به احترام اعضا ایستاده☺️😄
#شوخی
یک بسیجی همیشه باید پاکار و ایستاده باشد🥀🌿
•|🦋|•
حاجے
تو این جنگ ڪسے مےبره
ڪه بیشتر دَووم بیاره••!
از ما نمیپرسن با مهماتتون
💬چیکار کردین
می پرسن با ڪم و ڪسریا🌿`
چھ طورےخطو نگہ داشتین..
#تلنگرانه
#دوڪلامحرفحساب 🌸🌱 . !
#باخداصحبتڪن . .
هرچهگرفتاریوناراحتےداری،
هروقتدیدےڪهداردانباشتهمیشود،
باخداصحبتڪن .
به #قرآن نگاهڪنڪهتانگاهڪنیهمه
راحل میڪند.هروقتدیدےڪدر
شدهای،هر #دعا وذڪرۍڪهازپدرو
مادریادگرفتهای،همانرا بالبتتذڪر
بده.چرالبترا روۍهمبگذارۍتادرونت دَمڪندوخستهاتڪند؟
صحبتڪردنبا او،ذاتغم وحزنرامۍبرد .
📚 طوبای محبت3،ص89🌱 . !
حدود چهل و دو سال قبل...!
در تاریخ ۱۳۵۷٫۱۱٫۱۱،
یک شب قبل از ورود امام به کشور!
بختیار فرودگاه مهرآباد رو بست و اجازه نمیداد که هیچ هواپیمایی وارد فرودگاه بشه...🛩
میدونید چیشد؟!🧐
همین مردم انقلابی، مردم غیور کشورمون ایران ریختند تو فرودگاه و شروع به شعار دادن کردن که «وای به حالت بختیار،اگر امام فردا نیاد»🤨✊🏻
خیلی راحت میتونم برم به اون زمان که اصلا وجود نداشتم تو اون دوران و تصورش کنم!😍🙊
چشمامو ببندم و مردم رو تصور کنم که مرد و زن، بچه و پیر، همه و همه تو فرودگاه جمع شدن و دارن شعار میدن و منم با اونا زمزمه کنم که «وای به حالت بختیار،اگر امام فردا نیاد»😌☝️🏻
میدونی؟!
تمام این حرفا رو برا این زدم که بگم چیا کشیدیم واسه این انقلاب و چه کارایی که کردیم و الان به کجا رسیدیم!🧐😎✌️🏻
و چه خون دلها خورد علی...!🙂🍃
#گمنام_نوشت✍🏻
🇮🇷🌸🇮🇷🌸🇮🇷🌸🇮🇷🌸🇮🇷🌸🇮🇷🌸
.
.
.
سلام رفقاےِ انقلابے😎✋
خوبیـــد؟ ...
فــرارسیــدنِایـاماللهِدهــہےفجـــــ🇮🇷ــــر،را
خــدمتــــِ شمــا عــزیزان تبــریــڪ و تهنیتــ عــرضمیڪنیــم😍
#بهــارِانقلابـــِ💙
#ظهــورنزدیـڪاستــ🍃
بـہ همیــن مناسبتــ
تعــدادے #پروفایــلِ
زیبــاےِ #ملّـے براتــون آوردم😻😌
👇👇👇
#ڪوچہشھید🖇
#شهیدانہ
هممداحبودهمفرمانده ...
سفارشکردهبودرویسنگ
قبرشبنویسند
- یازهرا💔
اینقدررابطهاشباحضرت
زهراقویبودکهمثلبیبیشھیدشد(:
خمپارهخوردبہسنگرش
وبچههارفتندبالایسرش ...
دیدندکهخمپارهخورده
پہلوۍسمتچپش ... !
''شهیدمحمدرضاتورجیزاده🌱''
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍🏻 #تلنگر💞🌱
✍🏻 #امام_زمان_عج😍🌱
🔷اومدم چند کلامی باهات حرف بزنم.
🔶نمیدونم الان چیـا کمداری؟!
🔷کجاهای زندگیت گرهداره؟!
🔶ناراحتیت چیا هست؟!
🔷نمیدونم چقدر تلاش کردی بری سمت خدا..
