eitaa logo
الی الحبیب
3.5هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
43 فایل
👇 «إلی‌الحبیب» 💠 اخبار 💠 بایدها و نبایدهای مداحی 💠 آداب و سلوکِ ستایشگری‌اهلبیت 🔻 خادم کانال: @setayeshgary
مشاهده در ایتا
دانلود
این هشدار را جدی بگیرید.... 🗳 🕊 📎 📎 عج 👈 انتشار سراسری .
📔 🌷 گاهی انسان حال خوشی دارد... 🆔 @elalhabib_ir
📔 : 🌷 دائما راهنمایی بخواهید... 🆔 @elalhabib_ir
4.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 سلام برتوای امید نا امیدان.. 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠 🆔 @elalhabib_ir
3.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 سلام برتو ای حضرت بقیه‌الله و حجت حق بر زمین ... 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠 🆔 @elalhabib_ir
3.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 سلام برتو ای حضرت بقیه‌الله و حجت حق بر زمین ... 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠 🆔 @elalhabib_ir
6.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥همه جا دنبال تو می گردم 🔹مرحوم حاج محمدباقر منصوری عج 🆔 @elalhabib_irr
🔰 برکت توسل به نام امام زمان( ارواحنا فداه) 🔹حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🟡 انسان در هر تنگنا و مشکلی بیفتد، اگر بتواند «یا صاحب الزمان» را درست بگوید، علیه السلام به فریاد او می‌رسد. یک نفر نقل می‌ کرد: دو جوان مدت زیادی در مکه، معتکف شدند که یکی از آنها شیعه و دیگری اهل سنت بود. آن‌ دو نفر با همدیگر رفیق ‌می‌ شوند. شب‌ ها روی پشت بام می‌خوابیدند و گاهی برای تهیه غذای ساده‌ای بیرون می‌رفتند و بقیه‌ اوقاتشان را در مسجد الحرام، مشغول به عبادت خود بودند. روزی مشغول به طواف بودند که پای جوان شیعه پیچ می‌خورد و دستش به لباس احرام یکی از عرب‌ها اصابت می‌ کند. آن عرب، فریاد می‌زند: سارق سارق. شرطه‌ها آن جوان را دستگیر می ‌کنند و به حجر اسماعیل می‌ برند تا مسئول آنها بیاید و او را ببرد. در همین هنگام، اذان مغرب ‌می ‌شود. آن جوان شیعه با صدای بلند می‌ گوید: «یا صاحب الزمان، یا صاحب الزمان». مسئول شرطه‌ها می‌ رسد؛ اما چون نمازگزاران آماده نماز جماعت شده بودند، تصمیم می ‌گیرند آن جوان را بعد از نماز ببرند. آنها ناگهان دیدند یک نفر با آرامش و با قدم‌های محکم، بدون توجه به اطراف آمد به طوری که نظر همه را جلب کرد. سپس دست آن جوان را گرفت و او را در پیش چشمان شرطه‌ها از جمعیت بیرون برد. شرطه‌ها به مسئول خود می‌ گویند: او کیست؟ آن مسئول می‌ گوید: نمی‌دانم؛ اما یک بار دیگر هم یک قضیه‌ای اتفاق افتاد و من او را دیدم که همین کار را انجام داد؛ ولی ما اصلاً نتوانستیم حرف بزنیم. 🆔 @elalhabib_ir
❁﷽❁ السلام علیک یا اباعبدالله 📚 اینجا اسیر می شوید! 🔹هنوز امام به کربلا نرسیده بودند. حضرت خانواده اش را جمع کرد و ساعتی به آنها نگریست و گریه کرد. ◾️فَنَظَرَ إلَيهِم ساعَةً وبَكى(الفتوح: ج 5 ص 83) 🔺شاید علت این گریه این حرف امام باشد که وقتی امام حسین علیه السلام به کربلا رسیدند فرمودند: ◾️هاهُنا ـ وَاللّه ِ ـ سَبيُ حَريمِنا (الملهوف : ص 139) 🔸به خدا سوگند، اين جا خانواده ما اسير مى شوند. ❓این عبارت چرا انقدر پر تکرار است؟ ! 📍به این عبارات نگاه کنید؟ ◾️امام عسکری می فرماید: ولَعَنَ اللّه ُ مَن سَبى نِساءَكَ (مصباح المتهجّد : ص 399 ) ◾️وساقوهُنَّ كَما يُساقُ سَبيُ التُّركِ وَالرّومِ في أسرِ المَصائِبِ وَالهُمومِ ، (الملهوف : ص 189) و آنان را به سانِ اسيران ترك و روم ، در بند غم و مصيبت راندند. ◾️حضرت زینب در عصر عاشورا خطاب به جدش می فرماید: يا مُحَمَّداه! بَناتُكَ فِي العَسكَرِ سَبايا (مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي : ج 2 ص 399) ◾️امام زمان در زیارت ناحیه مقسه که منسوب به ایشان است می فرماید: وسُبِيَ أهلُكَ كَالعَبيدِ(المزار الكبير : ص 505) 📍اصلا معنی سبی چیست؟ 