.
تسلیت یابن الحسن خاتون محشر کشته شد
میوه ی قلب رسول از ضربت در کشته شد
آه ای سادات عالـم بر سر و سینه زنید
عصمت حق از نفس افتاد، مادر کشته شد
صورت زهرا کجا و دست نامحرم کجا؟
صدمه دید آن نوگل باغ پیمبر کشته شد
میدوید آن روز نالان کودکی در کوچه ها
«مادرم» می گفت از بیداد کافر کشته شد
آه ای اهل وطن بیرون شوید از خانه ها
روح تقوا جان طاها یار حیدر کشته شد
من ندانم پشت در مسمار یا شمشیر بود
فاطمه با تازیانه یا که خنجر کشته شد
نور چشم مصطفی شد پیشْمرگ مرتضی
بشکند دست عدو، زهرای اطهر کشته شد
#نـوكــر_نـوشـت:
#واااای_مااادرم
دست خودش نبود که گم کرد کوچه را
سیلی بیهوا، اثرش تار دیدن است
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_رضانقشی_قره_باغ
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
.
#فاطمیه روضهمتنی #مادر
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات #امام_زمان
اَلسَلامُ علیکِ یا فاطِمَةُ الزَّهراءِ...
یابِنتَ مُحَمَّدٍ...
یا قُرَّةَ عَینِ الرَّسوُل...
🔸تسلیت یابن الحسن خاتون محشر کشته شد
🔸میوه قلب رسول از ضربت در کشته شد
یا صاحب الزمان آجرک الله...
آقا مادرتون رو کشتند...
🔸آه ای سادات عالم بر سر و سینه زنید
🔸عصمت حق از نفس افتاد، مادر کشته شد
سادات منو ببخشید...
بچه های فاطمه...
🔸صورت زهرا کجا و دست نامحرم کجا
🔸صدمه دید آن نوگل باغ پیمبر کشته شد
واويلا..
🔸من ندانم پشت در مسمار یا شمشیر بود
🔸فاطمه با تازیانه یا که خنجر کشته شد
🔸نور چشم مصطفی شد پیش مرگ مرتضی
🔸بشکند دست عدو زهرای اطهر کشته شد
(شاعر: ولی الله کلامی زنجانی)
تسلای دل امام زمان...
صدا بزن...
یا فاطمه یا زهرا...2
پیغمبر اکرم فرمودند:
أَلَا إِنَّ فَاطِمَهَ بَابُهَا بَابِی وَ بَیْتُهَا بَیْتِی
خانه ی فاطمه...
خانه منِ...
یعنی مردم بدونید...
خانه ی دخترم فاطمه احترام داره...
مبادا به این خانه بی حرمتی کنید...
عرضه بداریم یا رسول الله...
نبودید ببینید با این خانه و اهلش چه کردند...
🔸شعله می ریخت ز دیوار و در بیت الله
🔸پشت در پیرهن شعله وری گفت علـی
خونه ی زهرای مرضیه رو آتیش زدند...
اما به همین اکتفا نکردند...
دومی نامرد خودش میگه...
وقتی دیدم زهرای مرضیه...
پشت در ایستاده...
آنچنان به در کوبیدم...
صدای ناله زهرا...
بین در و دیوار بلند شد...
🔸لَگدی خورد به دَر، در که نه، دیوار شِکَست
🔸خانه لَرزید و تَمامِ تَنِ تَب دار شِکَست
یا صاحب الزمان منو ببخشید...
🔸کاش درهای مَدینه وَسَطش میخ نَداشت
🔸پهلوی زخمی او با نوک مسمار شِکَست
نانجیب میگه...
دیدم فاطمه با همون حال...
اجازه نمیده کسی وارد بشه...
فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّیْهَا
از روی مقنعه...
آنچنان سیلی زدم...
گوشواره شکست و به زمین افتاد...
ناله بزن یا زهرا...
🔸بر حاشیه برگ شقایق بنویسید
🔸گل تاب فشار در و دیوار ندارد
.
.
#فاطمیه روضه متنی #روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 8_ متن روضه 8
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
🔸ای آفتاب زهرا عَجّل علی ظهورک
🔸تنهای شهر و صحرا، عجّل علی ظهورک
🔸بی تو غریب قرآن، بی تو اسیر عترت
🔸بی تو علی ست تنها، عجّل علی ظهورک
🔸حیدر کند دعایت، زهرا زند صدایت
🔸الغوث یابن زهرا! عجّل علی ظهورک
(شاعر: سازگار)
یا صاحب الزمان...
در عزای مادرتون...
