eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. روضه 🔸عشق است کربلای تو لبیک یا حسین 🔸جان و تنم فدای تو لبیک یا حسین اربعین سیدالشهداء و... بازم اسم کربلا شده ذکر هر مجلسی... بازم دلها به سمت حرم با صفاش پر میکشه... 🔸گفتی به خلق: کیست که یاری کند مرا 🔸قربان آن ندای تو لبیک یا حسین آقا... یه روزی صدای غربتت بلند شد... کسی جوابت رو نداد... اما الان میلیون ها زائر دارند می آیند به سمت حرمت... 🔸کی میشود که آیم و از جان صلا دهم 🔸در صحن با صفای تو لبیک یا حسین 🔸احرام بسته، تلبیه گویان، کفن به تن 🔸آیم سوی منای تو لبیک یا حسین : محمد مهدی سیار بازم جا موندم آقا... کی میشه منم دعوت کنی حسین... خوش به حال اونایی که الان کربلا رسیدند... خوش به حال اونایی که الان بین الحرمینن... اونایی که رفتند میدونند... بهترین لحظه زندگی... اون لحظه ای که وارد کربلا میشی... همش سراغ حرم رو میگیری... تا نگاهت به حرم با صفاش میفته... نا خودآگاه اشکت جاری میشه... دستهات روی سینه میزاری میگی... اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَئِکَ ________ حالا هر کی دلش کربلائی‌ شده بسم الله ... کربلا کربلا 8 🔸این دل تنگم عقده ها دارد1 🔸 گوئیا میل کربلا دارد 1 (یا حسین مظلوم) 8 🔸من که از کودکی عاشقت بوده ام2 🔸تو قبولم نما گرچه آلوده ام1 🔸ای حسین ما را کربلایی کن2 🔸بعد از آن با ما هر چه خواهی کن‌1 یا حسین مظلوم 8 (در صورتی که تسلط روی سبک زمزمه نداشتید میتوانید زمزمه را حذف کنید). ________ یکی از زایران ابی عبدالله... جابر بن عبدالله انصاریِ ... تا رسید کربلا... با آب فرات غسل کرد... با خضوع و خشوع... اومد کنار قبر ابی عبدلله نشست... دست گذاشت رویِ قبر مبارک... سه مرتبه از سوز دل صدا زد... یا حسین... اما جوابی نیومد... صداش به ناله بلند شد... حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ ... ؟ آیا دوست جواب دوستش رو نمیده؟ خودش جواب داد... گفت جابر... جواب سلام میخواهی... از آقایی که... بین سر و بدنش جدایی افتاده... ناله بزن یا حسین... 🔸گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین 🔸خانه آباد شدم، خانه ات آباد حسین الا لعنه الله علی القوم الظالمین. .👇
. ی انگار بین زائرانت جای مانیست امسال هم‌ گویا نصیبم کربلا نیست آخر چه خاکی باید از این غم به سر کرد هجرا ن برای عاشقان کم از بلا نیست جامانده ها راهی به جز گریه ندارند جز اشک بر درد فراق ما دوا نیست رفتندو ما ماندیم با قلبی شکسته آری شکستن هم یقینا بی صدا نیست ما از حرم دوریم اما دل که داریم بُعد مسافت مانع دلداه ها نیست از دوست هر چه میرسد نیکوست اما ای دوست مارا طاقت این ابتلا نیست شاعر: ............ ی حال دلسوخته ها را چه کسی می فهمد؟ دلِ جامانده ی ما را چه کسی می فهمد؟ در هیاهوی پر از جاذبه ی شهر گناه هوس کرببلا را چه کسی می فهمد؟ شهر دارد خفه ام می کند از دلتنگی نوکر سر به هوا را چه کسی می فهمد؟ همه در راه سفر، پای تو در گل مانده غمِ این بی سر و پا را چه کسی می فهمد؟ تو فراموش شدی از طرف اربابت؟ طعنه و سنگ جفا را چه کسی می فهمد؟ رفقایت بروند و تو بمانی تنها واژه ی حسرتنا را چه کسی می فهمد؟ غیر چشمان پر از خون امام حاضر روضه ی شام بلا را چه کسی می فهمد؟ شاعر: .