🔶 نمیدونم چقدر برا امام زمانت دلواپسی..
🔷چقدر دلت هوایی میشه برا اومدنش..
🔶چند تا حرف دارم برات
🔷که اگه خوب دل بدی
🔶شاید یه جا پیدا کنی
🔷که بری درد و دلکنی
🔶غصه ها توکم کنی
🔷دیگه هی نگی من که تنهـام
🔶هر وقت دلت گرفت از آدما،
🔷دلت تنگ شد برای یه رفیق مهربون
🔶که بتونی حرفاټو بهش بگی
🔷برو سر مزار شهدا...
🔶اونجا یه دوست شهید برا خودت
🔷انتخابکن سر مزارش حرفاتو بزن..
🔶اگه نمیتونی بری بگرد دنبال
🔷شهیدی که نگاهش تو رو نگه میداره...
🔶باهاش رفیقشو
🔷حرفاتو بهش بزن..
🔶اصلا رو دربایستی نکنیااا
🔷همه رو بگو
🔶 بی تعارف..
🔷این رفیق با بقیه رفقات فرق دارهااا
🔶حتی اگه غصه هات سر
🔷اشتباهات خودت بود..
🔶نمازت قضاشد
🔷 غیبت شنیدی
🔶نگاهت به خطارفت
🔷برو بهش بگو
🔶که دلت شکسته ازگناه
🔷بگو غم داری برا دوری از خدا
🔶بگو دستتوبگیره
🔷بهش بگو..
🔶من یه رفیق شهید دارم
🔷اونم تویی هوامو داشته باش
🔶تویی که زندهای
🔷تویی که دنیا رو چشیدی و
🔶دردامو میفهمی..
🔷آخ اگه که دلت بشکنه...
🔶خودش خریدار دلته
🔷حتما امتحانش کن
°• 🌾♥️|
روزهاےاولازدواجیہروزدستموگرفتو گفت:
"خانوم . .🌸 . !
بیاپیشمبشینڪارتدارم . . ."
گفتم
"بفرماآقاےگلممنسراپاگوشم . ."❤️
گفت "ببینخانومے . .
همیناولبہتگفتہباشمااا . .
ڪارخونہروتقسیممےڪنیم☺️
هروقتنیازبہڪمڪداشتےبایدبہمبگے . .
گفتمآخہشماازسرڪاربرمیگرےخستہ میشے
گفت"حرفنباشہ🤫 !
حرفآخربامنہ
اونمهرچےتوبگے
منبایدبگمچشم😅🤣 . !
واقعاًهمبہقولشعملڪردازسرڪارڪہ برمیگشتباوجودخستڰےشروعمےڪرد ڪمڪڪردن😇
مہمونڪہمیومدبہممیگفت
"شمابشینخانوم . !
منازمہمون پذیرایےمےڪنم . .😉"
فامیلاڪہميومدنخونمونبہممےگفتن "خوشبہحالتطاهرھخانوم
آقامهدے ،
واقعاًیہمردواقعیہ😍
منمتودلمصدهابارخداروشڪر مےڪردم ..😌😇!
واسہزندگےاومدھبودیمتہران
باوجوداینڪہازسختیاشبرامگفتہبود ولےباحضورشطعمتلخغربتواسم شیرینبود ( :
سرڪارڪہمےرفت
دلتنگمیشدم😢
وقتےبرمیگشت،
باوجودخستگےمےگفت !
"نبینمخانوممن .
دلشگرفتہباشہهااا☺️
پاشوحاضرشوبریمبیرون😇
مےرفتیمویہحالوهوایےعوض مےڪردیم !
اونقدرشوخےوبگووبخندراهـ مےنداخت .
ڪہهمہاونساعتایےڪہڪنارمنبودوهم جبرانمےڪرد🤗 !
ومنبیشترعاشقشمیشدم❤️
و البتہوابستہترازقبل .
#همسر_شہید .
#شہید_مہدے_خراسانے ♥️ .
#عاشقانہشہدا 🌱 .
.
#چادرانهــ💛
شایدچادرڪلمهایستعربی !
ولۍعربڪه‹چ›ندارد !
