eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
@hajmahmoud_karimi @hajmahmoud_karimi 8.mp3
زمان: حجم: 4.24M
🎵 #بشنوید نوحه های #امام_حسن_عسکری علیه السلام #زمینه (شکسته بغضم اشکام بی امونه) شهادت امام حسن عسکری علیه السلام سال 1390 مسجد مقدس جمکران
. 💥 🎤مداح: 🏴 اول به نام عشق به نامت به نام حُسن ما که تحیریم همه در مقام حُسن رویت حَسن خویت حَسن ای تمام حُسن نامت حَسن شده که باشی امام حُسن دلدادگان نام تو ایم از قدیم ها هم نام مجتباست کریم کریم ها ای ذوالفقار منتظر در نیام تو ای قبله نرفته به بیت الحرام تو آیینه تمام قد ده امام تو روز ظهور آید و رکن قیام تو آری جهاد معنی ذکر قنوت توست فریاد مهدی ات ز حدیث سکوت توست آه ای غریب از وطنت دور بوده ای در بند حلقه های زر و زور بوده ای در خانه ات اگر چه که محصور بوده ای خورشید اسیر بند نشد نور بوده ای زندان تنگ خانه ات آری حرای توست دیدیم سامرا همه اش کربلای توست ای دل ز داغ غربت آقا چه می کنی آتش میان سینه مولا چه می کنی دنیای بی امام تو حالا چه می کنی ای سَم به جان زاده زهرا چه می کنی آه ای غریب داغ تو تا بی کرانه رفت دشمن به زهر خود جگرت را نشانه رفت ای باغ حُسن دست خزان کرد پرپرت هر آنچه داشت دشمنت آورد بر سرت از زهر کینه آب شده جسم اطهرت گفتند تشنه لب شده ای روز آخرت گفتی به زیر لب تو در آن لحظه یا حسین ای تشنه لب تر از همه تشنه ها حسین لب تشنه بود سنگ به لبهای او زدند دستی به آیه های خدا بی وضو زدند نیزه به روی مخزن راز خدا مگو زدند با خنجری که کُند شده بر گلو زدند کردند بی ملاحظه با آن بدن چکار میخواهد این تنِ پُرِ نیزه کفن چکار 💥👇
@Maddahionlinمداحی آنلاین - اول به نام عشق - سیدمجید بنی فاطمه.mp3
زمان: حجم: 4.2M
🔳 (ع) 🌴اول به نام عشق به نامت به نام حُسن 🌴ما که تحیریم همه در مقام حُسن 🎤
. 💥 🎤مداح: 🏴 خوشی باهات کرده چرا غم روضه‌م اینه تا ابدالدهر یکی ندید توو این همه شهر سوختنت و توو آتیش زهر گوشه‌ی حجره‌ای تک و تنها هی نفست شماره می‌افتاد از گوشه‌ی چشای مَهدیتون گریه مث ستاره می‌افتاد ناله‌ی بی‌اَمون، بی‌هوا می‌زدی بمیرم میون حجره دست و پا می‌زدی سرفه پیش چِشه، بچه‌ها می‌زدی شنیدم با گریه مادر و صدا می‌زدی «حسن بن علی، حسن بن علی حسن بن علی، ای غریب سامرا» دل تو از سوزِ جگر سوخت پدر نفس زد و پسر سوخت یاد لبِ خشکه‌ی ارباب عطش لبات و هی بهم دوخت روضه بخون برام از اون شاهی که نیزه‌ای توی گلو جا کرد روضه‌ای که سکینه توو گودال سفره‌ی دل برا بابا وا کرد همونی که ازم، پدرم رو گرفت با یه عده حرومی دورِ حرم رو گرفت تو نبودی به زور، معجرم رو گرفت اومدم فرار کنم موی سرم رو گرفت «حسن بن علی، حسن بن علی حسن بن علی، ای غریب سامرا» 💥👇
