eitaa logo
پله پله تا اجتهاد جامع
357 دنبال‌کننده
1هزار عکس
209 ویدیو
255 فایل
پاسخگویی به سؤالات طلاب از دوران قبل ورود به حوزه تا پایان طلبگی،و ارائه یک نظام جامع علمی برای دستیابی به اجتهاد جامع ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸نقد و بررسی بیانات استاد علیدوست 🔸برگرفته شده از کتاب "نظام معرفتی فقاهت" ◼️رجوع به اقوال علمای فقه یا اصول تا چه اندازه تعیین کننده است؟ آیا بدون رجوع می توان نظری فقهی داد؟ در پاسخ باید گفت: 🔹یاری گرفتن از ضروریات تکامل است. ما به گونه ای آفریده شده ایم که جز در تعاون و هم یاری نمی توانیم به رشد انسانی خود دست یابیم. از این روست که به جامعه روی می آوریم و دست کمک به سوی هم دیگر دراز می کنیم. یاری دادن و یاری ستاندن وجوه مختلفی دارد که یکی از آن ها استعانت علمی دانشمندان از یک دیگر است. زیرا انسان هر چند که کاربلد باشد، باز هم یک انسان است با محدودیت های خاص انسانی. در نتیجه در معرض خطا و اشتباه قرار دارد. از این رو لازم است عقل محدود خود را با خردهای دیگران پیوند بزند تا به شبکه ای از عقل های فرهیخته دست یابد. 🔹با این مقدمه به این نتیجه می رسیم که مشاوره و مراجعه به اقوال دیگران، تابع احکام کمک گرفتن از آن هاست. به دیگر سخن؛ هر چه پاسخ ما از «کی، کجا، چگونه، تحت چه شرایط و به چه اندازه از دیگران باید کمک بگیرم؟» شفاف تر باشد، جواب مان از ابعاد مراجعه به اقوال علما و بهره گیر از تراث علمی نیز روشن تر خواهد بود. 🔹اگر ما نیاز نداشته باشیم، کمک نمی گیریم. به عبارتی ما وقتی باید از دیگران کمک بگیریم که نتوانیم از عهده کارهای خود براییم وگرنه اگر بدون محک زدن توانایی های بدنی و ذهنی خود به سمت سایرین برویم، هم به خود آسیب زده، تن و ذهن مان را ضعیف می کنیم و نیز هم نوعان خود را به دردسر می اندازیم. اگر بنا باشد همه از هم بدون ضرورت کمک بگیرند، زندگی از جریان طبیعی خود خارج می شود. ◼️این بیان در نحوه تقدم و تاخر مراجعه به اقوال و بررسی ادله تاثیر گذار است به این بیان که: 🔹فقیه باید کار خود را با مراجعه به ادله عقلی و نقلی شروع کند. راسا سراغ ادله رود و تنها در صورتی که نتواند به جمع بندی راضی کننده و اطمینان آوری برسد، در مرحله دوم به اقوال سایر علما رجوع کند. این که امروزه برخی از سر عادت ابتدا از اقوال شروع می کنند و آن گاه سراغ ادله هر کدام از آن ها می روند، برخلاف جریان فطری تفکر است. 🔹این روش منجر به تنبلی ذهنی از یک سو، سلب اعتماد به نفس علمی و از همه مهم تر قوه خلاقه فقیه را تحت الشعاع قرار می دهد. زیرا او همیشه عادت می کند که از همان زاویه هایی به ادله بنگرد که نسل های پیش از او نگریسته اند. از این رو هیچ گاه نمی تواند آزاد و رهای از زاویه های علمی سایرین ادله را بررسی کند. در ضمن اگر او به ادله رجوع بکند شاید نیازی به مراجعه اقوال نبیند. چرا که رجوع به اقوال موضوعیت ندارد و تابع نیاز است. 🔹در اینجا ممکن است سوال شود که تاخیر انداختن بررسی اقوال از بررسی ادله، می تواند دوباره کاری های فراوانی را رقم بزند. چه بسا او پس از کلی تلاش علمی به نتیجه ای برسد که صدها نفر پیش از او به آن رسیده اند. در نتیجه موازی کاری کرده و عمر خود را تلف کرده است. 🔹در بررسی این دغدغه مبارک می افزاییم: این مساله در جایی قابل طرح است که همه به یک نظر رسیده اند، در نتیجه نیازی به بررسی های دیگر نیست.ولی واقعیت روایات شیعه نشان می دهد که هم چون مساله ای کم تر یافت می شود و در اغلب مسائل اختلافاتی به چشم می خورد. 🔹اگر مساله به اندازه ای آسان و ادله به قدری روشن باشند که کسی در آن اختلاف نکند، چه قول دیگران رجوع کنیم و چه نکنیم، در هر حال خیلی زود به نتیجه می رسیم. اما در جایی که ادله یک دست نبوده، اقوال نیز مختلفند، نمی توان مطمئن شد که رجوع مستقیم به اقوال بر سرعت حل مساله بیفزاید. زیرا فهم اقوال مبتنی بر فهم ادله آن هاست و فهم ادله نیاز به رجوع به ادله اصلی را دارد. بنابراین بهتر است که فقیه ابتدا به ادله اصلی رجوع کند و به یک جمع بندی درباره آن ها برسد، آن گاه وقتی به اقوال مراجعه می کند، به سرعت ادله هر کدام را می فهمد و می تواند آن ها را مقایسه نماید و درباره صحت و سقم استدلال هایشان قضاوت نماید. 🔹نکته مهم دیگری که باید یادآوری کنیم این است که ما معتقد به روش رفت و برگشتی هستیم. مقصود از رفت و برگشت این است که ابتدا باید سراغ ادله برویم اما نباید خیلی معطل شویم. یعنی تلاش خود را می کنیم تا به جمع بندی قابل اعتمادی از ادله برسیم. اگر مساله واضح شد که نیازی به رجوع به اقوال نیست. اگر هم رجوع کنیم، تبرّکا و تیمّنا است. اگر مساله واضح نشد، به جای تکرار بررسی ادله، سراغ اقوال می رویم تا از تجربیات علمی آن ها بهره ببریم. دوباره از اقوال به ادله رجوع می کنیم. باز اگر مساله روشن شد که هیچ وگرنه باز هم به همین حرکت ادامه می دهیم. مدل رفت و برگشتی هم مانع از شکوفایی قوه خلاقیت ما نمی شود و هم امکان استفاده از تجربیات علمی فحول و بزرگان علم را فراهم می کند 📚برگرفته از کتاب "نظام معرفتی فقاهت