پسشاید
بهجای‹چ›باید‹ج›گذاشت . !
‹ج›گذاشتوگفتجادر!
یعنیجاۍدُر. . !
یعنیتودُرهستیهمانمروارید
همانیڪهجایشدرصدفاست😇 . !
همانمرواریدزیبادرصدفڪهگرانقیمت
تریناستدربیندُرها !
پسچادرهمانصدفاست
صدفیبرایمحفوظماندنمنوتو . !
صدفیبمان: )♥️
#چادࢪانھ🍃🍀
چـادࢪ خیلے مفھوم زیادے داࢪہ ڪہ فقط بعضے ها دࢪڪ مےڪنن😒
ݘ: چہࢪۂ 🦋
آ: آسمانے 🌌
د: دخٺࢪ 💫
ࢪ: ࢪسوݪ خــدا🍁
آࢪے خـواهࢪم با ٺو ام
ٺویـے ڪہ مدافع حـجاب مادࢪے
جنگ هنوز ادامہ داࢪه
فقط این باࢪ ٺو خط مقدم جبھہ هایـے
یہ وقت شࢪمنده هادے ها و مھدی ها نشےها
لازم نیسٺ کاࢪے انجام بدے
فقط... چادࢪٺ ࢪو سفٺ بچسب
همـین..
#ۅلآیـت
سـلامعـلیکم خدمت همهی عزیزان🥀🍃
بزرگواران انشاءالله شب پارت گذاری میشه
امروز کاری پیش اومده دسترسی به اینترنت ندارم شرمنده همهی عزیزان😔
حلال کنید
انشاءالله شب ۴ پارت در کانال گذاشته میشود😍🌹
ببخشید امروز سر ساعت نمیتونیم بزاریم
عذر تقصیر
#منتظرمونباشید
#شرمنده
#تلنگرانه
دلی را نشکن
شاید خانه خدا باشد
کسی را تحقیر نکن
شاید محبوب خداباشد
از هیچ غمی ناله نکن
شاید امتحانی از سوی خدا باشد♥️
#بـیـو🌻🖇•°
همہگویندکہچرا لہجہتـو
لحنِغماسـتگفتمازبسڪہ כلممسـتوخَرابِحَرَماست(:💔
#اندکےتفکر💚
میگفت:🦋
+به جاے اینکھ عڪس خودتون رو
پروفایل بگذارید یک تلنگر قشنگ بزارید ؛🗣
تا اگر ڪسے دید👀
به خودش بیاد نه اینکه
به گناه بیفته!🚶🏻♂
چشمهاییکشهیدحتیاز💚
پشتقابشیشهایخیرهخیره🌒
دنبالتوستکهبهگناهآلوده🌀
نشویبهچشمهایشانقسمشهدا🌿
تورامیبیند👀✨
'!🌿🔗
بعدشھادتِبھشتےازامامپرسیدن؛
حالادانشگاههاوکاراچےمیشن؟!
امامفرمودن- آسدعلےآقاهستن ..
بعدعزلبنےصدرپرسیدن
حالااوضاعچےمیشھ؟!
امامفرمودن- آسدعلےآقاهستن ..
بعدقضیھمنتظریپرسیدن
کےقرارهرهبرشہ؟!
امامفرمودن- آسدعلےآقاهستن ..
-🌿اللهمالحفظقاعدناالامامخامنهای🌱
#حکمجھادبدهےهمھجانبرکفیم🖐🏽
♥] #رهبࢪمونھ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شهیدانہ🌱🕊
شهید شُدن••|🕊|••
یڪاتِفــاقنیست...🚫
بـایَدخـونِدݪبُخورۍ.🥀.