@MaddahionlinYEKNET.IR - vahed - 11 safar 1443 - ramezani.mp3
زمان: حجم: 7.15M
🍃می‌نویسم حسین می‌خونم کربلا 🍃سر و سامونم و درمونم کربلا 🎤 ۱۴۰۰ مینویسم حسین میخونم کربلا سر و سامونم و درمونم کربلا به حق فاطمه بنویس اسم منو فی یوم الاربعین میون زائرا خامس آل عبا ماه شبای تاری قدمت رو به روی چشم دلم میذاری از محبت و عطوفت به خدا سرشاری آنچه خولان همه دارند تو یکجا داری ای ماه نشأتین ای شمس عالمین تو ارباب منی یا ایها الحسین ای اربابم حسین ... من هستم نوکر و شاه و مولا تویی امید قلب این سینه زن ها تویی کشته اشکی و سفینة النجاة باعث ارزش کرب و بلا تویی خوردن تربت تو بهر شفا میچسبد گریه و روضه و این اشک و بکاء میچسبد از خوشی های جهان کرب و بلا ما را بس شب جمعه حرم کرب و بلا میچسبد عشق بین الحرمین عشق این شیون و شین ختم کلام ما عشق اربابم حسین ای اربابم حسین ...
@MaddahionlinYEKNET.IR - zamine 2 - 11 safar 1443 - ramezani.mp3
زمان: حجم: 3.3M
🍃ساده به دست نیاوردیم 🍃این نوکری رو تو می‌دونی 🎤 ۱۴۰۰
@MaddahionlinYEKNET.IR - shoor - 11 safar 1443 - ramezani.mp3
زمان: حجم: 2.86M
🍃سفره‌ی درد و دلمو برای تو باز ‌می‌کنم 🍃حرفمو آغاز می‌کنم 🎤 ۱۴۰۰
. / ✍🎤 ای برادر شهیدم هر جوری که بود رسیدم شده زینبت دوباره کربلائی کربلائی موقع زیارت اومد زینب از اسارت اومد بارون از چشام میباره پس کجایی پس کجایی پاشو ای گلو بریده پاشو مهمونت رسیده یااخا ای باوفا شد این چهل روزه چهل سال خسته ام پربسته ام چطور بازم بیام تو گودال آه چشمام دیگه وانمیشه دیگه پا نمیشه پای خواهر آه خسته از محن شده ام پیرزن شده ام ای برادر کنار خاکت عزیزم چه خاکی بسر بریزم جون نداره دست و بالم ای برادر ای برادر تنم و لاله گرفته صدام از ناله گرفته خیلی آهسته مینالم ای برادر ای برادر یادته مقتل و دیدم از تنت نیزه کشیدم با شتاب دنبال آب رفتم به هر طرف برادر از جفا واویلتا آبت دادن با نوک خنجر آه وقتی ناله ها میزدی دست و پا میزدی آه کشیدم آه باسر سوی تو اومدم رو سرم میزدم آه کشیدم با رباب و با سکینه چطوری برم برم مدینه آسمون روی سر من شده آوار شده آوار با همین چند تا گل یاس میزنم یه سر بزنم به عباس وقت درد و دل رسیده باعلمدار باعلمدار باز میخوام پیشش بشینم قبرش و میخوام ببینم بعد از اون فصل خزون اومد سراغ ما بهار رفت شد حرم دریای غم از صورتم نقاب کنار رفت آه پیش دیده های رباب روضه خون شده آب وای برادر آه رو دست مشک پاره داره سر بخاک میزاره وای برادر 👇
. ای مدینه دوباره برگشتم با دل پر شراره برگشتم بی علی ، بی رقیه ، بی عباس با همین گاهواره برگشتم از مسیری که بهرِ سنگ زدن می گرفتند استخاره، برگشتم همرهم بود زیور آلاتم ولی بی گوشواره برگشتم آه، از خیمه ای که غارت شد با دو چشم ستاره برگشتم از کنار تن لگد مال و بدنِ پاره پاره برگشتم با حجابی که بینِ آتش سوخت از دل هر نظاره برگشتم .
