♡
خورشید تو خندید، دلم روشن شد
از نور تو شورهزار دل گلشن شد
وقتیکه به من نگاه کردی ای دوست
کوه غم من بهقدر یک ارزن شد
#زینب_نجفی
#راجی
@eitaaparvanegi
6.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
● ما دیوانه و ترسیده بودیم، شهر طنطوره زیبا بود. مردمان آن مانند اروپاییها زندگی میکردند، زنان آنها لباسهای زیبا بر تن داشتند...
یکی از دوستانمان مردان روستا را درون یک قفس آهنی زندانی و آنها را تیرباران کرد...
یکی دیگر از همرزمان ما با شعلهافکن غیرنظامیان گریزان را به آتش میکشید...
● من اسیر جنگی نمیگرفتم، هرکسی که دستانش را بالا میبرد میکشتم...
حتی بچههای مدرسهای که دستانشان را به نشانۀ تسلیم بالا برده بودند میکشتم...
● بخشی از خاطرات دو کهنهسرباز ارتش اسرائیل در جریان کشتار طنطوره به تاریخ ۲۳ مِی سال ۱۹۴۸
https://eitaa.com/jenayaat