دَغدغہهاۍِهیأت،±🙂🖤✨±
دَغدَغہهاۍِکارجَهادۍ[🍁]
دَغدَغہهاۍِتـَرڪِگُناه••|🔥|••
دَغدَغههاۍِشهادت{🦋✨}
وَ تَفریحِ سالم.🎡••✾
اره رفیق شهادت نمیاد دنبالت تو بــاید بری دنبـــالش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#پارت_هفتادو_شش🌹
•{حــجـآبـــ مــن}•🤩
_الو؟
طاها_ خاک تو سرت محمد چقدر بهت گفتم برو بهش بگو؟ چقدر گفتم؟ مگه حرف تو گوشت میره
اوه اوه صداش به شدت عصبانی بود معلوم نیست چی شده
_ چیشده مگه؟ راجع به چی داری حرف میزنی؟
طاها_ بایدم ندونی. راجع به زینب دارم حرف میزنم. عین کبک سرتو کردی تو برف از اطرافت خبر نداری
_ طاها میخوای بگی چی شده یا نه؟
طاها_ یکی از همکلاسی های زینب داره میاد خواستگاریش اونجوری که نازنین میگفت زینب گفته پسره خوبیه و هیچ
بهانه ای ندارم براش که بگم نه گفته مرددم نمیدونم باید چیکار کنم
شکه شدم. کلا مغزم گریپاژ کرد
طاها_ محمد؟
زبونم بند اومده بود نمیتونستم چیزی بگم
طاها_ محمد چت شده؟ یه چیزی بگو
معلوم بود نگران شده ولی واقعا حالم خوب نبود
گوشیو قطع کردم. بلند شدم در اتاقمو قفل کردم،برقم خاموش کردم
نشستم کنج دیوار، زانوهامو بغل کردم
بدون اینکه بخوام چیزی بگم تو ذهنم داشتم با خدا دردو دل میکردم
گفتمو گفتمو گفتم اونقدر گفتم تا کاملا خالی شدم
از بیرون سرو صدا میومدصدای در و پشت بندش صدای طاها بود که فریاد میزد و اسممو صدا میکرد
یه دست به صورتم کشیدمو از جام بلند شدم
رفتم سمت در. بازش کردم
دست طاها که آماده کوبیدن در بود وسط راه خشک شد
فکر کنم حال بدمو فهمید چون سریع اومد جلو و من تو آغوش برادرانه ی داداش مهربونم غرق شدم. چقدر من این
بشرو دوستش دارم
هموجور که تو بغلش بودم هولم داد داخل اتاق. برقو روشن کرد و رفت سمت تخت
نشستیم.....
به قلم : zeinab.z
ادامه دارد....
#پارت_هفتادو_هفت🌹
•{حــجـآبـــ مــن}•🤩
برقو روشن کرد و رفت سمت تخت
نشستیم
طاها_ داداش عزیزم داداش کوچولوی من تو بزرگ شدی عاقل شدی میدونم خیلی بد این خبرو بهت دادم و شکه شدی
ولی نباید دست روی دست بزاری باید بری جلو باهاش صحبت کنی از کجا معلوم شاید اونم تورو دوست داشته باشه
بالاخره قفل دهانم باز شد. بریده بریده شروع به صحبت کردم
_ داداش، من...من خیلی دوسش دارم دیگه تحمل این وضعو ندارم ولی... ولی نمیدونم میتونم خوشبختش کنم یا نه؟ از
خودم مطمئن نیستم
طاها_ آخه داداشم قربونت برم تو به این خوبی چرا این حرفو میزنی؟ کی گفته ممکنه نتونی خوشبختش کنی ها؟
_ داداش زینب برای مامان،بابا،تو،نازنین برای همه عزیزه و من میترسم این عزیز دوردونه تو زندگیه با من خوشبخت
نشه یا اتفاقی براش بیفته. داداش زینب اونقدر برام عزیزه اونقدر دوستش دارم اونقدر عشقم بهش خالصانه و پاکه که
طاقت ندارم هیچ ناراحتی ای رو از سمتش ببینم
طاها با یه حالت خاصی نگاهم کردشونه هامو تو دستاش گرفت_ داداشم چقدر بزرگ شده، چقدر مرد شده
با لبخند ادامه داد_ نگران نباش داداشم هرعشقی که واقعی باشه این سوالا برای آدم پیش میاد. حتی من هم قبل از
ازدواج با نازنین دقیقا به همینا فکر میکردم
_ واقعا؟
طاها_ آره واقعا، حالا هم بسه هرچی زانوی غم بغل گرفتی
_ داداش؟ تو میدونی کی میخوان برن خواستگاری؟
سرشو به معنیه مثبت تکون داد_ شنبه ی همین هفته
_ چی؟ چقدر زود
طاها_ نمیدونم والا
با مظلومیت_ داداش میشه با مامان صحبت کنی؟ بهش بگی که من زینبو دوست دارم و ماجرای این خواستگارشم بهش
بگی؟ میشه داداش؟
به قلم : zeinab.z
ادامه دارد.....
