eitaa logo
پله پله تا اجتهاد جامع
356 دنبال‌کننده
1هزار عکس
209 ویدیو
255 فایل
پاسخگویی به سؤالات طلاب از دوران قبل ورود به حوزه تا پایان طلبگی،و ارائه یک نظام جامع علمی برای دستیابی به اجتهاد جامع ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
فرق انتقاد و نق زدن از نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی(دام ظله): فرض کنید فیلمی هست که ظاهر و قالب و پز انتقاد دارد - چون انتقاد چیز خوبی است دیگر - اما در واقع انتقاد نیست؛ نق زدن است. یک فرق اساسی وجود دارد بین انتقاد کردن و نق زدن. انتقاد کردن این است که شما یک نقطه‌ی منفی را پیدا کنید، با تکیه‌ی بر نقطه‌ی مثبتی که در این اثر نمایشی شما، در این داستان شما وجود دارد، آن نقطه‌ی منفی را نشان بدهید و مغلوب کنید. جانمایه‌ی یک اثر نمایشی طبعاً داستان است، قصه است، سرگذشت است. شما در این سرگذشت، یک قهرمان دارید، یک هدف دارید. این قهرمان دنبال یک هدفی است، با یک موانعی مبارزه میکند. شما چالش جدی و واقعی و عینیای را تصویر میکنید. مقصود این قهرمان این است که به آن هدف برسد و با این موانع مبارزه کند. این موانع، زشتیهایند. بالاخره در این داستان، این هنرمندی که این فیلمنامه را مینویسد یا این کارگردانی که کارگردانی میکند، میخواهند چه بکنند؟ میخواهند خروجی و محصول این مبارزه چه باشد؟ این خیلی مهم است. اگر محصول این مبارزه باید این باشد که در چالش خیر و شر، خیر بر شر فائق و غالب بیاید، پس بایستی شما حرکت خیر را، جریان خیر را توی این نمایش نشان بدهید. بله، حرکت شر را هم - ایرادی ندارد - نشان بدهید، اما معلوم بشود یک حرکت خیر وجود دارد که کاراکتر قهرمان دنبال آن است، برای آن مبارزه میکند، برای آن جانفشانی میکند؛ حتّی گاهی جانش را بر سر آن میگذارد، برای اینکه به آن هدف برسد. یعنی درست است که شما عیب و زشتی را نشان دادید، اما یک چیز بزرگتری را نشان دادید و آن، جهاد برای مبارزه‌ی با این زشتی است؛ این میشود انتقاد. من به عنوان یک روحانی و به عنوان یک مسئول در نظام جمهوری اسلامی، به شما عرض میکنم: اینجور انتقادی هیچ اشکال ندارد، بلکه مطلوب است؛ چون این انتقاد، جامعه را به سمت رفع نواقص پیش می‌برد و حرکت میدهد؛ این خوب است. اما یک وقت این نیست؛ نق زدن است. آدم یک نقطه‌ی منفی را بگیرد، همین طور هی بنا کند آن را تکرار کردن. مگر نقاط منفی و نقاط ضعف از یک جامعه رخت برمیبندد؟ مگر بکلی ریشه‌کن میشود؟ شما این را برداشتید، یک چیز دیگر هست. این که جهتی نشد برای یک هنرمند، این که هدفی نشد، این که امتیازی نیست، افتخاری نیست؛ همین طور انسان نق بزند، سیاه‌نمائی کند، یأس بپراکند. شما وقتی زشتی را نشان میدهید، اما آن عامل خیری را که بناست بر زشتی غلبه پیدا کند یا با آن مبارزه کند، نشان نمیدهید، در جامعه یأس پراکنده میشود و نومیدی به وجود می‌آید؛ فیلم شما را که طرف نگاه میکند، میگوید: خوب، چه فایده؟ با آن تأثیر عظیمی که فیلم دارد، اثر نمایشی دارد. من میگویم شما انتقاد کنید، منتها انتقاد به معنای واقعی کلمه؛ یعنی مبارزه و چالش خیر و شر را نشان بدهید تا معلوم شود که اگر این نقطه‌ی زشت و مردود در جامعه هست، اما انگیزه‌ای برای رفع آن وجود دارد، جریانی برای نابودی آن وجود دارد. اگر فقر را نشان میدهید، معنایش این نباشد که در جامعه فقر هست، اما هیچ انگیزه‌ای برای مبارزه‌ی با فقر وجود ندارد. اگر اینجور شد، طبعاً فیلم یأس‌آور میشود؛ فضا را تاریک نشان میدهد و برخلاف واقعیت هم هست.(۱۳۸۹/۰۴/۱۲ بیانات در دیدار هنرمندان و دست‌اندرکاران صداوسیما) @ejtehad_jame
#کتاب صراط اندیشه و عمل نوشته استاد ابوالقاسم علیدوست(دام ظله) درباره ابعاد مختلف طلبگی *کتابی جامع و کاربردی و پاسخگوی غالب سوالات و دغدغه های طلاب @ejtehad_jame
با خورشید انقلاب(خاطراتی از رهبر معظم انقلاب) خمینی یا خامنه‌ای ساعت ۲ بعدازظهر روز شنبه ۹ شهریور ۱۳۴۷ استان خراسان لرزید. مرکز زلزله در کاخک، بخش مرکزی شهرستان گناباد بود. این زلزله که به زلزله دشت بیاض و زلزله فردوس نیز شهرت یافت، منشا تحرکات مردم منطقه گردید. «وقتی زلزله پیش آمد، ما از فرصت استفاده کردیم، با بعضی از دوستان تماس گرفتیم. گفتم می‌خواهیم برویم فردوس. بعضی از دوستان استقبال کردند. آقای طبسی، آقای هاشمی‌نژاد و گروهی از بازاریان علاقمند و عده‌ای از طلاب، ۱۰ الی ۱۵ تا ماشین و ۷۰ الی ۸۰ نفر آدم راه افتادیم و به طرف منطقه زلزله‌زده رفتیم.» نام کاروان، «پایگاه امدادی روحانیت» بود. هر باری که از مشهد می‌رسید، به این پایگاه ملحق می‌شد. ظرف سه روز ۱۲ کامیون کالا از راه رسید. دستگاه امنیتی خراسان از این تحرکات ناخشنود بود. می‌دانست که فعالیت امدادی روحانیون نه تنها عوایدی برای حکومت ندارد، بلکه آنان با استفاده از این فرصت، ضعف کمکهای دولتی را به رخ مردم منطقه خواهند کشید. آنچه برای مردم زلزله‌زده مهم بود، رسیدن به مواد اولیه خوراکی و اسباب‌ ابتدایی زندگی بود. اما همان مردم خمینی را می‌شناختند، نام او را شنیده بودند، در آن چند روزی که روحانیان کمک‌رسان مشهدی در منطقه زلزله‌زده بودند، نام او را می‌بردند. گمان می‌بردند همو وارد منطقه شده‌است. «اوایل که ما آنجا رفته بودیم، تقریباً حدود ۱۰ الی ۱۵ روز مردم اسم مرا با اسم امام خمینی‌اشتباه گرفته بودند. می‌گفتند آقای خمینی آمده و یک گروهی از دهات و راه‌های دور می‌آمدند که آقای خمینی را ببینند. در آنجا کاملاً معلوم بود که آقای خمینی مال همه است و این طور نیست که ما فقط آقای خمینی را دوستش بداریم. در دهات آنجا و حتی در روستاهای دوردست آقای خمینی اسمش یک اسم محبوب است. بالاخره اسم من [= خامنه‌ای] جا افتاد و مردم شناختند.» آقای خامنه‌ای تا کی در فردوس ماند؟ تا دو ماه بعد. اما سندها می‌گویند که او ۴۵ روز پس از حضور در منطقه پا را از کمک‌رسانی مادی به زلزله‌زدگان فراتر گذاشت و گاه برای آنان سخنرانی کرد که به مذاق ناظران حکومتی خوش نیامد. زمینه‌سازی برای کار و معیشت مردم با اینکه پس از دو ماه فعالیت، در اوایل آذر به مشهد بازگشت، اما زلزله فردوس، حادثه‌ای دنباله‌دار بود و بر هیچ‌یک از جملات این فاجعه نقطه پایان گذاشته نشد. آقای خامنه‌ای و دوستانش همچنان موضوع را پیگیری می‌کردند. از آن جمله بود خرید نخ و پشم برای قالی‌بافی و تقسیم آن میان بیش از دویست خانواده زلزله‌زده. «این کار از نظر [من] این حُسن بزرگ را داشت که مردم آنجا را به کار وادار می‌کرد و از صدقه‌گیری آنان و عادت به استفاده‌ از هدایای مردم جلوگیری می‌نمود.» * روایتی از حضور رهبر معظم انقلاب در کمک‌رسانی به مردم در «زلزله فردوس» منتشر شده در پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله سيدعلی خامنه‌ای ، 1395/6/14. @ejtehad_jame
فَك رقَبه 💎 "فك رقبه" آزاد كردن برده است. برده كسي است كه گردنش گير است. گريبانش گرفته اند. به بيگاري ميرود. و در يك كلام آزاد نيست. "فك" آزادسازي است. رها كردن است. آيا تو تا بحال برده اي را آزاد كرده اي. گردني را رهانده اي. مزه آزادي چشانده اي. شايد بگويي كه دوران برده داري گذشته است. افسوس كه چشمانت بخوبي نميبينند. دوره اي كه در آن بسر ميبريم، اوج برده داري هاي پيچيده و مرئي و نامرئي است. عصري كه بردگي و برده داري در هر ماجرايي موج ميزند. و بسياري با ريسمانهاي بردگيِ امروز به اينطرف و آنطرف كشيده ميشوند. آن تصوير قديم را دور بيانداز و تصوير جديد را ببين. بردگي هاي فرهنگي، اقتصادي و سياسي، انسان را بشدت به بند كشيده اند . بردگيِ فكري، فرقه اي، ايدئولوژيكي، حتي بردگي ورزشي به عيان قابل رؤيت است. بردگي جنسي، بردگي مواد مخدر، بردگي حزبي و تشكيلاتي، بردگي بخاطر ترس از دست دادن چيزي يا كسي، بردگي خرافي و عقيدتي، بردگي بر اثر حرص و طمع، حتي بردگي هاي حقوقي آنگاه كه تو را ميان ماده بندها و تبصره ها به دام مياندازند، همگي در اين دوران مشهودند و قابل انكار نيست. در جهان بسياري به ظاهر آزادانه كار ميكنند اما نتيجه كارشان برايشان نيست. آنها برده هاي بانكها و مراكز مالي گشته اند . بايد دست به هر كاري بزنند تا سودهاي كلان بانكي را پرداخت نمايند. اين مراكز مالي، ديگر روان كننده چرخ اقتصاد جهاني نيستند. غولهاي بزرگ برده داري اند. گاهي برده داري از اين هم خطر آفرين تر است. گاه ذهن كساني را چنان ميربايند و در اختيار ميگيرند كه آنها خود را در خيابانها و بازارها منفجر ميكنند! و با افتخار مردم را ميكشند و كشته ميشوند تا خدا از آنها راضي و خشنود گردد و با حوري هاي بهشتي محشور شوند! اگر با بصيرت بنگري بردگي هاي بسيار خواهي ديد. بردگي هايي كه بردگي هاي قديم را رو سفيد كرده است. به واقع بردگي هاي قديم در برابر بردگي هاي جديد چيزي نيست و به چشم نميآيد. اگر نيك بنگري تمامي اين بردگي ها از بردگي ذهني نشأت ميگيرند. اين بردگي، مادرِ همه بردگي هاست. اگر بتوان بشر امروز را از اين بردگي رها كرد بدون شك از بسياري از اين بردگي ها رهايي يافته است. بشر ناآگاه امروز يك برده مُجسم است. بالا و پايين فرقي ندارد. او برده قدرت، ثروت و شهوت است. و اينها همه از بردگي ذهني نشأت گرفتهاند. " قرآن ميگويد ؛ "فلا اقتحم العقبه. و ما ادريك ماالعقبه. فك رقبه" او از آن گردنه سخت عبور نكرد. و تو چه داني كه آن گردنه سخت كدام است. آزاد كردن برده است". اگر بخواهي از اين گردنه صعب العبور زندگي به سلامت گذر كني، قيمتش آزاد كردن برده است! آيا تا بحال برده اي را آزاد كرده اي؟! اگر نكرده اي آن گردنه همچنان باقيست. همچنان غير قابل عبور است. تو براي رسيدن به بهشت أمن و آسايش خويش بايد از گردنه اي عبور كني. بايد از اين مرحله بگذري. بايد خلاص كني تا خلاص شوي. اين كاريست كه بايد به انجام برساني. آيه به اين مهم اشاره دارد. روح هاي در بند را آزاد كن. بسياري خدايشان، پرورش يافته ذهنشان است. اين خدا واقعي نيست. آيا ميتواني آنها را آزاد كني. بسياري دينشان، برداشتشان است. اين دين واقعي نيست. آيا ميتواني فطرت آشنايشان كني. بسياري زندگي شان، تصوراتشان است. اين زندگي واقعي نيست. آيا ميتواني تجديد حيات شان كني. آيا ميتواني آزاد كني. آزاد سازي. اين قيمتي ترين كار جهان است. صيد ارواح از منجلاب دنيوي كار بزرگي است. مجوز عبور از گردنه همين است. پيامبران الهي همگي در اين كار بوده و هستند. موسي ( ع) بني اسرائيل را آزاد كرد. عيسي(ع) با