#یادداشت_استاد_اکبرنژاد
🔶در حاشیه سخنان یکی از مراجع بزرگوار
▪️به این بیانات دقت کنید:
«قبل از صفویه در ایران شیعه نبود و صفویه اولین طایفه بود که توانستند مکتب شیعه را در ایران ترویج دهد و بعدها با عظمت شد، اما به مرور زمان دشمنان برای مقابله، اخباریین را علم کردند و توانستند حوزه را به تسخیر در بیاورند. همین مسئله باعث بدعت هایی در حوزه شد و در پی این همه مسئله توانستند اصولین و مراجع را مورد تسلط بگیرند. تا این که وحید بهبهانی در برابر اخباریین قیام کرد و این قوم را سرکوب کرد و در ادامه سایر علما در قرنهای دیگر حمایت کرد و به ترویج اصول و فقه و تربیت مجتهد پرداختند.»
🔹بگذریم از خطاهای تاریخی که در این بیان وجود دارد از قبیل اینکه؛ "قبل از صفویه تشیع در ایران نبود!" در حالی که تشیع از صدر اسلام در ایران و به طور خاص توسط اشعریون در قم وجود داشت و بعدها در قرن چهارم و پنجم با حمایت حکومت های شیعی آل بویه مصر و حمدانیان سوریه، در ایران نیز گسترش پیدا کرد و بعدها نیز تشیّع سلطان محمد خدابنده پادشاه مغول به دست علّامه حلی(ره) تأثیر زیادی در گرایش ایرانیان به اهل بیت (علیهم السلام) داشت. پس از آن نیز حکومت شیعی قراقویونلوها در ایران نیز بی تأثیر نبود و زمینه را برای تشیع صفوی فراهم آورد.
🔹 از اینها که بگذریم، مطلب اصلی بنده چیزی است که در ادامه آمده است؛ "دشمن برای مقابله با عظمت تشیع اخباری گری را علم کرد و توانست حوزه را تسخیر و مراجع را تحت تسلط درآورد!" این مطلب از چند منظر قابل بحث است؛
1⃣آیا ایشان مستند روشن و متقنی بر این ادعای بزرگ دارند؟ بلکه اتهام عظیم به بسیاری از بزرگان شیعه از قبیل علّامه ملّا امین استرآبادی و اتباع ایشان از قبیل مجلسیین، فیض کاشانی و شیخ حرّ و بحرانی(رحمة الله علیهم) می باشد و اینکه آنها خواسته یا ناخواسته بازیچه دشمن بوده اند، این چیزی نیست که بتوان از کنار آن به راحتی گذشت. به ویژه اگر مرجع بزرگوار دارای تریبون آن را مطرح سازد.
2⃣ آیا مواجهه با یک جریان علمی -ولو ناصواب- با این روش درست است؟ اینکه جریان رقیب را بدون هیچ مدرک موجه به دشمن نسبت بدهیم، کار درستی است؟
🔹ملّا امین استرآبادی گرچه رویه غلط علمی را پایه گذاری کرد اما کسی در تقوا و مناعت طبع و حرّیّت علمی ایشان تردید ندارد. اینکه ایشان قلبشان برای اسلام و اهل بیت میتپید محل تردید نیست. اما آیا رواست که بزرگان شیعه را به این راحتی متهم کنیم و به دشمن نسبت دهیم.
🔹 در آن دوره کدام دشمن خارجی از آن ظرفیت و توان برخوردار بود که بتواند برای تضعیف تشیع در حکومت مقتدر شیعی صفوی رخنه کند و کنترل حوزه علمیه شیعه را 180 سال در اختیار بگیرد و بر آن حکم براند و به تعبیر ایشان بر مراجع تقلید تسلط یابد!
🔹اگر بزرگان بخواهند در برخورد با نظریات علمی این چنین مقابله کنند، طبیعتا اشخاصی هم جرأت می کنند تا منتقدین به اصول فقه را دست استکبار بخوانند.
🔹به گمانم اگر بنا باشد چیزی را به دشمن نسبت دهیم، رخوت دویست ساله حوزه را باید به آن نسبت بدهیم! اینکه به تعبیر امام راحل، تحت تاثیر تبلیغات آنها باور جدایی دین از سیاست پیش از مجامع روشنفکری، در خود حوزه جا افتاد و حوزه جامعه را به حال خود رها ساخت و به لاطائلات مشغول شد.
🔹 اگر قرار باشد اخباریون را به دشمن نسبت دهیم پس عملکرد سیاسی اجتماعی شیخ انصاری را چه طور باید قضاوت کنیم چرا که ایشان در حساسترین مقطع تاریخی؛ یعنی درست زمانی که علوم انسانی در غرب نضج میگرفت و زمانی که کشورهای شیعی ایران و عراق در دست بیگانگانی از جمله انگلیس و روس دست به دست میشدند، در زمانی که باب و بهاء ترویج میشد و در زمانی که افغانستان از ایران جدا شد، فارغ از هر دغدغه سیاسی به گسترش بی رویه مسائلی پرداخت که بعضاً خود اذعان به بی ثمر بودن آن داشت!
🔹هیچ عین و اثری از مسائل جاری دنیای اسلام در آثار علمی شیخ یافت نمیشود. نه بیانیهای در برخورد با بابیّت و نه حرکتی در صیانت از کشور. بزرگترین ضربه رویه اجتهادی شیخ این بود که حوزه را چنان درگیر مسائل بی ثمر و کم ثمر از یکسو و قیل و قالهای خسته کننده از سوی دیگر نمود که بالکل حوزه از دنیای پیرامونیش منفک گردید.
🔹گاه با خود میاندیشم اگر در آن مقطع شیخ پای مسائل جاری دنیای اسلام را به حوزه میگشود و دست کم در حوزه نظری به آنها میپرداخت، ما کجا بودیم؟!
3⃣ اگر اخباری گری مکتب دست ساز توسط دشمن است اما در عوض بزرگانش به رقبای خود با گشاده رویی میدان دادند و سه روز درس خود را در اختیار مخالفین خود قرار دادند، کاری که مکتب اصولی با هر ترفندی از آن فراری است.
▪️ادامه دارد...
▪️محمد تقی اکبرنژاد
🆔 @feghahat
🆔 @ejtehad_jame