eitaa logo
افـ زِد ڪُمیـلღ
1.5هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
5هزار ویدیو
205 فایل
"بہ‌نام‌اللّہ" اِف‌زِد‌⇦حضࢪٺ‌فاطمہ‌زهࢪا‌‌‌‌‹س› ڪمیل⇦شهید‌عباس‌دانشگࢪ‌‌‌‌‌‹مدافع‌حࢪم› -حࢪڪٺ‌جوهࢪه‌اصلۍ‌و‌گناه‌زنجیࢪ‌انسان‌اسٺ✋🏿 ‌‹شهید‌عباس‌دانشگࢪ› ڪپۍ؟!‌حلالت‌ࢪفیق💕 -محفل‌ها https://eitaa.com/mahfel1100 -مۍشنویم https://daigo.ir/secret/1243386803
مشاهده در ایتا
دانلود
164_56653680025492.mp3
21.59M
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد ‌‌‌‌‌‌‌‌
روزتون‌بی‌گناه🍂🩶 🌿 صبحمون‌رو‌با‌سلام‌به‌ائمه‌شروع‌ڪنیم✋🏽 🕔 قرار_روزانمون🩶❣ 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یا‌رسول‌الله 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یا‌خدیجه کبری 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یا‌امیر‌المؤمنین 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌ِیا‌فاطمه‌الزهرا 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یاحسن‌ِبن‌علے 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یاحسین‌ِبن‌علے 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یا‌علےبن‌الحسین 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یا‌محمدبن‌علے 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یا‌جعفربن‌‌محمد 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یا‌موسےبن‌جعفر 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یا‌علےبن‌موسی‌الرضا 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یا‌محمد‌بن‌علےِ‌الجواد 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یا‌علے‌بن‌محمدالهادی 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یا‌حسن‌بن‌علیِ‌العسکری 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یاصاحب‌الزمان 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یا‌زینب‌ڪبری 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یا‌ابوالفضل‌العباس 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یا‌فاطمه‌المعصومه 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یا ام البنین 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیڪ‌یارقیه خاتون 🌧 ⃟ ⃟السلام‌علیکم‌و‌رحمه‌اللهِ‌و‌برڪاته ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
جز3.mp3
4.16M
🔊 تلاوت جزء ۳ قرآن کریم
🔴 طرح یک آیه یک ختم با خوندن یک آیه در ختم قرآن شرکت شوید. همیشه با خوندن یک جزء یک حزب یا نهایت یک صفحه در ختم قرآن شریک می‌شدید الان با خوندن یک آیه علاوه بر جزخوانی روزانه‌تون میتونید ده‌ها ختم قرآن روزانه انجام بدید. فقط با خوندن چند آیه روی لینک زیر بزنید، آیه مخصوص شمارو نمایش میده، با همون یک آیه در ختم اون دور از قرآن که بالای صفحه نمایش داده شریک میشید ثواب ختم‌های امروزو هدیه میکنیم به پیامبراکرم(ص) و شهدای غزه💔 کلیک کنید و آیه‌ تون رو بخونید و برای دیگران هم بفرستید در ختم قرآن با یک آیه شریک بشن. بسم الله👇 https://leageketab.ir/khatme-quran/
ماه رمضون فرصت ِ قشنگیه برای اینکه خودمون رو از گل و لای بتکونیم، از اون تلألو ِماه، کمال بهره رو ببریم ؛ میدونی، آدمایی ك تو دم و دستگاه ِ خدا گیرا و جذاب میشن، نمیذارن این درخشش‌‌ ها از دستشون دربره . زرنگی به خرج میدن، ذکاوت دارن🩵٫🍃 .
براندازان و قرآن در سفره‌ی هفت‌سین
رو اون چیزی تمرکز کن که؛ باعث میشه بیشتر حس کنی خودتی!
؟؟..
رمضـان آغـوش بـازِ خـداســت براۍ آنان ك قهر کردھ‌ اند!🤍
قدرِ نفَس های بی دردتون رو بدونین 'توی فاصله چند متری ، کسایی هستن ك با درد نفس میکشن ؛ _ بخاطر تموم دادها و نداده هاتون این ماه رو یه جوری خاص زندگی کنید نمی دونم چه جوری ، فقط پاک دفتر سال جدیدتون رو شروع کنید فرصت ها به ظاهر زیاد ولی خیلی گرانقیمت هستن . خیلی کم پیش میان + شاید به هیچی اتقاد نداشته باشی ، ولی به حرمت کسی ك یه تایم خاص داره از فرمان خالقش اطاعت میکنه ؛ *حرمت روزه دار رو نگهدار در هر زمان و موقعیتی .
