eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
435 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ افتا،ده رو، خاک و - دست و پا میزنه ای داد، هر دم، مادر - رو صدا میزنه ای وای، زهرا، اومد - نبینه کاش چطور داره، شمر با، خنجر - بی هوا میزنه خنجر روی حنجر / نانجیب گذاشته پا روی تنتش ضربه پشت ضربه / داره می بُره سر و از بدنش سر و جدا کرد - واویلا علی الحسین تن و رها کرد - واویلا علی الحسین تن حسینو - روی خاک کربلا سوا سوا کرد - واویلا علی الحسین 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ توی، گودال، غوغاست - یه بدن بی سره ای وای، هرکس، داره - یه چیزی می‌بِره توی، گودال، دعواست - سرِ یه پیروهن یه نا،مَردَم، چشمش - پیِ انگشتره لعنت به کسی که / پایه ی نامردی رو گذاشت بنا غارت پشت غارت / همه ریختن توی خیمه ی زَنا بین یه لشکر - واویلا علی الحسین تنهاست یه خواهر - واویلا علی الحسین چه وحشیانه - هر کی با خودش می‌بُرد خلخال و معجر - واویلا علی الحسین . .👇
🏴 علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بریده بریده به گوش من رسید صدات خمیده خمیده زینب رسید به قتلگات پر از خون پر از خون شده تموم پیکرت عزیزم عزیزم (بگو چیکار کنم برات ۳) هیچ کسی رحم نکرد - به این بدن حسین بگو چیکار کنم - زجرت ندن حسین منم بالای تل - مُردم هزار دفه هم تو رو هم منو - خیلی زدن حسین ۲ بی تو زینب چه کنه؟ ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ با گریه با گریه آخر رسیدم رو به روت چه کرده چه کرده خنجر کهنه با گلوت بُریده بُریده شد بدن مطهرت نشسته نشسته (یه دنیا سنگ و نیزه روت ۳) هرکسی می‌رسه - یه ضربه می‌زنه یکی نبود بگه - چه طرزِ کُشتنه اذون مغربه - کاش راحتت کنن شمر داره قلبمو - از سینه می‌کَنه ۲ بی تو زینب چه کنه؟ ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بمیره بمیره خواهر مأیوست حسین جسارت جسارت نبود توو قاموست حسین اسارت اسارت شده نصیب خواهرت شکسته شکسته (حُرمت ناموست حسین ۳) می‌مونه داغ تو - رو قلب مضطرم تنت رو خاکه ای - شهید بی سرم دست خودم که نیست - تنها می‌ذارمت به زور تازیونه از پیشت میرم ۲ بی تو زینب چه کنه؟ ... 👇
🏴 علیه السلام علیه السلام علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مجنون شدم - به هوات بازم سرگردون شدم توی بزم روضه مهمون شدم - مجنون شدم راه قلبم به سمت تو افتاده باز / حسین حسین بی بی زهرا ما رو خجالت داده باز / حسین حسین واسه مُردن می‌خوام بشم آماده باز / حسین حسین ۲ مادرت حاجتِ ما رو روا کرده برای نوکریت ما رو سوا کرده یقیناً تک تکِ ما رو خریده چون درای رحمت و روی ما وا کرده ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خیلی ساله - مادرت فاطمه توو گوداله شب‌های جمعه تا صبح می ناله - خیلی ساله خیلی ساله می‌ریزه اشکْ دونه دونه / حسین حسین خیلی ساله روضه ی گودال می‌خونه / حسین حسین خیلی ساله گریونه با هر بهونه / حسین حسین ۲ آخه پیش نگاش تو رو غریب