. 💥 🎤مداح: 🏴 اباصالح عزاداری، لباس غم به تن داری شده کار تو صبح و شب، بمیرم گریه و زاری تو که داری غم دنیا امیر بی کس و تنها شدی حالا تو دلخون و پریشان از غم بابا یه دل تو سامرا ، یه دل تو کربلا با ذکر یا زهرا حسن مظلوم ، حسن مسموم به تن دارم هنوز آقا لباس مشکی خود را همه دار و ندار من فدای مادرت زهرا غم محسن به دل دارم که باشی تو خریدارم برای باب تو امشب به لطف تو عزادارم ما با تو آقاییم، ما عبد مولاییم سرباز زهراییم شهید حسن ، غریب حسن یه دل تو سامرا، یه دل تو کربلا با ذکر یا زهرا شنیدم من که بابایت غریب و تشنه لب بوده کنار حجره ی غم ها شبی در تاب و تب بوده تو و چشمان گریانت، تو و حال پریشانت کنارش گریه می کردی برای جد عطشانت ای وای از کربلا ، در گودی شد غوغا بر سر میزد زهرا شهید حسین، غریب حسین یه دل تو سامرا، یه دل تو کربلا با ذکر یا زهرا تو هم در کودکی آقا عزادار پدر بودی یتیمی هم نصیبت شد، از این غم شعله ور بودی پدر بوده دم آخر به یاد روضه ی مادر کنارت گریه می کرده برای محسن پرپر این ماتم شد بسیار ، وای از داغ دیوار ای وای از آن مسمار حسن مظلوم ، حسن مسموم یه دل تو سامرا ، یه دل تو کربلا با ذکر یا زهرا 💥👇
♦️تلاش مذبوحانه «جعفر کذّاب» پس از ✅در برخی از برهه­‌ های تاریخ، بوده­‌اند افرادی که از شرایط پیچیده آن عصر، سوء استفاده برده و ادعاهای گزافی مطرح کرده­ و مدتی گروهی را با خود همراه نموده­‌اند. ادعای امامت از سوی «جعفر کذّاب» برادر امام عسکری(ع) پس از شهادت آن امام همام(ع)، نمونه‌­ای از این موارد است که حامل عبرت‌­هایی می­‌تواند باشد. 👤ابوالأدیان می­‌گوید: من از خدمتگزاران امام عسکری(ع) بودم و نامه­‌های آن حضرت(ع) را به شهرها می‌­بردم. در طی مسمومیتی که امام(ع) با آن از دنیا رفت، به خدمتش رسیدم. حضرت(ع) نامه­‌هایی نوشت و فرمود: 📋«اِمْضِ بِهَا إِلَى اَلْمَدَائِنِ فَإِنَّكَ سَتَغِيبُ خَمْسَةَ عَشَرَ يَوْماً وَ تَدْخُلُ إِلَى سُرَّ مَنْ رَأَى يَوْمَ اَلْخَامِسَ عَشَرَ وَ تَسْمَعُ اَلْوَاعِيَةَ فِي دَارِي وَ تَجِدُنِي عَلَى اَلْمُغْتَسَلِ» ♦️این­‌ها را به مدائن می­‌بری! پانزده روز در سامرا نخواهی بود؛ روز پانزدهم که داخل شهر شدی، خواهی دید که از خانه من ناله و شیون بلند است و جسد مرا در محل غسل گذاشته­‌اند. گفتم:سرور من! اگر چنین شود، امام(ع) بعد از شما کیست؟ حضرت(ع) فرمود : 📋«مَنْ طَالَبَكَ بِجَوَابَاتِ كُتُبِي فَهُوَاَلْقَائِمُ» ♦️هر کس جواب نامه­‌هایم را از تو مطالبه کند، قائم بعد از من، اوست! گفتم:نشانه دیگری بفرمایید. ایشان فرمودند : 📋«مَنْ يُصَلِّي عَلَيَّ فَهُوَ اَلْقَائِمُ بَعْدِي» ♦️هر کس بر جنازه من نماز گزارد، قائم بعد از من اوست. گفتم:نشانه دیگری بفرمایید. و نیز فرمود: 📋«مَنْ أَخْبَرَ بِمَا فِي اَلْهِمْيَانِ فَهُوَ اَلْقَائِمُ بَعْدِي» ♦️هر کس از آنچه در میان همیان(کمربند) است، خبر دهد، او امام بعد از من است. هیبت و عظمت امام(ع) مانع شد که بپرسم؛ مقصود از آنچه در همیان است، چیست؟ من نامه­‌های آن حضرت(ع) را به مدائن بردم و جواب آن­‌ها را گرفته و روز پانزدهم وارد سامرا شدم. دیدم همان طور که امام(ع) فرموده بود، از خانه ایشان صدای ناله بلند است. و نیز دیدم برادرش جعفر، در کنار خانه آن حضرت(ع) نشسته و گروهی از شیعیان، اطراف او را گرفته به وی تسلیت، و به امامتش تبریک می­‌گویند. من از این جریان یکّه خوردم و با خود گفتم : اگر جعفر امام باشد، پس وضع امامت عوض شده است! زیرا من با چشم خود