حواريون و خيل كثيري چنين كرد. محمد ( ص) نيز همين كرد. يك جامعه بَدَوي و وحشي را از حماقت ها و بت پرستي هاي جاهلانه رهاند و روح هاي بزرگي را پروراند. قصه همين است، بِرَهان تا رهيده شوي. آزادسازي يك اصل بزرگ است. آزاد كن تا آزاد شوي. انسان آنچه را كه بدهد خواهد گرفت. اين برخوردار كردن، برخوردارشدن از زندگي است. بار ديگر سؤال ميكنم؛ آيا كسي را آزاد كرده اي. از بند رهانده اي. به زندگي رسانده اي. اين نكته براي حيات تو بسيار مهم است و الا روي آن تا اين حد تأکید نداشتم. اين مجوز عبور از اين مرحله صعب است. "مُخلِص" باش. رهاننده باش. خلاص كن تا خلاص شوي. هر فرصتي را غنيمت شمار. آزادسازي، امتياز بزرگي است كه نصيب هر كس نميشود. آزاد ساز آنگاه خوش و خُرم با پروردگارت روبرو شو "و الي ربها ناظره" زیرا پروردگارت صاحب همان روح بزرگ آزادگي است. "و الي ربك المنتهي" @ejtehad_jame
چه فرقى بين انتقاد غيبت و تهمت وجود دارد؟ در پاسخ شما بايد حقيقت و معناى سه واژه روشن شود: ۱- انتقاد، ۲- غيبت، ۳- تهمت. انتقاد: گفت‏وگو راجع به عملكرد و موضع‏گيرى‏هاى يك مسؤول همراه با نقد و ديد اصلاح طلبانه است. به عبارت ديگر جدا نمودن خوب و بد عملكرد شخص و شرح محاسن و معايب وى را انتقاد گويند. و از آن جا كه مسؤولان در قبال مردم و جامعه بايد پاسخ‏گو باشند، انتقاد از آنان اشكالى ندارد. غيبت‏: غيبت ذكر معايب شخص انسان‏ها است كه ربطى به شخصيت حقوقى يا عملكرد كارى آنها ندارد. تهمت‏: تهمت نيز افترا بستن به ديگران است يعنى، كارى را كه وى انجام نداده و مرتكب نشده است به وى نسبت دهيم چه آن كار و عمل مربوط به زندگى شخصى او باشد و چه مربوط به شخص ومسؤوليتش. گفتنى است كه حكم غيبت و تهمت حرمت است. @ejtehad_jame
✅ پایگاه اطلاع رسانی آیت الله علیدوست تمامی مطالب مرتبط با استاد علیدوست را در این سایت ملاحظه فرمایید: #دروس (خارج فقه- خارج اصول- فقه سیاسی و ...) #تألیفات #مصاحبه_ها #سخنرانی_ها و... 💠 لینک سایت: http://a-alidoost.ir/persian ✅ کانال دروس استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
یک زمانی تابستان بود، من کار می‌کردم روی روایت اهل بیت که بعضی روایات می‌گوید محبّت ما را داشته باش کافی است. ولو از قدم تا قرن، تا شاخ، تا بالای سرت گناه کرده باشید. روایت داریم. روایت دیگر می‌گوید: «إن ولايتنا لا تدرك إلا بالعمل‏» عمل! روایت دیگر یک چیز دیگر می‌گوید. می‌گوید ولایت سه قسم است. مثل امیر المؤمنین مثل قل هو الله احد است که یک بار بخوانید ثلث قرآن، دو بار بخوانید دو سوم و سه بار بخوانید کامل. این‌جا هم می‌گوید ولایت با قلب یک مرحله، با زبان و قلب، با زبان و قلب و عمل. این هم یک مرحله است. اوّلاً دیدم که ما ده گروه روایت داریم. نمی‌گویم ده روایت، می‌گویم ده گروه. حالا هر گروهی ممکن است پنج یا شش تا باشد. این‌ها چطور با هم جمع می‌شود. اوّلاً متوجّه شدم که چطور حرف‌های ناحساب از افراد حسابی در این مسئله داریم که بماند. بزرگانی حرف‌هایی زدند که ناحساب و کار نکرده است. آن بماند. ولی بالاخره قضیّه چه می‌شود؟ یعنی در چنین مسئله‌ای ده گروه روایات مختلف، باید یک متضلّع استخوان دار اصول دیده این‌ها را جمع کند در یک نظام حلقوی، حرمی این‌ها را قرار بدهد، یا کنار هم یا در طول هم. حلقوی کنار هم و حرم در طول هم. تا این‌که برسد به یک چیز صحیح. در بحث‌های علم باری روایات متفاوتی داریم. علم امام، علم معصوم (علیه السّلام) روایات متعارض، متفاوت. این چیزی که آخر رسائل می‌خوانیم فقط برای فقه نیست، ممکن بعضی جاها مثل اصل برائت و اصل احتیاط، این‌ها فقط در فقه بیاید امّا عموم مباحث اصول فقه در غیر فقه هم به کار می‌آید. ولی اوّلی که می‌خواست دانش اصول فقه بیاید به قصد فقه آمد. به همین خاطر هم معروف شد به اصول فقه. این چیزی که عرض کردم حالا ما بحث مستقیم داریم مربوط به کار ما است. یک بحث هم جانبی مطرح می‌شود. دوست دارم توجّه به این نکته داشته باشید. بسیاری از لغزش‌ها به خاطر اصول ضعیف است. من ممکن است معتقد باشم کمی اصول چاق شده است، امّا اصل عظمت اصول فقه، کاربست اصول فقه، حتّی برای غیر فقه سال‌های دهه‌ی 50 بود ما تازه به قم آمده بودیم؛ سال‌های 53، 54. علقه و مضغه نبودید شما. خیلی بحث‌های تند خلقت انسان. الآن شاید شما تعجّب کنید که چقدر مهم بود! خیلی تند که اصل داروین تازه آمده بود ایران ترانسفورمیسم یک عدّه خیلی سفت و سخت حتّی از حوزوی‌ها و مذهبی‌ها کتاب نوشتند. از آن طرف هم اندیشه‌ی فیکسیسم و ثبوت انواع که خیلی بعضی آقایان هم که هنوز هم هستند مخالف اصل ترانسفورمیسم داروین که چیست، خلاف قرآن است، خلاف دین است. بعضی‌ها می‌گفتند نه، چون خلاف هم نیست. جالب این است که هر کدام هم به بعضی از آیات تمسّک می‌کردند. ببینید حالا فارغ از آن جنجال‌ها و جو زدگی‌ها و جوگیری‌ها... یک بحث است، بحث فقهی نیست، بحث معرفتی است. البته بحث کلامی هم نیست که مربوط به اعتقادات، ما می‌گوییم یک بحث معرفتی است، مربوط به دانش است که بالاخره قرآن اصل لامارک را تأیید می‌کند یا فیکسیسم یا ترانسفورمیسم یا قرآن ظهور ندارد در هیچ معنا. مرحوم علّامه طباطبایی همان زمان فرمود قرآن ظهور در فیکسیسم دارد، ثبوت انواع، ولی اگر یک زمانی ثابت هم شود ترانفسورمیسم قرآن صراحتاً خلافش نگفته است که تا الآن که 40 سال، 50 سال می‌گذرد هنوز هم ثابت نشده است، یک نظریه است. ببینید اصول فقه این‌جا به کار می‌آید. من این را تأکید می‌کنم روی این قضایا کار کنید. بخواهید علمیّاً زنده باشید باید اصول فقه‌تان کامل و قوی باشد. **نقل از سایت دروس استاد ابوالقاسم علیدوست(دام ظله) @ejtehad_jame