کشتن پسرش رو یه عدّه نانجیب کشتن میگن سیصد نفر ریختن توی گودال بمیرم یاحسین! تو رو عجیب کشتن ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ غمبار میشه - هر سال این حادثه تکرار میشه مادرت شاهدِ این کار میشه - غمبار میشه پیش چشماش رگاتو خنجر می‌بُره / حسین حسین شمر ملعون از پشت سر، سر می‌بُره / حسین حسین خواهری داره دل ز دلبر می‌بُره / حسین حسین ۲ آخه مادر کجا تحملِ این غم؟! بکُشن عشقشو با قتل صبر کم کم به خدا تا ابد باید از این غم مُرد آخه یک زن کجا اونهمه نامَحرم ۲ . .👇
🏴 علیه السلام شعر: ✍ سبک: 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ می‌رم آخرش یه روزی می‌میرم قاب میشه رو طاقچه تصویرم چش به آینده نمی‌دوزم دور نیس فراری از حفره‌ی گور نیس قدّ یک روزنه هم نور نیس می‌خونم برای اون روزم زیر لحد؛ می‌ترسم آقا وقتی میرن؛ همه رفیقا داخل قبر؛ اشک که می‌ریزم منتظرم؛ بیای عزیزم تنهای تنهام آقا / هیچی نمی‌خوام آقا فقط بذا وا بشه دستام آقا بازم با دست سردم / با هروله می‌گردم دور تو که سینه برات سرخ کردم 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ گیرن عزیزام خاکم کنن میرن سراغ منو نمی‌گیرن می‌دونم اون روزا نزدیکه جا نیست توی قبرم چیزی پیدا نیست فرقی بین شب و روزا نیست زیر خاک همیشه تاریکه ای مونسِ‌؛ بی کس و کارا تنهام نذار؛ به جون زهرا تو مزّه‌ی؛ غربت چشیدی تنهاییِ؛ گودالو دیدی یار وفادار ارباب / همیشه‌ غمخوار ارباب از دهنم پنبه رو بردار ارباب اگه بتونم ارباب / بِدی امونم ارباب می‌خوام برا خودت بخونم ارباب 〰️〰️〰️〰️〰️ ای داد ذوالجناحت از رمق افتاد عالمی از حرکت ایستاد رگ قلبتو سه شعبه زد خالی شده زین اسب خونْ یالی آخه زخمی ته گودالی چه بلایی سر تو اومد؟ هر کی می‌زد؛ آروم نمی‌شد کشتن تو؛ تموم نمی‌شد شمر لعین؛ یهو هوار زد جمعیتو؛ با دست کنار زد اوّل عباشو تا زد / به صورتت با پا زد یواش یواش آستینشو بالا زد جلو چشای خواهر / نشست به روی منبر زینب دعا کرد و نبُرّید خنجر پیکرت و برگردوند / خنجرو که می‌کوبوند بالا سرت فاطمه قرآن می‌خوند 👇
امام حسین ع
🏴 #محرم۱۴۰۴ #نوحه_امام_حسین علیه السلام #طلیعه_محرم #سبک_علت_آرامشم #حجت_الاسلام_شیخ_محسن_حنیفی
🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ "سربند" علت آرامشم - بانی این حال خوب أَلاَ بِذِکْرِ الحسَین - تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ آه همان اسم خداست / می کشم از داغت آه اسم تو شد ذکر لبم / ذکر حسین ذکر الله آه ابا عبدالله ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ علت آرامشم - که می روی از برم رفتن جان از تنم - را خودم بنگرم رفتنت ای کهف امان / روضه سادات شود إن ذُکرَ الخَیر تویی / جسم تو خیرات شود آه ابا عبدالله ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تو آفتاب زینبی - که رفته ای رو به زوال رواق سینه ی تو را - بگو که کرده پایمال؟ بمیرد آن شمر لعین / خون تو را مباح کرد گرفته زلف تو به دست / روز مرا سیاه کرد آه ابا عبدالله ۴ تقدیم به اول شهید موسسه بی پلاک 🌹 👇
