♦️زمانی که یک اسب تاریخ ایران را عوض کرد!
✍بعد از حمله مغول به ایران و خرابی های گسترده، سلطان جلال الدین پسر محمد خوارزمشاه در #جنگ_پران توانست برای اولین بار شکستی سنگین به مغول وارد کند؛ به گونه ایی که باعث شادی بسیار مردم و شجاعت آنان شد و مردم خراسان و ماوراءالنهر، شحنه ها و گماشتگان مغول در شهرها را کشتند و شورشی صورت گرفت.
👈اما درست بعد از جنگ و در زمان تقسیم غنایم، اختلافاتی در لشگر رخ داد.
در اثنا همین اختلافات نیز بین دو فرمانده برتر سپاه سر یک #اسب درگیری رخ داد و یکی از فرماندهان با شلاق بر سر دیگری زد و با این کار وی از لشگر جدا شد و راهی شهر خود شد.
در این بین هرچه قدر سلطان جلال الدین از او خواهش کرد که نرود وی قانع نشد. مابقی لشگر هم پراکنده و با درگیری با یکدیگر کشته شدند.
👈این چنین بود که فرصتی عالی که میتوانست با جرئتی که مردم پیدا کرده بودند و با اتحاد مردم، باعث نابودی مغول شود به خاطر طمع یک اسب و خودخواهی به فنا رفت و مغول به راحتی مابقی شورش را با بی رحمی سرکوب کرد.
📚تاریخ ایران/عباس اقبال آشتیانی
🆔️ @notifya
⁉️چرا حضرت یعقوب به درد یوسف مبتلا شد؟
✍در کتاب #علل_الشرایع روایتی آمده است که بیان می دارد روزی یک #مومن_فقیر از کنار خانه یعقوب گذر کرد و تقاضای غذا کرد، اما کسی به حرف او اعتماد نکرد (که آیا فقیر است یا نه) و چیزی به او داده نشد.
همین عمل آنها موجب #خشم_خداوند باری تعالی شد و همان شب مقر کرد که تو را به درد فرزندت مبتلا خواهم کرد.
👈 در این زمینه روایتی دیگری وارد شده که در نوع خود بسیار جالب است.
در روایت آمده است که اگر یک شخص با #اسب هم آمد(که در قدیم #نماد_ثروتمندی بوده است) و چیزی از شما درخواست کرد او را رد نکنید و چیز مختصری به او بدهید؛ یعنی با فرض علم به اینکه او فقیر نیست هم باید چیزی به او داد ولو بسیار کم.
👈 در جامعه امروز که وضع اقتصادی بسیار خراب شده و عده زیادی به نان شب محتاج شده اند، فقرا را از یاد نبریم و اگر سائل و فقیری درخواستی داشت، ولو کم سعی کنیم چیز مختصری به او بدهیم.
🆔️ @witting