چشم را میبندم و او را زیارت میکنم
در خیالم بارها با عشق خلوت میکنم
یا امین الله فی ارضه! علی جان! السلام
با تو ای نزدیک من! از دور صحبت میکنم
سر بر آغوش ضریحت میگذارم در خیال
با همین تصویرها هم قصد قربت میکنم
السلام ای مثل ذات حضرت حق در حجاب!
دور هستم از تو اما حس الفت میکنم
دست و چشم و گوش حق هستی... نمیفهمم... ولی
دارم از اوج مقامات تو حیرت میکنم
گفت پیغمبر که جز حق هیچ کس نشناختت
با چه حقی رازِ هستی! از تو صحبت میکنم؟
یک دو قطره از شراب عشق میخواهم فقط
هر زمان پیشت میآیم عرض حاجت میکنم
از محبت ثروتی بهتر ندیدم در جهان
عمر خود را میدهم خرج محبت میکنم
در قنوتم میفرستم بر امام حق درود
بر تمام منکران دوست لعنت میکنم
ذکر خیر عشق در رأس عبادات من است
شعر میگویم ولی دارم عبادت میکنم
#زینب_نجفی
#راجی
@eitaaparvanegi
♥️
دیدم که ناگهان شدهام مبتلای تو
هیچ آرزو نمانده برایم ورای تو
کوهم که هیچ گاه تزلزل نداشتم
تا آنکه جذب کرد مرا کهربای تو
آنجا که نیستی قفسم تنگ میشود
باید فقط نفس بکشم در هوای تو
این اژدها که در دل من رشد کرده است
ای کاش از میان برود با عصای تو
تکبیر، تو و حمد تو؛ تسبیح من تویی
اسباب رستگاری من شد ثنای تو
موسی اگر که خواست تجلی کند خدا
الحق که در تو کرده تجلی خدای تو
دیگر کسی درون دلم جا نمیشود
حالا که هست بر دل من رد پای تو
هروقت که برای تو دلتنگ میشوم
سر میزنم به صحن و سرای رضای تو
🌸 السلام علیک یا مولای یا موسی بن جعفر و رحمةالله و برکاته 🌸
آقای عزیزم...
مولای خوبم...
#زینب_نجفی
#راجی
@eitaaparvanegi
عطر خوش "یا علی علی" میآید
غمگین ننشین، "سینجلی" میآید
امروز به احترام مولا، از عرش
هنگام دعای ما، بلی میآید
#زینب_نجفی
#راجی
@eitaaparvanegi
دیری است با شمشیر ظلمت مرده احساسم
پرپر شده با دست تو آلاله و یاسم
بعد از تو چشمم را به روی زندگی بستم
پس حق بده دیگر تو را ای عشق! نشناسم
#زینب_نجفی
#راجی
@eitaaparvanegi
🍂🌻🍂🍂🍂🌻🍂🌻🍂
دوباره بسته طوفان تو راه آسمانم را
به زیر انداخته از شاخِ عشقت آشیانم را
بر این لب، غنچههای دوستت دارم شکوفا بود
ولی خشکاندهای ای باغبان! باغ دهانم را
چه شبهایی که مجنونت دعا میکرد با زاری:
خدایا مهربان کن لیلی نامهربانم را!
بهارت را نمیخواهم؛ الهی سبزتر باشی!
خدا از من نگیرد شادی زرد خزانم را!
همین سروی که جای خاطرات عشق میکارم
پر از حیرت تماشا میکند قد کمانم را
مرا در زیر سقف عشق خود جا داده بودی، حیف!
چه زود ای سنگدل! از من گرفتی سایبانم را
منِ عاشق که یادت هست؟ کوهی شعلهور بودم
چگونه جادویت خاموش کرد آتشفشانم را؟
میان خنده حتی آبشار اشک من جاری است
نباید دید ساده گریههای بیامانم را
دوباره چشمهایم را به یاد مرگ میبندم
خدایا! خیر کن یک جور ختم داستانم را
#زینب_نجفی
#پروانگی 🦋
https://eitaa.com/eitaaparvanegi
🍂🌻🍂🍂🍂🌻🍂🌻🍂