🏴 علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای دلخوشی زینب کبری / دردونه ی دل بی بی زهرا حبل المتینه موی تو؛ اما / افتاده بین پنجه ی رذلا پنجه توو موت کردن هی زیر و روت کردن پیکرتو با خون غسل و حنوط کردن یوم علی - وجه الثری // افتادی زیر دست و پا پای نحس - شمر نامرد // پیکرت رو زیر و رو کرد "آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک نهادی ای تشنه لب صورت خود روی خاک" آه حسینم حسین ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای پادشاه عالم بالا / خاکی شدی توو پستی دنیا دید خواهرت که شمر لعین پا / میذاره روی عرش معلا زمین گیرت کردن هی تحقیرت کردن گرسنه بودی با نیزه سیرت کردن سرت رو پا-ی زهرا بود // چشمات سمت خیمه ها بود بی رمق و - تشنه بودی // زیر ضرب دشنه بودی "آمده از خیمه گه خواهر غم دیده ات دید که شمر از جَفا نشسته بر سینه ات" آه حسینم حسین ۴ . 👇
. علیه السلام علیه السلام ✍ شهی که بند قنداقش ملک را هم شفاعت کرد خدایش بندگانش را به دست او هدایت کرد از این دنیا و لذاتش، و از عقبی و نعماتش گدایش را سلامی رو به ایوانش کفایت کرد به باب قاضی الحاجاتِ او هر که پناه آورد پناهش داد و او را بی نیاز از هر چه حاجت کرد دخیل اشک می بندم به دامان امیری که ز شیر مادرم حُب اش به جان من سرایت کرد به اشک روضه می شویم غبار معصیت از دل که رب، این چشم ها را چمشه ی جوشان رحمت کرد وصیت کرد زهرا تا که زینب حلق او بوسد به حرز بوسه او نیزه و خنجر حسادت کرد لبانش سنگ خورد و نیزه خورد و خیزران هم خورد ولی مقتل فقط خشکی لب ها را حکایت کرد ضریحی بود حلقومش که عاشورا پس از زینب عدوی او مکرر از قفا آن را زیارت کرد .
🏴 علیه السلام ظاهرش اشک است اما باطن آن گوهر است پس خوشا چشمی که پایِ این مصیبت ها تر است گریه یعنی غیر این بیرق ندارم مأمنی گریه یعنی باز هم یک بی نوا پشت در است هایم را امانت می دهم دست خودش اشک هایی که تمام ثروتم در محشر است ابر و باد و ماه و خورشید و فلک سینه زنند خوش به حال هر که جزءِ این سیاهی‌لشکر است راه در خلوت سرای او ندارد هر کسی بیشتر می سوزد اینجا هر کسی عاشق تر است من چه از خود داشتم؟ زهرا به من داد آبرو بانیِ این اشک ها این نوکری ها مادر است ما همه عبدیم، عبدِ بچه های فاطمه پادشاهی مختصِ ایل و تبارِ حیدر است در دلِ گودال هم آقای کل عالم است این سرِ بر نیزه رفته از همه عالم سر است ای که از حالا به فکر اربعینی! غم مخور مادر سادات فکر کربلای نوکر است باز هم حرف سنان و روضه ی گودال شد روضه از جسمی که در خونِ خودش غوطه ور است چشم هایش نیمه باز و تکیه اش بر نیزه هاست بیشتر از هر چه فکرِ بی کسیِ خواهر است یک نفر آمد که در گودال سیرابش کند دیر آمد، دیر؛ دیگر لحظه های آخر است شمر دستت بشکند، کمتر بچرخان نیزه را این گلوی پاره جایِ بوسه ی پیغمبر است چیزی از پیکر نمانده؛ آه! اما ساربان چشمِ نحسش در پیِ دزدیدن انگشتر است .
