🌼⟦ #طنز_جبهه ⟧🌼
🌃شب عملیات بود.
حاج اســـماعیل حق گو به علی مسگری گفت:
🤔ببین تیـــــربارچی چه ذکری میگه که اینطور استوار جلوی تیر و ترکش ایستاده و اصلا ترسی به دلش راه نمیده💪
💣🧨🔫نزدیک تیرباچی شد و دید داره با خودش زمزمه میکنه :
دِرِن ، دِرِن ، دِرِن ،...😧
(آهنگ پلنگ صورتی!)😅
🤨معلوم بود این آدم قبلا ذکرشو گفته که در مقابل دشمن این گونه ،شادمانه مرگــــــ رو به بازی گرفته !🙂🙃
#کپی_با_۱۰۰صلوات_ازاده 💖
#طنزجبهه😂🤣
#مگس🦗
بذله گویی و شوخی های علی رضا کوهستانی نظیر نداشت، طوری بود که آن شوخی ها هیچ وقت از ذهن من پاک نمی شود.
یک روز در فاو نشسته بودیم. درهمان اروژانس خط اول، با علی رضا چای می خوردیم. یک لحظه هر دویمان متوجه شدیم که یک مگس روی لبه ی لیوان چای علی رضا نشسته. همین طور خیره به مگس بودیم. مگس روی لبه ی لیوان راه رفت و راه رفت تا این که یک دفعه مثل این که سر خورده باشد، افتاد توی لیوان علی رضا.
علی رضا هم برگشت گفت:
- نگاه کن! می رود روی جنازه ی عراقی ها می نشیند و غسل میت اش را می آید توی چایی ما انجام می دهد.😂😂
#کپی_با_۱۰۰صلوات_ازاده