🚨اگر بصیرت نباشد، علم و تقوا کارکردی ندارد! رهبر معظم انقلاب: 🔸[اگر] داشته باشیم، هم داشته باشیم، حتّى هم داشته باشیم امّا ندانیم وظیفه چیست، ندانیم موقعیّت کدام است، ندانیم امروز مطالبه‌ى خداى متعال و مطالبه‌ى دین از ما در عرصه‌ى اجتماع چیست، آن علم و تقوا و شجاعت و بقیّه‌ى خصوصیّات مثبت اثر خودش را نمی‌بخشد؛ و کارکرد لازم را نخواهد داشت. این کلمه‌ى «بصیرت» که ما دائم تکرار میکنیم، بعضى‌ها هم بشدّت اوقاتشان تلخ میشود که چرا فلانى مکرّر میگوید بصیرت بصیرت؛ معنایش این است. 🔸یکى از مصادیق مهم همین است که انسان بداند امروز چه نیازى در وجود دارد. ما میلیون‌ها داریم؛ جوان در معرض فراگیرى است تا چه به او داده بشود. گفت: من که لوح ساده‌ام هر نقش را آماده‌ام.(*) همه‌ى نقشها را میشود بر روى این لوح ساده کشید؛ چه کسى مبادرت کند، چه کسى دست پیش را بگیرد، چه کسى جلوتر حرکت بکند، یا چه کسى متوجّه بشود که بر این لوح ساده، نقش نامیمون و غلطى کشیده شده است؛ [تا] برود آن را تصحیح کند؛ همه‌ى اینها بصیرت لازم دارد. *) دیوان حاج میرزاحبیب؛ من که لوح ساده‌ام هر نقش را آماده‌ام / دست نقّاشان قدرت تا چه تصویرم کنند ◀️ بیانات در اولین جلسه درس خارج فقه در سال تحصیلی جدید - ۹۵/۰۶/۱۶ 📌 @ejtehad_jame
⭐️ بازخوانی به مناسبت 👈 شما جوانان، جهاد برای پی‌ریزی «انقلاب علمی» را دنبال کنید 🔻 رهبر انقلاب: اکنون نزدیک به دو دهه است که رستاخیز علمی در کشور آغاز شده و با سرعتی که برای ناظران جهانی غافلگیرکننده بود -یعنی یازده برابر شتاب رشد متوسّط علم در جهان- به پیش رفته است... 🔹️ این راه طی‌شده، با همه‌ی اهمّیّتش فقط یک آغاز بوده است و نه بیشتر. ما هنوز از قلّه‌های دانش جهان بسیار عقبیم؛ باید به قلّه‌ها دست یابیم. باید از مرزهای کنونی دانش در مهم‌ترین رشته‌ها عبور کنیم. ما از این مرحله هنوز بسیار عقبیم؛ ما از صفر شروع کرده‌ایم. 🔹️ عقب‌ماندگی شرم‌آور علمی در دوران پهلوی‌ها و قاجارها در هنگامی که مسابقه‌ی علمی دنیا تازه شروع شده بود، ضربه‌ی سختی بر ما وارد کرده و ما را از این کاروان شتابان، فرسنگها عقب نگه داشته بود. 🔹️ ما اکنون حرکت را ‌آغاز کرده و با شتاب پیش میرویم ولی این شتاب باید سالها با شدّت بالا ادامه یابد تا آن عقب‌افتادگی جبران شود. 🔺️ اینجانب همواره به دانشگاه‌ها و دانشگاهیان و مراکز پژوهش و پژوهندگان، گرم و قاطع و جدّی دراین‌باره تذکّر و هشدار و فراخوان داده‌ام، ولی اینک مطالبه‌ی عمومی من از شما جوانان آن است که این راه را با احساس مسئولیّت بیشتر و همچون یک جهاد در پیش گیرید. سنگ بنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شده و این انقلاب، شهیدانی از قبیل شهدای هسته‌ای نیز داده است. 🔺️ به‌پاخیزید و دشمن بدخواه و کینه‌توز را که از جهاد علمی شما بشدّت بیمناک است ناکام سازید. 🏷 بخشی از بیانیه 🔍 مطالعه متن کامل👇 http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=41673
🔶اجتهاد سی ساله دست کمی از اجتهاد سه ساله ندارد. 🔹چند روز پیش مصاحبه یکی از فضلای حوزه را مطالعه کردم. ایشان گفته بود: "اجتهاد در سه سال خیالبافی است" نه تنها با این جمله مشکلی نداشتم که عمیقاً به آن باورمندم. کسی که این حرف را می‌زند -و البته بنده نمی‌شناسم- به احتمال زیاد مقصود خاصی دارد مثل اینکه پس از اتمام سطوح، آن هم برای طلبه‌های مستعد و توانا، آن هم با فرض سخت کوشی و کاستن از ایام تعطیلی سال و کار شبانه روزی و امثال آن، اگر این باشد حرف بیراهی نیست. 🔹 از برخی از اعاظم نقل شده است که اگر در سه سال اول درس خارج، آثار اجتهاد در کسی پیدا شد که شد وگرنه باید راهش را عوض کند و به درد این کار نمی‌خورد! بزرگانی که اغلب ما بین 20-25 سالگی به اجتهاد رسیده‌اند، لابد همین طور بوده است. 🔹از همان بزرگواری که "اجتهاد در سه سال" را خیالبافی دانسته باید پرسید شما خودتان چند سال درس خارج خواندید و احساس کردید می‌توانید مسائل فقه فردی مثل طهارت و صلاة و صوم را حل و فصل کنید؟! با این حساب مقصود کسی که اجتهاد را سه ساله دانسته به ظن قریب به یقین این نیست که از روز اول ورود به طلبگی سه ساله می‌شود فقیه شد. مقصود این است که اگر طلبه‌ای ادبیاتش را خوب بخواند و سطوح را با دقت و پشت کار تمام کند و به نظریات شیخ مسلط بشود، علی القاعده اگر سه سال زیر نظر یک استاد توانمند و دلسوز کار کند، باید بتواند به اجتهاد متجزی دست یابد. با این حساب، مقصود این است که اجتهاد در حدود 10 سال مقدور است نه سه سال و سه سال مربوط به درس خارج است نه همه دوره آموزشی. اگر مقصود مدعی این باشد که این حرف مقبول و شایع میان بزرگان است. 