چه شعرها که سرودی ستارهای نشنیدش!
چقدر اشک فشاندی که چشم ماه ندیدش!
تو آه بودی و راهی نداشتی به سماوات
تو بار خاطرههایی که یار هم نکشیدش
شبیه یک گل تنها درون چنگ بیابان
که دور ماند ز گلکار و داس حادثه چیدش
شکسته، زخمی و خسته، پر از غرور، پر از عشق
به روی دست، دلت ماند و هیچکس نخریدش
چه بالهای قشنگی درون پیلۀ دَم بود
چه نقشهای شگفتی که جوهری نکشیدش
بزن سکوت به لبهای شوق در شب شعرت
چه شعرها که سرودی ستارهای نشنیدش!
#زینب_نجفی
@eitaaparvanegi