.
#روضه و توسل به باب الحوائج حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید محمد جوادی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
تویی که شیر خداوندِ اکبری عباس
تو دستُ بازوی شمشیرِ حیدری عباس
*اگه کار داری امشب هر جا صدا منو میشنوی عباسشُ با همه وجودت بگو ..یه سال صبر کردی تا شبِ عاشورا بیاد .. رفیق از ارمنیِ جا نمونی .. ان شاءالله بریم علقمه ، ان شاءالله آقامون نگاه کنه ان شاءالله قیامت بگن اینا غلام عباسن ان شاءالله مارو به اسم عباس صدا بزنن ..*
حسین را همه جا سیدی صدا کردی
مگر نه اینکه تو او را برادری عباس
نبی ست شهر علومُ درش علی آری
تو شهر خونِ خداوند را دری عباس
به دست هایِ اباالفضلی ات قسم آقا
*خوشبحالِ اون دلی که اسم اباالفضل میاد میلرزه .. هنوز روضه نگفته داد میزنه ؛ بابا قیامت این دستای قلم شده میخواد دست بگیره .. ان شاءالله دستش بیاد تو دستت .. بگه یادته دنیا برای من داد میزدی .. نبودی علقمه چجوری به من خندیدن همچین که از روی اسب افتادم لشکر شادی کرد گفتن دیگه کار حسین تمومه عباس زمین خورد .. رفقا ؛ آقایِ ما خیلی مظلوم کشته شده کم نذارید .. اباالفضل ..*
به دست هایِ اباالفضلی ات قسم آقا
که تو همیشه اباالفضل پروری عباس
چگونه با چه زبان منقبت سرات شوم؟
حسین گفت که عباسِ من فدات شوم
به خُلق احمدِ مختار بر تو مینازد
به رزم حیدر کرار بر تو مینازد
غلط نگفته ام این نکته را اگر گویم
که ذاتِ خالق دانا برتو مینازد
فقط نه دوست به رزم تو آفرین گوید
که خصم در صف پیکار بر تو مینازد
*دستتُ بیار بالا بگو دستمُ بگیر اباالفضل نذار منو از تو جدا کنن .. خیلیا میخوان یه کاری کنن من دیگه عباس نگم .. خیلیا میخوان منو از تو جدا کنن ..
امشب همه اباالفضلی ها رو مهمان کن .. ان شاءالله همین امشب امضا کنه بریم علقمه ..
اومد نزدیکِ خیمه ها هی صداشُ بالا میبره ، هرچی صداش بالاتر میره تو خیمه اباالفضل سرش پایین میره .. (بعضیا فهمیدن من چیو میگم) گفتن عباس ، شمر برات امان نامه آورده ..
@emame3vom
عباسم هی خجالت میکشه سرشُ پایین میندازه .. میگه جلو آقام آبروم رفت .. بعد یه عمری بگو سیدی یکی اینجوری بیاد آبروتو ببره خرابت کنه .. ابیعبدالله دست روی شونش گذاشت گفت پاشو گفت آقا معلومه این کیه معلومه چیکار داره گفت عباس شدی دوست و دشمن صدات کرد جواب بدی .. اومد آروم آروم از یه گوشۀ خیمه بیرون بره ، (فدا اون چشمایی که امشب برای اون چشم تیر خورده داره اشک میریزه .. ان شالله قیامت اشک نمیریزه .. نکنه امشب ، شبِ تاسوعا آروم باشی ..) بجه ها آروم آروم راه افتادن ، سکینه آروم آروم راه افتاد گوشه خیمه رو بالا زد ، دید امان نامه رو داد دست عمو اما این عموی عالمه .. دیدن امان نامه رو ریز ریز کرد .. گفت من امان نامه داشته باشم ،حسین بی امان باشه .. من امان نامه داشته باشم فردا دستا زینبُ با طناب ببندن ..*
ــــــــــــــــــ
#سید_محمد_جوادی
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#تاسوعا
#ویژه_ایام_محرم
👇
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهسیدمحمدجوادی-19.mp3
زمان:
حجم:
3.05M
#روضه و توسل به باب الحوائج #حضرت_عباس علیه السلام اجرا شده #شب_تاسوعا محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید محمد جوادی
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#طلیعه_محرم
#ورود_به_ماه_محرم
#حسین_صیامی
▶️
این سوز و آه و ناله که در خلق عالم است
این سینهها که پر شده از درد و ماتم است
دارد خبر می آورد ای اهل معرفت
تکیه به پا کنید که ماه محرم است
با نسخه مشابه خود فرق می کند
عیسای اهل بیت دمش واقعا دم است
هر کس که ریخت قطره اشکی برای تو
هر لحظه دورتر ز عذاب جهنم است
از بین برده است گناهان خلق را
سیلی که در نتیجه این اشک نم نم است
انسان شناسی ام شده این گونه یا حسین
هر کس که خاک پای شما گشت، آدم است
ای عاشقان روضه ارباب بی کفن
اینجا بساط روضه دوباره فراهم است
لب تشنه سر برید تو را دشمنت حسین
صدبار اگر بمیرم از این ماتمت کم است
.
