eitaa logo
امام حسین ع
22هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام بند1⃣ مظلوم یا امام هادی غصهٔ ناتموم یا امام هادی دردات یکی دوتا نیست که میشه گفت از کدوم یا امام هادی توی شهری که مهمون بودی آقا دلتو آزردن مث عمه رقیت تو رو هم کنج خرابه بردن اما اما اما تو صحرا نشدی بی نشون سرگردون تو بازار نزدن سنگ بهت دور از جون نیمه شب نیاوردن به جای بابا واسه تو سر از تن جدای پر خون یا مظلوم یا امام هادی بند2⃣ مولا یا امام هادی گریهٔ بی صدا یا امام هادی واست شده تکرار چند بار قصهٔ کربلا یا امام هادی نیمه شب بی حیاها به حریم تو جسارت کردن خونتو شبیه خیمه های کربلا غارت کردن اما اما اما اونجا که زبونم لال نبردن معجر به اهلت کسی از گل نگفت نازکتر سایت رو سرشون بود ولی کربلا جدت بود روی نی سایهٔ بالا سر یا مظلوم یا امام هادی بند3⃣ بی کس یا امام هادی ذکرمه هر نفس یا امام هادی روضه میخونی تنهایی دلت حسینیه س یا امام هادی مصیبت های شامو توی سامرا به چشمات دیدی غم بزم شرابو مث زینب تویی که فهمیدی اما اما اما بعضی از روضه هارو فقط زینب دید چشمای بیحیارو فقط زینب دید تا حرف کنیزی شد سکینه غش کرد شرح این ماجرا رو فقط زینب دید یا مظلوم یا امام هادی شعر و سبک: احسان نوری 👇
. ‍ حاج حمید علیمی ═══✼✼═══ ای از غم تو بر جگر سنگ شراره وی در همه ی عمر ستم دیده هماره سنگینی اندوه تو از کوه فزون تر غم های فراوان تو بیرون ز شماره کی مثل تو در حبس ستم بازوی بسته بر قبر خود از جور عدو کرده نظاره تو آیه تطهیری، دشمن به چه جرأت با جام می خود به سویت کرده اشاره مظلوم وا اماما مسموم وا اماما از هجر تو باید کمر کوه شود خم جایی که گریبان ولایت شده پاره تا ماه جمالت به دل خاک نهان شد بر چهره ز چشم حَسنت ریخت ستاره از تیغ زبان زخم فراوان به دلت بود کز زهر ز پا تا به سرت سوخت دوباره مظلوم وا اماما مسموم وا اماما ای کعبه ی دل کوی تو یا حضرت هادی وی قبله ی جان روی تو یا حضرت هادی تو اختر برج نبوی شمس هدایی ماه علوی آیینه ی حسن خدایی فرمانده ی ملک قدر و جیش قضایی آری تو علی ابن جواد ابن رضایی می زد همه دم تیشه به طوبای امامت فریاد که زد زهر ستم شعله به جانت افسوس که مسموم شدی چون پدرانت صد آه ز تن رفت برون تاب و توانت سوزد جگرم بر تو و غمهای نهانت من آبرو از خاک در سامره دارم من خاطره ها از سفر سامره دارم من جلوه ی طور از شجر سامره دارم من عشق دو قرص قمر سامره دارم مظلوم وا اماما مسموم وا اماما 👇
مداحی آنلاین - ای از غم تو بر جگر سنگ شراره - علیمی.mp3
6.26M
🔳 (ع) 🌴ای از غم تو بر جگر سنگ شراره 🌴وی در همه ی عمر ستم دیده هماره 🎤
. 🎤 ‍ {وای از غم مدام،خون شد دل امام وا .... (رویِ لباش امشب زِمزمه است ولی دورِ قبرش هَمهمه است)۳ فقط اونی که می ریزه اشک،فاطمه است۲ وا .... تو اوج بی کسی ، داره جون میکنه ۲ کسی نیست به خدا ، براش گریه کنه۲ وا ....} ۲ دنیاش شده عذاب،وای از بزمِ شراب۲ وا .... شبِ غم آقا امشبِ دیگه جونش انگار بر لبِ (دوباره رو لبهاش روضۀ زینبه)۲ وا .... (دوباره زیرِ لب میخونه بی صدا تو نامحرما نیست جایِ ناموس ما)۲ وا .... جای شهادتین ذکرش شده حسین۲ وا .... {( انگاری دلش تو کربلاست دوباره کنارِ قتلگاست )۲ میبینه تن آقا زیرِ دستُ پاست۲ وا .... یکی نیزه،یکی داره سنگ میزَنِ الهی بمیرم حسین بی کفنِ} ۲ حسین وا .... ذکر هر عاشقی یا حضرت نقی ۲ بخدا دلم تنگه برا،نیمه شبِ صحنِ سامرا۲ آرزومه از اونجا برم ، کربلا۲ بازم حرفِ حسین ، بازم کرب و بلا۲ تمومی نداره،دیگه قصۀ ما حسین وا ..... .👇
. علیه‌السلام گرفته جان، نفسم، در ثنای حضرت هادی دُر سخن بفشانم به پای حضرت هادی نداشت طوطی جانم هنوز لانه به جسمم که بود مرغ دلم آشنای حضرت هادی صفا و مروه کجا و حریم یوسف زهرا صفاست در حرم با صفای حضرت هادی مقرّبان الهی فرشتگان بهشتی کشند منّت لطف و عطای حضرت هادی ز دست رفته شکیبم خدا کند که نصیبم شود زیارت صحن و سرای حضرت هادی درندگان زمین التجا برند به سویش پرندگان هوا در هوای حضرت هادی اگر به سامره‌ام اوفتد گذر سر و جان را کنم نثار به گنبدنمای حضرت هادی دلم که درد گناهش به احتضار کشانده پناه برده به دارالشّفای حضرت هادی مرا چه