خدایا عبد گنهکارت فقط یه کار میتونه با این حالش انجام بده و اونم اینه که بیاد ازت درخواست کنه،دعا کنه به درگاهت
که به حق نور وجه اللهی خودت که حسین باشه😭 و هرگز هم خاموشی نداره این نور
خدایا به حق آبروی محمد که دوستش داری و انتخابش کردی و برگزیده توست
خدایا به آبروی مولامون و آقامون علی ولی الله
خدایا به حق دوست هایی که داری و برگزیده هستند به درگاهت
خدایا به حق همه اینایی که گفتم، به محمد و آل محمد درود و تحیت و سلام بفرست🌱✋
و خدایا هرچیییییی #گناه کردم ببخش😭😭😭
هرچی حرمت تو شکستم ببخش
هرچی به خودم بدی کردم ببخش
هرچی غفلت کردم ببخش
هرچی به حرف شیطان گوش دادم ببخش
خدایا بعدش منو حفظ کن توی آغوش خودت که دیگ گناه نکنم😭
دیگه دل #امام_زمان م رو نشکنم 💔💔
دیگه حرمت #حسین رو نگه دارم💔
@ef_zed_komeyl
پادکست|توبه با حسین قشنگه - حاج مهدی ترکاشوند.mp3
3.77M
#صوت
🌕 میگن توبه با حســین قشنگه... :)!
تا محرم مرا نگه دارید؛ این دل من لک زده برای حسین (علیهالسلام)💔
@ef_zed_komeyl
شب جمعه ، حتما سوره ی جمعه رو بخونیم که کفاره ی گناهای یه هفتمونه ..... 💔🚶♀😔
حتماااا به یاد شهدا باشیم که پیش اربابشون امشب به یادمون باشن و دعامون کنن انشاالله 🥺🥺🥺✨
اگه تونستید نماز شب بخونین و هدیه به آقا امام زمان کنین . هدیه برا شادی قلب مبارکشون 🥺💔
و اگه تونستیم برا امواتمون که چشم انتظارمون هستن و برا شهدای عزیزمون یه فاتحه ی کبیره بخونیم 🙂
التماس دعا🌿✨
یاعلی
@ef_zed_komeyl
٭ گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین
خانه آباد شدم خانه ات آباد حسین . . . ♡`
@ef_zed_komeyl
- مسلم دلش رو گذاشت توی مُشتِ حسین و
رفت کوفه...
دیگه دلی نداشت که توی غربتِ کوفه بگیره و تنگ بشه . . . ❥٭
@ef_zed_komeyl
گفتماز؏ـشقنشانیبهمنخستهبگو
گفت:جز؏ـشقِحسینهرچهببینیبَدَلیست…!🌱
@ef_zed_komeyl
هر که در شب جمعه ده مرتبه این دعا را بخواند در نامه عمل او هزار هزار حسنه نوشته شود و هزار هزار سیئه محو شود و در بهشت هزار هزار درجه برای او بلند شود 🙃🙂
خدا دنبال بهانه ست که ما رو ببخشه
پس تا دیر نشده فرصت ها رو از دست ندیم 😉
#شب_جمعه
شهید چمران میگفت:
"من سختترین کار زندگیام درس خواندن است! از درس متنفرم!
اما چه می شود کرد که
این درس خواندن تکلیف من است!
و قطعاً همه تکلیفهای انسان سخت و طاقتفرساست...
پس من برای مبارزه با نفسم، میجنگم و درس میخوانم و این تلخی و سختی را تحمل میکنم تا تکلیفم را انجام داده باشم".
این یعنی چی؟! یعنی قرار نیست
از همه چی خوشت بیاد، خیلی از
کارا وظیفته، دوست ندارم و اراده
ندارم و . . همش کشکه چون وظیفته
به خاطر خدا انجامش بده
ثواب_یهویی✨
شماره آخر تلفنت چنده؟
برای اون شهید ۵تا صلوات بفرست
1 شهید حاج قاسم سلیمانی
2 شهیدمحسنحججی
3 شهیداحمدیوسفی
4 شهیدعباسدانشگر
5 شهیدابراهیمهادی
6 شهیدمحمودکاوه
7 شهیدانگمنام
8شهیدمحمدحسینفهمیده
9شهیدمحمدابراهیم همت
0 شهیدفیروزحمیدیزاده
کپیکنازثوابشجانمونی...🌿
-تأسفآوره...
