برونسی ،کاوه و مردان پاک و هم یه رنگ کشور از خون شهیدان هست پابرجا کنون از جوانانی که جان دادند با ایثار خون از طریق القدس و بدر و خیبر و فتح المبین جانفشانی بهردین و کشور ایران زمین یاد شبهای نبرد و گریه ها و شور وشین یاد نوحه ،یاد روضه ، یاد سربند حسین(ع) یاد ظلمِ دشمن دون، یاد آژیر خطر یادغواصان مانده در کمین این سفر یاد تشییع شهیدان ، جای جای این وطن یاد دفن این شهیدان زیر خاک و بی کفن یاد پیکرها که پیدا شد بزیر کوه خاک یاد گمنامان میهن هم غریب و بی پلاک از بسیج و ارتش و ژاندارمری و هم سپاه از جوانان دلاور چهره هایی همچو ماه ای علائی گر که باشد کشور ما در امان باشد از خون شهیدان وطن، ایثار جان سیدمحمود علائی
🔹طریق عاشقی🔹 میروم مادر که اینک کربلا می‌خوانَدَم از دیار دور یار آشنا می‌خوانَدَم مهلت چون و چرایی نیست مادر، الوداع زان که آن جانانه بی‌چون و چرا می‌خواندم وای من گر در طریق عشق کوتاهی کنم خاصه وقتی یار با بانگ رسا می‌خواندم بانگ «هل من ناصر» از کوی جماران میرسد در طریق عاشقی روح خدا می‌خواندم میروم آنجا که مشتاقانه با حلقوم خون جاودان تاریخ ساز کربلا می‌خواندم ذوالجناح رزم را گاه سحر زین می‌کنم میروم آنجا که نای نینوا می‌خواندم یا علی گویان سرود لا تَخف سر میدهم کز نجف آنک علی مرتضی می‌خواندم هیمۀ سردم که کانون شرر می‌جویدم آیۀ دردم که قانون شفا می‌خواندم مطلع شعر بهارانم که در گوش چمن هر سحر باد صبا تا انتها می‌خواندم قصۀ خونین عشقم من که نسل عاشقان بعداز این در برگ برگ لاله‌ها می‌خواندم 📝
بنام خدا قصیده ای تقدیم به ارواح تابناک جمیع شهدا بالاخص شهدای هشت سال دفاع مقدس """""""""""" سلام ای‌ جان نثاران ای‌ شـهیدان/سلام ای حافظان دین و قــــرآن به راه دین شما از سر گذشتید/ِسِرشت عشق را از سَر سِرشتید گرفتید از خدا انعام تان را/ نمودید جاودانه نام تان را نگردید گامتان یک لحظه لرزان/ زجان خود گذشتید از دل و جان شما از بس که همت کرده بودید/جهان را غرق حیرت کرده بودید شما با همّت و نیروی ایثار/ نمودید دشمنان را خوار چون خار شما آتش زدید بر قلب دشمن/ندادید یک وجب از خاک میهن یکایک یکدل و یک رنگ بودید/ به دور از خدعه و نیرنگ بودید به ظاهر جنگ با صدامیان بود/ به باطن پای شیطان در میان بود تماماً شرق و غرب هم رأی بودند/سرود یأس بر ما می سرودند اروپا هم چو شرق و غرب بدنام/ببودند حامیِّ سرسخت صدام در آن دوران سخت و پرهیاهو/ که بر ما حمله می کردند زِ هَر سو شهیدان همت والا نمودید/ سرود عاشقی را خوش سرودید نبستید دل بر این دنیانی فانی/نکردید اعتنا بر زندگانی خروشیدید شما چون موج و طوفان/شدیم ما عاقبت پیروز میدان شما با عـشق مولا جان سپـردید/ به عباسش قسم هرگز نمـــردید شـما تــاریخ را با خــون نوشتید/ به عمق جان ملت جا گرفتـید شما تـــاج سر پــیر و جـوانیـد/ نمـردید تـا قیـــامت جـــاودانیـد ولیکن عده ای پیمان را شکستند/نمک خوردند نمکدان را شکستند به ظاهر این جماعت حق شعارند/ به باطن بد مسیرو کج‌ مدارند شهیدان ما بسی دل شوره داریم/ ز دست عده ای نالان و زاریم جوانانی که حرمت بارشان نیست/مرام و معرفت در کارشان نیست زنانی که به عفت پشت کردند/ به حجب و بر نجابت پشت کردند شهیدان مرد و زن ما پاسداریم/ به شهر عشق حرمت پاس داریم قسم بر روحتان ما نادم هستیم/ببخشائید اگر پیمان شکستیم به هر پست و مقام ما بی نوائیم/همه محتاج الطاف شمائیم تو هم فاخر بگو با دیده ی تر/شهیدان زنده اند الله و اکبر هر آنکس غافل از خون شهید است/یقین افکار او شوم و پلید است کند هر کس که پامال خون آنان/خورد یا لقمه ای از نون آنان چنین شخصی یقینا بدترین است/ به هر مکتب و یا آئین و دین است "" "" "" "" "" "" "" "" مسلم فرتوت
🇮🇷ایران وطنم زینت شده با نام خدا پرچمِ ماست یعنی که نگهدارِ وطن دستِ خداست در طوفِ حریمِ ازلی رفته به عرش دستی که به احترام پرچم بالاست 🔹 جانم وطنم تو را ز هر فتنه چه باک آنگاه که غیرت است در عرصه ملاک غم نیست که با یاریِ حق می گردند در عرصه یکایکِ حریفانت،خاک 🔹 در عرصه بدون واهمه شیری شیر در دست تو هر حریف تو مانده اسیر تا پشت حریف را بمالی بر خاک با قدرت و اقتدار می گیری زیر 🔹 دور از تو هماره رخوت و دلسردی عزمِ تو دوای رَستن از هر دردی ماندند حریفانِ تو حیران،وقتی یک‌جا همه را ضربه فنی کردی 🔹 ای خاک دلیر پرورِ بی مانند ایمانِ تو عالی است و عزم تو بلند وقتی که خداست با تو داریم یقین اعدایِ تو از دایره بیرون هستند 🔹 این بار زدی به پوزِ دشمن مُشتی اعدای حسودِ خویشتن را کُشتی این بار حماسه ای دگر کردی خلق در عرصه ی دیگری به نامِ کُشتی 🔹 عشق تو همیشه در دلِ ماست وطن گفتن ز تو با شکوه و زیباست وطن از شوق نظاره ات به خود می بالیم آنگاه که پرچم تو بالاست وطن 🔹 جانم،وطنِ پر افتخارم،ایران هر کار به عشق تو شود کارستان بر جمله ی عاشقانِ تو باد حلال نان پدران و شیر مادرهاشان 🔹 غریده به جانِ خصم طوفان وطن با غیرت و عزمِ قهرمانان وطن ای کاش خدا دهد به ما توفیقی تا جان بنماییم به قربان وطن 🔹 به به چه حماسه ی قشنگی وطنم پیروز به هر عرصه و جنگی وطنم تا کور شود دشمن تو تابیدی در عرصه ی آزاد و فرنگی ،وطنم 🔹 ایران وطنم همیشه نامت زیباست در فصل حماسه ها مقامت زیباست بر سکوی قهرمانیِ عرصه یِ عزم لبخند تو در بوسه به جامت زیباست 🔹 این خاک حماسه ی فراوان دارد در خلقِ حماسه مردِ میدان دارد ایران من این حماسه سازی ها را از همدلیِ دُرست کاران دارد 🔹 کوبنده ی خصم پر غرَض باید بود هنگامِ نبرد در رجز باید بود هنگامِ مربی گری از دانایی پیداست که مثلِ رنگرز باید بود 🔹 ایران وطنم راه تو پر نور شده هر گونه هراس از دلت دور شده خورشید درخشان شهامت شده ای از نور تو چشمانِ ستم کور شده 🔹 پرشور ز غیرتِ جوانان جانت پیروزی و افتخارها از آنَت نام تو به قله می درخشد ایران تا کور شود چشم براندازانت 🔹 ایران وطنم سرایِ ایمان و امید ای زنده ز خون سرخِ یاران شهید دنباله رویِ راهِ شهیدان هستیم تا کور شود هرآنکه نتواند دید 🔹 میدان ،میدان حماسه سازی کردی با عزت و عزم سرفرازی کردی تو عزت دنیایِ مسلمانانی حق را ز تلاش خویش راضی کردی 🔹 در راه وطن هر قدمی محترم است خوشبخت کسی که کارش از این رقم است با هستی مان مدافعان حرمیم جمهوری اسلامی ایران حرم است 🔹 پیروزیِ ما همیشه دشمن سوز است کوبنده ی هر چه دشمنِ مرموز است چون دست عنایتِ خدا بر سرِ ماست ایران حسین تا ابد پیروز است
