امام حسین ع
#امام_حسین
#گودال_قتلگاه
#محمود_ژولیده
ساربان خواست که انگشتری ات را بِبَرد
دید بایست که انگشت تو را هم بِبُرد
سارقی خواست که غارت بکند پیرهنت
دست انداخت ،گریبان تو را هم بدرد
دیگری داشت به سر، نقشه ی عمامه تو
گفت شال کمرت را ز چه با خود نَبَرد
آن یکی گفت که در کوفه کسی حتماً هست
زره پاره و خونین تو را هم بخرد
اَخنس انگار مهیّای سرت بود ولی
شمر ميخواست خودش از بدنت سر بِبُرد
گفت قاتل به سنان بن أنس با وحشت
چه کنم خنجر اگر حنجر او را نَبُرد
آخرالامر به رَزّازیِ تو تن دادند
گشت ده مرکب تازه نفس از روی تو رَد
خوب از حال که رفتی، به روی سینه نشست
گفت جز من چه کسی گندم ری را بخورد
جرعه ای آب ندادند و بریدند سرت
تشنه لب هیچ کسی سر ز غریبی نَبُرد
.
📋 ای وای پُر از زخمه، ای وای دلم خونه
#روضه_حضرت_زینب (س)
بحاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای وای پُر از زخمه، ای وای دلم خونه
دنیا برام امشب، شام غریبونه
باید برم ولی دلم جا میمونه
پیش تنِ تو توی صحرا میمونه
باور نمیکنم ازت جدا میشم
تنهاترین تنهای کربلا میشم
برادرم! برادرم، چاره چیه بدون تو باید برم
برادرم! برادرم، پاشو داداش قرآن بخون پشت سرم
این لحظهی آخر، خیلی نفسگیره
دارن میگن پاشو، دارن میگن دیره
سرت تمومه راه دور و برمه
ای سایهی سَرم سایهت رو سَرمه
دلواپس معجر دخترات نباش
توو قافله خودم مراقبم داداش
تو درد و درمون منی، آرامش دل پریشون منی
تو درد و درمون منی، بیکفن کرب و بلا جون منی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ادامه 👇
.
📋 علیکن بالفرار
#شام_غریبان_امام_حسین
#روضه_شام_غریبان
#روضه_امام_حسین (ع)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همچین که خیمهها رو آتیش زدن، آقا دستور دادن:« عَلَیکُنَّ بِالفَرار»؛ همهی این زن و بچهها توو این صحراها دارن میدوند، همه دارن فرار میکنند، همه دارن به یه سمتی پناه میبرند. دامن یکی از این بچهها آتیش گرفته، میگه دیدم دامنش آتیش گرفته، دنبالش کردم آتیش دامنش و خاموش کنم هرچی میدید من دارم میدوم دنبالش، این دخترم از ترس فرار میکرد؛ یه جا نفسش گرفت، یه جا خسته شد ایستاد گفت:« آقا من چیزی ندارم، هم گوشوارههام و بردن هم النگوهام و بردن هم خلخال از پام درآوردن، چیزی ندارم دنبال من گذاشتی
- گفت:« میخوام آتیشت و خاموش کنم».
- گفت:« مگه آب داری، مگه آب پیشته»؟!
- گفت:« آری! آب آزاد شده»
- گفت:« میشه یکم آب به من بدی»؟!
آب و ریختم داخل ظرف گرفتم جلو این بچه، دیدم این ظرف آب و گرفت دیدم هی داره این طرف و اون طرف و نگاه میکنه.
- دنبال چیزی میگردی قربونت برم؟!
- آره آقا! شما میدونی گودال قتلگاه کدوم طرفه؟! میدونی مقتل بابام کدوم طرفه؟!
- چی کار داری؟!
- آخه دیدم اون لحظهی آخر که شمر نشسته بود رو سینهش، این لباش مثل دوتا چوب خشک بهم میخورده، هی صدا میزنه:« جگرم»...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
زمان:
حجم:
592.3K
🔹زمینه #استقبال_محرم «جدید»
🔸و #پیش زمینه بــرای هــر شب
🔹عباس زاده «منتظر» مشهد
💫✨💫✨💫✨
🩸تک بند
روی لبهامون ذکر امساله
اللهم عجل لولیک الفرج
مدد از آقامون اباصالح
اللهم عجل لولیک الفرج ۲
بااذن مهدی هر شب سینه زنیم
تو هیئت با گریه مشکی بر تنیم
السلام ای ماه غم/سنگ تو سینه میزدیم
السلام ای ماه اشک/گریه میکردیم از قدیم
السلام ای ماه خون/استقبالت اومدیم
ماه محرم شد باز ماه عزا اومد
ماه عزا داری بر خون خدا اومد
«واویلا واویلا واویلا حسین»
💫✨💫✨💫✨💫
نذر فرج
.