🔹باید از فاضل حوزوی محترم سوال کنیم؛ اینکه شما می‌گویید "اجتهاد سی سال وقت لازم دارد" بر اساس کدام مبنا و دلیل عقلی و عقلایی یا نقلی این مطلب را می‌گویید؟ در این راستا نکاتی را لازم است بیان کنم؛ 1️⃣خدای متعال به سهولت در بیان قرآن فخر می‌فروشد و از آن به عنوان امتنان بر بندگان یاد می‌کند و آن را لازمه هدایت و مقدمه آن می‌شمارد؛ وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (قمر،17)، كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (بقره،187)، وَ إِنَّهُ لَتَنْزيلُ رَبِّ الْعالَمينَ (192)…بِلِسانٍ عَرَبِيٍّ مُبينٍ (شعراء،195) 2️⃣حضرات اهل بیت(ع) به اندازه ای ساده گو بودند که اجازه نقل به معنای سخنان خود را می‌دادند و روشن است که اگر ایشان در بند دقت‌های کذایی بودند، نباید همچو اجازه‌ای را می‌دادند. 🔹حال سؤال این است؛ با وجود اینکه هم خدای متعال و هم اولیای او کوشیده‌اند تا دین را به زبان مردم و ساده و بی‌آلایش بیان کنند و فهم و تفقه آن را آسان گردانند، چرا امروز حوزه ما به جایی برسد که امثال شما بگویید 30 سال وقت لازم است تا آدم بفهمد وضوی مد نظر شارع چه بوده‌ است؟ 🔹بله بنده متوجه گذشت زمان و فوت قرائن هستم و از تعارض صوری و حقیقی أدله خبر دارم و از ضرورت توجه به عام و خاص و مطلق و مقید و غیره غافل نیستم. اما توجه دارید که 30 سال یعنی همه عمر مفید یک انسان که باید صرف کسب قوه اجتهاد شود یعنی چه؟ چرا شما در روش اجتهادتان تردید نمی‌کنید و چرا از خود نمی‌پرسید شاید روش ما غلط است که فهم دین را تا این اندازه گرفتار اعوجاج کرده است؟ 🔹بله اصولی که عمر طلبه را درگیر لاطائلات بکند و از استصحاب شرایع و عقاید سخن بگوید و از اقسام استصحاب کلی داد سخن سر دهد و از حقیقت وضع و اقسام آن عمر طلبه را لبریز سازد و با ده ها مسأله بی‌فایده یا کم اهمیت زندگی او را پر کند، طبیعی است که سی سال برای اجتهاد وقت بخواهد. 🔹 کسی که خارج اصولش بیش از 20 سال طول بکشد باید هم از این حرف‌ها بزند. اصولی که از شیخ انصاری(ره) به یادگار مانده و هنر خود را در احتمال سازی شبه فلسفی آن هم در متون دینی می‌داند و برای امثال "لا سهو فی السهو" 18 احتمال می‌سازد و برای خبر واحد ده ها احتمال و بحث بی‌فایده می‌تراشد، نباید انتظاری بیش از این داشت؟ 🔺 وقتی شما بدیهی‌ترین مسائل زندگی مردم مانند حجیت خبر ثقه را به مشکوک‌ترین مسائل قابل تصور بدل می‌کنید، سی سال هم کم است باید 60 سال وقت لازم بدانید. ❇️بنده هم به ایشان و هم به همه خوانندگان این سطور توصیه می‌کنم "بسته جامع اجتهادی" را مطالعه کنید و ببینید که آقایان به خاطر اشتغال "بما لایعنی" از چه مسائل ضروری باز مانده‌اند و به جای دقت در روش‌های حل مسأله، گرفتار چه روش‌های غلطی در حل مسائل شده‌اند و مسائل عقلایی را تعبدی و مسائل تعبدی را عقلایی بحث کرده‌اند! محمد تقی اکبرنژاد 🆔 @ejtehad_jame
🔸نرم‌افزار ناب «طلیعه نور»👆 #رایگان 🌐 https://t.me/talieefree ⭕️ یک کتابخوان جامع و کامل #اندرویدی 🔻شامل بیش از #هجده_هزار عنوان کتاب در فهرست #تعداد_۲۶۷_کتابخانه_تخصصی، از کتب عربی و فارسی مرجع و شروح و حواشی و تقریرات و تألیفات مرتبط با هرکدام، در حوزه های مختلف. 🌐 لینک دانلود (۱۶۵ مگابایت) 👇 🌐 my.pcloud.com/publink/show?code=XZeGkSkZmWXdUJWAeryiHK75mTqkgV7K1k2k 🔸 ⭕ @Salehy 👇 #توضیحات 🌐 eitaa.com/salehy/577
هدف و هدفمندی.mp3
2.38M
بسیار 🔊 🔶هدف و هدفمندی زندگی باید چیزی فراتر از خود باشد؛ چون وقتی شما چیزی را به عنوان هدف زندگی انتخاب می‌کنید، یعنی زندگی، وسیله و ابزاری برای آن است. انسان باید زندگی را طوری انتخاب کند که وقتی این زندگی تمام شد، از آنچه که به دست آورده، خشنود و باشد. ۱۳۷۶/۱۱/۱۴- رهبر انقلاب 🔸مرکز مشاوره حوزه های علمیه🔸 🆔 @ejtehad_jame
💢این پنج شاخص اگر در کسی وجود داشت، قطعا انقلابی است 🔹🔸پنج شاخص[انقلابی بودن] که اینها را شرح خواهم داد [عبارتند از]: 1️⃣ شاخص اوّل، پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب؛ 2️⃣ شاخص دوّم، هدف‌گیری آرمانهای انقلاب و همّت بلند برای رسیدن به آنها که آرمانهای انقلاب و اهداف بلند انقلاب را در نظر بگیریم و همّت برای رسیدن به آنها داشته باشیم 3️⃣ شاخص سوّم، پایبندی به استقلال همه‌جانبه‌ی کشور، استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی، استقلال فرهنگی -که مهم‌تر از همه است- و استقلال امنیّتی 4️⃣ شاخص چهارم، حسّاسیّت در برابر دشمن و کار دشمن و نقشه‌ی دشمن و عدم تبعیّت از او، که البتّه باید دشمن را شناخت، نقشه‌ی او را فهمید و از تبعیّت دشمن سر باز زد -عرض کردیم که قرآن این عدم تبعیّت را «جهاد کبیر» نام نهاده است... 5️⃣ شاخص پنجم، تقوای دینی و سیاسی که این بسیار مهم است. این پنج شاخص اگر در کسی وجود داشته باشد، قطعاً انقلابی است؛ حالا درجات انقلابی بودن، همان‌طور که عرض کردیم، مختلف است. ۱۳۹۵/۰۳/۱۴ 🆔 @ejtehad_jame
📆 فقط پنج روز مانده تا همایش رونمایی از کتاب « روش شناسی اجتهاد» 💎عرضه کتب مؤسسه بابیش از0⃣5⃣ درصد #تخفیف (مخصوص روز همایش) 8 دی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی #روش_شناسی_اجتهاد 🆔 @feghahat