دیده بودم که جعفر شراب می­‌خورد و قمار می­‌ کرد و اهل تار و طُنبور بود! من هم جلو رفته و رحلت برادرش را تسلیت و امامتش را تبریک گفتم، ولی از من چیزی نپرسید. در این هنگام، عقید خادم خانه امام حسن عسکری(ع) بیرون آمد و به جعفر گفت: جنازه برادرت را کفن کردند؛ بیایید نماز بخوانید. جعفر وارد خانه شد و شیعیان در اطراف او بودند. وقتی که به حیاط خانه وارد شدیم، جنازه امام عسکری(ع) را کفن کرده و در تابوت گذاشته بودند. جعفر پیش رفت تا بر جنازه امام(ع) نماز گذارد. وقتی که خواست تکبیر نماز را بگوید، ناگاه کودکی گندم­‌گون و سیاه­‌موی که دندان­‌های پیشینش قدری باهم فاصله داشت، بیرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او را کنار کشید و گفت : 📋«تَأَخَّرْ يَا عَمِّ فَأَنَا أَحَقُّ بِالصَّلاَةِ عَلَى أَبِي» ♦️عمو! کنار برو! من باید بر پدرم نماز بخوانم! جعفر در حالی که قیافه­‌اش دگرگون شده بود، کنار رفت. آن کودک بر جنازه امام(ع) نماز خواند و حضرت(ع) را در خانه خود، در کنار قبر پدرش امام هادی(ع) دفن کردند. بعد همان کودک رو به من کرد و گفت:ای مرد بصری! جواب نامه‌­ها را که همراه تو است بده! جواب نامه‌­ها را به وی دادم و با خود گفتم:این دو نشانه [نماز بر جنازه و خواستن جواب نامه­‌ها]؛ حالا فقط همیان مانده! آن­‌گاه پیش جعفر آمدم و دیدم سر و صدایش بلند است. حاجِز وَشّاء که حاضر بود به جعفر گفت:آن کودک چه کسی بود؟ جعفر گفت: والله تا به حال او را ندیده­‌ام و نمی­‌شناسم. در آن‌­جا نشسته بودیم که گروهی از اهل قم آمدند و از امام حسن عسکری(ع) پرسیدند، و چون دانستند که امام(ع) رحلت فرموده است، گفتند:جانشین امام(ع) کیست؟ حاضران جعفر را نشان دادند. آن­‌ها به جعفر سلام کرده و تسلیت و تهنیت گفتند و اظهار داشتند:نامه­‌ها و پول‌هایی آورده‌­ایم؛ بفرمایید بگویید؛ نامه‌­ها را چه کسانی نوشته­‌اند و پول­‌ها چقدر است؟ جعفر از این سؤال برآشفت و برخاست و در حالی که گَرد جامه­‌های خود را پاک می­‌کرد، گفت: 📋«تُرِيدُونَ مِنَّا أَنْ نَعْلَمَ اَلْغَيْبَ؟» ♦️شما از ما انتظار دارید علم غیب بدانم؟ در این میان، خادمی از خانه بیرون آمد و گفت : نامه­‌ها از فلان کس و فلان کس است و در همیان هزار دینار است که ده تا از آن­‌ها را آب طلا داده­‌اند. نمایندگان مردم قم نامه‌­ها و همیان را تحویل داده و به خادم گفتند: 📋«اَلَّذِي وَجَّهَ بِكَ لِأَخْذِ ذَلِكَ هُوَ اَلْإِمَامُ» ♦️هر کس تو را برای گرفتن همیان فرستاده، او امام است.(۱) 📚منبع: ۱)کمال الدین شیخ صدوق، ج۲، ص۴۷۵  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 2⃣امام‌ پنج ساله!👇 ✅ابوسهل می گوید : وقتی امام حسن عسکرى(ع) در بستر بیماری ای بعد از مسمومیت ایشان توسط معتمد عباسی، به سراغشان آمده بود و به همان مرض از دنیا رحلت فرمود، خدمتشان رسیدم. در نزد آن حضرت(ع) بودم که به خادم خود امر فرمود : 📋«یَا عَقِیدُ! أَغْلِ لِی مَاءً بِمُصْطُکَى» ♦️ای عقید! قدرى آب مصطكى (یک نوع داروی گیاهی) براى من بجوشان! عقيد هم آب را روى اجاق نهاد، و صقيل(نرگس) مادر امام زمان(ع) آن را به خدمت