لباس مشکی به تن کردیم...
همه جا رو سیاه پوش کردیم...
اومدیم بگیم...
جان همه ما فدای اون مادری که...
تنهاش گذاشتند...
جان ما فدای اون مادری که...
وقتی صدای ناله اش بلند شد...
یک نفر از بی بی حمایت نکرد...
هر کجا نشستی...
تسلای دل امام زمان...
صدا بزن...
وای مادرم مادرم مادرم...(2)
شام غريبان مادرمونه...
از همین جا بریم خونه امیرالمومنین...
خونه ای که دیگه فاطمه نداره...
خونه ای که دیگه مادر نداره...
🔸بتاب اى مه، تو بر كاشانهى من
🔸كه تاريك است امشب خانهى من
خدا به داد دل امیرالمومنین برسه...
از امشب دیگه امیرالمومنین تنها میشه...
🔸بتاب اى مه كه تا با قلب خسته
🔸دهم من غسل پهلوى شكسته
زهرای مرضیه وصیت کرد...
علی جان منو شبانه غسلم بده...
شبانه کفنم کن...
شبانه دفنم کن...
🔸بتاب اى مه كه شويم من شبانه
🔸ز اشك ديده جاى تازيانه
نیمه شب اسماء آب میریخت...
امیرالمومنین زهرا مرضیه رو غسل میداد...
بچه ها هم یک گوشه ای نشسته بودند...
آروم آروم گریه میکردند...
امیرالمومنین فرموده...
مبادا کسی بلند گریه کنه...
اما یکمرتبه دیدند...
خود حضرت دارن بلند بلند گریه میکنند...
آقاجان مگه نفرموديد کسی بلند گریه نکنه...
امیرالمومنین فرمودند...
الان دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا...
ناله بزن یا زهرا...
🔸بتاب اى مه كه شويم من شبانه
🔸ز اشك ديده جاى تازيانه
.
.
#واحد
#زمزمه
#حضرت_زهرا
#امیر_حسین_الفت
__________________________
زهرا تو هستی همه ء هست من
تو دل پریشانی و دل خسته من
پیش نگاه من زمین خوردی و
کاری نشد ساخته از دست من
ناهله الجسم شدی فاطمه
باکیه العین شدی فاطمه
منحده الرکن شدی فاطمه
معصبه الراس شدی فاطمه
زینب نالان شده محزون توست
علی که بیش از همه مدیون توست
خانهء ویران شده ام را ببین
بر در و دیوار رد خون توست
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
__________________________
وای من و وای من و وای من
میخ در و سینه ء زهرای من
فضه به دنبال صدا میدوید
نقش زمین ام ابیهایی من
به جای من تو پشت در رفتی و
این همه آزردهء شدی فاطمه
رد شد عدو از در و از روی تو
مصحف پا خورده شدی فاطمه
میدهد این کوچه به حرفم گواه
روز دوشنبه یک زن بی گناه
در وسط کوچه تو را میزدند
ببین چه ها کشیده ام این سه ماه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
__________________________
زهرا چه کنم من و این و نور عین
حال پریشان شده ء زینبین
میدوزی با دست شکسته چرا
پیراهن کهنه برای حسین
زهرا شدی همسفر نیمه راه
کار شب و روز علی گشته اه
حالا که ریحانهء من میروی
زهرا قرار من و تو قتلگاه
وای من از غارت پیراهنش
نیزه و شمشیر و سنان بر تنش
خنجر کین میکشد آن نانجیب
وای من از لحظهء جان کندنش
وای من و وای من و وای من
__________________________
👇
.
#بعد_از_شهادت
متن نوحه #واحد
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
ای وای دلم خونِ ای وای از این خونه
هر شب بدون تو برام شام غریبونه
بعد از تو یک لحظه دنیا نمی ارزه
پاشو ببین مردت داره از گریه میلرزه
دلگیرم از دنیا بعد از تو واویلا
لا خیر فی عمری من بعدکالزهرا
رَخت عزات و با گریه به تن کردم
جونم به لب اومد تو رو وقتی کفن کردم
خیبر شکن بودم حالا پریشونم
واسه نماز تو میخوام پاشم نمیتونم
رو دوشم تابوتت از داغت مبهوتم
تا محشر شرمنده از زخم بازوتم
شرمنده که میری خیلی غریبونه
خاموش شده تو شهر چراغ اخرین خونه
من با یه چند تا مرد تابوت روی شونه
اصلا توی این شهر مگه چند تا مسلمونِ
الرحمن میخونم با اشکای زینب
دلشوره دارم از عاشورای زینب
ای وای از اون گودال زینب میره از حال
زیر سم مرکب تن بی سر میشه پا مال
ای وای از این غربت ای وای از اون ساعت
پیراهنی رو که براش دوختی میشه غارت
#غسل_شبانه #مزار_مخفی #کربلا
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.👇
Misaq-Haftegi931217[01].mp3
13.99M
˹🌱
•
.
