eitaa logo
امام حسین ع
27.2هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
@emame3vom مادر میان کوچه ها یکبار اگر رفت دختر چهل منزل میان هر گذر رفت مادر میان آتش در معجرش سوخت دختر به زور آستین معجر به سر رفت مادر میان‌ چهل نفر افتاد اما دختر میان حلقۀ صدها نفر رفت مادر اگر با درد پهلو رفت مسجد دختر به کاخ شام با درد کمر رفت مادر اگر باگوش پاره خانه برگشت دختر به ویرانه ولی پاره جگر رفت مادر به پیش دیدۀ انصار افتاد دختر به پیش چشم قومی بدنظر رفت 🔸شاعر: ___________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 .
. @emame3vom هفتمین شام جدائی است بیا گریه کنیم هفتمین روز جدائی است بیا گریه کنیم داغ گلهای خدائی است بیا گریه کنیم در شب هفتم گلهای به خون خفته خویش فاطمه کرببلائی است بیا گریه کنیم کس چه داند که در این شب به اسیران چه گذشت یا به زینب زغم داغ شهیدان چه گذشت بر یتیمان حسین از غم هجران چه گذشت نوبت عقده گشائی است بیا گریه کنیم مگر امشب شب هفت گل زهرا نَبُود یاکه در کوفه چنین رسم خدایا نَبُود راه تسکین یتیمان سر بابا نَبُود عجبا این چه عزائی است بیا گریه کنیم بر سنان رأس شهیدان شده فانوس عزاء کف زنان خنده کنان در بر چشم اسرا خاندان شهدا بر سر بازار چرا که به پا شور و نوائی است بیا گریه کنیم کوفه را کشتن مهمان روش زندگی است بر یتیمان وی،آزار برازَندگی است تسلیت،کعب نی وسیلی و آوارگی است گریه بردرد دوائی است بیا گریه کنیم کوفیان در بر ما این همه غوغا نکنید بهر همدردی ماهلهله بر پا نکنید بانوان را به چنین حال تماشا نکنید که عجب حال و هوائی است بیا گریه کنیم هفتمین شام جدائی است بیا گریه کنیم .
@shere_aeini بر خاک کربلاست اگر پیکر حسین امشب رسیده است به کوفه سرحسین ای آسمان بنال که از ظلم کوفیان خاکستر تنور شده بستر حسین سرخ است گرکه خاک ز خون گلوی او خاکستری شده ست رخ انور حسین امشب شب زیارت و شام عزا بُود بنشسته در محیط غمش مادر حسین @emame3vom آهسته تر بنال دل من، که فاطمه احیاگرفته است کنار سرحسین خون از لبان اطهر او پاک می کند گلبوسه می زند به رخ اطهر حسین خوناب می کند به روی خاک غم روان اشکی که می چکد به روی حنجر حسین در محفل غمی که به پا کرده فاطمـه خالی ست جای خواهر غمپرور حسین پرپر شده ست گرچه«وفائی»وجود او شاداب مانده است گل باور حسین 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @emame3vom
🌹 مصائب ام کلثوم سلام الله علیها ▪️زمانی که امام حسین (ع) به شهادت رسید اسب امام به سوی خیمه گاه آمد ‌ دختر حضرت علی و حضرت فاطمه (علیهم السلام) از خیام بیرون آمد و در حالی که دست بر سر اسب می‌کشید با گریه می‌گفت: «ای محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ‌ای جد بزرگوار، ‌ای ابوالقاسم، ‌ای علی (ع)، ‌ای جعفر، ‌ای حمزه، ‌ای حسن (ع)، این حسین (ع) است که عریان به خاک افتاده است سر از پشت جدا و عمامه و ردایش از تن خارج کرده‌اند سپس با اسب بر او تاخته‌اند. ▪️در کوفه نیز در حالی که گریه راه گلویش را بسته بود و به سختی می‌گریست به سخن ایستاد و گفت: ‌ای مردم کوفه، بد به حالتان چه کردید؟ به حسین (ع) خیانت کردید و او را تنها گذاشتید و آنگاه او را کشتید و اموالش را به غارت بردید و زنانش را به اسیری گرفتید؟ مرگ بر شما، آیا می‌دانید چه کردید و چه گناه بزرگی را مرتکب شده‌اید؟ هیچ می‌دانید که چه خونهایی را ریختید و چه زنان شریفی را داغدار و چه اموالی را به یغما بردید و لباس چه دختران و زنانی را به تاراج بردید؟ مهر و محبت از دلهایتان برداشته شده است؟ شما بهترین مردان بعد از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را کشتید؛ با این حال حزب خدا پیروز است و حزب شیطان شکست خورده و زیان کار. آن گاه این اشعار را بر زبان جاری کرد: _ ▪️برادرم را کشتید پس وای بر مادرانتان که به زودی دچار آتشی خواهید شد که گرمایی سوزان دارد. خونهایی را ریختید که خدا، قرآن و محمد (ص) آن را محترم شمرده و حرام کرده بودند. شما را به آتش دوزخ مژده باد که فردا به یقین در آن جاویدان خواهید ماند. من همه عمرم در سوگ جانسوز برادرم و ستمی که بر او رفته است می‌گریم بر آن انسان والایی که پس از پیامبر(ص) از بهترین مردان روزگار بود. من بر او اشک خواهم ریخت و همواره بر او خواهم گریست و دانه‌های درشت و بی شمار اشکم از گونه هایم خشک نخواهد شد. _ ▪️چون کاروان اسرا نزدیک شام رسیدند ‌ام کلثوم به شمر فرمود:ما را از دروازه‌ای وارد کن که مردمان کمتری در آن اجتماع کرده باشند و بگو سرهای شهدا را از میان محمل‌ها دور کنند تا مردم به نظاره سرها مشغول شده و به حرم رسول خدا (ص) ننگرند. اما شمر بر خلاف فرموده ایشان عمل کرد و فرمان داد تا سرهای شهدا را در میان محمل‌ها جای دهند و ایشان را از دروازه ساعات که مردم بیشتری در آن جمع شده بودند وارد نمودند. @emame3vom 📚اللهوف فی قتلی الطفوف-ص۸۲ و۹۱و۱۰۱ .
🏴زيارت عاشورا : 🌹امام باقر علیه السلام بعد از آموختن زیارت عاشورا به فرمودند :هر کس این زیارت را بخواند ( از دور یا نزدیک ) و بر حسین علیه السلام ناله کند و امر کند اهل خود را که بدون تقیه بر حسین علیه السلام گریه کنند و اقامه کنند را در خانه به اظهار جزع و همدیگر را بر -حسین علیه السلام تعزیت گویند، من ضامن او مى‏ شوم نزد خدا که هزار حج ، هزار عمره و هزار غزوه براى او بنویسند . 📚الکسیر العبادات فى اسرارالشهادات ص 91  @emame3vom .
🍀🍁 *دواندن اسب بر بدن مبارک و مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام* 👈🏼 عظم الله اجورنا واياكم بمصاب سيد شباب اهل الجنة سيدنا ومولانا ابي عبدالله الحسين عليه وعلي آل بيته المظلومين الاف التحية والثناء سائلا المولي الكريم لنا واياكم الاجر والثواب . 📜 سند شیعی: ثمَّ نادى عُمَرُ بنُ سَعدٍ في أصحابِهِ : مَن يَنتَدِبُ لِلحُسَينِ عليه السلام فَيُوطِئَ الخَيلَ ظَهرَهُ ؟ فَانتَدَبَ مِنهُم عَشَرَةٌ ، وهُم : إسحاقُ بنُ حَوبَةَ الَّذي سَلَبَ الحُسَينَ عليه السلام قَميصَهُ ، وأخنَسُ بنُ مَرثَدٍ ، وحَكيمُ بنُ طُفَيلٍ السَّبيعِيُّ ، وعُمَرُ بنُ صَبيحٍ الصَّيداوِيُّ ، ورَجاءُ بنُ مُنقِذٍ العَبدِيُّ ، وسالِمُ بنُ خَيثَمَةَ الجُعفِيُّ ، وصالِحُ بنُ وَهبٍ الجُعفِيُّ ، وواحِظُ بنُ غانِمٍ ، وهانِئُ بنُ ثُبَيتٍ الحَضرَمِيُّ ، واُسَيدُ بنُ مالِكٍ لَعَنَهُمُ اللّه ُ ، فَداسُوا الحُسَينَ عليه السلام بِحَوافِرِ خَيلِهِم ، حَتّى رَضّوا ظَهرَهُ وصَدرَهُ . قالَ الرّاوي : وجاءَ هؤُلاءِ العَشَرَةُ حَتّى وَقَفوا عَلَى ابنِ زِيادٍ لَعَنَهُ اللّه ُ ، فَقالَ اُسَيدُ بنُ مالِكٍ أحَدُ العَشَرَةِ: نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ بَعدَ الظَّهرِ بِكُلِّ يَعبوبٍ شَديدِ الأَسرِ فَقالَ ابنُ زِيادٍ لَعَنَهُ اللّه ُ : مَن أنتُم ؟ قالوا : نَحنُ الَّذينَ وَطِئنا بِخُيولِنا ظَهرَ الحُسَينِ حَتّى طَحَنّا حَناجِرَ صَدرِهِ .قالَ : فَأَمَرَ لَهُم بِجائِزَةٍ يَسيرَةٍ . قالَ أبو عُمَرَ الزّاهِدُ: فَنَظَرنا إلى هؤُلاءِ العَشَرَةِ ، فَوَجَدناهُم جَميعا أولادَ زِنىً، وهؤُلاءِ أخَذَهُمُ المُختارُ ، فَشَدَّ أيدِيَهُم وأرجُلَهُم بِسِكَكِ الحَديدِ ، وأوطَأَ الخَيلَ ظُهورَهُم حَتّى هَلَكوا. 📝 سپس عمر بن سعد ، ميان يارانش ندا داد كه : چه كسى حاضر است بر حسين ، اسب بدواند؟ از يارانش ، اين ده تن حاضر شدند : اسحاق بن حَوبه ـ كه پيراهن امام عليه السلام را به تاراج برده بود ـ ، اخنس بن مرثد ، حَكيم بن طُفَيل سبيعى ، عمر بن صبيح صَيداوى ، رجاء بن مُنقِذ عبدى ، سالم بن خَيثمه جُعفى ، صالح بن وَهْب جُعفى ، واحِظ بن غانِم ، هانى بن ثُبَيت حضرمى و اسيد بن مالك . 👈اينان ـ كه خدا لعنتشان كند ـ با سُم 👈اسب هايشان ، حسين عليه السلام را چنان لگدكوب كردند كه پشت و سينه اش را خرد كردند .👉 اين ده تن ، [پس از پايان كار] آمدند و در برابر ابن زياد ـ كه خدا لعنتش كند ـ ايستادند و از ميان آنان ، 👈اسيد بن مالك گفت :ما بوديم كه پشت و سپس سينه[ى او] را با همه اسب هاى بزرگ و تيزتك ، خرد كرديم ابن زياد ـ كه خدا لعنتش كند ـ گفت : شما كه هستيد؟ گفتند: ما كسانى بوديم كه بر پشت حسين ، اسب دوانديم تا آن كه سينه و گلوى حسين را آسياب كرديم . ابن زياد ، فرمان داد جايزه اندكى به آنان بدهند 👈ابو عمر زاهد مى گويد : ما به اين ده تن نگريستيم و همه آنان را زنازاده يافتيم مختار ، آنان را دستگير كرد و با زنجيرهاى آهنين ، دست و پاهايشان را بست و بر پشتشان اسب دواند تا به هلاكت رسيدند . 📔 اللهوف في قتلى الطفوف، سيد بن طاووس ج1ص79 📜 سند اهل تسنن: قالَ عُمَرُ [بنُ سَعدٍ] : مَن يوطِئُ الخَيلَ صَدرَهُ ؟ فَأَوطَؤُوا الخَيلَ ظَهرَهُ وصَدرَهُ ، ووَجَدوا في ظَهرِهِ آثارا سودا، فَسَأَلوا عَنها ، فَقيلَ : كانَ يَنقُلُ الطَّعامَ عَلى ظَهرِهِ فِي اللَّيلِ إلى مَساكِنِ أهلِ المَدينَةِ. 📝 عمر [بن سعد] گفت: چه كسى اسب بر سينه او (حسين) مى‌دوانَد؟ ترجمه: آنان بر پشت و سينه ايشان ، اسب دواندند و در پشت ايشان ، لكّه هاى كبودى يافتند. چون در اين باره پرسيدند ، گفته شد : او بر پشت خود ، شبانه، گندم به درِ خانه بينوايان مدينه مى برند. 📔 تذكرة الخواص، سبط بن الجوزي ج1 ص228 @emame3vom .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه خروج اُسَرا از شهر کوفه @emame3vom ما،می رَویم به شامِ غمها در تو شد بر ما سِتَم ها هلهله در مَلَأِ عام آتش و خاکستر از بام ما و شَکیبایی،دشمن و رُسوایی نبود امّا این،رَسم پذیرایی کوفه خداحافظ... ای،شهر غم در تو چه ها شد در تو بر عترت جفا شد وای از خندهٔ اغیار ازدحامِ سرِ بازار در ظلمتِ خاکت،گشتیم زندانی شد رزق آلُ الله،رنج و پریشانی کوفه خداحافظ... دور،باد از همه محبّین خِصلت و مَرام کوفه تا قیامت هست بر جا ذلّتِ مُدام کوفه پای ولی هستیم،در راه خوش عَهدی هستیِ ما باشد،فداییِ مَهدی یا مَهدی یا مَهدی... .
بیا ای مادر پهلو شکسته   کنار ساقی ابرو شکسته به جسمش نیزه ها بین دسته دسته   ستون لشکر از هر سو شکسته حرم در ماتم عمو  نشسته  دل طفلان ز داغ او شکسته ببین مادر حسین با قلب خسته    نشسته پیش این ابرو شکسته بیا پهلو شکسته مادر من کنار ساقی نام آور من ببین دشمن چه آورده به روز علمدار دلیر لشکر من بیا بنگر وداع آخرش را سر دامن گذار اینک سرش را بیا مادر برایش مادری کن تلافی کن تلاش مادرش را بیا ای مادر پهلو شکسته   کنار ساقی ابرو شکسته بیا بنگر تن سردار لشکر ندارد دست و بازویی به پیکر به هر جای تنش بینی نشان از سنان و نیزه و شمشیر و خنجر سپهدارم به خون غلتیده مادر شده بر خاک این ساحل شناور ببین گردیده ام تنهای تنها ندارم در سپاهم یار و یاور بیا ای مادر پهلو شکسته   کنار ساقی ابرو شکسته بیا بهر تسلا در کنارم نشین بر نعش یار سر به دارم توانم برده از تن داغ یاران کجای سینه داغش را گذارم نوز ماتم نشین اکبر هستم هنوز از داغ یارانم  نرستم ولی مادر نگاه کن با چه حالی کنار میر آب آور نشستم یا ای مادر پهلو شکسته   کنار ساقی ابرو شکسته چنین تنها شدن در باورم نیست علمداری دگر در لشکرم نیست مقابل با سپاهی کینه توزم به جز طفل صغیری یاورم نیست حسین تشنه لب در جنب دریا نشست و درد دل می کرد به زهرا تو گوئی سروری در آن بیابان رسیده فاطمه بر نعش سقا بیا ای مادر پهلو شکسته   کنار ساقی ابرو شکسته
@emame3vom یا این دل شکسته ما را صبور کن  یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن  دیگر بتاب از افق مکه ماه من  این جاده های شب زده را غرق نور کن  با ذوالفقار حضرت مولا بیا و بعد  دل های شیعه را پر از حس غرور کن  امشب بیا که روضه بخوانی برای ما  امشب بساط گریه ما را تو جور کن  یا چند صفحه مقتل کرب و بلا بخوان  یا خاطرات عمه خود را مرور کن   هم از وفای ساقی لب تشنگان بگو  هم یادی از مصیبت سرخ تنور کن  با کوله بار غربت و اندوه خود بیا  از کوچه های سینه زنی مان عبور کن 🔹 🔹