ڪار اون شخصیڪہ...
برایسبڪ ڪردنبدنش ...
دوساعت رویتردمیل میدوه ...
امابراے سبڪڪردن بارگناهاش ..
دودقیقه ..
دربرابر پروردگار نمیایسته ...
یڪمیحرفحساب
حواسمونباشه.
#تلنگرانه
@ef_zed_komeyl
#تلنگرانه
هرگاه ڪه نمازت
قضاشدونخواندی
دراین فڪر نباش ڪه
وقت نماز خواندن نیافتی
بلڪه!
فڪرڪن چہ گناهے را
مرتڪب شدی کہ خداوند نخواست
در مقابلش بایستے!
#نماز را سبڪ نشماریم
@ef_zed_komeyl
42.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید قسمتی از #عاشقانه های شهید #عباس_دانشگر و همسرشون!🥺❤️
_قسمت اول_
#زندگیشهدایی🌱
#داداش_عباس
@ef_zed_komeyl
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام و علیک یا اباصالح المهدی💚✨
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲🌱
#امام_زمان
@ef_zed_komeyl
راز سه شنبه شب های شهید تورجی زاده
#جمکران
اولین روزهای سال 63 بود. نشسته بودم داخل چادر فرماندهی ،جوان خوش سیمایی وارد شد. سلام کرد و گفت : آقای مسجدیان نیرو نمی خواهی!؟
گفتم : تا ببینم کی باشه!
گفت : محمـــد تــورجی ، گفتم این محمد آقا کی هست؟
لبخندی زد و گفت : خودم هستم.
نگاهی به او کردم و گفتم : چیکار بلدی؟
گفت: بعضی وقت ها می خونم. گفتم اشکالی نداره ، همین الآن بخون!
همانجا نشست و کمی مداحی کرد. سوز درونی عجیبی داشت. صدایش هم زیبا بود. اشعاری در مورد حضرت زهـــــرا سلام الله علیها خواند.
علت حضورش را در این گردان سوال کردم. فهمیدم به خاطر بعضی مسائل سیاسی از گردان قبلی خارج شده.
کمی که با او صحبت کردم فهمیدم نیروی پخته و فهمیده ای است.
گفتم : به یک شرط تو رو قبول می کنم . باید بی سیم چی خودم باشی ! قبول کرد و به گردان ما ملحق شد.
*** * *
مدتی گذشت. محمد با من صحبت کرد و گفت : می خواهم بروم بین بقیه نیروها. گفتم : باشه اما باید مسئول دسته شوی. قبول کرد. این اولین باری بود که مسئولیت قبول می کرد.
بچه ها خیلی دوستش داشتند. همیشه تعدادی از نیروها اطراف محمـــد بودند. چند روز بعد گفتم محمـــد باید معاون گروهان شوی.
قبول نمی کرد، با اسرار یه من گفت : به شرطی که سه شنبه ها تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی!
با تعجب گفتم : چطــور؟
با خنده گفت : جان آقای مسجدی نپرس!
قبول کردم و محمد معاون گروهان شد. مدیریت محمد خیلی خوب بود. مدتی بعد دوباره محمد را صدا کردم و گفتم : باید مسئول گروهان بشی.
رفت یکی از دوستان را واسطه کرد که من این کار را نکنم. گفتم : اگه مسئولیت نگیری باید از گردان بری!
کمی فکر کرد و گفت : قبول می کنم ، اما با همان شرط قبلی!
گفتم : صبــر کن ببینم. یعنی چی که تو باید شرط بذاری؟! اصلا بگو ببینم . بعضی هفته ها که نیستی کجا می ری؟
اصرار می کرد که نگوید. من هم اصرار می کردم که باید بگویی کجا می روی؟
بالأخره گفت. حاجی تا زنده هستم به کسی نگو، من سه شنبه ها از این جا می رم مسجد جمکــــران و تا عصر چهارشنبه بر می گردم.