حضرت(ع) آورد. حضرت كاسه را گرفت و خواست بياشامد، ولى دست مباركش لرزيد و به دندانش خورد، پس ظرف را به زمين نهاد. سپس به عقید فرمود : 📋«ادْخُلِ الْبَيْتَ فَإِنَّكَ تَرَى صَبِيّاً سَاجِداً فَأْتِنِي بِهِ» ♦️برو به اندرون كه مي‌بينى كودكى در سجده است، او را نزد من بياور! ابو سهل مي گويد : عقيد گفت : «فَدَخَلْتُ أَتَحَرَّى فَإِذَا أَنَا بِصَبِيٍّ سَاجِدٍ رَافِعٍ سَبَّابَتَهُ نَحْوَ السَّمَاءِ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ فَأَوْجَزَ فِي صَلَاتِهِ فَقُلْتُ إِنَّ سَيِّدِي يَأْمُرُكَ‌ بِالْخُرُوجِ إِلَيْهِ إِذَ جَاءَتْ أُمُّهُ صَقِيلُ فَأَخَذَتْ بِيَدِهِ وَ أَخْرَجَتْهُ إِلَى أَبِيهِ الْحَسَنِ(ع)» ♦️وقتى به اندرون براى جستجوى او رفتم، ديدم كودكى در سجده است و انگشت سبابه خود را به سوى آسمان گرفته است. من سلام كردم و او نمازش را كوتاه كرد، سپس گفتم : مولایم! شما را مى‌طلبد كه به خدمتش درآئى! در اين وقت مادرش صقيل آمد و دست او را گرفت و او را نزد پدرش آورد. ابوسهل گفت : موقعى كه کودک، خدمت حضرت رسيد، سلام كرد. رنگش همچون درّ (سفيد)، موهاى سرش پيچيده و بافته و ميان دندانهايش باز بود. وقتى امام حسن عسكرى(ع) او را ديد، گريست و فرمود : اى آقاى خاندانم! اين آب را به من بده كه من اينك به سوى خداى خود می روم. کودک، ظرف آب جوش را برداشت و به دهان پدر بزرگوارش نزديك ساخت تا آن را نوشيد. آن گاه امام حسن عسكرى(ع) فرمود : مرا آماده نماز كنيد! کودک حوله‌اى در دامن امام(ع) پهن كرد و بدين گونه کودک، يك يك اعضای پدر را وضو داد و سر و پاى او را مسح نمود. ♦️آن گاه امام حسن عسكرى(ع) فرمود : 📋«أَبْشِرْ يَا بُنَيَّ فَأَنْتَ صَاحِبُ الزَّمَانِ وَ أَنْتَ الْمَهْدِيُّ وَ أَنْتَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى‌ أَرْضِهِ وَ أَنْتَ وَلَدِي وَ وَصِيِّي وَ أَنَا وَلَدْتُكَ وَ أَنْتَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَلَدَكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنْتَ خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ وَ بَشَّرَ بِكَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ سَمَّاكَ وَ كَنَّاكَ وَ بِذَلِكَ عَهِدَ إِلَيَّ أَبِي عَنْ آبَائِكَ الطَّاهِرِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْبَيْتِ رَبُّنَا إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ وَ مَاتَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) مِنْ وَقْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ» ♦️اى فرزند! به تو مژده مي‌دهم كه صاحب الزمان و مهدى و حجت خدا در روى زمين، توئى. تو فرزند من و جانشين من مي‌باشى؛ از من متولد شده‌اى و تو (م ح م د) فرزند حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب(ع) مي‌ باشى و هم از نسل پيغمبر و خاتم ائمه طاهرين هستى. پيغمبر(ص) مژده تو را داده و نام و كنيه تو را تعيين فرموده است. صلوات خدا بر اهل بيت(ع)، ربنا انه حميد مجيد. حضرت(ع) اين را فرمود و همان موقع رحلت نمود.(۱) 📚منبع : ۱)الغیبه شیخ طوسی، ص۲۷۲ .