@Maddahionlinمداحی آنلاین - خوشا اون که صداش - سیب سرخی.mp3
زمان:
حجم:
4.21M
﴾ ﷽ ﴿
#شور | #بسیار_زیبا #طوفانی
" خوشا اونکه صداش ... "
[ حاج #حسین_سیب_سرخی ]
🌀 #استقبال_ازماه_محرم
.
💥سبک: #شور
🎤مداح: حاج #حسین_سیب_سرخی
🏴#محرم
#امام_حسین(ع) #اباعبدالله(ع)
خوشا اون که صداش، همه نفس هاش، وصله توئه
تویی خدای کرم ، براتِ حرم، دست توئه
برات گریه کنم ، سینه زنم، کارم اینه
چشام گنبدتو ، مرقدتو، کی میبینه؟
قطرمو و دریاست برا من
کرمت ، کرمت ، کرمت
جنت اعلاست برا من
حرمت ، حرمت ، حرمت
اون دم آخر که دارم
میمیرم میمیرم میمیرم
کاش سر من باشه زیره
قدمت ، قدمت ، قدمت
"حسین ، ابی عبدالله"۳"
kafi43_46393.mp3
زمان:
حجم:
1.86M
🏴 روضه اصحاب (روضه حر)
🔊 مرحوم شهیدکافی
#روضه_اصحاب
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حر
#حر
#روز_چهارم_محرم
#مرحوم_شهیدکافی
قسمت_پایانی _روضه و توسل جانسوز _ شبِ چهارم محرم 95 _روضۀ اصحابِ سیدالشهدا علیه السلام _ حاج میثم مطیعی.mp3
زمان:
حجم:
4.16M
🏴 روضه اصحاب (روضه حر)
🔊 حاج میثم مطیعی
#روضه_اصحاب
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حر
#حر
#روز_چهارم
#حاج_میثم_مطیعی
حجة الاسلام و المسلمین میرزا محمدی1_26299314.mp3
زمان:
حجم:
7.84M
◾روضه شب چهارم (روضه حر)
🔊 استاد #میرزامحمدی
#روضه_اصحاب
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حر
#حر
#روز_چهارم
#استاد_میرزامحمدی
🌹 انقدر از اين دعای زیبا خوشم اومد که نتونستم براي دوستان عزیزم نفرستم..
" خداوندا "
🌺برگ در هنگام زوال ميافتد و ميوه به هنگام کمال
اگر قرار بر رفتن است ميوهام گردان و بعد ببر
🌺" بارالها "
زمين تنگ است و آسمان دلتنگ
بر من خرده نگير اگر نالانم...
من هنوز رسم عاشقي نميدانم
🌺" خداوندا "
کمکم کن پيماني را که در طوفان با تو بستم, در آرامش فراموش نکنم و در طوفانهاي زندگي با "خدا" باشم نه ناخدا
🌺" بارالها "
به دل نگير اگر گاهي "زبانم " ازشکرت باز مي ايستد
تقصيري ندارد
قاصر است، کم ميآورد دربرابر بزرگيات....
لکنت ميگيرد واژههايم در برابرت!
در دلم اما هميشه
ذکر خيرت جاريست
من براي بندگي تو هزار و يک دليل ميخواهم
ممنونم که بي چون و چرا برايم "خدايي" ميکني....
🌺خدايا : پنجرهاي براي
تماشا و حنجرهاي براي
صدا زدن ندارم ،
اميدم به توست ،
پس بي آنکه
نامم را بپرسي و
دفترهاي ديروزم را
ورق بزنى، رحمتت را
بر همه دوستان وعزیزانم جاری فرما.....
.
