eitaa logo
امام حسین ع
20.9هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . 🎤 دلم شکسته و دوباره زائر مدینه ام تو مسجد النبی خودم را دارم می بینم بال ملائکه فرش اهل علمه به پای منبر امام صادق می شینم یه گوشه جابر ابن حیان نشسته رو به روی خورشید یه گوشه محو قل هو الله مفضل و حدیث توحید سر افرازم شده دین تو مذهب من سرافرازم شده راه تو مکتب من سرافرازم که شده ذکر رو لب من **** شبیه تشنه ای که پا به دریا میذاره کنار منبر آقا نشسته زُراره یه گوشه انگار ابو بصیرو میبینم حدیث کربلا شنیده و بی قراره حدیث غربت امامو باید شنید از این مدینه که غربت امام صادق مثه امیر مومنینه تو این فکرم چه کنیم این ادای دینو که مدیونیم به احادیث صادقینو به این اشک و نوای یا امام حسینو **** با گریه میخونه دوباره احکام آبو میون قلبشه یه ماتمه بی حسابو به یاد کربلا محاسنش خیسه اشکه یادش میاد غم عزای طفل ربابو امام مکتب محرم دلش هوای گریه کرده داره میون جمع اصحاب دنبال روضه خون میگرده اباهارون بگو از کربلا برامون اباهارون بگو از اون تن پر از خون اباهارون بگو از خیمه پریشون ............................................. شاعر: جناب آقای محمدرضا رضائی https://eitaa.com/emame3vom/62265 .👇
. دستِ ستم، امام اُمم را ز ما گرفت زهرا دوباره در غم دیگر عزا گرفت داغِ دلِ پیمبر و حیدر که تازه شد بارِ دگر، مدینه غم کربلا گرفت یک مجتبای دیگر و یک باقرِ دگر سجادِ دیگری به بقیع باز جا گرفت □ □ □ کرب و بلای صادق آل عبا رسید شعله دوباره دامن آل کسا گرفت آتش رسید باز به دهلیزِ بیتِ وحی این خانه باز هم ز سقیفه بلا گرفت با اینکه خانواده، همه در امان شدند هُرمش، تمام اهلِ حرم را فرا گرفت تا حال، نیمه شب به حرم حمله ای نبود این بارِ اول است که این فتنه پا گرفت دشمن ز در نرفت، ز دیوارِ خانه رفت بَد فرصتِ نماز ولیِ خدا گرفت با بددهانی از پسر فاطمه ربود... سجاده و مجالِ نماز و ثنا گرفت آن سالخورده را پیِ مرکب ز بس کشید ناگه میانِ رَه، نفَسَش بی هوا گرفت □ □ □ در کاخِ ظلم، گرچه فراخوانده شد، ولی هربار، تیرِ قهرِ رسول خدا گرفت اینجا چه شد، رسول خدا فرصتِ قتال... از قاتلانِ صادق آل عبا گرفت؟ اما حسین،،، طعمه ی شمشیرها شد و بر جای جایِ پیکرِ او نیزه جا گرفت با چکمه روی سینه ی آقا نشست و گفت: باید که تیغ بر سرِ تو از قفا گرفت بس استخوانِ پیکرِ او نعلِ تازه خورد "اِبنِ زیاد" پای جفا را طلا گرفت وقتیکه حکمِ حمله به خیمه مباح شد تازه تمامِ نقشه ی آن بی حیا گرفت غارت که شد تمامِ حرم، تازه بعد از آن معجر بروی نیزه ی کفار جا گرفت شاعر: ✍ .
‍ . شفق رنگ چشمای صادق،لب لعل قرآن ناطق غزل خون و سرخه شبیه، شقایق مادر بیا و گره واکن از کارم امشب مادر بیا و ببین چشم بیدارم امشب مادر بیا و ببین خون به لب دارم امشب ببین خون به لب دارم امشب +++++ شبیه تودارم نشونه،رو دستام رد تازیونه کشید از در خونه آتیش زبونه مثل تو پای برهنه تو کوچه دویدم مثل تو رو خاک کوچه خودم رو کشیدم مثل تو خسته دویدم خمیدم بریدم +++++ غمم غصه عمه بوده،دیدم خونم آتیش و دوده روی یاسمن های باغم کبوده دیدم تو آتیش خونه همه خیمه ها رو دیدم پر چادر سوخته ی عمه هارو دیدم غروب و پریشونی کربلارو https://eitaa.com/emame3vom/62268 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 👇
حاج‌محمود کریمی - قرآن ناطق.mp3
7.79M
◾️📝 قرآن ناطق 🎤 حاج‌محمود ▪️ایام شهادت
. می زنم دم ز علمدار رشید حرم عشق شه با کرم عشق مه محترم عشق صفای قدم عشق چکد از لب او بر لب پیمانه نم عشق ھمان شاه که باشد سر دوشش علم عشق نگار دل زارم صفا بخش مزارم بجز عشق جمالش به دل خویش ندارم قرارم، بھارم، شعارم ھمه دار و ندارم که باشد شب اول قبرم به کنارم دلم عاشق رویش شدم بنده کویش دلم بسته به مویش ، قدح نوش سبویش شتابان دل زارم ھمه شب جانب کویش چنان برگ خزانی است روان در دل جویش ندارم به خدا جز ھوس دیدن رویش مرا کشته به والله علی واری خویش اباالفضل امیرم، امیر بی نظیرم که جز عشق رخش در دل خسته نپذیرم چه خوش باشد اگر باز زنده با دو سه تیرم که صیدش شوم و و زیر قدمھایش بمیرم ز غیرش ھمه سیرم دل از مھر خدایی اباالفضل نگیرم علمدار اباالفضل، سپه دار (اباالفضل) 2 جھانگیر و جھاندار بود دلبر و دلدار مرا یار و مددکار طپش ھای دل حیدر کرار شده در حرم فاطمه پرگار زنم جار،بود عشق شرر بار بگوید سر دیوانه سردار سرم پر ز ھوایش دلم جای ولایش غلامم به سرایش ھمه ھستی و دینم به فدایش ربوده ز سر روح الامین عقل صدایش بود محور عرش ازلی دست جدایش حسین بن علی سوره توحید بخواند ز برایش کسی نیست به پایش به قربان نوایش به قربان دعایش دلم گشته خریدار بلایش به قربان گره بند قبایش لقب باب الحوائج نسب باب الحوائج خداوند نجابت و ادب باب الحوائج دلم غرق کمالش، پریشان وصالش دو ابروی ھلالش ، جمالش و کمالش بود زینب کبری ھمه جا محو جمالش دلم بنده نامش ، گرفتار مرامش که افتاده به دامش نه حاتم نه سلیمان و نه لقمان که موسی است غلامش حسین است کلامش ببین حسن ختامش به زھراست سلامش قیامت متجلی شود از وقت قیامش تمامی بھشت است بنامش زور بازوی علی باب الحوائج ناصر دین نبی باب الحوائج بچه شیر مرتضی باب الحوائج ای شھید علقمه باب الحوائج .
