eitaa logo
احسان تبریزیان
1هزار دنبال‌کننده
152 عکس
121 ویدیو
12 فایل
این کانال جهت به اشتراک گذاشتن و نشر اشعار و معارف اهلبیت تشکیل شده است. نظرات شما یاری دهنده ماست...
مشاهده در ایتا
دانلود
از مرز میان کفر و ایمان‌ می‌گفت از آدم و دام های شیطان می‌گفت در کرببلا حسین را می‌کشتند در گوشه ی حجره خواجه عرفان می‌گفت
کاروان ستیغ رفتند و کاروان دریغ جا ماندند کاروانی که تا "اَلیسَ الصبح* همه شرمنده از خدا ماندند  بعد از آنکه چراغ را کشتی خواب آمد سراغشان مشتی   در شب وصل پا به پا کردند چشم‌هایی که تا‌به‌تا ماندند    پیش از این پشت بر حرم کردند با شترهای فتنه رم کردند   برخی از اردوی علی رفتند برخی از فیض مجتبی ماندند   کربلا نه... خودِ قیامت بود کربلا داستان عبرت بود از فیوضات "مَن قضی نحبه" خَسِرَ العشق‌ها جدا ماندند خوش به حال درخت‌هایی که پای "مَن ینتظر" تبر خوردند سروهایی که ایستادند و شاهد ما جنازه‌ها ماندند ما همه درد مشترک داریم غمِ یا لیتنا معک داریم کاش بودیم کربلا ای کاش با کسانی که با شما ماندند مثل بُشر بن غالب اسدی* شد گرفتار حسرت ابدی راویان دعای حضرت عشق خبر مرگشان! کجا ماندند؟ عجبا برخی از همین حضرات پیشمرگان مرتضی بودند در همان کربلای صفین هم  اندکی پای ادعا ماندند بعد تو نیزه‌ها علم شده‌اند همچنین تیغ‌ها قلم شده‌اند تا نَمیرد چراغ عاشورا محتشم‌های نینوا ماندند مپسند از غمت به جان برسم صبر کن تا به کاروان برسم توی فهرست خود مرا ننویس در ردیفی که از تو جا ماندند :: از تنش برده‌اند تن‌پوشش روضه می‌ریزد از سر و دوشش در شب قتلگاه خاموشش همه رفتند و انبیا ماندند بیت آخر فقط صدات زدم روضه اینجا رسید و داد زدم چه قدَر زیر بوته‌ها آن شب اشک‌هایی که بی صدا ماندند
از مرز میان کفر و ایمان‌ می‌گفت از آدم و دام های شیطان می‌گفت در کرببلا حسین را می‌کشتند در گوشه ی حجره خواجه عرفان می‌گفت