eitaa logo
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
478 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
326 فایل
﴾﷽﴿ اینجـا دل حڪم میفرماید...⚖️ - از ۲۲/خرداد/هزار سیصد۹۹ و مینویسیم❥︎ - پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/3211552716
مشاهده در ایتا
دانلود
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
خدایا مارو با امسال راهیان نیومدن امتحان نکن...!
یک کتاب بعد از خوانده شدن چاق‌تر مۍشود انگار چیزی لابلای صفحه‌ها جـا میماند ، چیزهایی مثلِ احساسات افکار ، صداها ((:🥤!
جاودان‌گشت‌نام‌توگرچه قاف،الف،سین‌و‌میم‌شدۍ.. [ 🌱]
بسم‌الله...!
اَلْخِیْرُ فیٖ ماٰ وَقَعَ روز شد، خیر است..🌱
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
-
ای‌ مرد‌ غیور... رو منم‌ حساب‌ کن
کاش یك کرمانی بودم و الان در راهِ گلزار شهدایِ کرمان:)
آخوندها در حال خوردن و بردن مملکت
ما پاسدار و بسیجی خشک و خالی نمیخواهیم پاسدار و بسیجی باید مکتبی ایدئولژی و عقیدتی باشد -شهیدابراهیم‌همت
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
-
لا نَعلَمُ مِنها الّا خَیرا همین دیگه...(: -جنابِ‌حاجی
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
جمعه سیزده دیماه حدود ساعت یک بامداد در حوالی فرودگاه بغداد شیشه عمرمان شکست!💔
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
#اما 1:20💔
هرچی نزدیک تر میشیم قلبمون بدتر میگیره😅
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
ریاضیِ عشق تو حل نشدنی است باید با جان احتمالش زد...
حاجی... میشه مارو پیش حضرت زهرا با اسم صدا کنی؟😅💔
نمیشه باورم، که وقت رفتنه...
به وقت ۱:۲۰...💔
5595977600.mp3
248.3K
و بشنوید از تلخ‌ترین خبر دنیا😔💔-!))
سلام بر تو روزی که به دنیا آمدی و شبی که به آسمانها رفتی سلام بر دستان پاک پدرت و قلب مقدس مادرت سلام بر نفس های تو در تمام روزهای زندگیت روزی که اولین قدم هایت را برداشتی،و شاید کسی ذوق نکرد، روزی که اولین کلمات تو در سر و صدای روزگار گم شد، روزی که با لباسهای کهنه ،اولین روز مدرسه ات را گذراندی، و همه ی ایامی که سخت میگذشت،اما باطعم نان حلال... سلام بر قلب بزرگ تو و همه ی آرزو هایت، همه ی رویاهایت، رویاهایی که فراتر از خودت بود، وسعت اقیانوس ها را داشت و آرامش آسمانها... شاید مانند دعاهای یک پدر پدری برای همه ی مظلومان در قفس؛ غزه،حلب یا آبادان ... برای تو چه فرقی میکند سلام بردستان تو، هربار که موهای یتیمی را نوازش کرد، اشک های دلتنگی را پاک کرد، و آغوشی میشد که بوی پدر میداد سلام بر چشمان تو هر بار که خندید در نگاه مظلومی، هر گاه که اخم کرد در چشم ظالمی و آن لحظه که به شوق شهادت اشک ریخت سلام بر شعری که شاعری نوشت... و آن شعر از جانی برآمده بود و برجان شیرین تو نشست؛ و با خود زمزمه اش میکردی، شاید در بیابان های دیرالزور، شاید زیر آفتاب اربیل، و شاید در شب های کردستان؛ (( کوه باشی ،سیل یا باران چه فرقی میکند سرو باشی، باد یا طوفان چه فرقی میکند مرز ها سهم زمین اند و تو سهم آسمان... آسمان شام با ایران چه فرقی میکند؟ قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم حصر الزهرا و آبادان چه فرقی میکند؟ مرز ما عشق است و هرجا اوست، آنجا خاک ماست هرکه را صبح شهادت نیست شام مرگ هست بی شهادت ،مرگ با خسران چه فرقی میکند؟)) و سلام بر فاطمه که برای تو مادری کرد در هور در قلب کانال ماهی وسط میدان مین... آری وقتی شما مادرها نبودید و بچه هاتان در خون غلط میزدند اوفاطمه را دید که مادری میکرد... "تقدیم به روح بلند شهید قاسم سلیمانی" ✍زینب امامی نژاد