امام حسین ع
. بعضی ها عادت کردن که فقط فرارِ رو به جلو کنند. کاری به درستی و نادرستیِ برجام ندارم ... ولی همین
. توجه توجه همه باید دقت کنند: مخصوصا مقلدین حضرت آقا رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر لزوم اتحاد و انسجام درونی در کشور، به اقدام اخیر برخی‌ها در مواجهه‌ی با دولت و شخص رئیس‌جمهور اشاره کردند و گفتند: اگرچه در میان این برادران، افراد خوبی هم هستند، اما این کار غلط بود و این موضوع را بطور صریح اعلام می‌کنم. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، انتقاد را غیر از هتک حرمت دانستند و افزودند: هتک حرمت در میان مردم حرام است و نسبت به مسئولان بیشتر، بخصوص در میان مسئولان بالای کشور. ایشان خاطرنشان کردند: ممکن است انتقاد درستی داشته باشید، انتقاد کنید اشکالی ندارد اما انتقاد با اهانت و هتک حرمت متفاوت است اینگونه رفتارها و هتک حرمت، روش آمریکایی‌ها است که در مناظره‌ها و کارهای مطبوعاتی، خود را در دنیا رسوا کرده‌اند تا جایی که یک شخصیت برجسته سیاسی آنها می گوید، دنیا با هراس و تحقیر به ما نگاه می‌کند. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: روش ما اسلامی و قرآنی است، یعنی انتقاد بیان می شود اما هتک حرمت انجام نمی‌گیرد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جمع بندی این موضوع گفتند: باید حرمت رؤسای سه قوه و مسئولان کشور که در عرصه خدمت رسانی به مردم هستند، حفظ شود. 1399/08/03 .
. 💥 🎤مداح: 🏴 🏴 (عج) بند اول شرمندم که نبضم داره بی تو میزنه دوری از تو معنیش زندگی رو باختنه یا نور الله فی ارضه ای شاه منتقم دعاتون پشتمه دلم گرم و روشنه مادرت بین ما دو تا شده رابط نشم از گوشه ی نگات یوقت ساقط سیصد و سیزده پا رکاب نشد پیدا غریبیت واسه ی عالمین شده ثابت محرم رازم ای اوج نیازم فارس الحجازم صاحب الزمان من خاک پاتم دلبرم فداتم ای راه نجاتم صاحب الزمان العجل یوسف زهرا العجل بند دوم وقتی سلطان دنیا و شاه محشری چه مقامی بهتر از مقام نوکری چی میخوام از خدا وقتی نوکر تو ام یا حجت ابن الحسن عسکری تموم انس و جن در پناه تو همه عالم میگرده با نگاه تو گدای خونه زادتم همه فخرمه اینه عمری نشسته ام به راه تو ای تکیه گاهم با تو رو به راهم تو بده پناهم صاحب الزمان حضرت حجت شفیع قیامت دریای رحمت صاحب الزمان العجل یوسف زهرا العجل بند سوم یا مهدی ادرکنی رو لبمه زمزمه یا صمصام العجل ای منتقم فاطمه تو ابجد هم عدده این دو اسم دلنشین ابا صالح و عباس امیر علقمه حک رو پرچم تو و رو انگشتر امیر المومنینی نیست به جز حیدر تو علمداری مهدی و مثل عباس میشه اکران وقت ظهور بازم خیبر چه علی قاهر وقتی علمداره حیدر کراره صاحب الزمان تیغ تو آقا دشمنای مولا قاتلای زهرا صاحب الزمان العجل یوسف زهرا العجل 💥👇