.
#امام_علی #امیرالمؤمنین
#مدح_امام_علی
خوشا آن دل که شیدای علی شد
ز جان مستِ تولّای علی شد
خوشا آنکه به صوتِ عاشقانه
اذان گویِ مُصلّای علی شد
دلِ او از زلالِ عشق لبریز
غزل خوانِ سراپای علی شد
خوشا جانی که دردش را شنیده
وَ قلبش چاهِ غم های علی شد
میانِ کوه و جنگل دشت و دریا
دلش آهوی صحرای علی شد
خوشا آنکه تمامِ مشکلش حل
به یمنِ ذکرِ یک "یای" علی شد
طوافِ کعبه و سعی و صفایش
همه در سِرّ معنای علی شد
به نخلستانِ غربت مرغِ جانش
رفیقِ درد و غمهای علی شد
چو ماهی مست و شیدا در دلِ آب
اسیرِ موجِ دریای علی شد
خوشا بر حالِ آنکس در دو عالم
براتش مُهر و امضای علی شد
به همراهِ پیمبر تا به معراج
خدا رازِ تسلّای علی شد
شبِ معراج تندیسِ امامت
ز دستِ حق اعطای علی شد
🔸شاعر: #هستی_محرابی
_______________
🔹
.
#فاطمیه
#شور_روضه_ای
#زمزمه
خیلی میپرسن از هم این روزا
نشونیِ خونه ی حیدر رو
از بوی دود میشه اینو فهمید
میشه شنید ناله ی مادر رو
مسیر ما خورده به این کوچه
اینجا چقد روضه فراوونه
از قطره های خونِ رو دیوار
تا درِ نیمه سوخته ی خونه
میگن لگد زدن
چهل نفر به این درو
میگن آتیش زدن
جلو پسر یه مادرو
قدش نمیرسید
فقط میگفت نزن برو
میگن جلو چشِ
همه زدن یه مادرو
همه دیدن شکستن ، پر کبوترو
کسی نبود که وا کنه دستای حیدرو
بند دوم
گوشه گیریای حسن سخته
نجوای نیمه ی شبش سخته
میزاره سر رو گوشه ی دیوار
خیلی برای زینبش سخته
علی با بغضش میکنه اروم
یتیمارو یه کوه غم داره
همه اروم میشن ولی بازم
حسن یه گوشه داره میباره
کی گفته اینو که
بزرگ میشی یادت میره
کی جای مادرو
واسه یه بچه میگیره
حسن با هرنفس
زنده میشه و میمیره
تموم غصه هاش
میشه غم توی جگر
آخه کشیده از
کوچه ها خیلی دردسر
سفید شده موهاش
تو جوونی مثه پدر
بند سوم
خونه ی بی مادرو میشه از
سکوت تلخ بچه ها فهمید
میشه غم نگاه حیدر رو
از گریه های بیصدا فهمید
@emame3vom
مادر نباشه خونه بی نظمه
هرکی یجا میشینه تنهایی
بغض علی رو میشه حس کرد از
شبایی که میخونه لالایی
میخونه لالایی
خواب یتیما میپَره
مادر نباشه که
بچه خوابش نمیبره
تموم غصه ها
انگاری سهم حیدره
میون خونه ها
دود تنور و بوی نون
تو خونه ی علی
هرکی یه گوشه روضه خون
خاره تو چشمش و
میون حنجر استخون
بند چهارم
کرببلا رو دیده تو کوچه
دیده حسن سوختن مادر رو
بین دیوار و در دیده بینِ
صحرا دویدنای خواهر رو
غربت مادر و چهل نامرد
شد چادر خاکی اون پامال
دیده و گریه کرده با زینب
به یاد ازدحام ِ تو گودال
به یاد شمری که
یه قطره آب نمی رسوند
رو حنجر حسین(ع)
خنجرِ کُند و می کِشوند
به یاد اون تنی
که زیر نعل اَسبا موند
غرق به خون رو خاک
دست و پاهاشو میکشید
سرش رو نیزه بود
یدفعه ساربون رسید
انگشتش و آخه
با انگشتر چرا برید؟!
#خادم_زینب
#زمزمه
#شور
آجرک الله یا صاحب الزمان عج😭😭
ان شاالله حقش ادا بشه
https://eitaa.com/emame3vom/34566
👇