☝️☝️
۲/به نظر می رسد همانقدر که #شعور در مراسمات حسینی که عمدتا توسط علمای اهل منبر ایجاد می شود #شور که توسط مداحان عزیز و روضه خوان ها ایجاد می شود هم لازم است. اگر نگوییم تأثیر شور و روضه و گریه بیشتر از منبر نیست کمتر هم نیست.
هیچ دینی به اندازه اسلام و شیعه به شور و دکور و مراسمات ظاهری آیینی اهمیت نداده. اگر این شورها نباشد عموم مردم بیانات اهل منبر را باور نمی کنند. یعنی تبلیغات، صحنه آرایی، توجه به ظواهر و همبن مداحی های پر شور و هیجان... همه و همه زمینه ساز باور و اعتقاد به حرف های اهل منبر است. مثلا خود منبر، عمامه،... مقدمه باور به حرف منبری است. مردم حرف روحانی با عمامه را بهتر از روحانی بدون عمامه باور می کنند.
مثلا دانش آموزان مدرسه وقتی با مجموعه دکور و تبلیغات و مراسمات آیینی مدرسه مثل صف صبحگاه، ورود و خروج رسمی معلم، حضور و غیاب، تخته کلاس، زنگ تفریح... انس می گیرند درس و علم را باور می کنند ولی بدون این فضاسازی ها و هنرنمایی و تبلیغات ظاهری آنطوری که در پیام رسان شاد و ایتا درس ها برگزار بود درس و بحث را باور نمی کنند و خوب یاد نمی گیرند. ببینید چقدر در ایام کرونا دانش آموزان، دانشجویان، طلاب و.. از نظر علمی افت کردند. چقدر مردم از نظر دین داری و معرفتی افت کردند چون مراسمات آیینی و تبلیغاتی و ظاهری تعطیل بود.
اسلام به قالب سازی های دینی به صورت مناسک عبادی مثل نماز، حج،... چقدر اهمیت داده چون تکرار این قالب ها باور می آورد مناسک حج از اول تا آخر همه اش چیزهای ظاهری مثل لباس احرام، احرام، طواف، نماز، رمی جمرات، قربانی، حلق، تقصیر... است با کمترین توضیح و تبیین و منبر. ولی حاجی با طی همین مراسمات ظاهری به تدریج به باور توحیدی می رسد و در اواخر حج احساس می کند در صحنه قیامت قرار گرفته و توحید را درک می کند.
در حج شور، ظواهر، قالب.. خیلی بیشتر از منبر، سخنرانی و محتوا و شعور است ولی از دل این شورها ناخودآگاه شعور خیلی عمیقی در عمق جان شکل می گیرد.
مثال آخر: امام معصوم حیات و ممات ندارد او حی همیشگی و حاضر در همه جا هست ولی عموم مؤمنین تا به مشهد نروند وارد حرم نشوند ضریح مطهر را زیارت نکنند اصلا احساس و باور نمی کنند که امام رضا علیه السلام را زیارت کرده اند. این همه تبلیغات، ساخت حرم با آن وسعت، رواق ها، ضریح، سنگ قبر، گماردن خدام در اطراف ضریح.... همه این تشکیلات و تبلیغات که چند برابر سخنرانی ها و منبر و... است همه مقدمه باور و یقین است.
علت اصلی مسأله هم این است که انسان ها به خاطر انس با بدن و محسوسات عالم ماده با چیزهای محسوس و قالب دار بیشتر ارتباط برقرار می کنند تا چیزهای عقلی، معرفتی، غیر مادی.
لذا می بینیم که نویسندگان هنرمند با زحمات فراوان و قلم فرسایی های هنرمندانه و با صحنه آرایی های متعدد، رمان های طولانی می نویسند تا یک مطلب محتوایی را در کل این رمان به مخاطب منتقل کنند. و همینطور در فیلم سازی، تئاتر، نقاشی و خیلی از کارهای هنری دیگر.
اهل سنت خصوصا وهابیت با حذف نمادها و شعائر دینی مثل حرم های مطهر اهلبیت علیهم السلام،قبور علما و اموات،جلسات دعا و توسل و زیارت،مراسمات اموات ضربات سنگین جبران ناپذیری به باورهای دینی مردم زده اند لذا در برخوردها و دیدارها،یک شخص شیعه احساس می کنند کثیری از آنها افرادی فاقد روح و لطافت و معنویت هستند و خیلی خشک و بسیار ظاهری به نظر می رسند.
نتیجه بحث این است که به نظر می رسد باید در برگزاری مراسمات دینی و عزاداری،شور و هیجان و قالب ها و ظواهر و چیزهای ظاهری بیشتر از شعور و محتوا باشد تا زمینه باور در عموم شکل گیرد.هر چند باید مراقبت کرد که شور و احساسات و قالب و تبلیغات ظاهری در چارچوب شرع و منطق باشد.پس کلام بعضی بزرگان که می گویند باید زمان مداحی و روضه خوانی... در حد ده، پانزده دقیقه باشد آن هم روضه ی عارفانه. و بقیه وقت در اختیار منبر عالمانه و پرمحتوا و تحقیقی باشد کلام دقیقی نیست.
اگر هدف این است که عموم مردم نسبت به محتوای اهل منبر باور و ایمان پیدا کنند بدون برگزاری مراسمات آیینی پرشور و مداحی های با زمان زیاد و... که زمینه ساز باور باشد ممکن نیست.
@ejtehadjame