eitaa logo
پله پله تا اجتهاد جامع
355 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
270 ویدیو
278 فایل
پاسخگویی به سؤالات طلاب از دوران قبل ورود به حوزه تا پایان طلبگی،و ارائه یک نظام جامع علمی برای دستیابی به اجتهاد جامع ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹در محضر آن وجود عرشی🌹 چند روز قبل از خروج شاه از کشور (26 دی 1357) ارگان‌های حکومتی شهر آمل از جمله شهربانی و ژاندارمری و.... سقوط کرده و شهر تسلیم انقلاب اسلامی شد. از آن روز تاریخی آمل یا فردای آن، آموزه‌ای از برایم فراموش ناشدنی است؛  بعدازظهر آن روز طبق معمول جلسه درس ایشان در مسجد برگزار شد و پس از آن با یکی دو نفر دیگر، آقا را تا منزلشان همراهی کردیم، ولی در کوچه فرعی باریک منتهی به منزل، که من با علامه تنها بودم، ایشان در حال باز کردن درب بودند که کسی آقا را صدا زد و خود را به ایشان رساند. جلو آمد و گفت: من فلانی و افسر شهربانی‌ام، (در همین حال با نگاهی به اطراف و با احتیاط سلاح کمری خود را از زیر کاپشن بیرون آورد، در این لحظه من به‌شدت نگران شدم که نکند می‌خواهد ایشان را ترور کند) و ادامه داد: حاج آقا‌، من در جریان تظاهرات و درگیری‌های شهر به سوی کسی تیراندازی نکردم، و الان هم آمدم که این اسلحه را به‌شما تحویل دهم. علامه حسن‌زاده با کمال خونسردی و آرامش‌، قبل از اینکه سلاح را از ایشان بگیرد، گفت: «آقاجان‌، ما هم چند سالی است که دیدیم اوضاع و احوال طوری است که باید مسلح باشیم. (آنگاه دست خود را به جیب بغل قبایش برد و خودنویس خود را بیرون آورد) و گفت: لذا ما هم مدت‌هاست که مسلح به این سلاح شدیم و...»  و بعد از توصیه‌ای برایش دعا کرد. در دفعات مکرر که پس از جلسات مسجد همراه ایشان بودم، می‌دیدم که به رفتگران شهرداری و مأموران راهنمایی در چهارراه‌ها و... سلام می‌کنند. در موردی عرض کردم آقا، این جوان به‌شما سلام نکرده، اما شما ...؟ می‌فرمود: اینها در سرما و گرما‌، به مردم خدمت می‌کنند، ما به اینها مدیونیم. با همه عظمت و بزرگی‌شان آنچنان متواضع بود، که هر فردی ایشان را مشاهده می‌کرد مجذوبش می‌شد، بلکه انسان از همان تواضع و فروتنی شخصیت خود‌ساخته‌اش متنبه می‌شد. آری، آدمی از مشاهده او و رفتارش، بارقه‌های هدایت دریافت می‌کرد. دائماً توصیه می‌کرد که؛ «آقاجان، ما برای ساختن ابدیت خود، در این دنیاییم.» بارها در موضوع انقلاب اسلامی و حوادث پس از آن، با جدیت و اخلاص از رهبر کبیر انقلاب و اهداف متعالی آن دفاع می‌کرد و پس از رحلت آن یگانه دوران‌، از خلف صالح او نیز جانانه حمایت کرده و برای شاگردان و همه ارادتمندانش عیان بود که ایشان وقوع انقلاب و جمهوری اسلامی و زعامت آن را، چه در زمان امام خمینی(ره) و چه در زمان رهبر معظم انقلاب‌، از عنایات الهی به این کشور علوی و مهدوی و مردم شیفته اسلام و دلداده اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) می‌داند.  در مجالس بزرگداشت شهدا‌، چنان با شور خاصی از عظمت توفیق آنان یاد می‌کرد که حسرت را برجان و دل شیفتگان شهادت می‌نشاند.