#پارت_هفتادو_هشت🌹
•{حــجـآبـــ مــن}•🤩
و ماجرای این خواستگارشم بهش
بگی؟ میشه داداش؟
لبخند زد_ چشم داداش کوچولو همین الان باهاش صحبت میکنم
لبخند نشست رو لبم. چیزی نگفتم فقط مردونه بغلش کردمو بوسیدمش
طاها_ خوبه خوبه اینقدر خودتو لوس نکن
خندیدم
از جاش بلند شدو رفت از اتاق بیرون ولی قبل از رفتن با این یه جملش دلمو قرص کرد
طاها_ نگران نباش داداشی خدا بزرگهواقعا هم خدا بزرگه همیشه مراقبم بوده بهترین چیزهارو بهم داده. همیشه و همیشه ممنونش بودمو هستم. این دفعه هم
امیدم فقط به خودشه.
صدای طاها میومد که داشت با مامان صحبت میکرد.
چند دقیقه بعد صدای در اتاقم بلند شد
_ بفرمایید
در باز شدو مامان اومد تو
با لبخند اومد سمتم _ الهی من قربون پسرم برم،الهی من فداش شم که سلیقش به خودم رفته
خیره شدم به مامانم میدونستم خوشحال میشه
مامان_ بابات که اومد باهاش صحبت میکنم فردا اول وقت زنگ بزنه با بابای زینب صحبت کنه...
امروز ظهر بابا زنگ زد با آقای زارعی صحبت کرد و اونم گفت که یکشنبه بریم
هرچند دلم میخواست قبل از اونا بریم ولی خب حتما یه حکمتی توشه
.
.
به قلم : zeinab.z
ادامه دارد.....
#پارت_هفتادو_نه🌹
•{حــجـآبـــ مــن}•🤩
.
زینب
این چندوقت همینجور فقط داره بهم شُک وارد میشه
این همه وقت، تو این دوسال حرفی نزدن اونوقت الان که آقای علوی میخواد بیاد خواستگاری آقای شمس هم زنگ زده
گفته میخوان بیان منو برای محمد خواستگاری کنن بابا هم از من اجازه گرفتو منم گفتم یکشنبه بیان آقای علوی کم بود الان محمد هم اضافه شد. بین دونفر که هردوشون آدمای خوبی به نظر میان گیر کردم
موندم چیکار کنم. اونقدر از مغزم کار کشیدم که دیگه ارور داده.
بالاخره شنبه هم از راه رسید
الان ساعت 9 شبه و ما حاضر و آماده منتظر اومدن خانواده ی علوی
زنگ به صدا در اومد.بابا درو باز کرد و رفت پیشوازشون
مامان_ زینب تو هم بیا سلام کن بعد برو تو آشپزخونه تا صدات نکردیم نیا
سرمو تکون دادم
اومدن بالا. سلام احوالپرسی کردیم
مامان و باباش یه نگاه خریدارانه بهم کردن
راستش از نگاهشون اصلا خوشم نیومد خودشون هم اصلا اونجوری که تصور میکردم نبودن. مادرش کلی آرایش کرده
بودو کلا زیادی به خودش رسیده بود باباش هم که از همون اول داشت با چشماش میخوردمون. زمین تا آسمون با
پسرشون فرق داشتن
از همین اول شروع کردم و زیر ذربین گرفتمشون
رفتم تو آشپزخونه. بعد از چند دقیقه که راجع به چیزهای مختلف صحبت کردن رفتن سر اصل قضیه
طرز حرف زدنشون خیلی زننده بود یه جورایی با قلدری حرف میزدن و هی منم منم میکردن تو همین چند دقیقه فقط کلی
از خودشون تعریف کردن
مامان_ زینب خانم زحمت میکشی برامون چایی بیاری؟
چاییو بردم گرفتم جلوی باباش....