💠 شکر نعمت معارف 🔻 این فصلي که نصيب شيعه شده، فصل ممتازي است. مشابه ندارد. اي کاش مي‌توانستيم بيشر استفاده کنيم. اي کاش حس مي‌کرديم که چه دِيني نسبت به نسل‌هاي آينده داريم. 🔸 اي کاش حس مي‌کرديم این که ما اينجا راحت نشسته‌ايم از معارف اهل بيت (عليهم السلام) مي‌گوييم و مي‌شنويم، در اروپا را نمی گویم بلکه در همین کشورهاي عربي همسايه، گاهي جوانانشان نشنيده اند و این معارف به گوششان نخورده است. 🔹 ما غرق نعمت معارف هستيم و بعضي تشنه معارف اهل بيت(علیهم السلام) هستند. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺 آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری 👉 @ejtehad_jame ‌ ‌
✔️ من نصائح أستاذي الشمس [رحمه الله] و توجيهاته التربوية لقد كان الأستاذ الراحل، سماحة آية الله المحقق، السيد حسين الشمس (أعلى الله درجته) عالماً ربانياً، فلم يكن يكتفي في تدريسه ببيان المطالب العلمية، بل كان إلى جانب ذلك يهتم كثيراً بالنصح و التوجيه و قد طلب منّي بعضُ الأعزّة أن أدوّنَ له شيئاً منها، فدوّنتُ له في هذه العجالة بعض ما أحتفظ به، راجياً أن أوفّقَ لتدوين البقية، لعلّها تكون نبراساً لطلبة العلوم الدينية و غيرهم. ◻ أخبرني السيد الأستاذ الميلاني (قدس سرّه) قال: سمعتُ أستاذي المحقق النائيني (قدس سره) يقول: إن صلاة الليل إن لم تكن شرطاً للاجتهاد، فإنّها دخيلة فيه قطعاً. ◻ إنَّ أموال الناس عندهم هي أعزُّ ممتلكاتهم، فمَن أغمضَ عينه عنها و لم يمدّ يده إليهم، صارَ وجيهاً عندهم. ◻ إنَّ كثيراً مِنَّا يحترمُ الطفل المميّز أكثر من احترامهِ لربّهِ (تعالى شأنه)؛ إذ أنّه يتورعُ عن الإقدام على بعض الأفعال غير اللائقة إذا كان هنالك طفلٌ مميّزٌ ينظر إليه، بينما لا يتورع عنها بين يدي الله تعالى. ◻ الداعونَ أصناف، و أسوأهم صنفان: صنفٌ يُقدِّمُ الأسبابَ على مُسبِبها، فلا يدعو الله تعالى إلا إذا يئس من الأسباب و صِنفٌ يدعو الله تعالى على نحو الاختبار، فهو يدعوه ليرى أنه سيستجيب له أم لا؟ ◻ إنَّ محاولة الإنسان لتهذيب نفسه كمالٌ لا يتصف به إلا القليل من الناس و أمّا تهذيب النفس فهو غاية الكمال التي لا يبلغها إلا الأوحدي. ◻ إنَّ الإنسان لا يمكن أن يصل إلى الكمال إلا بثلاثة أجنحة: جناح الاعتقاد و جناح الأخلاق و جناح العمل، فمن لم يَكْمُل اعتقاده بالمبدأ و المعاد، لم يكن له ما يبعثه نحو تهذيب النفس من الرذائل و تزيينها بالفضائل، و مَن لم تكن نفسه مزينةً بالفضائل و معراةً عن الرذائل لم يمتنع عن فعل معصيةٍ أو ترك واجب. ◻ إنَّ الأمراض الروحية و الأخلاقية أشدُّ ضرراً على الإنسان من الأمراض الجسدية؛ إذ أنَّ هذه –مهما كانت– تنتهي بانتهاء حياة الإنسان، بينما تلك ترافقه في حياته البرزخية، و تواصل ملازمتها له في عالم القيامة. ◻ إنَّ تهذيب النفس هو منتهى الكمال و أشقّ و أفضل الأعمال و نظراً لجلالتهِ و عظمته فإنَّ القرآن الكريم في سورة الشمس بعد أن أقسمَ بتسعةِ أقسام عظيمة، عقّب على ذلك بقوله: {قد أفلحَ مَن زكَّاها و قد خابَ مَن دَسّاها}. *أقول*: و إنّ هذه التوجيهات التي كان يتفضل بها سيدي الأستاذ لم تكن محض نصائح نظرية، بل كانت شأناً عملياً قد جسّده في حياته الحافلة بالعلم و العمل، و كم هي الخسارة كبيرة و فادحة برحيل أمثاله من العلماء الربانيين. و ليس بيدنا إلا الرّضا و التّسليم لقضاء اللّه تعالى و أمره، و لا نقول إلّا: إنّا لله و إنّا إليه راجعون @ejtehad_jame
🗓سالروز ۹دی و آغاز دهه بصیرت 🏳گرامیداشت اولین شهید فتنه۸۸ 🏳شهیدبسیجی، حسین‌غلام‌کبیری 💠رهبرانقلاب: ‼️شهدای فتنه ۸۸، افضل شهدای انقلاب اسلامی هستند! سایت تسنیم ۹۴/۱۰/۹ ‼️سلام خدا بر این فداکاران که در روز غربت فضیلتها و ارزشهای اسلامی برای دفاع از انقلاب اسلامی قد علم کردند و غریبانه جان دادند! ۷۱/۱۲/۲۱ ‼️درس بزرگ شهیدان به ما اینستکه هر گاه لازم شود باید جان و همه آنچه برای ما عزیز است را سپر بلای ارزشهای اسلامی کنیم و با همه وجود از حاکمیت اسلام دفاع کنیم! ۷۰/۱۱/۱۷ 🏳مزارشهید؛ 🏴بهشت‌زهرا ق۵۵ ر۲۴ ش۳ *نقل از جهاد تبیینی @gharar_a
مبانی قرآنی.pdf
1.19M
*نقل از جهاد تبیینی @gharar_a
🗓سالروز تجلی بصیرت‌امت 🏳وتجدیدبیعت‌امت باولایت 💠رهبرانقلاب ‼️اشتباه نکنید، بصیرت بمعنای آگاهی کتابی و روزنامه‌ای نیست، بصیرت میدانی نیست که فقط قدرت تحلیل سیاسی بطلبد، بصیرت قدرت معنوی میطلبد! ۶۶/۳/۲ ‼️اين بصيرت چگونه حاصل ميشود؟ بر اثر گذشتن از خود؛ همين يك كلمه‌ آسان اما در عمل آنقدر مشكل كه اكثر انسانها در همين يك كلمه، درجا زده‌اند! ۸۰/۸/۹ ‼️صرف اینکه حق با ما باشد، ما پیش نمیرویم؛ حق همراه با ایستادگی. امیرالمؤمنین در جنگ صفین فرمود: «لا یحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر». این پرچم را کسانی میتوانند بلند کنند که اولاً بصیرت داشته باشند، بفهمند قضیه چیست، هدف چیست؛ ثانیاً صبر داشته باشند. صبر یعنی استقامت! ۸۷/۵/۹ ⬇️ *نقل از جهاد تبیینی @gharar_a