8.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جنجاله عزیز حضرت فاطمه توو شلوغیای بین گوداله نفس بریده زیر دست و پای شمرملعونه و بی حاله بی حاله غوغا شد سره بردن پیرهنه تو بین خولی و حرمله دعواشد برای غارته پیکر تو میونه قتلگاه چه بلوا شد بلوا شد ای جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم پامال شد به زیر نعل مرکبا تنت غریب مادرم لگد مال شد خودم دیدم که قاتلت توو قتلگاه سر و برید و خوشحال شد خوشحال شد افتادم خدا می دونه تا که برسم پیش تو هِی مُردم و جون دادم یه جوری کشتنت که خس خس گلوی تو نمی ره هیچ موقعی از یادم از یادم ای جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم دلگیر شد تنت برادرم به زیر دست و پای یک عده زمینگیر شد من از خیمه به سمت شیب قتلگاه دویدمو ولی دیر شد دلگیر شد واویلا ببین دور و برم می‌خندن به اشک چشم من حرومی ها باید که شام و کوفه برم روو ناقه بعد ازاین با نامردا واویلا ای جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم
. سلام‌الله‌علیها بعد یک اربعین رسید از راه غم به قلبی صبور می‌آید قتلگه را دوباره می‌بیند آنکه از راه دور می‌آید   یادش آمد غروب رفتن را لبش از فرط تشنگی می‌سوخت او نگاه پرِاز غم خود را بر تن پاره پاره‌ای می‌دوخت یادش آمد که دست و پا می‌زد پیش چشمان زینب آن تشنه یادش آمد که خون او می‌ریخت از قفا روی تیزی دشنه یادش آمد تن پر از چاکش جای مرهم که سنگ باران شد استخوان‌های سینه می‌گویند: حال نوبت به نیزه‌داران شد پیش آن بی‌رمق کمانداران هر چه در چنته بود آوردند زخم سر نیزه را نشان کردند شرط بندان همیشه نامردند   یاد آن ناله‌های تشنگی و لخته خونی که از جبین می‌ریخت آب را پیش چشم او قاتل خنده می‌کرد بر زمین می‌ریخت   بر زمین خفته بی‌رمق دیگر او که از نسل آسمانها بود یک نفر خود و جامه می‌کند و سر انگشترش چه دعوا بود   پیش چشمان مرد با غیرت حمله سمت خیام جایز نیست یک نفر نیست تا بگوید رقص پیش چشم امام جایز نیست   در کنار مزار خورشیدش زینب از سمت شام می‌آمد او که حالا شبیه مادر بود اشک ِچشمش مدام می‌آمد   خاطراتی که مانده در ذهنش از سفر با حرامیانی پست پیش او شکوه می‌کند زینب در کنار مزار او بنشست ...   ای برادر ببین که آمده‌ام من چهل روز بعد پر زدنت یاد دارم خرابه آمدی و من فدای به ما تو سر زدنت   دخترت گریه می‌نمود از درد دختر شام پاره نان می‌داد هم عروسک کشید از دستش گوشوار خودش نشان می‌داد   پیرهن پاره خوب می‌داند که نگاه پلید یعنی چه..!! خیزران خورده خوب می‌فهمد ضربه‌های یزید یعنی چه ..!!   نشود تا ز خاطرم ببرم سطح خون، روی خیزران را من یا که از کوچه‌های شهر شام بارش سنگ بی امان را من   بعد تو من تمام طفلان را زیر بال و پر خودم بردم زیر باران تازیان عدو از همه بیشتر کتک خوردم   نیمه شبها نوای لالایی بر لبان رباب می‌بینم اصغرم با برادرم محسن هر شبم را به خواب می‌بینم   ارغوانی‌ترین به قافله‌ام می‌روم سمت شهر پیغمبر می‌برم من برایشان خبر از بوسۀ تیغ و گریۀ حنجر ................ سلام‌الله‌عليها تو چه کردی میان میدان شمر چکمه‌ات را نزن به دندان شمر پاشو از روی جسم بی جان شمر پاشو ورنه شوی پشیمان شمر تو که دستِ بریدنت تند است خنجرت پس چرا کمی کند است از خودم بی حسین سیرم من ته گودال سربه زیرم من حق بده گوشه‌ای بمیرم من خنجرش را نشد بگیرم من دیر کردم سر ِ تورا بردند تا که انگشتر تورا بردند کودکان یک به یک کتک خوردند چند تن زیر دست و پا مردند دلِ هر کس که بود آزردند اهل بیتِ امام را بردند گرچه با شرم و سر به زیری رفت دختر فاطمه اسیری رفت خیمهٔ بی عمود واویلا آتش و بوی دود واویلا چهره‌های کبود واویلا لاطُماتُ الخدود واویلا دم خیمه چه ازدحامی شد دور تا دور او حرامی شد عاقبت شهر بی امان را دید سنگ و پرتاب ناگهان را دید مجلس عیش شامیان را دید عمه جان چوبِ خیزران را دید آه این چوب بدترین حربه ست عمه یاد دوازده ضربه ست .