تقدیم به شهیدانی که جنگ برایشان مفهومی مقدس داشت: ■ چلچراغ یادها ... اینک ای شعر ای زبان شعله ور با توأم آتشفشان شعله ور سینه ام را داغ یاران سوخته است چلچراغ یادها افروخته است یاد مردانی که خاکستر شدند در میان شعله ها پرپر شدند صد نیستان ناله در نای من است یاد جبهه شعر و آوای من است یاد جبهه یاد مردان خداست یاد مردانی ز نسل کربلاست شرزه شیرانی که چون شاه نجف مست بودند از شراب لاتخف رادمردانی همه دریا نسب دل سپرده بر تب شط العرب شبشکارانی غیور و شب ستیز چون علی خیبر شکن مرحب ستیز همسفر با مرگ در فکر نبرد هرچه بادابادشان ذکر نبرد شوق آنها را در این ره توشه بود آرزوشان مرقد شش گوشه بود بانگ یا مهدی گل لبهایشان اشک شمع خلوت شبهایشان یاد باد آن روزگاران یاد باد بیستونهامان پر از فرهاد باد جنگ در ما شور و حال ایجاد کرد کوه و صحرا را پر از فرهاد کرد عشق شیرین شهادت داشتیم با تفنگ و جنگ الفت داشتیم روز و شب فرقی به حال ما نداشت پیش عاشق روز و شب معنا نداشت شب که میشد تازه روز رزم بود عزم یاران بر شهادت جزم بود خون ما جا در رگ اروند داشت اشک ما با علقمه پیوند داشت باز خواهم مصحف دل وا کنم خاطرات جبهه را نجوا کنم جبهه گفتم ، دیده ام در خون نشست دل کبوتر گشت و در مجنون نشست جبهه و دلهای بی روی و ریا جبهه و مردان سر تا پا خدا جبهه یاران را صفای مکه بود حجشان بیت الحرام فکه بود جبهه و جانها رها از دست تن لحظه های با شهادت زیستن ای شهادت با تو حالی داشتیم لحظه های بی زوالی داشتیم با تو یاران مست و بی پروا شدند جرعه نوش جام عاشورا شدند با تو پیروزی نصیب عشق شد سهم ما " فتح قریب" عشق شد هستیم با خاطرات آمیخته است پیش چشمم خون یاران ریخته است دیده ام در موجی از باروت و خون در سماع عاشقان رقص جنون دیده ام پروازها بی بال و پر دیده ام عباسها بی دست و سر دیده ام سروی که در خون پا گرفت اوفتاد از پا و سر بالا گرفت دیده ام مردی که بی سر می دوید از روی نعش برادر می دوید دیده ام گردان مرد خط شکن عارفان کامل بربط شکن حسرت پرواز مانده بر دلم خاکی ام ، پابست این آب و گلم پای تا سر درد و داغم ناله ام وارث صد باغ پرپر لاله ام می کشد اندوه تنهایی مرا داغ آن گلهای صحرایی مرا داغها را من تحمل میکنم در میان اشک خود گل میکنم گر چه من از رویشان شرمنده ام زنده ام با یاد یاران زنده ام باورم لبریز یاد جبهه هاست سینه ام آتش نهاد جبهه هاست یاد باد آن روزهای خوب جنگ جبهه و جولان تکبیر و تفنگ ■□■ روزهای سنگر و شبهای رزم لحظه های مستی از مینای رزم در هجوم حادثه پیچیده بود بر تن دشت جنون شولای رزم سربداران را به دل شوق وصال بیقراران را به سر سودای رزم چون نهنگ.