#زمزمه یا #زمینه
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
#محرم_۱۴۰۳
بند اول:
از رو نیزه توو مسیر منو می دیدی
تا صدات کردم بابا با سر رسیدی
توو بیابون روی خار خوابم نمی بُرد
جای من چند مرتبه عمه کتک خورد
ببین بابا
شکستگی روی بازومُ
کبودیه کنار ابرومُ
آتیش روی معجر و مومُ
بند دوم:
بر سرم می زد بابا هی داد و بیداد
حرمله تا که عمو عباسم افتاد
تو نبودی و چقدر حرفای بد زد
هر جا که خوردم زمین به من لگد زد
بمیرم که
شبیه من شده سرت زخمی
بابا شده پلک ترت زخمی
شده رو نیزه حنجرت زخمی
#علی_علی_بیگی✍
👇
.
#نوحه_سنتی
#طلیعه_محرم
بوی محرم آمد و غرق عزا گشتم
بار دگر من راهی کرب وبلا گشتم
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
ای کعبه ی توحید من، ای قبله ی رازم
رخصت بده تا درغمت خیمه به پا سازم
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
مثل همیشه درغمت ،غرق ملالم کن
گر نوکری بد بوده ام ،مولا حلالم کن
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
گر آفرینش از غمت با غم هم آغوش است
پیش ازهمه در سوک تو زهرا سیه پوش است
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
ای یوسف بی پیرهن مولای محبوبم
با یاد زخم سینه ات بر سینه می کوبم
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
از شیعتی مهما شربتم... دائماً جوشم
بی یاد تو ای تشنه لب آبی نمی نوشم
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
وقتی سر ببریده ات مهمان دختر شد
ناله کنان پرپر زد و یک باره پرپر شد
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
#سیدهاشم_وفایی✍
.👇
.
#نوحه_سنتی
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
ای آسمان خون گریه کن/زینب رسیده کربلا
این جا تمام هستی اش
درخون شناورمی شود
این جـا تمـام بـاغ او
یکبـاره پرپرمی شود
غرق غـم ومـاتم شده/ درایـن زمیـن پـربـلا
این جا به شمشیرستم
چیده شودیاس حسین
این جا جداگرددزکین
دست علمــدارحسین
این جامکّـدر می شود / آئینــه ی ایــزد نمـا
سعی وصفـای اوبود
ازخیمـه گه تاقتلگـاه
گاهی کنـد اوهـروله
بـانـالـه های آه وآه
ای وای ازآن وقتی که اوچشمش بیفتـد برمنا
بانگ گلی گم کرده ام
این جـا نشیند برلبش
این جا صدای فاطمه
آیـد به گوش زینبش
با فـاطمـه نـالـه زنـد واویـلتـا ، واویـلتـا
رومی کنـد برقلب او
دردتمــام عـالمیـن
این جازندگلبوسه بر
رگ های خونین حسین
بـا ضـرب تـازیـانه او / گـردد زجـان خودجدا
#سیدهاشم_وفایی✍
👇
.
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
این جا کجاست ای گل زهرا به ما بگو
گر کـربلاست، بامن غم مبتلا بگو
سـرتاسـر وجـودِ مرا غم گرفته است
از این زمیـن محنت و درد و بـلابگو
داری دعـا بـه زیـرلب و آه می کشی
زیـن آه سینـه سـوز برایم بیابگو
درگوش ذوالجناح چه گفتی که شدملول
من که غریبـه نیستم ای آشنا بگو
این جا اگرکه وعـده گه توست باخدا
بامـن ز وصل دوست برای خدا بگو
با آن که گفته اند برایم زماجرا
من صبرمی کنم توازاین ماجرابگو
صف بستـه انـد دربرمـا نیـزه دارها
یحیـای اهل بیت ازاین نیـزه هابگو
یک باغ لاله این همه گلچین دگـرچـرا
ای باغبـان برای من ازلالـه هابگو
کردی اشاره ای به من ازقتلگاه خویش
دیگرنگفتـه بودمت ازایـن منابگو
تنهاامیـدو دلخوشیم درجهـان تویی
بی توچگـونـه زنـده بمانم بیابگو
بااشک وآه ونـاله «وفایی» تمام عمر
از زینب وحسیـن وغـم کـربـلابگو
#سیدهاشم_وفایی✍
.