eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.2هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
430 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
. 💠 ام البنین شد بی پسر واویلا واویلا بود امیدم تا مرا یاری کنی سالها بهرم علمداری کنی ای دریغا شد امیدم نا امید بی برادر گشتم و پشتم خمید 🌺🍃🌺 کس ندیده در عجم یا در عرب هیچ سقایی بمیرد تشنه لب در حرم گوید سکینه العطش طفل ما از تشنه کامی کرده غش 🌺🍃🌺 تا تو بودی خیمه ها آرام بود دشمنم در کربلا ناکام بود تا تو بودی من پناهی داشتم با وجود تو سپاهی داشتم 🌺🍃🌺 تا تو بودی خیمه ها پاینده بود اصغر ششماهه من زنده بود تا تو بودی خیمه ها غارت نشد گوشوار بچه ها غارت نشد 🌺🍃🌺 تا تو بودی دست زینب باز بود بودنت بهر حرم اعجاز بود تا تو بودی چهره ها نیلی نبود دستها آماده سیلی نبود 🌺🍃🌺 تا که مشکت پاره و بی آب شد دشمنت در خنده و شاداب شد پهنه پیشانی ات در هم شکست خیمه ات مثل حسین از پا نشست 🌺🍃🌺 ای که تو دست خدائی داشتی هستی ات را بر زمین بگذاشتی ای که زینب خواهرت گردیده است فاطمه دور سرت گردیده است 🌺🍃🌺 آنکه طاق ابروانت را شکست بعد تو بر سینه یارت نشست بعد تو دشمن هیاهو می کند وحشیانه بر حرم رو می کند @eetazeinab
. 🌷🌷131🌷🌷 ای بانوی عقیله مادرکرم و فضل فاطمه ی ثانیِ حیدر ای مادرِ ابالفضل (ع) 🌹 دارم روی لب زمزمه الحق که هستی فاطمه (س) مادرِشاه علقمه 🌹 لبریزازاحساسی چون مادرِ عباسی 🌹 ام البنین بی بی جان 🌹🌹🌹 ☑️بنددوم بودی به بیت حیدر ع مادر زبعد زهرا س سنگ صبور زینب س بودی زبه وقت رنج و غمها 🍀 همدم شدی باروضه ها تسکین درد مجتبی ع غمهای شاه کربلا 🌹 برای توخوند حیدر س روضه ی دیوار و در 😭 ام البنین بی بی جان 🍀🍀🍀🍀🍀 💎1⃣3⃣1⃣💎💎💎 نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات) . @eetazeinab
1_50364694.mp3
زمان: حجم: 3.72M
❤️ ام البنین... آه یا ام البنین ... 🎤🎤 🌺 🌺 💠 نوحه سینه زنی اُم‌البنین ... آه یا اُم‌البنین گریه نکن هرچند ، دریایِ احساسی حق داری زینب رو دیگه نمیشناسی حق میدی که پیرم ، خیلی زمین گیرم روزی هزار دفعه ، از غُصه می میرم اُم البنین قمرامُ و کشتن اُم البنین قمراتُ و کشتن اُم البنین پسرامُ و کشتن اُم البنین پسراتُ و کشتن اُم‌البنین ... آه یا اُم‌البنین ____ مادر نبودی که ، تنها شدم تنها کشتن داداشم رو ، تشنه لبِ دریا مادر نبودی که ، آب و صدا میزد پیش چشایِ من ، هی دست و پا میزد اُم البنین بی پر و بال رفتم اُم البنین دیگه از حال رفتم ام البنین هر جوری که میشد از خیمه تا ته گودال رفتم ... اُم‌البنین ... آه یا اُم‌البنین ____ مادر نبودی که ، دیدم اسارت رو غوغای غارت رو ، حد جسارت رو مادر نبودی که ، صد مرتبه مُردَم از کربلا تا شام ، خیلی زمین خوردم اُم البنین اشکامون و دیدن اُم البنین همه میخندیدن ام البنین نبودی تویِ شام دور سر داداشم رقصیدن ... اُم‌البنین ... آه یا اُم‌البنین 🎤🎤 سید مهدی میرداماد @eetazeinab
▪️🎤نوحه حضرت ام البنین (س) ___________ از بقیع آید بوی عطر یاس رفته از دنیا مادر عباس میشود مهمان زهرا مادر سقای گلها واغریبا – وا غریبا (2) ___________ قلب آل الله سوزد از داغش که خزان شد در کربلا باغش میشود مهمان زهرا مادر سقای گلها واغریبا – وا غریبا (2) ___________ بر جنان مرغ روح او زد بال آمده عباس بهر استقبال میشود مهمان زهرا مادر سقای گلها واغریبا – وا غریبا (2) ___________ بعد زهرا بود یاور مولا بهترین یار و همسر مولا میشود مهمان زهرا مادر سقای گلها واغریبا – وا غریبا (2) ___________ او که مولا را یاوری کرده بر یتیمانش مادری کرده میشود مهمان زهرا مادر سقای گلها واغریبا – وا غریبا (2) ___________ چار فرزند نازنیش را داده در راه یوسف زهرا میشود مهمان زهرا مادر سقای گلها واغریبا – وا غریبا (2) ___________ شده در راه گل پیغمبر دسته گلهایش همگی پرپر میشود مهمان زهرا مادر سقای گلها واغریبا – وا غریبا (2) ___________ سر عباسش روز عاشورا بوده بر روی دامن زهرا میشود مهمان زهرا مادر سقای گلها واغریبا – وا غریبا (2) حاج محمد نعیمی وفات حضرت ام البنین اجرای سبک: @eetazeinab