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚 قسمت ۱۸ 🚥 بعد از پایان جلسه ، 🚥 سیل عظیمی از مردم به طرفم آمدند 🚥 و مثل تشنه هایی که دنبال آب بودند 🚥 از من خواستند که در مورد مذهب تشیع ، 🚥 بیشتر برایشان صحبت کنم . 🚥 شیعه و سنی ، دور مرا گرفته بودند . 🚥 هر کدام ، شبهات زیادی در ذهن داشتند 🚥 و پشت سر هم سوال می کردند 🚥 تا اذان صبح ، 🚥 در حیاط نشسته بودم 🚥 و به سوالات آنها پاسخ می دادم 🚥 هر چه بیشتر جواب می گرفتند 🚥 نسبت به معارف شیعه ، تشنه تر می شدند 🚥 بعد از خواندن نماز صبح ، 🚥 یک عده ای ، گریان آمدند و گفتند : 🌸 الحمدلله ما شیعه شدیم . 🚥 ناگهان یاد شیعه شدن پدر و مادرم افتادم 🚥 یاد اذیت هایی که دیدیم 🚥 یاد ظلم هایی که در حق ما شد 🚥 ناخودآگاه ، چشمانم پر از اشک شدند 🚥 یکی از آنها گفت : 🌸 آقای شیعه ! 🌸 به خدا قصد ناراحتی شمارو نداشتیم 🚥 اشکهایم را پاک کردم و گفتم : 🇮🇷 می دانم عزیزم ، چیزی نیست 🇮🇷 فقط یک خواهشی از شما دارم ؟! 🌸 گفتند : هر چه که باشد ، در خدمتیم 🇮🇷 گفتم : نگذارید کسی بفهمد 🇮🇷 که شما شیعه شدید . 🚥 بعد از نماز صبح و دعای عهد ، 🚥 کمی قرآن خواندم تا اینکه آفتاب طلوع کرد 🚥 خیلی خسته شده بودم 🚥 با طلوع آفتاب خوابیدم 🚥 و قبل از ظهر ، بیدار شدم 🚥 با محافظم ، 🚥 به طرف خانه قدیمی خودمان رفتم 🚥 همه جا عوض شده بود 🚥 کوچه ای که در آن ، 🚥 شاهد سیلی خوردن مادرم بود را شناختم 🚥 کوچه ای که در آن ، 🚥 ما را زیر مشت و لگد گرفتند . 🚥 همان جایی که ، 🚥 بچه‌ی در شکم مادرم سقط شد . 🚥 همان جایی که مادرم وسط کوچه ، 🚥 جلوی چشم ده ها نامحرم ، 🚥 غرق خون روی زمین افتاده بود . 🚥 همان جایی که ، 🚥 شکستن استخوانهای کمر پدرم را شنیدم 🚥 همان جایی که ، 🚥 به یک دختر یک ساله رحم نکردند . 🚥 بی اختیار اشک می ریختم 🚥 و به دنبال خانه خودمان می گشتم . 🚥 خانه را شناختم . رفتم آنجا و در زدم ، 💥 ادامه دارد ...