. دلم حال دعا می‌خواست با خود ساغر آوردم سر از میخانه‌ی اهل مناجاتت درآوردم برایم باز کردی جا میان روسفیدانت به ستارالعیوبی چون تو امشب باور آوردم در این بازار بی سرمایه، خالی مانده دستانم به من اشکی بده، یوسف ببیند گوهر آوردم ببر با حلقه‌ای در گوش، من را کربلا یا رب بگو: امشب حسین‌ من! برایت نوکر آوردم :: شنیدم زیر خنجر در مناجاتش به تو می‌گفت: برای یاریِ دینت خدایا حنجر آوردم شنیدم خواهرش از روی تل، جان دادنش را دید نشد یاری کنم او را، فقط چشمِ تَر آوردم الهی بشکند دست و عصایی که بر او می‌زد الهی دق کنم وقتی از این غم سر درآوردم .... انبوهی از گناه و تباهی و ظلمتم از سیرتم خبر بدهد رنگِ صورتم در رفت و آمدم، وسطِ توبه و گناه آقا مرا ببخش که این گشته عادتم همچون مسافری که وطن را نموده گُم خالی ز قوت و قوّتم و پُر ز غربتم غربت مرا به کوی تو‌ آورده یا علی جز تو کسی نمی‌کند آقا حمایتم جز تو کسی مرا نخرد ای عزیزِ دل جز تو به چشمِ آدمیان یک خباثتم آری! گناه کرده‌ام آقا تمامِ عمر من را ببخش، دائماً اسبابِ زحمتم من آمدم به کوی تو با هرچه داشتم با کبر و شهوت و غضب و با حسادتم چیزی برای عرضه ندارم به جز گناه با اندکی امید به اندکْ محبّتم آقا مرا ببین... بخدا دوست دارمت گرچه زمین زده‌ست مرا خوابِ غفلتم دنبالِ یک نظر ز حسین تو سوختم سوگند به لباسِ عزایم، به تربتم ✍ ............ . هر کس بشود عاشق و دیوانه ی ارباب در حشر شود یار صمیمانه ی ارباب محشور شود با پسر فاطمه هر کس... ...ساکن بشود بر در کاشانه ی ارباب بد نیست عزیزم که بگیریم همیشه... در خانه خود روضه ماهانه ی ارباب داریم امید اینکه گنهکاری ما را تطهیر کند لطف کریمانه ی ارباب *رحمت به «محمد» که دم آخر خود گفت:* *کشتی نجات است عزا خانه ی ارباب* به یاد زنده یاد محمد مدبری .
4_5882258728949911574.mp3
زمان: حجم: 831.7K
‌‌﷽ 📙ای پاره پارهِ تن... علیه_السلام . ای کشته ی فتاده به هامون شده پُر خون ، بدنِ تو وی صید دست و پا زده در خون شده هامون، کفن تو من دوست دارَمت (۲) چون چاره نیست میروم و میگذارمت من دوست دارَمت (۲) ای پاره پاره تن به خدا میسپارمت بودند دیو و دد همه سیراب ولی ارباب ، عطشان بود بر روی ریگ و رمل بیابان بدن او ، عریان بود خاکم شده به سر (۲) تن‌های کشتگان همه در خاک و خون نگر خاکم شده به سر (۲) زینب چه بایدش بکند با بریده سر ای کشته ی حسادت دنیا تک و تنها ، ته گودال ای تشنه ی مقطع الاعضا ز تو مانده ، تن پامال اعدا چه میکنند(۲) جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند اعدا چه میکنند(۲) سر نیزه را میان دهان تا که میکنند؟ موجی به جنبش آمد و برخاست زخیامِ ، حرم تو عرش آن زمان به لرزه در آمد که زمین خورد ، علم تو ای پاره پاره تن (۲) یک تکه بوریا شده از بهر تو کفن ای پاره پاره تن (۲) در پیش چشم من تو دگر دست و پا نزن ✍ .‌