قدر که گردم گدای خاک نشینش که هست خازن جنّت گدای حضرت هادی دهد به روح لطیف ملک، صفا و طراوات ملاحت سخن دلربای حضرت هادی به خاک، عطر بهشتی پراکند اگر آید نسیمی از طرف سامرای حضرت هادی به عمر، دهر مرا گر دهند عمر، نیرزد به لحظه‌ای که کنم‌جان فدای حضرت‌هادی به تیرگی نبری روی و راه خود نکنی گم هدایت است به ظلّ لوای حضرت هادی بخوان زیارت پر فیض جامعه که بری پی به ارزش سخن دلربای حضرت هادی مرا رضایت ابن‌الرّضا خوش‌است که دانم بود رضای خدا در رضای حضرت هادی «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 نخل میثم شاعر: سازگار✍ .👇
4_669459335566327831.mp3
3.19M
حاج محمود کریمی اگر به سامره ام افتد گذرم اگر به سامره‏ ام اوفتد گذر سرو جان را کنم نثار به گنبد نماى حضرت هادى ز دست رفته شکیبم خدا کند که نصیبم شود زیارت صحن و سرای حضرت هادی به خاک عطر بهشتى پراکند اگر آید نسیمى از طرف سامراى حضرت هادى بخوان زیارت پر فیض جامعه که برى پى به ارزش سخن دلرباى حضرت هادى مرا رضایت ابن الرضا خوش است که دانم بود رضاى خدا در رضایت حضرت هادى چو شمع از شرر زهر پاک گشت وجودش گرفت شعله ز سر تا به پای حضرت هادی چگونه اشک نریزند دوستان به عزایش که گشته فاطمه صاحب عزای حضرت هادی غریب و بی کس و تنها شهید گشت چو جدش زمین سامره شد کرب و بلای حضرت هادی
مداحی آنلاین - بر سرم سایه ی ایوان طلایی دارم - سیدمهدی میرداماد.mp3
3.11M
‍ . 💥سبک: 🎙مداح: 🏴 (ع) 🏴 (ع) بر سرم سایه ی ایوان طلایی دارم گوشه ی صحن عجب حال و هوایی دارم از سر سفره ی او نان و نوایی دارم سامرایی ام عادت به گدایی دارم سامرا کرب و بلایی به نظر می آید این دو شش گوشه به دنیا چقدر می آید ردّ پایش همه جا قبله نما میسازد یک خط از جامعه اش جامعه را میسازد خادم خانه اش از خاک طلا میسازد کرمش نیز به شدت به گدا میسازد بی سبب نیست اگر عادتش احسان شده است نوه ی ارشد آقای خراسان شده است ذوالفقار تو به هر معرکه گفتار تو است مثل آن حرز جوادی که نگهدار تو است چه کسی با چه امیدی پِی آزار تو است نفس فاطمه و دست علی یار تو است گوشه ی چشم تو کافی است اشارت بکند دشمنت که عددی نیست جسارت بکند شیعیان تا به ابد بر سر پیمان هستند تو اگر امر کنی گوش به فرمان هستند صف به صف لشگرت از مردم ایران هستند که به فرماندهی شاه خراسان هستند سخت سیلی زده بر بی ادبی ، با ادبش هرکه لبیک علی النقی آید به لبش ناله ها از دل بیچاره کنم کافی نیست خویش را از غمت آواره کنم کافی نیست گریه بر داغ تو همواره کنم کافی نیست پیرهن در غم تو پاره کنم کافی نیست سال ها هم نفس حجره ی صبرت شده ای کنج زندانی و همسایه ی قبرت شده ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. یادتان هست نوشتم که دعا می خواندم داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد محکماتِ کلماتِ تو مسلمانم کرد کلماتی که همه بال و پر پرواز است مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است کلماتی که پر از رایحۀ غار حراست خط به خط جامعه آیینۀ قرآن خداست عقل از درک تو لبریز تحیر شده است لب به لب کاسۀ ظرفیت من پر شده است همۀ عمر دمادم نسرودیم از تو قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو من که از طبع خودم شِکوه مکرر دارم عرق شرم به پیشانیِ دفتر دارم شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران! دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران! من زمین گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست کلماتم کلماتیست حقیر ای باران! یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران! نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران! ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد ما که از نسل غدیریم، غدیر ای باران! پسر حضرت دریا! دل ما را دریاب ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران! سامرا قسمت چشمان عطش خیزم کن تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران! بگذارید کمی از غمتان بنویسم دو سه خط روضه از این درد نهان بنویسم گریه بر داغ شما عین ثواب است ثواب بار دیگر پسر فاطمه و بزم شراب… شاعر: سید حمیدرضا برقعی 👇