زبانحال آورده غریبی غم دل بهر غریبی افتاده حبیبی به روی قبر حبیبی بیمار فراقی شده مهمان طبیبی نه تاب و توانی، نه قراری، نه شكیبی   می گفت: حبیبی كه غمت كرده كبابم من دوستم آخر، بده ای دوست جوابم   * ای نام تو روشنگر دل جان كلامم ای یافته سبقت ز سلامم به سلامم ای دادرس و رهبر و مولا و امامم هم عاشق و هم دوست و هم پیر غلامم   با یاد تو در این سفر از شهر مدینه تا كرب و بلا كوفته ام بر سر و سینه   * گردون ز غمت در همه جا ولوله انداخت تا شام ز سر تا بدنت فاصله انداخت بر گردن تنها پسرت سلسله انداخت بر پای یتیم تو گل آبله انداخت   دور از تو ولی مرغ دلم همسفرت بود گه پیش بدن گاه به دنبال سرت بود * ای نور دل فاطمه آخر تو نبودی؟ كز دوش پیمبر به رخم دیده گشودی هم خنده زدی هم دلم از دست ربودی بر گردن من بازوی خود حلقه نمودی   یاد آر از آن خاطره ای نور دو دیده با من سخنی گوی ز رگ های بریده *  ای دیده ی گریان مرا نور، عطیه صحراست پر از زمزمه و شور، عطیه این ناله ی پیوسته و این ولوله از كیست؟ برخیز و خبر آر كه این قافله از كیست؟ * … از شیون این قافله پر، دامن صحراست آوای جرس را خبر از ناله زهراست بر گوش دلم زمزمه زینب كبراست فریاد شهیدا و غریبا و حسیناست   از گریه گلوی من رنجور گرفته این كیست كه با «یا ابتا» شور گرفته؟ * بر قلب عطیه سخن او اثری كرد از خویش در آن وادی محنت، سفری كرد بر دیدن آن قافله هر سو نظری كرد هر لحظه به رخ جاری، خون جگری كرد   از سینه برآمد به فلك ناله و آهش افتاد چو بر سید سجاد نگاهش *  تا كرد به آن قافله از دور نظاره چو شمع ز سر تا به قدم، ریخت شراره در مقدم آن ماه رخان ریخت ستاره برگشت به سوی حرم عشق دوباره   زد ناله كه عاشور دگر آمده، جابر برخیز كه زینب ز سفر آمده، جابر *  بلبل گل خود را به سراغ آمده، جابر آلاله دگر باره به باغ آمده، جابر بر تربت عشاق چراغ آمده جابر برخیز كه یك قافله داغ آمده، جابر   برخیز و بده آب به گل های مدینه سقاست خجل از لب عطشان سكینه *  برخیز سرودی ز غم تازه بخوانیم برخیز شرار غم دل را بنشانیم برخیز كه خود را به اسیران برسانیم برخیز كه گل در ره سجاد فشانیم   بالای سرش آیه ی تطهیر بگیریم گل بوسه ز زخم غل و زنجیر بگیریم *  آن محرم محرم شده در آن حرم «هو» آن عاشق دلسوخته آن پیر خداجو آغشته به خاك شهدا كرده سر و رو با چشم دل خویش نظر كرد به هر سو   می خواست كه صد باره به هر گام بمیرد تا یك خبر از سید سجاد بگیرد  * پر بود از اشك جگر سوخته، جامش می ریخت شرار دل سوزان ز كلامش زد رایحه ی عطر حسینی به مشامش بشنید سلام از لب جانبخش امامش گفت: ای ز سلام تو خجل پیر غلامت یادآور اخلاق پدر بود سلامت *  آن زائر دلسوخته، آن پیر سرافراز شد طایر روحش ز تن خسته به پرواز زد ناله و كرد از دل و جان، دست ز هم باز بگرفت در آغوش حسین دگری باز   افكند به گردون، شرر تاب و تبش را بر زخم غل جامعه بگذاشت لبش را   مولا چو نظر كرد حبیب پدرش را قد خم و سوز دل و اشك بصرش را سوزاند دوباره شرر غم جگرش را بگذاشت روی شانه ی آن پیر، سرش را   كای گلشن وحی از نفست بوده معطر افسوس كه یك باغ گل از ما شده پرپر