eitaa logo
امام حسین ع
20.5هزار دنبال‌کننده
405 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
Fadaeian_Moharam1400_Shab06_06.mp3
10.01M
. سر درِ هیئتا بیرق یا حیدره سر درِ هیئتا بیرق یا حیدره پرچم یا حسین از همه بالاتره بایدم بترسه دشمن از برپایی مجلس عزا تا خدا خدایی می‌کنه تعطیل نمی‌شه روضه‌ها با اینکه عمریه هر سال از سیل طعنه‌ها دلگیریم شفای مردم دنیا رو از امام حسین می‌گیرم " حسین مَن إسمُهُ دوا و ذِکرهُ شفا " روضه‌ها سنگره اشک ما میشه جهاد مرد جنگ مرد جنگ توی این میدون بیاد گریه‌ای که شد سلاح ما جزء واجبات عینیه فاتح نبردِ با ستم اون کسیه که حسینیه تا وقتی زیر علم باشیم شیعهٔ مجاهد هستیم دل و به دریا زدیم چون که به اسم حسین دلبستیم " حسین مَن إسمُهُ دوا و ذِکرهُ شفا " تا ابد این علم روی دوش نوکراست جادهٔ نوکری منتهی به کربلاست کربلا مسیر تازه‌ای تا خدا به ما نشون میده جون میگیره رزمنده‌ای که به پای حسین جون میده شبیه مسلم و جون و حر، شبیه حنظله و عابس اگه مطیع ولی باشیم به ما میگن شیعهٔ خالص " حسین مَن إسمُهُ دوا و ذِکرهُ شفا "
. 🔻عمر بن جنادة الانصاري جوان يازده ساله‌اي است كه از اصحاب امام حسین علیه السلام است و آن شعر زيباي «اميري حسين و نعم الأمير ، سرور فؤاد البشير النذير» متعلق به اوست. 🔸روز خدمت آقا آمد تا برای جهاد اذن بگیرد. اين نوجوان، پدرش در حمله اولی که صبح شد کشته شد. (حملة اولي كه روز عاشورا اوّل جنگ شد و پنجاه نفر از اصحاب حضرت در آن حمله يك جا كشته شدند.) 🔹حضرت فرمودند نه تو برو خدمت مادرت باش؛ ديگر سزاوار نيست که تو هم کشته شوی. رفت پیش مادرش و قضیه را گفت. مادرش دست بچه ‌اش را گرفت و آمد خدمت حضرت سيدالشهداء و عرض كرد: يابن رسول الله! سزاوار است كه مادر شما به شما عزادار بشود و من به بچه ‌ام عزادار نشوم؟ اين بچه مي‌خواهد جان خودش را در راه شما فدا كند. 🔸خلاصه مادرش آورد و به حضرت سيدالشهداء تقديمش كرد. حضرت اذن دادند و رفت. يك نوجوان يازده ساله و آن اشعار را خواند كه: اميري حسين و نعم الأمير... از يك بچّه این حرف، خيلي حرف است. (بحار الأنوار، ج‏45، ص: 28) .