eitaa logo
تاریخ و اجتماعیات
65 دنبال‌کننده
693 عکس
300 ویدیو
11 فایل
هیچ نبشته نیست که به یک بار خواندن بنیرزد.../بیهقی ملغمه‌ای از تاریخ، اجتماعیات، ادبیات و سیاست ✍️راقِم سایر شبکه ها: https://t.me/ejtemaiyatt
مشاهده در ایتا
دانلود
تفسیر باطنی ذبح عظیم_ سوره صافات.pdf
حجم: 681.5K
📝تفسیر آیه ۱۰۷ سوره صافات وَ فَدَیناهُ بِذِبحِِ عَظیمِِ: و به جای وی قربانی بزرگی را پذیرفتیم. [برای مطالعه کامل فایل pdf را بخوانید] ✍آیات قرآن علاوه بر معنای ظاهری، دارای معنای باطنی و تاویلاتی نیز است، از جمله این آیات، آیه ۱۰۷ سوره صافات می باشد که در آن داستان قربانی شدن اسماعیل توسط حضرت ابراهیم بیان شده است. ♦️حضرت ابراهیم بعد از دیدن خوابی، ماموریت یافت برای ذبح فرزندش اسماعیل، وی را به قربانگاه برد تا او را قربانی کند، اما زمانی که می‌خواست این کار را انجام دهد خداوند جبرئیل را فرستاده و قوچی را به‌عنوان فدایی اسماعیل برای ذبح به ابراهیم داد و ابراهیم سربلند از این امتحان بیرون آمد و بعد این واقعه، سنت قربانی در این روز به وجود آمد که ما با عنوان میشناسیم. ♦️اما برای این آیه، تفسیر باطنی نیز ذکر شده است و در روایتی از امام رضا علیه السلام منظور از ، وجود نازنین امام حسین علیه السلام ذکر شده است و این حدیث را شیخ صدوق از حضرت نقل کرده و در کتاب مختلفی مانند خصال، تاویل الایات الظاهره، تفسیر اثنا عشری، تفسیر صافی، تفسیر نورالثقلین و ... آمده است. و این گونه خداوند شهادت و غم سیدالشهدا را به عنوان ذبح عظیم برای ابراهیم که درخواست ذبح جدی فرزندش را مطرح کرده بود قرار داد. چه سّری در حسین است، خدا داند!!! جان‌ها به قربانت یا حسین... 📚پژوهشنامه معارف حسینی سال سوم زمستان 1397 شماره 12 @witting
نقاشی در شهر اصفهان عهد صفوی سفرنامه ص ۲۴۰ @ejtemaiyatt
تاریخ و اجتماعیات
نقاشی #عید_قربان در شهر اصفهان عهد صفوی سفرنامه #کمپفر ص ۲۴۰ @ejtemaiyatt
🔰مراسم عید قربان عهد صفوی در تصویر قربانی میتوان ملازمان بسیاری را که در دهم ذو الحجه سال ۱۰۸۵ هجری(تاریخ غلط است، احتمالا منظورش ۱۰۹۵ قمری است)، شاه را در راه رسیدن به محل مراسم قربانی همراهی کرده‌اند مشاهده نمود. این مراسم چنین برگذار شد: اول همه سكنه اصفهان محله به محله در جائی که قرار بود قربانی انجام گیرد و در نزدیکی واقع است حاضر شده بودند. حیوانی را که قرار بود قربانی شود یعنی يك شتر سالم پروار از بهترین نوع و نژاد با يك قالیچه ارغوانی پوشانده، به بهترین نحو آرایش کرده و از ۱۰ روز پیش از با صدای طبل و نقاره در تمام کوچه‌های شهر گردانده بودند. شتر در روز عید با پاهای بسته بر روی زمین خوابیده بود و چند هزار تن از مردم آنرا احاطه کرده بودند. بسیاری از تماشا کنندگان، مقابر مجاور یا نرده باغ‌ها را اشغال کرده بودند تا از آنجا نمایش را ببینند. دیگر تمام چشم‌ها در انتظار ورود شاه بود تا با دست‌های مقدس خود قربانی را شروع كند! همینکه شاه به محل قربانی رسید، از اسب فرود آمد و داروغه اصفهان نیزه ای به وی تقدیم داشته تا حیوان قربانی را با آن بکشد. شاه ۳ بار بر نیزه بوسه داد و پس از آن آنرا به داروغه برگرداند و داروغه با آن چنان زخم عمیقی به سینه حیوان وارد کرد که هنگام بیرون کشیدن نیزه حیوان دیگر به زمین در غلتیده بود. اکنون دیگر برجسته ترین مردم شهر از اطراف هجوم آوردند تا با دست خود در کار قربانی شريك شوند. بدواً گلوی شتر را بریدند، سر را از تن حیوان جدا کردند و بدون اینکه پوست آنرا بکنند، آنرا به ۱۲ قسمت تقسیم کردند و هريك از این قسمت‌ها را هدیه یکی از ۱۲ محله شهر کردند. جمجمه و احشاء را هم در حصیری پیچیدند و به احترام آشپز خانه شاهی به کناری نهادند تا در صورت تمایل مورد استفاده آن قرار گیرد. هنگامی که این کارها انجام شد، باز شاه بر اسب سوار شد و به همان ترتیب در بعد از ظهر به شهر بازگشت. مردم به دور بیرق های خود جمع شدند و سهم قربانی خود را که سواری آنرا جلوی خود به روی اسب گذارده بود به طرف محلۀ خود بردند و با زدن بوق و طبل درست حکم قشون ظفر نمونی را پیدا کرده بودند. در طول تا میدان بزرگ جمعیت چون سیلی بی وقفه و در عین حال در کمال نظم حرکت کرد؛ بدون اینکه بین ها و ها زد و خوردی روی دهد. از میدان شاه به بعد مردم دسته دسته به طرف محله های خود به راه افتادند تا گوشت قربانی را بین محترمين تقسيم کنند و با شادی و خوشحالی به نوشخواری بپردازند. هنوز درست مردم از آن محل دور نشده بودند که اراذل و اوباش با کشیدن نعره به بقایای قربانی حمله ور شدند و آنرا با فضولات حیوان و خونی که از او جاری بود، با دعوا و زد و خورد غارت کردند، حتی آثار خون را نیز با پارچه های ابریشمین به دقت تمام از زمین ستردند؛ به صورتی که پس از رفتن آنها غیر ممکن بود به محل قربانی پی برد. آنها که دست خالی رفتند پیشانی خود را قدری خون مالیدند تا معلوم شود آنها هم در این مراسم شرکت داشته اند. به هر رئیس خانوار اصفهانی به اندازه يك فندق يا يك گردو از گوشت این قربانی می‌رسد که آنرا با گوشت گوسفند مخلوط می کنند و میپزند و بعد با برنج میخورند. اصفهانی‌ها بقیه روز را در میان اعضاء خانوادۀ خود میگذرانند؛ هر کس در خانه سور و سروری نداشته باشد به میدان‌ها و قهوه خانه‌ها میرود و هنگامی که آخرین دینار خود را خرج کرد به تماشای تردستان و شعبده بازان مینشیند تا لااقل در محیطی باشد که جشن بر آن حاکم است. قصابی به من گفت که در این روز در اصفهان تنها بیش از ۱۰۰ هزار گوسفند قربانی شد؛ هر چند که این رقم به نظر من فوق العاده اغراق آمیز می‌آید، باز نخواستم آنرا از نظر خوانندگان خود پنهان دارم! 📔سفرنامه صفحات ۲۳۴_۲۳۷ @ejtemaiyatt