🗓سالروز مغفول ولادت بابرکت 🏳مفسر، معلم و مبلغ قرآن کریم 🏳منصوب رهبری، مجاهدفرهنگی 🏳حجةالاسلام استادمحسن قرائتی 💠رهبرانقلاب ‼️خداوند آقای قرائتی عزیز ما را، که حقیقتاً جزو آن موجودهای با برکت جمهوری اسلامی هستند، حفظ کند. در قرآن، از قول حضرت عیسی(ع) است: «وجعلنی مبارکاً این ما کنتُ» واقعاً آقای قرایتی مصداق آیه‌اند و هر جا هستند، مایه برکتند. خداوند ایشان را برای ما، حفظ کند. ۷۱/۱۰/۷ ‼️انصافا خدای متعال آقای «قرائتی» را مثل بولدوزر آفریده است. سرِ قضیه زکات، یکی گفت: «زکات را شما دنبال کن.» گفتم: «اگر میخواهید زکات زنده شود، بروید سراغ آقای قرائتی، تا مثل نماز، زکات را هم عَلَم کند، ایشان واقعاً یک روحانی فعال و خوبند. ۷۲/۳/۳۱ ‼️لازم میدانم از همه‌ی کسانیکه این راه اقامه نماز را دلسوزانه گشوده و پیموده و برای آینده آن برنامه‌ریزی کرده‌اند صمیمانه سپاسگزاری کنم، بویژه از روحانی پرهیزگار و پارسا و پرانگیزه جناب حجةالاسلام قرائتی که حقاً در این کار بر گردن همه ما حقی بزرگ دارند. رحمت خدا و توجه حضرت بقیةالله را برای ایشان و همگان مسألت میکنم. ٨٠/۶/۱۵ 📔کتابچه مبانی قرآنی بیانیه گام دوم رهبری بقلم استادقرائتی *نقل از جهاد تبیینی @gharar_a
🔰رهبر معظم انقلاب 🔸ما اگر همه‌جانبه را به معنای تمدن‌سازی نوین اسلامی بگیریم، این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است. 🔸 عبارت است از همین ارزشهائی که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح میکنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بین‌المللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزاری است؛ وسیله است. ما در این بخش در کشور پیشرفت خوبی داشته‌ایم. 🔸بخش حقیقی، آن چیزهائی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان است. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ 🔸میشود این بخش را به منزله‌ی به حساب آورد؛ و آن بخش اول را، بخشهای به حساب آورد. اگر ما در این بخشی که متن زندگی است، پیشرفت نکنیم، همه‌ی پیشرفتهائی که در بخش اول کردیم، نمیتواند ما را کند؛ نمیتواند به ما امنیت و آرامش روانی ببخشد؛ 🔸 اینها به عهده‌ی کیست؟ به عهده‌ی نخبگان - نخبگان فکری، نخبگان سیاسی - به عهده‌ی شما، به عهده‌ی جوانها. نخبگان موظفند، موظف است، دانشگاه موظف است، رسانه‌ها موظفند، تریبون‌دارها موظفند؛ مدیران بسیاری از دستگاه‌ها، بخصوص دستگاه‌هائی که با فرهنگ و تربیت و تعلیم سروکار دارند، موظفند؛ کسانی که برای دانشگاه‌ها یا برای مدارس برنامه‌ریزی آموزشی میکنند، در این زمینه موظفند؛ کسانی که سرفصلهای آموزشی را برای کتابهای درسی تعیین میکنند، موظفند. 🔸 یک مقوله‌ای در اینجا مطرح میشود و سر بر می‌آورد، به عنوان مقوله‌ . باید ما به دنبال این باشیم که را تبیین کنیم، تدوین کنیم و به تحقق ببخشیم. 🔸 دو سه نکته پیرامون ایجاد این وضعیت و الزاماتی که دنبال این فرهنگ رفتن برای ما ایجاد میکند، وجود دارد، که باید به اینها توجه کنیم. 1⃣نکته‌ی اول این است که رفتار اجتماعی و سبک زندگی، تابع تفسیر ما از زندگی است: چیست؟ هر هدفی که ما برای زندگی معین کنیم، برای خودمان ترسیم کنیم، به طور طبیعی، متناسب با خود، یک به ما پیشنهاد میشود. یک نقطه‌ اصلی وجود دارد و آن، است. یک هدفی را باید ترسیم کنیم - هدف زندگی را - به آن پیدا کنیم. بدون ، پیشرفت در این بخشها امکان‌پذیر نیست؛ کارِ درست انجام نمیگیرد. 2⃣ نکته‌ دومی در اینجا وجود دارد و آن این است که ما برای ساختن این بخش از ، بشدت باید از تقلید پرهیز کنیم؛ تقلید از آن کسانی که سعی دارند روشهای زندگی و سبک و سلوک زندگی را به ملتها تحمیل کنند. امروز مظهر کامل و تنها مظهر این زورگوئی و تحمیل، است. ، یک فرهنگ مهاجم است. ، فرهنگ نابودکننده‌ فرهنگهاست. شرط رسیدن به تمدن اسلامىِ نوین در درجه‌ی اول این است که از تقلید غربی پرهیز شود. ما متأسفانه در طول سالهای متمادی، یک چیزهائی را عادت کرده‌ایم تقلید کنیم. 🔸 باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامىِ نوین بر دوش آنهاست؛ و یکی از حدود و ثغور این کار، مواجهه‌ با تمدن غرب است، به صورتی که تقلید از آن انجام نگیرد. 🔸 انتظار داریم اهل فکر و اهل نظر در مراکزی که میتوانند و و این کار را دارند، در این زمینه‌ها کار کنند، فکر کنند، مطالعه کنند؛ بتوانیم پیش برویم. مراقب باشیم دچار و نشویم، دچار نشویم - این یک طرف قضیه است - دچار هم نشویم. گاهی اوقات در ظاهر، تبلیغات، تبلیغات دینی است؛ حرف، حرف دینی است؛ شعار، شعار دینی است؛ اما در باطن، است؛ جدائی دین از زندگی است؛ آنچه که بر زبان جاری میشود، در برنامه‌ریزی‌ها و در عمل دخالتی ندارد. ادعا میکنیم، حرف میزنیم، شعار میدهیم؛ اما وقتی پای عمل به میان می‌آید، از آنچه که شعار دادیم، خبری نیست. 📚 بیانات در دیدار جوانان خراسان شمالی، سال ۹۱، با تلخیص 📌http://eitaa.com/joinchat/3428581380Cfdb28be55a