آروم آروم...
اسما بریز آبِ رَوون
یہ طور بریز
نشکنہ این برگ خزوون :)💔
#شام_غریبانِ مادر
◼️آروم آروم، اسما بریز آب روون
یه طور بریز نشکنه این برگِ خزون
پهلو کبود، صورت کبود، بازو کبود
پس بگو از من چرا رو گرفته بود؟
فاطمه ام، قسم میدم تو رو
این سفرو، با مرتضی برو
یه گوشه ای با گریه زینبت
بغل گرفته چادر و
ای دنیا، علی بی زهرا، غریبه
◼️آروم آروم، داری میری از این خونه
شکایتام ولی با این در میمونه
سجاده بی قرار و دل شکستته
چشم به راه نمازای نشستته
نگاه من، نگاه بی کسی
دلم پره، از آه بی کسی
غصه هامو، بعد تو فاطمه
میگم به چاه بیکسی
ای دنیا، علی بی زهرا، غریبه
هدایت شده از امام حسین ع
.
#زمینه
#فاطمیه ۱۳۹۹
#وحید_محمدی ✍
چرا حالا باید بفهمم
زخمیه سینت
چرا حالا باید بفهمم
کبوده دیدت
چرا حالا باید بفهمم
کبوده بازوت
چرا حالا باید بفهمم
شکسته ابروت
تو به من نگفتی تو کوچه چیا شد
ته به من نگفتی زهرا پسرت فدا شد
اشک چشام بند نمیاد
خاطره هات یادم میاد
اب میریزم روی تنت
تا خون سینه بند بیاد
....................
چرا حالا باید بفهمم
قدت خمیده
چرا حالا باید بفهمم
حسن چی دیده
چرا حالا باید بفهمم
که پرِ دردی
چرا حالا باید بفهمم
برام چه کردی
توی خونه از من چرا رو گرفتی
چرا فاطمه حیدرِ تو جاگذاشتی رفتی
اسما بریز اب روون
به روی گلبرگ تنش
اسما ببین هنوز گلم
کبوده کل بدنش
...............
چرا حالا باید بفهمم
حال شباتو
چرا حالا باید بفهمم
ذکر دعاتو
چرا حالا باید بفهمم
چجوری سوختی
چرا حالا باید بفهمم
کفن می دوختی
شنیدم که آروم چی می گفتی دیشب
کفنا رو یک یک دادی آخرش به زینب
میری و از سوز دلم
پشت سرت می کشم آه
قرار بعدیمون باشه
عصر دهم تو قتلگاه
https://eitaa.com/emame3vom/35922
.👇👇
.
.
#زمزمه با حضرت #مادر
#فاطمیه
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#زبانحال_مولا_با_بیبی
#غسل_شبانه
#دفن_مخفیانه
امون از غریبی، امون از مدینه
امون از آتیش و از این زخم سینه
کدوم بیحیایی، کدوم تازیانه
کدوم ضربهای جون به لبهات رسونده
کدوم نانجیبی، کدوم دست سنگین
روی صورت تو بنفشه نشونده
همه زخمهای تو عمیقه
داره قلبمو میده آزار
نمیدونی با من چه کرده، جای مسمار
امون از غریبی عزیزم
چه داغی به روی دل من گذاشتی
همه هستی من! تو سنّی نداشتی
دو(سه)ماه صورتت رو عزیزم ندیدم
چقدر پیرشدی خاک عالم سر من
الهی بمیرم ورم داره چشمات
چه تصویریه توی چشم تر من
چقدر زخمای تو زیاده
چقدر غسل تو روضه داره
ببین مرتضی روی دیوار، سر میزاره
امون از غریبی عزیزم
یه روزی میاد که توی اشک و ناله
میشه وقت غسل یه طفل سهساله
یه طفل اسیری که موهاش سفید شد
مگه توی گودال چه داغی رو دیده
یه طفل اسیری که تا گریه میکرد
آرومش میکردن با رأس بریده
به عمه غریبونه میگفت
که این زخما میده عذابم
منو میزنن عمه حتی، توی خوابم
آخ بابایی بابایی بابایی
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#شام_غریبان گریز به #حضرت_رقیه
https://eitaa.com/emame3vom/36746
👇