موج پیما در خروش غوطه ور در ورطه ی دریای رزم همنوای " با نوای کاروان" می رسید از هر طرف آوای رزم گوشه گوشه سینه چاک افتاده بود صد چو مجنون عاشق لیلای رزم ■□■ هرچه بود آن روزها دیگر گذشت هشت سال اخلاص و ایثار و گذشت گرچه دشمن در هجوم جنگ بود نان به نرخ روز خوردن ننگ بود هر کجا حرف از شرف ، آزادگی کوچه هامان پر ز بوی سادگی نفس را یارای طنازی نبود هیچکس فکر زبان بازی نبود صحبت از مردی و رزم و عزم بود مرد ، کی در فکر عیش و بزم بود؟ کوچه های حجله پوش شهر کو آن همه جوش و خروش شهر کو شهر ما عطر شقایق داشته است خیلی از مردان عاشق داشته است عاشقان رفتند و اینک بعد جنگ مانده بر پیشانی ام داغ درنگ آه آه از فتنه ی شیادها لاله ها را می برند از یادها بعضی از مردم اسیر نان شدند مست مست از نشئه ی عنوان شدند کیسه بهر مال دنیا دوختند با نمک زخم شهیدان سوختند یاد باد آنانکه در خون خفته اند در شلمچه ، فاو ، مجنون خفته اند یاد مستان قدح پیما به خیر جبهه و شبهای یا زهرا به خیر با شهادت فصل خوش عهدی به خیر حال ما در ذکر یا مهدی به خیر گرچه ما از کاروان جا مانده ایم شعله ی حسرت سراپا مانده ایم ما هم از این آب و خاک و ریشه ایم ای شهادت ما ولایت پیشه ایم شعر من فریاد کن فریاد کن غربت آلاله ها را یاد کن هر نفس یاد شهیدان می کنم خاکشان را بوسه باران می کنم رزم و عزم عشقبازان یاد باد خاطرات سرفرازان یاد باد
6.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آغاز هفته دفاع مقدس گرامی، و بیاد شهدایش 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 بـه سرافـرازی ایـران صلوات وبه این خاک دلیران صلوات عـزت ملت مـا از شهداست شادی روح شهیدان صلوات 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
... 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 سلام مهدی سلام ای جان هستی کجــا چشـم انتـظار مــا نشستی؟ چهــارده قـرن را چشـم انتظاری چهـــارده قـــرن را دنبــال یـاری بــه تنـگ آمـد دل مـا از جـدایی نشـد یــار تـو بـاشیم کــه بیـایی نشـان ده روی مـاه و نـازنیـن را بهـاری کـن همه فصـل زمین را بتـــاب ای آفتــاب صبـح امـید کـه از نـور تو گیـرد وام خورشید بتاب از مکه ای شمس ولایت جهان در پـرتـوت گردد هدایت توچون صبح بهاری با نشاطی زلال و پــاک چـون آب حیـاتی سلام فرمانده، ای که جانِ جانی توهم فـرمـانده هم صاحب زمانی بیـــا ای همـــدم راز شهـیدان بیــا شــاهــد پــرواز شهـیدان تو که با این شهیدان همنوایی تـو کـه با یک یک شان آشنایی بخـوان تـا با نوای تو بخوانیم «کجـایید ای شهیدان خـدایی» بیا داغ شهیدان کُشت ما را فراق آن عزیزان کشت ما را هنـوز دلتنگ آن همسنگرانم فــراق روی شـان بـرده توانم منم جا مانده از نسل غیورم هوای نفس کـرده از تو دورم بیــا آقــای مـن تا زنده هستم بیــا تـا کـه نبسته مرگ دستم شوم لایق الهی چون شهیدان کـنم هستی خــود را برتو قربان تو ما را گر چه مولا جانِ جـانی نمی دانـم کجـای ایـن جهـانی من از روز ازل بــودم مـریدت مـدد فـرما که گردم روسفیدت به درگاه تـو گـرچـه مـن فقیرم شهادت قسمتم کن تا نمیرم شهــادت