📍ما بایستی این فکر را در حوزه ریشه‌دار کنیم؛ 🔹متأسفانه هنوز در حوزه‌ها کسانی هستند که خیال میکنند حوزه باید به کار خودش مشغول بشود، اهل و اهل اداره‌ی کشور هم مشغول کار خودشان باشند؛ حداکثر این‌که با هم مخالفتی نداشته باشند! اما این‌که در خدمت اداره‌ی باشد و سیاست از دین تغذیه بکند، هنوز در بعضی از اذهان درست جا نیفتاده است. ما بایستی این فکر را در حوزه ریشه‌دار کنیم؛ به این شکل که هم را این‌طور قرار بدهیم، و هم در عمل این‌گونه باشیم. یعنی چه؟ یعنی استنباط فقهی، بر اساس باشد؛ نه فقه اداره‌ی فرد. 🔹فقه ما از طهارت تا دیات، باید ناظر به اداره‌ی یک کشور، اداره‌ی یک جامعه و اداره‌ی یک نظام باشد. شما حتّی در باب طهارت هم که راجع به ماء مطلق یا فرضاً ماءالحمام فکر میکنید، باید توجه داشته باشید که این در یک جا از اداره‌ی زندگی این جامعه تأثیری خواهد داشت؛ تا برسد به ابواب معاملات و ابواب احکام عامه و احوال شخصی و بقیه‌ی ابوابی که وجود دارد. بایستی همه‌ی اینها را به عنوان جزیی از مجموعه‌ی اداره‌ی یک کشور استنباط بکنیم. این در استنباط اثر خواهد گذاشت و گاهی تغییرات ژرفی را به وجود خواهد آورد. 🔸رهبر معظم انقلاب - ۱۳۷۰/۰۶/۳۰ ☑️http://eitaa.com/joinchat/3428581380Cfdb28be55a
💬 تکلیفِ جدید منبری‌ها 🔰 پیشرفت‌های معنوی را بگویید و تحلیل کنید؛ حضور گسترده جوانان در راهپیمایی اربعین، اعتکاف، نماز جماعات دانشگاه‌ها و جلسات ماه رمضان، نشان دهنده پیشرفت در زمینه‌های معنوی است. چرا این نکات مثبت و پیشرفت‌ها را نبینیم؟ این حقایق باید دیده، تحلیل و گفته شوند بویژه از جانب کسانی که مخاطبان زیادی دارند. ۹۷/۶/۱۵ 📌http://eitaa.com/joinchat/3428581380Cfdb28be55a
دیدگاه رهبر معظم انقلاب درباره رابطه جمهوریت و اسلامیت رهبر معظم انقلاب همچون امام خمینی معتقدند جمهوری و اسلامی را نمیتوان از یکدیگر جدا کرد؛ به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای، جمهوری اسلامی یا همان مردم‌سالاری دینی، یک حقیقت بسیط است نه مرکّب. ایشان در یکی از جلساتی که با اعضای مجلس خبرگان داشتند در تبیین منشـأ مردم‌سالاری نظام اسلامی و رعایت حقوق مردم ازجمله حقّ انتخاب آنها اظهار میدارند: «در اسلام حقّ‌الله رقیب حقّ‌النّاس نیست؛ نقطه‌ى مقابل حقّ‌النّاس نیست. حقّ مردم، همه‌ى حقوق مردم، ازجمله حقّ انتخاب که قطعاً براى مردم وجود دارد در امر حکومت، این ناشى است از حکم الهى. همه‌ى حقوق مردم اعتبارش متّخذ است از حاکمیّت خداوند و آنچه که خداى متعال مقرّر فرموده است؛ لذا در قرآن کریم آنجایى که تجاوز و تعرّض به حقوق مردم است ـ مثل مسئله‌ى ربا که تعرّض به اموال مردم است ـ تعبیر شده است «فأذنوا بحربٍ من اللّه»این حرب الهى است. بااینکه این تجاوز به حقوق انسانها است امّا جنگ با خدا است. یا در آنجایى که فساد فى‌الارض است که «و یسعون فى الارض فساداً»این «یحاربون اللّه و رسوله»است، این حربِ الهى است؛ تعرّض به حقوق مردم است، امّا محاربه‌ى با خدا است؛ چون حقوق مردم، آنچه که متعلّق به مردم است با همه‌ى وسعتى که دارد، این تکلیف الهى است، حقّى است که خدا براى مردم معیّن کرده است، تکلیفى است که خدا براى کسانى که امور مردم را برعهده دارند، نسبت به مردم بر دوش آنها گذاشته است. لذا جمهورى اسلامى یک مُرکّب انضمامى نیست که ترکیبى باشد از چیزى به نام جمهورى و چیزى به نام اسلامى، تا یکى بگوید که من طرف‌دار جمهوریّتم بیشتر، یکى بگوید من طرف‌دار اسلامیّتم بیشتر؛ این‌جورى نیست. اصلاً میتوان گفت مرکّب نیست، [بلکه‌] یک حقیقت است. آن جمهورى‌اى است، آن اتّکاء به آراء مردمى است که خدا آن را مقرّر کرده است، خدا موظّف کرده است ما را که در این زمینه رأى مردم را، انتخاب مردم را، اراده‌ى مردم را معتبر بشماریم. در نهج‌البلاغه یکجایى امیرالمؤمنین(علیه‌الصّلاةوالسّلام) راجع به تضییع حقوق مردم صحبت میکنند، میفرمایند کسى که این کارها را بکند «کان حربا للّه»این محارب خدا است. جمهورى اسلامى یعنى آن نظام سیاسى‌اى که براى مردم، حق قائل است، با همه‌ى این سعه‌اى که براى حقّ مردم وجود دارد و در همه‌ى این قلمرو عظیم با اتّکاء به اراده‌ى خدا و تشریع الهى. بنابراین کسى اگر با اعتقاد به اسلام به حقّ مردم تعرّض کند، تجاوز کند، این منتظر عقوبت الهى باید باشد. مشکل ما در نظام جمهورى اسلامى فقط این نیست که مردم به ما بدبین میشوند یا از ما عقیده‌شان برمیگردد، مشکل ما تکلیف شرعى هم هست ولو مردم نفهمند... این‌جور نیست که تبلیغات را هم حالا سروصدایش را بالا کنیم، هیچ‌کس هم نفهمد که اینجا تعرّض شد به حقوق مردم و پایمال شد حقّ مردم، قضیّه حل باشد، نخیر؛ مشکل ما، مشکل تکلیف شرعى هم هست، یعنى هرکسى در سرتاسر این پیکره‌ى عظیم حکومت ـ که حکومت، متمرکز و متجلّى نیست فقط در شخص رهبرى، همه‌ى اجزاى حکومت، همه در این مردم‌سالارى دینى و وظایفى که از این ناحیه برعهده‌ى آنها است سهیمند؛ چه رئیس‌جمهور باشد، چه رئیس یک قوّه باشد، چه نماینده‌ى مجلس باشد، چه مسئولیّتى در هر گوشه‌اى داشته باشد ـ تکلیف همه‌ى این عرض و طول وسیع این است که حقوق مردم را رعایت کنند للّه؛ این دو تا باهم همراهند، یکى هستند. حقّ مردم ناشى از حقّ الهى و تکلیف الهى است. این پایدارترین وسیله است و مستحکم‌ترین وسیله است براى حفظ حقوق مردم.» (نقل از کتاب فتنه تغلب) @ejtehad_jame
23-خودشناسی،تفسیر بدیعی از آیات محکم و متشابه و تأویل.amr
4.76M
23-تفسیری بدیع از بحث محکم و متشابه و تاویل در قرآن و روایات و اشعار عرفا و ارتباط آن با خودشناسی و علت اصلی مخالفت با مباحث فلسفی و عرفانی *مهم و جذاب #من کیستم @avaymarefat