. و کاش من هم به لطف مذهب نور تا مقام حضور می رفتم کاش مانند یار صادقتان بی امان در تنور می رفتم علم عالم در اختیار شماست جبر در این مسیر حیران است چشم هایت طبیب و بیمارش یک جهان جابر بن حیان است روز و شب را رقم بزن آخر ماه و خورشید در مُرکّب توست ملک لاهوت را مراد تویی آسمان ها مرید مذهب توست قصه تکرار می شود یعنی باز هم در مدینه عاشق نیست کوچه در کوچه شهر را گشتم هیجکس با امام ، صادق نیست *** خواب دیدم که پشت پنجره ها روبروی بقیع گریانم پابه پای کبوتران حرم در پی آن مزار پنهانم گریه در گریه با خودم گفتم جان افلاک پشت پنجره هاست آی مردم ! تمام هستی ما در همین خاک پشت پنجره هاست شاعر: .
. سلام ای قرار دل بی قرارا سلام ای محاسن سفید ِ شهیدا سلام ای که هس زائر تربت تو امام زمان باز تنهای تنها چه شهری چه دردی ، چه بدکینه هایی عجب روزگاری ، چه قد پسته دنیا اونی که جهان روشنه از وجودش روو قبرش یه شمعم ، نمی سوزه حالا چرا باید آروم بگیرم خدایا یه دنیا فراقه توو این چشم گریون باید بودیم این ساعتا ما مدینه باید میشد الآن ، بقیع غرق بارون دلم مادری تر شده از همیشه دلم باز گرفته برا فاطمیه باید اشک خون ریخت ، امشب باید مُرد توو این روضه که هس یه پا فاطمیه چرا باز هیزم ،چرا باز آتیش چی میخواد مدینه ازین خانواده جوونا روو مرکب با خنده می بردن یه آقای پیر و با پای پیاده چه جور پیرمرد قبیله نَمیره توو این کوچه ای که شده نوجوون پیر میگه مو به موی غمای حسن رو همین بغض آقا ، همین آه دلگیر چه رسم بدی مونده جا از مغیره چی کار کرده کینه ، چه کار کرده دنیا چرا میخوره تا زمین دست بسته میگه وای مادر ، میگه وای بابا چی میخوای کوچه از اولاد روضه چی میخوای کوچه ازین مادری ها مگه زحمتای یه عُمرِ نبی رو تلافی نکردی با سیلی به زهرا مدینه نگهدار یه کم احترام و نلرزون یه عرش و ، نرو راه شام و نزار بیشتر از این ، بشه روضه تکرار توی بزم مستا ، کی دیده امام و بازم خوبه تشت ِ طلا نیست اینجا بازم خوبه که خیزران در کمین نیست کسی بعد آقا اسارت نمیره کسی بعد آقا خرابه نشین نیست غریبونه جون داد ولیکن چهل روز به اهل و عیالش جسارت نکردن آهای دیو و دَدهای کوفه ببینید عقیق سلیمان و غارت نکردن شاعر: .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ‍ ‍ 📝 🖊 🖊 (ع) ۱۳۹۸ 🖊 کشون کشون میبرن تو رو از کوچه ای که غم انگیزه کشون کشون میبرن تو رو با این اشکایی که میریزه کشون کشون میبرن تو رو با درد و آهی که لبریزه آسمون بارید تمومی کوچه ها گل شد آسمون بارید بازم آیه ی گریه نازل شد آسمون بارید که دورت پر از ارازل شد نکش نامرد طنابو هی که این بی کس هم خدا داره نزن آتیش به این خونه که این آتیش ماجرا داره غریب آقام ای غریب آقام حالا که حرف شکستن شد یه دختر بچه یادم اومد به زیر لب هی میگفت بابا از این مهمونی بدم اومد به جای تو که نبودی زجر من هرجا که افتادم اومد داد کشید اومد امون منو برید اومد اسمتو بردم با تازیونه دوید اومد اشهدو خوندم همین که شمر پلید اومد یه جوری زد روی گونه که رو کل گونه جا افتاد یه جوری زد در گوشم که گوشواره زیر پا افتاد .👇