بهــترین آغــاز بـــاشد تمـاشـایـی تــرین پـــرواز بـــاشد بــــرای آرزومـــــندان عــــاشــق درِ بــــاغ شهــــادت بـــاز بــاشد خوشامردان پاک وخوش سعادت ســـفر کــردنــد بــا بـال شهادت تـو کـه در جبهه دیـدی کـربـلا را تـو شاهد بوده ای لطف خدا را تـو کـه دیدی در آن جمع خدایی صفا بـود و خلوص و بی ریایی تودیدی عاشق آنجا بی نشان بود چه شوری در دل رزمندگان بود تـو پـرپـر گشتن شان را که دیدی تـو بی سرگشتن شان راکه دیدی هرآنکس ذکرمهدی رابه لب داشت شهادت را زحق آن شب طلب داشت نــواهــا بــا نــوای کــاروان بـود به لبها بـانگ یاصاحب زمان بود همه رفتندومن جـامانده هستم دریغـا از شهیـدان رانـده هستم نشـد آخــر شهـادت قسـمت من از آن آلاله هـا وامــانـده هستم همـی دانــم کــه تـا روز قیـامت ز روی ماهشان شرمنده هستم اگــر چــه سـالهـا بگـذشت امـا ز دلتنـگی شـان آکنــده هستـم شهـیدان در غُمـار عشـق بُـردند منم کــه تــا ابــد بـازنـده هستم چنــــان دوران دفــــاع مقــدس اگـرچـه همچنان رزمنده هستم بیـا لـب تـر کـن ای فـرزنـد زهـرا مطیـع امـرت ای فرمانده هستم شهادت افتخاری جاودان است شهادت هم ازآنِ عاشقان است شهیدان عاشقانی حق سرشتند شهیـدان تــا قیــامت در بهشتند مـن از روز نخستین عهـدبستیم که حامیِ «ولایت»بودو هستیم رخ چون ماه تو تاپشت پرده است ولــیِ امـرمـا «سیـدعلی» هست بجـوشدتـاکـه خون«حاج قاسم» وفـاداریـم مــاچون«حاج قاسم» شــده ذکــر همـه بــرگــرد آقــا تــو را بــه فــاطمـه بــرگـرد آقـا بیـا ای غصـه خـوار درد حیـدر بیـا ای بـی قـرار داغ مــادر بیا مهدی بیا ای روح احساس بیـا ای سـوگــوار داغ عبـاس بیا ای روضه خوان عمه زینب دوچشمت خون چکان عمه زینب بخوان از روضه ی جانسوز گودال بگو چون شـدکه زینب رفته ازحال بگو از لحظه ای که سر جدا شد صـــدای زینبــش واویلــتا شــد بـگو اسبان چه کردند بـا تن او بــگو از غــارت پیــراهــن او بخوان آن روضهٔ دشت عطش را بخوان زآنجا که زینب کرده غش را بخوان روضه که«مداح»جان بگیرد فقط یک یاحسین گــویـد بمیرد 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀
... 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 مرغ خیالم می کند نغمه سرایی یاران کجایید ای شهیدان خدایی ازکوچه های شهر و آبادی گذر کرد سوی دیار عاشقان عزم سفر کرد آنجاکه خاکش عطرو بوی کربلا داشت آن سرزمینی که فقط رنگ خدا داشت آنجا که روزی بود قرار بی قراران در سینه دارد پاره های جان یاران آنجا که میدان نبرد و امتحان بود کرب و بلایی در نگاه عاشقان بود آنجا که هرکس بود دنبال شهادت پرواز می کردند با بال شهادت کرخه دگر خالی ازآن احساس ها شد اروند هم دلتنگ آن غواص ها شد انگار نخل سر بـریده داشت فـریاد کوآن بسیجی که به رویم تکیه میداد یادش بخیر آن جاده های پُر تَرَدُّد لحظه به لحظه سینه اش خمپاره میخورد یادش بخیر آن روضه ها وسوز نوحه شـور دعای صبحگاهان «دوکـوهـه» یادش بخیر آن قهرمانان «دوعیجی» شیران ارتش، پاسداران و بسیجی آن نازنین گلهای سرخ باغ احساس مردان پاک کرخه نور و دشت عباس جانم به قربان عطش نوشان فکه لب تشنگان آن کـربـلاییـان فـکه یادش بخیرشور و نوای هفت تپه مردان پاک و با صفای هفت تپه یاران همه رفتند با بال شهادت درسینه ی ما مانده آمال شهادت آن شیرمردانی که خوش آوازه گشتند از خاکریز نَفْس شان آسان گذشتند مامانده ایم وبُغض چندین ساله دردل کشتیِ آرزوی مـا مـانـدست در گِل آنـان نظر کـرده ی زهـرای بتـولند در آزمون عشق و جانبازی قبـولند تقدیر ما این بود تا که جا بمانیم با حسرت ودلتنگی از آنان بخوانیم در روزگاری که حقیقت می شودگم تشخیص یار وغیرآسان نیست مردم دشمن به نام دین سر دین را بِبُـرّد آنگه دو بــال مــرغ آییـن را بِبُـرّد دشـمن ز تـدبیر ولایـت اَخـم دارد از انقـلابیـون بـه جانش زخم دارد مردم حجاب وبی حجابی یک بهانه است اصل نظام ودین وباورها نشانه است فـریاد و صـد فـریاد از یـاران غـافل از بی بصیرت ها و دینداران غـافـل هان ای مسلمان گوش کن حرف امام است تضعیف جمهوری اسلامی حرام است اصلی ترین وظیفه ات دشمن شناسی است هجمه به نیروهای مؤمن ناسپاسی است آنـکه پـی امنیت مـا پـای کار است این رهبر فرزانه ی بـا اقتـدار اسـت این فتنه های شومِ آخرالزمان است هرکس بماندبا ولایت در اَمان است بافتنه سازان آنکه باجان می ستیزد جزوسپاه حضرت صاحب زمان است اسـلام خمیـنی و اسـلام پیـمبـر در یک مسیری پاک هستند و مطهر حُـب ولایت، شـوق پـرواز شهادت باشد دو بال عشق شیعه تا قیامت دشمن از این دو بال شیعه بیم دارد گـر چـه ز اسـتدلال شیـعه بیم دارد دشمن ز فرهنگ شهادت می هراسد از خیمه ی سبز ولایت می هراسد هـریک زما بایدکه چون عمار باشیم بـا جان ودل«سیدعلی»را یار باشیم «سیدعلی»مارا نه تنها جانِ جان است والله که او نایب صاحب زمان است حق شهیدان کـن خدایـا سر فرازم تــا در ره پــاک ولایت جـان ببازم ای کاش روزی ترکشی روزیِ من بود جسمم همانند شهیدان بی کفن بود ای کاش درجبهه تن من دود می شد مانند گمنامان جنگ مفقود می شد آنانکه رفتند با شهادت رستگارند روزی خوران سفره ی پـروردگـارند ای کاش گردد گرم بـازار سعادت تاکه شود روزیِ«مداح»هم شهادت 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 الـهي بــه مـردان پـاك و نجيب بـه گلگون تنان شهادت نصيب بحق «علي» و بحق «رسول» بحق «خديجه» بحق «بتول» خدايا كرم كن كه لب وا شود به وصف شهیدان گویا شود بــقربان مـردان سـر بـاخته دلـيرانه بـرخصم دون تاخته كجايند پاكان خوب و نجيب رفـيقان شبـهاي «اَمن يجيب» كجايند شيران «والفجر» هشت كز آنان كمي استخوان برنگشت هـمانان كـه در «كربلاي چهار» همانند «زهـرا» شـدند بـي مزار بـه يـاران در خون مُلَبّس قسم شهيدان بيت «المقدس» قسم به «مرصا» مردان كه عاشق شدند پـی قـتل عـام منافق شدند قسم بـر شهيدان «والفجر چار» غـريبانه كـردند جـان را نثار دلـم شـد هـوايی «اروند» رود بـروح شـهيدان پـاكش درود «شلمچه»هلا اي دلت شعله ور مـــرا تــا بخاك شهيدان بـبر بدآنجا كه «مهدي» گذرمي كند شـهيدان مـا را نظر مي كند وجودم پـر از شبنم ياس كن مـرا