با تعجب نگاهش می کردم. چیزی نگفتم. بعد ها فهمیدم مسیر 900 کیلومتری دارخــوئیــن تا جمکـــران را می رود و بعد از خواندنن نماز امام زمـــان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر می گرد.
یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب برای خوردن آب بلند شدم. نگاهی به محمــد انداختم.
سرش به شیشه بود. مشغول خواندن نافله بود. قطرات اشکـــــــ از چشمانش جاری بود.
در مسیر برگشت با او صحبت می کردم. می گفت: یکبــــار 14 بار ماشین عوض کردم تا به جمکران رسیدم. بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم!
به نقل از سردار علی مسجدیان ( فرمـــانده وقت گردان امام حسن علیه السلام
@ef_zed_komeyl
*⚘﷽⚘
#شهیدے که دوست داشت چیزے ازش نماند 😳
🔰هـر وقـت بحـث #شـهادت را پـیش مے کشـید مےگفـت:
«خوش بہ حـال آنـان ڪه وقتے #شهید می شوند چیزی از آنها باقی نمی ماند . من هم دوسـت دارم ناشناخته باشم و اثری از من باقے نمـاند.»
🔰قـبل از #عـیدنوروز به مرخصے آمـده بـود و مرا دلدارےمے داد. گفتم:
«انشـاءالله کےبر می گردے؟»
- « #هفـت روز بعد از عید.»
دقیقاً هفـت روز بعـد از عید تشیـع جنازه اش بود.
🔰بالاےتابوتـش نشستــم.
گفتـم: «مے خواهـم صورت پسرم را ببوسـم.»
گفـتند:« #شهیـدشماسرندارد!»
گفتــم: «می خواهم #دستش را، بدنش را ببوســم.»
گفتــند: «شــهید شما دست هم ندارد، فقـط کمے از پایــش باقے مانده!»😭
🔰نشسـتم بالاے تابــوت و گفـتم:
«پسرم شیــرم حلالـت. این پســر را که در راه خدا دادم با سـر و گردن و دست و پا قربانے در راه خــدا دادم. امیدوارم خــداوند این قربانے را از من قــبول کــند.»
☘▫️☘▫️☘
#شهید عبدالرسول محمدپور
سمت: جانشین حفاظت اطلاعات لشکر 33 المهدی(عج)
@ef_zed_komeyl
همسرش می گفت چشاش خیلی خوشگل بود
امابا این چشمها تو زندگی یہ
نگاه حرام نکرده بود
می گفت من بهش می گفتم: ابراهیم
این چشای خوشگل برا من نمیمونہ
حالا ببین ..
وقتی جنازشو آوردن دیدم
چشماش نیست ..💔
انگار خدا اون چشای خوشگل
و"پاک" رو فقط می خواست
واسه خودش انحصاری ..!
ــــــــــــــــــــ
حاج محمد ابراهیم همت
#شادی_روحش_صلوات🦋🌱🌹
@ef_zed_komeyl
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اے مرگ اے اَجلچندروزےرومهلتبده 💔
۵ روز تا #محرم💔
✨مرادی، دوست شهید
من در دوره ی دبیرستان با عباس هم کلاس بودم . در همان روزهای اول ، #نجابت و #صداقت را در رفتار و برخوردش دیدم و خیلی زود با او دوست شدم 😍 در مدت چهارسالی که باهم بودیم، یک حرف ناپسند از او نشنیدم 🙃 گپ و گفت ما با خنده و خوش رویی همراه بود😀 هربار که باهم هم کلام می شدیم ، حرف جدیدی برای گفتن داشت . 😇
وقتی خبر شهادت او را شنیدم ، بسیار متاثر شدم و گریه امانم نمیداد 🥺💔 بعد از یکی_دو هفته بود که در عالم رویا عباس را دیدم . بسیار خوشحال بود......🕊
گفتم اونجا چه خبر؟
گفت این مدتی که اینجا هستم فرشتگان به من تعظیم می کنند 🍃🌿
🌙برگرفته از کتاب آخرین نماز در حلب
#شهید_دانشگر
#داداش_عباس
@ef_zed_komeyl