📝 #یه_قافله_بارون_یه_قافله_دریا
🖊 #روضه | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #شب_دوم_محرم #_۱۳۹۸_الهادی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه قافله بارون یه قافله دریا
داره میاد کم کم از تو دل صحرا
یه قافله عشق و یه قافله احساس
ستاره ها هستند تو سایه ی عباس
خیالشون تخته بال کبوتر ها
عمو ابالفضلِ کنار دختر ها
رو دستای مادر شیرخوارشون خوابه
خیالتون راحت مشکا پُر از آبِ
عون و علی اکبر دور بر زینب
سایه ی اربابِ روی سر زینب
غبار هم روی مهمل نمیشیند
چادر زینب رو کسی نمیبیند
رکابش امروز پای بنی هاشم
دستش و میزاره رو شونه قاسم
دست اباالفضل آرامش بانو
عباس زانو زد پیادشه بانو
این کاروان که یاس و لاله همراشه
خدا بخیر کنه سه ساله همراهشه
عباس تو خیمه کنار گهواره
یه چندتایی مشک اضافه میزاره
توی دل زینب دلهره افتاده
حالا نفس هاش به شماره افتاده
توی دل زینب دلشوره فرداست
شنید و قلبش ریخت آه کرب و بلا اینجاست
حسین و میبینه با اشکای چشماش
میگه که هر لحظه جلوی چشمم باش
از جلوی چشمم دور نشو دور نشو
خاک اینجا به ما نمیسازد
پسر مادر بیا برگرد
این سرزمین خاکش خیلی غم انگیزه
این جا همون جاست که خونت و میریزه
اون گوشه ی صحرا چقدر تاریکه
خیمه به اون گودال چقدر نزدیکه
چه عزتی امروز چه غربتی فردا
چه شوکتی امروز چه وحشتی فردا
فردا تو این صحرا راهش رو میبندن
به اشکای زینب یه عده میخندن
چند روز بعد اینجا غوغا به پا میشه
تشنه لب گودال سرش جدا میشه
صدایی میپیچه علم زمین افتاد
رو خاک ها سقای حرم زمین افتاد
عمو که می افته دخترا می افتن
کوفیا دنبال معجرا می افتن
مادر بی شیر و قحطی آب ای وای
سه شعبه دنبال طفل رباب ای وای
فردا تو این صحرا دلا پُر درده
تو خیمه ی عباس حرمله میگرده
شام غریبان و خنده دشمن ها
گریه ی دختر ها آتیش دامن ها
آخر این راه و کسی نمیدونه
روضه گودال و زینب می خونه
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلو تر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سرت و رو بردن دیر رسیدم من
شب اوله که از من دوری
من کربلا تو مقتل تو کنج تنوری
👇
حاج محمود کریمی@MAHMOUDKARIMMI [ SHAB 02 MOHARRAM 1398 HEIAT SARALLAH ] AUDIO 01.mp3
زمان:
حجم:
15.29M
📻 عــــزاداری شب دوم محـرم ١٤٤١
☑️ بامداحی: #حاج_محمود_کریمی
🕌 هیئــت ثــارالله "علیــه السـلام"
.
|⇦• #روضه و توسل به باب الحوائج حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفسِ حاج احمد واعظی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
دستگیرِ همه خدایِ ادب
دست پروردۀ امیرِ عرب
نسل در نسل خاکِ پای توایم
به تو دادیم دل نسب به نسب
*عمریه با اجدادمون غلام زاده ایم آقا جون ..*
میکند زنده یاد حیدر را
چین پیشانیِ تو وقت غضب
اسد الله کربلا عباس
بنشین با وقار بر مرکب
قد کشیدی همین که بر روی اسب
لشکر کوفیان کشید عقب
تا تو بودی سفر به خیر گذشت
ای نگهبانِ محمل زینب
تا تو بودی رباب اصغر داشت
غرق بوسه سپیدی غبغب
تا تو بودی رقیه معجر داشت
روی دوش تو خواب خوش هر شب
وای از آن لحظه ای که غوغا شد
رفتی و در حریم بلوا شد
سایه ات بین نخل ها گم شد
پسر فاطمه چه تنها شد
تا رسیدی کنار نهر فرات
علقمه در مقابلت پا شد
در کمینت چهار هزار نفر
تیرها در کمان مهیا شد
قد و بالات کار دستت داد
چند صد تیر در تنت جا شد
بی هوا دست راستت افتاد
دست چپ هم شکار اعدا شد
*دستارو انداختن .. همه تیر به چله گذاشتن .. اما در این میان : *
حرمله در شکار چشم آمد
هدفش چشم هایِ شهلا شد
خواستی تیر را برون بکشی
گردنت خم به سوی پاها شد
از سر تو کلاه خود افتاد
یک نفر با عمود پیدا شد
آنچنان ضربه زد به فرق سرت
تا سرِ چینِ ابرویت وا شد
بی دست بر زمین خوردی
سجده گاه تو خاک صحرا شد
تیر ها که کمی فرو رفته
خوب در جسم اطهرت جا شد
بعد سی سال یا اخا گفتی
عاقبت مادر تو زهرا شد
دور تر از تنت حسین افتاد
همه دیدند قامتش تا شد
گفت بر خیز و کاری کن
پای لشکر به خیمه ها افتاد
دم خیمه زمانِ غارت ها
*الهی برای اون خونه ای بمیرم که در خونه شعله ور بود و مادر خونه بین در و دیوار و ریسمان به گردن بابا .. الهی بمیرم خدا اون نامردا کیا بودن یه کوچولوی سه ساله رو گیر آورده بودن .. هی دستاشُ روی سرش میگرفت صورت کوچولوشُ پشت دست قایم میکرد .. بریم خرابه ؟! گفت بابا :*
دلم آغوش گرم تورو میخواد
خرابه سرده و دارم میلرزم
هوا سرده ولی عیبی نداره
من از تاریکیا خیلی میترسم
از کسی که که سر تورو
رو نیزه بست بدم میاد
از اون که دندون تورو
با سنگ شکست بدم میاد
سه سالمه نمیتونم راحت بشینم
سه سالمه نمیتونم درست ببینم
سه سالمه یه عده دنبالم دویدن
سه سالمه گوشواره از گوشام کشیدن
سه سالمه گلوی بابامُ بریدن
هر چه گفتم نزن مرا میزد
#حاج_احمد_واعظی
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#تاسوعا
#ویژه_ایام_محرم
👇