🔻در لسان العرب اینطور گفته شده است: ◾️السَّبْيُ: النَّهْبُ وأَخْذُ الناسِ عَبيداً وَإِمَاءً(لسان العرب، ج14،ص368) 🔸سبی: یعنی غارت و عبد و کنیز گرفتن مردم! 🔺حالا شاید بیشتر علت گریه اباعبدالله در نگاه به خانواده اش و نیز سنگینی این اسارت به چشم بیاید که کار به جایی کشید که خانواده امام را در شام در جایی بردند که اسرای غیرمسلمان یعنی سبایا را می بردند! ◾️ثُمَّ اُتِيَ بِهِم حَتّى وَقَفوا عَلى دَرَجِ بابِ المَسجدِ حَيثُ يُقامُ السَّبيُ(الفتوح : ج 5 ص 129) 🔸و سپس آنها را آوردند تا بر راه پلّه درِ مسجد ، آن جا كه اسيران را نگاه مى دارند ، ايستادند . 🆔 @elalhabib_ir
📜 📚 اجازه گرفتن عزراییل علیه‌السلام برای قبض روح پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله 📍در روز آخر عمر شریف پیامبر، «جبرئيل» به اتفاق «عزرائيل» و فرشته اي به نام «اسماعيل»همراه با هفتاد هزار فرشته ديگر به حضور مبارك شرفياب گرديده بود. 🔻ثُمَّ اسْتَأْذَنَ مَلَكُ الْمَوْتِ فَقَالَ جِبْرِيلُ: يَا أَحْمَدُ! هَذَا مَلَكُ الْمَوْتِ يَسْتَأْذِنُ عَلَيْكَ وَلَمْ يَسْتَأْذِنْ عَلَى آدَمَيٍّ كَانَ قَبْلَكَ وَلا يَسْتَأْذِنُ عَلَى آدَمَيٍّ بَعْدَكَ. 🔺عزرائيل اجازه خواست و جبرئيل عرض کرد اينك «عزرائيل»، اجازه ورود از شما می‌خواهد، با اينكه پيش از شما از احدي اذن ورود نخواسته و پس از شما هم، از كسي اجازه نخواهد خواست! 🔻 قَالَ: ائْذَنْ لَهُ. 🔺رسول خدا فرمود: به وي اجازه ورود بده. 🔺 فَدَخَلَ مَلَكُ الْمَوْتِ فَوَقَفَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ آله وسلم - فقال: يَا رَسُولَ اللَّهِ يَا أَحْمَدُ! إِنَّ اللَّهَ أَرْسَلَنِي إِلَيْكَ وَأَمَرَنِي أَنْ أُطِيعَكَ فِي كُلِّ مَا تَأْمُرُنِي. إِنْ أَمَرْتَنِي أَنْ أَقْبِضَ نَفْسَكَ قَبَضْتُهَا. وَإِنْ أَمَرْتَنِي أَنْ أَتْرُكَهَا تَرَكْتُهَا! 🔺 «عزرائيل» بحضور مبارك شرفياب شد و در برابر رسول اكرم صلّي اللّه عليه و آله توقف كرد. و گفت: يا رسول الله! يا احمد! خداي تعالي مرا بسوي تو اعزام كرده است و دستور داده، هر چه بفرمائي، اطاعت كنم؛ اگر دستور دهي، جان تو را قبض كنم، قبض مي كنم. و اگر دستور دهي، تو را به حال خود واگذارم، از تو اطاعت كرده و قبض روحت نخواهم كرد. 🔻قَالَ: وَتَفْعَلُ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ؟ 🔻رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله فرمود: هر وظيفه اي كه نسبت به من داري، انجام بده. [تو چه خواهی کرد ای ملک الموت؟] 🔺 قَالَ: بِذَلِكَ أُمِرْتُ أَنْ أُطِيعَكَ فِي كُلِّ مَا أَمَرْتَنِي! 🔺«عزرائيل» گفت: وظيفه من بسته به فرمان شماست. [دستور دارم هر آنچه امر بفرمایید انجام دهم] 🔻فَقَالَ جِبْرِيلُ: يَا أَحْمَدُ! إِنَّ اللَّهَ قَدِ اشْتَاقَ إِلَيْكَ! 🔺«جبرئيل» گفت: يا احمد! خداي تعالي اشتياق ديدار تو را دارد. 🔻 قَالَ: فَامْضِ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ لَمَّا أُمِرْتَ بِهِ! 🔺رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله فرمود: اي عزرائيل! مأموريت خود را بجاي بياور. 🔻 قَالَ جِبْرِيلُ: السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ! هَذَا آخِرُ مُوَاطَئِي الأَرْضَ إِنَّمَا كُنْتَ حَاجَتِي مِنَ الدُّنْيَا! 🔺«جبرئيل» نزديك به قبض روح پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله، گفت: درود خدا بر تو، اي رسول خدا! اينك آخرين گامي است كه بر روي زمين مي گذارم. و از اين پس، به زمين نخواهم آمد؛ زيرا منظور من، از آمدن به زمين، وجود مقدس تو بود. 🔻فَتُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ و آله وَسَلَّمَ - رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله بدين گونه دار فاني را وداع گفت . 📎الطبقات الكبرى - ط العلميه، ابن‌سعد كاتب الواقدي،ج 2 ص 199 🆔 @elalhabib_ir