زمزمه شام غریبان حضرت زهرا سلام الله 💠🍃💠🍃💠🍃💠 شام غریبان گل حیدراست .... ای خدا ۲ چشم علی زمزمه ی حیدر است ای خدا ۲ مغیره آئینه طوبی شکست ای خدا به تازیانه بازویش را شکست ای خدا وقت وداع با بدن مادراست ای خدا قاتل طفلان کفن مادراست ای خدا فاطمه جان فاطمه جان فاطمه فاطمه فاطمه جان فاطمه جان فاطمه فاطمه مادر کودکان من گم شده ای خدا همسر قد کمان من گم شده ای خدا فاطمه ی جوان من گم شده ای خدا همسر مهربان من گم شده ای خدا @eetazeinab
بسم الله الرحمن الرحيم السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله السلام علیکِ یــا عــزیــزةالــزهـــراء السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور الســَّواطع یا فــاطـــمـــة بــنــت حـــِزام الکـِلابیه المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمت الله و برکاته. 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک امشب از همینجا... سلام بدیم به بی بی ام البنین... ان شاء الله وعده همه ما مدینه... کنار قبرستان بقیع... 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک خیلی آبرو داره این خانم... خیلی احترام داره... امام باقر فرمودند... و كانت أم البنين أم هؤلاء الاربعة الاخوة القتلى خانم ام البنین مادر چهار شهید هست... میدونی کدوم شهدا... شهدایی مثل علمدار کربلا ابالفضل العباس... مادر شهدایی که جانشون رو فدای امام زمانشون کردند... خیلی عظمت داره این بانو... 🔸فـــاطمه دوم حیــدر شــدی 🔸مادر یک ماه و سه اختر شدی آی اونی که گفتی مریض دارم... گرفتارم... امشب مجلس بنام مادر عباسه... مطمئن باش ابالفضل العباس... به گریه کن های مادرش نظر داره... مواظب باش دست خالی از این مجلس نری... 🔸جز تو، که در کرب و بلای حسین 🔸چـار پسـر کــرده فـدای حسین مرحوم مامقانی در کتاب تنقیح المقال نوشته... بعد واقعه کربلا... وقتی بشیر وارد مدینه شد... اومد محضر بی بی ام البنین... عرضه داشت خانم جان... بچه هات رو در کربلا کشتند... بی بی فرمودند... ای بشیر... أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر از حسینم چه خبر... عرضه داشت... بی بی جان نبودی... دستهای عباست رو قطع کردند... عمود آهنین به فرقش زدند... فرمود ای بشیر... اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام تمام بچه هام فدای حسین... همه عالم فدای حسین... 🔸تمام زندگیم مال حسینه 🔸دلم همواره دنبال حسینه بشیر همه بچه هام فدای حسین... به من بگو... الان آقام حسین کجاست... یدفعه بشیر صدا زد... بی بی جان... حسینت رو... با لب تشنه سر از تنش جدا کردند... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... 🔸قدم اگر خمید فدای سر حسین 🔸جانم به لب رسید فدای سر حسین 🔸ام البنین سابق این شهر عاقبت 🔸شد مادر چار شهید فدای سر حسین @eetazeinab
و توسل به ساحتِ مقدس مادرِ ادب سلام الله علیها به نفس حاج سعید حدادیان ┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅ گویند فقیری به مدینه به دلی زار آمد به در خانه ی عباس علمدار زد بوسه بر ان درگه و استاد مؤدب گفتا به ادب با پسر حیدر کرار کی صاحب این خانه یکی مرد فقیرم بیمار و تهیدست و گرفتار و دل افکار هر سال در این فصل از این خانه گرفتم بر خرجی یکسالۀ خود هدیۀ بسیار گفتا به زنان اُم بنین مادرِ عباس با سوزِ دلِ سوخته و دیدۀ خون بار کز زیور و زر هر چه که دارید بیارید بخشید بر این مردِ فقیر از ره ایثار خود سائل هر سالۀ عباس من است این عباس دل آزرده شود گر برود زار دادند بدو زیور و زر هر چه که می بود از لطف و کرم عترت پیغمبر مختار سائل که نگاهش به زر و سیم بیفتاد بگذاشت ز غم گریه کنان چهره به دیوار گفتند همه هستیِ این خانه همین بود ای مرد عرب اشک مَیَفشان تو به رخسار آن سائلِ دلباخته با گریه چنین گفت: کی در همه جا بوده به خیل ضعفا یار بر من در این خانه گدائیست بهانه من عاشقِ عباسم ، نه عاشق دینار من آمده ام بازویِ عباس ببوسم من در پی گل روی نهادم سوی گلزار هر سال زدم بوسه بر آن دستِ مبارک هر بار شدم محو رخِ صاحب این دار یک لحظه بگوئید که عباس بیاید باشد که برم فیض از آن چهره دگر بار ناگاه زنان شیونشان رفت به گردون گفتند : فروبند لب ای مرد گرفتار ای عاشق دلسوخته ، ای محو رخ دوست ای سائل دلباخته ، ای طالب دیدار دستی که زدی بوسه جدا گشت زِ پیکر ماهی که تو دیدی به زمین گشت نگونسار آن دست کزو خرجی یکساله گرفتی شد قطع زِ تیغ ستم دشمن خونخوار سر بر سر نی، دست جدا، تن به روی خاک لب تشنه، جگر سوخته، دل شعله ای از نار این طایفه هستند در این خانه سیه پوش این خانه بود در غم عباس عزادار این مادر پیری که قدش گشته خمیده سر تا به قدم سوخته، چون شمع شب تار این مادر دلسوختۀ چهار شهید است گردیده دو تا قامتش از ماتم آن چهار این مادر عباس همان اُم بنین است دادند بنینش همه جان در ره دادار *کاروان رسید مدینه ، اینجور نقل کردن یه بچۀ خردسال داره عباس این آقازاده سوارِ بر دوشِ اُم البنینِ .. کنارِ قبرِ پیغمبر شلوغِ مردا یه طرف ، زن ها یه طرف یه وقت دیدن این خانم آمد .. زن ها این صفوف رو شکافتند همه کنار رفتن یه عده ای اشاره می کنن بَشیر .. مراعات کن ... اومد مقابلِ بشیر ، بشیر یه بشارتُ مژده بده یه خبرِ خوش بده .. بشیر حسینم برگشته ؟ خیلی وقته چشم به راهشم از حسینم چه خبر ؟ اُم البنین خبر داری عون رو کشتن ؟_فدایِ حسین از حسینم بگو .. جعفرت رو کشن ؛ _فدایِ حسین میگم از حسینم بگو .. عثمانتُ کشتن ؛ _میگم فدایِ حسین از حسین بگو .. دید هرجوری حرف میزنه حماسه در حماسه متجلی ست .. گفت بزار براش روضه بخوانم .. اُم البنین خبر داری عمودِ آهنین به فرقِ عباست زدن ؟.. ناراحت شد ، بشیر میدونی داری چی میگی؟ پسرِ من قدِ رشیدی داشت ، دست هایِ بلند و قوی داشت ، مگه کسی میتونست انقدر بهش نزدیک بشه ؟.. عمود به فرقش بزنه ؟.. اگه بگی تیر باران شد کشته شد قبول میکنم .. پسرم یَلِ بی نظیرِ عربُ و عجمِ .. یه وقت دیدن شونه هایِ بشیر داره میلرزه .. صدا زد اُم البنین راست میگی به خدا ، اما اول کمین کردن پشتِ نخل هایِ علقمه .. دونه دونه دستاشُ بریدن .. تیر به چشمش زدن .. خبر داری رفته بود آب برا بچه هایِ حسین بیاره؟ .. تیر به مشکش زدن .. دیگه اینجا بود عمود به فرقش زدن .. یه دفعه همه زن هایِ مدینه صدایِ شیونُ و گریه شون بلند شد .. دیدن اُم البنین سلام الله علیها با همون جلالتُ جبروت ایستاده ، خم به ابرو نیاورده فقط نگاه کرد به بزرگانِ زن ها ؛ دیدید ، میبینید چی داره میگه: دیگر مرا اُم البنین مخوانید زیرا که من دیگر پسر ندارم همه گریه کردن ، اُم البنین هنوز اشک نریخته .. تو احوالاتِ امام راحل هست وقتی خبر آقا مصطفی رو بهش دادن دیدن امام اصلاً گریه نمی کنه (این شوکت و بزرگیِ یه نفر) گفتن می خواید گریه کنه ؟یکی بیاد روضه بخواند.. تا اسم امام حسین اومد دیدن به پهنایِ صورت گریه می کرد این درسیِ که ما از اُم البنین یاد گرفتیم .. فرمود بشیر پسرامُ گفتی ، منو پسرهامُ و هر کسی زیرِ این گنبد کبوده ، همه فدایِ حسین .. دیگه بیا از حسین بگو .. همچین که گفت بینِ دو نهرِ آب ذبح الحسین من القفا .. قتل الحسین عطشانا ..* ای حسین .. @eetazeinab