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚 قسمت ۱۹ 🚥 درب خانه قدیمی خودمان را زدم 🚥 آقایی بیرون آمد . 🚥 از او خواهش کردم تا اجازه دهد 🚥 قبر مادرم را زیارت کنم . 🚥 از من پرسید : 🌷 تو آقا جواد هستی ؟!! 🌷 اینجا زندگی می کردید ؟! 🚥 گفتم : بله 🚥 خیلی نگران شدم 🚥 که نکند بخواهد بلایی سر ما بیاورد 🚥 یا به ماموران اطلاع بدهد . 🚥 اما ناگهان ، 🚥 دیدم لبخند بر لبش جاری شد 🚥 و با مهربانی ، مرا به داخل دعوت نمود . 🚥 من و محافظم ، وارد خانه شدیم . 🚥 خانه ، از بیرون ، معمولی بود . 🚥 اما از داخل ، خیلی زیبا شده بود 🚥 انگار مثل حرم امامزاده ، درست شده بود 🚥 به طرف اتاق رفتم . 🚥 برای قبر مادرم ، 🚥 ضریح زیبایی درست شده بود . 🚥 با تعجب ، به آقا نگاه کردم . 🚥 گفتم اینجا چه خبر شده ؟! 🚥 او هم با لبخند و مهربانی گفت : 🌷 بعد از اینکه شما از اینجا رفتید 🌷 دولت این خانه را آتش زد . 🌷 شیعیان ، به جمال دوست پدرت گفتند 🌷 که این خانه را ، از دولت بگیرد 🌷 حتی اگر بفروشند ، مشکلی نیست . 🌷 بنده خدا ، خیلی تلاش کرد 🌷 تا توانست اینجا را تحویل بگیرد . 🌷 خودش و خانواده اش نیز ، 🌷 در اینجا ساکن شدند . 🌷 تا چند سال ، 🌷 نگاه مردم به آن خانه ، نگاه بدی بود . 🌷 اما شیعیان ، به جمال پول می دادند 🌷 تا در آن خانه ، غذا درست کند 🌷 و بین همسایه پخش نماید 🌷 در مناسبت های مختلف ، دم در آن خانه ، 🌷 شربت و شیرینی پخش می کرد . 🌷 تا اینکه بعد از چند سال ، 🌷 همه چیز عادی شد . 🌷 شیعیان ، مخفیانه ، این خانه را درست کردند 🌷 و هر روز ، یک عده از آنان ، 🌷 برای زیارت قبر مادرت می آیند . 🌷 آنها اعتقاد دارند که مادر شما ، 🌷 نظر کرده حضرت زهراست . 🚥 از شنیدن این ماجرا ، خیلی خوشحال شدم . 🚥 کنار قبر مادرم نشستم و گریه کردم . 🚥 به یاد آن همه بلایی که دیده بودم 🚥 مثل زنان اشک می ریختم . 🚥 و خدا را شکر کردم 🚥 که مادرم دیگر تنها نیست . 🚥 همه آن روز را ، در کنار مادرم ماندم . 🚥 از شدت خستگی ، کنار قبرش خوابم برد . 💥 ادامه دارد ...
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚 قسمت ۲۰ 🚥 قبل از نماز صبح بیدار شدم . 🚥 نماز شب و قرآن خواندم . 🚥 تا اذان گفت . 🚥 نماز صبح و دعای عهد خواندم . 🚥 یادم آمد که امروز جمعه است . 🚥 ششم ذی‌الحجه سال ۱۴۰۷ 🚥 مصادف با نهم مرداد ۱۳۶۶ شمسی 🚥 قرار بود مثل هر سال ، 🚥 در مراسم برائت از مشرکین شرکت کنم 🚥 بعد از خواندن دعای ندبه کنار قبر مادرم ، 🚥 به سمت نماز جمعه رفتم . 🚥 ناگهان صحنه های مشکوکی دیدم . 🚥 متوجه شدم که پلیس عربستان سعودی ، 🚥 به‌ گونه‌ ای مشکوک ، 🚥 در خیابانهای منتهی به محل راهپیمایی ، 🚥 صف آرایی کرده اند . 🚥 دلم می خواست باور کنم 🚥 که برای تامین امنیت مردم آمده بودند 🚥 ولی امنیت و سلامتی مردم ، 🚥 برای آنان ، اصلا مهم نبود . 🚥 به خاطر همین ؛ 🚥 هیچ احساس خوبی نداشتم 🚥 از آن طرف ، بهداری های مکه از دیروز ، 🚥 بیماران ایرانی را پذیرش نمی کردند 🚥 همراهانم خیلی اصرار داشتند 🚥 که در این مراسم شرکت نکنم . 🚥 ولی من به خاطر امام خمینی رفتم 🚥 اگر قرار است ، بلایی سر مردم بیاید 🚥 پس من نباید تافته جدا بافته باشم . 🚥 راهپیمایی ساعت ۳۰ : ۱۶ شروع شد . 🚥 زائران ایرانی و خارجی ، 🚥 با پلاکاردهای مرگ بر آمریکا ، 🚥 مرگ بر انگلیس و مرگ بر اسرائیل ، 🚥 به سمت محل معین حرکت می‌کردند 🚥 و آرام شعار می‌دادند . 