به قلم : zeinab.z
ادامه دارد.....
📌+معلم پرسید: چند تا بمب براي نابودي داعش و اسرائیل لازمه؟!؟🤔
-دانش آموز: دوتا...!✌️🏼
همه خنديدن...🤨
+معلم: دوتا؟ چطوري؟🧐
-دآنش اموز:
-✨1. فرمان سيد علي ✨
-💕2. سربند يا زهرا {س}💕
✍🏻 #تلنگر💞🌱
✍🏻 #امام_زمان_عج😍🌱
🔷اومدم چند کلامی باهات حرف بزنم.
🔶نمیدونم الان چیـا کمداری؟!
🔷کجاهای زندگیت گرهداره؟!
🔶ناراحتیت چیا هست؟!
🔷نمیدونم چقدر تلاش کردی بری سمت خدا..
🔶 نمیدونم چقدر برا امام زمانت دلواپسی..
🔷چقدر دلت هوایی میشه برا اومدنش..
🔶چند تا حرف دارم برات
🔷که اگه خوب دل بدی
🔶شاید یه جا پیدا کنی
🔷که بری درد و دلکنی
🔶غصه ها توکم کنی
🔷دیگه هی نگی من که تنهـام
🔶هر وقت دلت گرفت از آدما،
🔷دلت تنگ شد برای یه رفیق مهربون
🔶که بتونی حرفاټو بهش بگی
🔷برو سر مزار شهدا...
🔶اونجا یه دوست شهید برا خودت
🔷انتخابکن سر مزارش حرفاتو بزن..
🔶اگه نمیتونی بری بگرد دنبال
🔷شهیدی که نگاهش تو رو نگه میداره...
🔶باهاش رفیقشو
🔷حرفاتو بهش بزن..
🔶اصلا رو دربایستی نکنیااا
🔷همه رو بگو
🔶 بی تعارف..
🔷این رفیق با بقیه رفقات فرق دارهااا
🔶حتی اگه غصه هات سر
🔷اشتباهات خودت بود..
🔶نمازت قضاشد
🔷 غیبت شنیدی
🔶نگاهت به خطارفت
🔷برو بهش بگو
🔶که دلت شکسته ازگناه
🔷بگو غم داری برا دوری از خدا
🔶بگو دستتوبگیره
🔷بهش بگو..
🔶من یه رفیق شهید دارم
🔷اونم تویی هوامو داشته باش
🔶تویی که زندهای
🔷تویی که دنیا رو چشیدی و
🔶دردامو میفهمی..
🔷آخ اگه که دلت بشکنه...
🔶خودش خریدار دلته
🔷حتما امتحانش کن
ولی خیلی جالبههاااع !
این کرونا به طرز فجیعی باعث مرگ و میر میشه
و معلوم نیست ما هم جزوش باشیم یا نه...
باز ازون طرف
هی دل میشکنیم
دل میسوزونیم
نامردی میکنیم
نامهربونی میکنیم
دروغ میگیم
تهمت میزنیم
ظلم میکنیم و...
یکی نیست بهمون بگه به کجا چنین شتابان!؟ 🥀
#عاشقانه_ای_از_جنس_خدا❤️
زخمهای دلت را فقط به خدا بسپار
خودش بهترین مرهم ها رادارد
باور کن ..
آرام آرام همه چیز
خوب می شـود
ᷝᷡᷝᷝ
#دهه_فجر
نمیگذاریم رهبرمان تنها بماند
.... میگویند امارها را پایین آوردند تا راهپیمایی ۲۲بهمن انجام شود😡😐
خب الان دقیقا چه کنیم امار ها پایین می اید می گویند برای ۲۲بهمن است 😒
امارها بالا میرود هشتگ #واکسن_بخریم را ترند میکنند😒
برای راهپیمایی ۲۲بهمن هم نگران نباشید همانطور که با ماشین می روید دور دور...
همانطور هم راهپیمایی انجام میشود🤞✊
تفاوتش هم این است که ما برای سربلندی وطن میرویم و شما برای... 😔😔