راهـی «دشت عباس» كن شبی را كه راهی «خيبر» شديم و جمـعي زمـابـی بـرادرشديم خطر بـود و آژير «خمپاره ها» به هر سو جگر گوشه هامان رها چه حال و هوايـي بسر داشتيم وجب در وجب لاله مي كاشتيم شبي فاتح شهر«بستان» شديم ز نو صاحب أيـن گلستان شديم شب است و دلم راهي جاده ها شب و شعله ی عشق سجاده ها كجايند مردان سنگر نشين خـوش آوازه در آسمان و زمين همانان كه يك شب تفأل زدند «زمين رابه سمت خدا پل زدند» هـمانان کـه بـودند ازخـود رها شدنـد جـمله همسایگان خـدا اگر چه پر از لاله این گلشن است دراین عرصه تکلیف مان روشن است بر آنیم اگر خوش سعادت شویم همه جـان نثـار «ولایـت» شـویم بمـانیم همـه بـر سـر عهـدمان که راضی شود قلب صاحب زمان الهی بـه «مداح» عنایت شود و روزیِ او هم شــهادت شود 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀
... 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 سلام ای سالکان عشق ومستی سلام ای ساکنان مُلک هستی شهیدان به خاک و خون تپیده در آغـوش خـداوند آرمیـده خوشا بر حالتان که زود رفتید زلال و پاک همچون رود رفتید نبودید تا ببینید ناکسان را نبودید بشنوید زخم زبان را نبودید تا ببینید قوم بی درد دل ما را پر از زخم زبان کرد همانکه سینه اش از کینه پُر بود بگفتا جبهه ها بخور بخور بود مگردرجبهه جز ترکش چه خوردید؟ مگر جز پاره پاره تن چه بردید؟ مگرنه اینکه جبهه مرد می رفت هرآنکس داشت دردل دردمی رفت بگو با قوم یاقی قوم سرکش مگرچه خورده اید جز تیرو ترکش؟ هرآنکس ظرف دل ازعشق پُرکرد به جبهه رفته و بخور بخور کرد بیا بگذار راحت تر بگویم حدیث عشق واضح تر بگویم کجا بودید خوردن را ببینید؟ به راه عشق مُردن را ببینید کجا بودید از خشکی و دریا بساط خوردن آنجا شد مهیا یکی که قسمتش خمپاره می شد چنان می خورد پاره پاره می شد یکی هنـگام حـملۀ هـوایی فقط می خورد گاز شیمیایی یکی خمپاره میخورد دود می شد یکی می سوخت و مفـقود می شد یکی چون «حاج قاسم» مثل سقا که هم بی دست شد هم اِرباً اربا یکی تاسر جداشدمست می شد یکی با ترکشی بی دست می شد پدرها داغ دیدند غصه خوردند و مادرها بسی دِق کرده مُـردند هر آنچه خون دلها بود خوردند دل پُـر غصـه را در گـور بـردند گروهی کز شهیدان کینه دارند مـنافق های بی اصل و تـبارند هرآنکس باشهیدان تا درافتاد اَساس دودمـان او بـر افتاد شهیدان مثل ماه و آفتابند شهیدان تا ابد بر ما بتابند به هر بُوم و بَرَی نام شهیداست نشاط وشور و احساس وامید است شهیدان موجب عِزّ و نشاطـند شهیدان شاهدند و در حیاتند شهید یعنی به خاک وخون مُلَـبّس شهید یعنی که پاک یعنی مقدس شهید یعنی نشان از حَیِ سُبحان شهید یعنی کـه آیـاتی ز قـرآن شهید یعنی همیشه با «ولی»باش جهان سوی دگر شد با«علی»باش شهید یعنی چراغ راه مـردم نگردد هیچ کس در پَرتُوَش گُم بدرگاه شهیدان کـن توسل که باغ آرزوهایت دهد گُل رگ غیرت به زیر پوست داریم شهیدان را همیشه دوست داریم شهیدان را بخوان«مداح» هر دم شهیدان می برند از سینه ات غم 🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