🚥 نماینده امام خمینی ، سخنرانی کرد 🚥 بعد از آن ، تقریبا ساعت ۴۰ : ۱۸ ، 🚥 پایان مراسم اعلام شد 🚥 و خدا را شکر کردم که هیچ اتفاقی نیفتاد 🚥 زائران ، به آرامی ، 🚥 برای مراجعه به محل استقرار خود ، 🚥 به‌ سوی سه‌ راهی شعب ابوطالب ، 🚥 در حال حرکت بودند 🚥 که ناگهان نیروهای پلیس سعودی ، 🚥 بی‌ مقدمه و وحشیانه ، 🚥 باطوم به دست ، از جلو و عقب ، 🚥 به مردم حمله کردند . 🚥 یک عده ای مسلح نیز ، 🚥 از پشت بام ، به ما شلیک می کردند . 🚥 از ساختمان‌های اطراف هم ، 🚥 سنگ و آجر و شیشه ، 🚥 به سمت ما پرتاب می‌ شد . 🚥 کمی بعد ، با گازهای سمی و خفه‌ کننده 🚥 و با شلیک رگبار ، 🚥 زائران را ، مورد هدف قرار دادند . 🚥 صحنه خیلی وحشتناکی بود 🚥 مرا یاد آن روزی انداخت 🚥 که وسط خیابان ، مادرم را آنقدر زدند 🚥 که بچه‌ی درون شکمش ، سقط شد 🚥 اما اینجا خیلی بدتر بود . 🚥 اینجا ، اوج غربت و مظلومیت بود . 💥 ادامه دارد ...
هدایت شده از مَبهوتْ³¹⁵
صبح پنجشنبه یه جنب و جوش زیبایی تو کربلا هست، همه حرم رو آماده میکنن میگن صاحب این خونه مهمون داره میگن مهمونش کیه؟! میگن امشب مادرش میاد کربلا... بی بی که میاد از اول شب هی با مشت میزنه تو سینش میگه، ولدی قتلوک و ما عرفوک!!!💔
هدایت شده از مَبهوتْ³¹⁵
اخرين شبِ جمعه‌یِ سال؟ آى اونایی که کربلایی‌ن به‌جای ما نفس بکشید ..!
Panah.mp3
5.22M
🍃 💛 موزیک پناه گفتگویی زیبا با معبود به چهار زبان اردو عربی ترکی و فارسی
آقا این روزا شیطون بی زبون ِکاری از دستش بر نمیادا ! هر خلافی میکنین زیر ِسر خودتونه ها🧐 حالا دیگه خود دانید!..👩🏿‍🦯
دعای روز سوم
ماه‌رمضان‌ياكه‌محرم،نكندفرق! سوم‌روزِ‌آن‌متعلق‌به‌رقيه‌ست... صلی‌الله‌علیک‌یارقیه‌خاتون♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. تو را به خاک ندادند.... به آسمان دادند تو را بدست خدای مهربان دادند زمین که جای قشنگی ،برای گلها نیست تو را به رسم امانت به آسمان دادند... 💚 🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 نماز ظهر روز سوم ماه مبارک رمضان در تیر رس دشمن اقامه کرد مثل یاران حسین علیه‌السلام ، حتی در این شرایط هم آرام بود و این موقعیت خطر ناک از کیفیت نمازش کم نمیکرد ساعتی بعد از این نماز بود که دو موشک تاو ًضد تانک هدایت شونده ،مامور شدند تا عباس را به سوی بهشت هدایت کنند.... بعد از شلیک اولین موشک ،تعدادی از نیرو های ایرانی و عراقی روی زمین افتادند . عباس به شدت مجروح شده بود ،از همه بیشتر... سید غفار دستش را روی نبض عباس گذاشت و فهمید که عباس به مهمانی حضرت زینب (س) رفته است و افطار امروز را با جرعه آبی از دست ساقی دشت کربلا باز می‌کند.... کنار عباس ،رزمنده دیگری هنوز متاثر از موج انفجار است... میخواهد بلند شود اما پاهایش سنگین شده‌اند نگاه که می‌کند عباس را می‌بیند که روی پاهایش برای همیشه آرام گرفته است... آری عباس دانشگر در عصر روز سوم ماه مبارک رمضان شربت شهادت را می‌نوشد ... 3⃣سوم رمضان المبارک 🌷سالروز قمری شهادت عباس دانشگر 💚 🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 زیارت مزار شهید🌷 🔸آستان مقدس امامزاده علی اشرف 🌷(گلزار شهدا ) ✳️ باز پنجشنبه و یاد امام و شهدا با 🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 💚 🌙