🔴یک‌بام و دو هوا در دفاع از ذخایر حوزه 🖊احمدحسین شریفی 🔷چندروزی است که یکی از نویسندگان جوان و دغدغه‌مند (دکتر مهدی جمشیدی)، در نقد یکی از موضع‌گیری‌های سیاسی آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی (حفظه الله) نکته‌ای مختصر در کانال ایتایی خودش منتشر کرده است. اما بلافاصله پس از انتشار آن مطلب کوتاه ایتایی، شاهد به جوش آمدن غیرت اسلامی بسیاری از گروه‌های سیاسی و علمی حوزوی هستیم. آنان به حق در دفاع از شأن مرجعیت و لزوم حفظ حرمت مرجعیت سخن می‌گویند و می‌نویسند. خداوند از همه آنان این غیرت دینی را قبول کند. جالب است که پیش از همه جریان‌های سیاسی و علمی حوزوی و حتی پیش از نهادهای رسمی حوزوی، «جریان سیاسی غربگرا» در کشور ما، که در عمل هیچ اعتنایی به توصیه‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی مراجع بزرگوار، از جمله حضرت آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی، نداشته‌اند، به حمایت همه‌جانبه از این مرجع بزرگوار قیام کرده‌اند و خواستار «برخورد سخت» با آن نویسنده جوان هستند. البته امیدوارم که این حمایت‌ها و غیرت‌ها فقط به دفاع از یک موضع‌گیری سیاسی (که به زعم و خیال باطل آنها در راستای موضع‌گیری‌های سیاسی‌شان بوده است) منحصر نشود. بلکه جرأت و شجاعت حمایت از همه دیدگاه‌های این مرجع عالیقدر و عظیم ‌الشأن از جمله دیدگاه‌های ایشان درباره حجاب و موسیقی و ربا و فعالیت‌های اجتماعی زنان و حقوق اسلامی و ... را نیز داشته باشند. یعنی فی المثل اگر کسی در نقد دیدگاه این عالم عظیم‌الشأن در باب حجاب یا موسیقی هم سخنی گفت، نه تنها با همین شدّت و حدّت علیه او موضع‌گیری کنند! بلکه دست کم خودشان در گفتار و نوشتار و رفتار به دیدگاه‌های فرهنگی و اقتصادی این مرجع بزرگوار پایبند باشند؛ تا این حمایت آنها شائبه سوء استفاده سیاسی از این مرجع بزرگوار را نداشته باشد. 🔶در عین حال، به عنوان یک طلبه ناچیز، گلایه‌ای از بزرگان حوزوی هم دارم و آن اینکه حتماً به خوبی می‌دانید که از روز رحلت آملی تاکنون به صورتی بی‌وقفه، سیل تهمت‌ها و افتراها و لعن‌ها و ناسزاها از سوی عده‌ای از مخالفان ولایت و همچنین عده‌ای از روحانیان مخالف فلسفه و عرفان به سوی آن علامه ذوفنون و افتخار علمی حوزه‌های علمیه و جهان تشیع روانه شده است! (تهمت‌ها و ناسزاهایی که یک میلیونیوم آنها در نوشته این نویسنده جوان در نقد آیت‌الله صافی گلپایگانی وجود ندارد). عده‌ای از سکولارهای عمامه‌ به سر و بعضاً خارج‌نشین، علامه حسن‌زاده را به جرم دفاع از حریم ولایت و حمایت از رهبر معظم انقلاب اسلامی، به باد تهمت و ناسزا و فحاشی گرفته‌اند. و عده‌ای از مخالفان حوزوی فلسفه و عرفان هم، از هیچگونه حرمت‌شکنی‌ و هتاکی و ناسزایی علیه آن مرد بزرگ دریغ نورزیده‌اند. شخصیتی که رهبر فرزانه انقلاب او را «عالمی ربانی» و «سالکی توحیدی» و «از چهره‌های نادر و فاخری» معرفی کردند که «نمونه‌های معدودی از آنان در هر دوره‌ای چشم و دل آشنایان را می‌نوازد». اما دریغ از یک موضع‌گیری رسمی از سوی نهادهای حوزوی یا حتی عالمان بزرگ حوزوی در محکومیت این رفتارها! از خدای بزرگ می‌خواهم به همه توفیق «شناخت حق»، «عمل به حق» و «نشر و گسترش حق» را عنایت بفرماید. @ejtehadjame 🌹