🕌🕋
#مناجات
دل نیست ، مگر آنکه شود جای حسین
غمناک شود ، آب شود ، پای حسین
عشقست و یا معجزه ای است شگفت
جمعیت بی دین ، شده شیدای حسین
در خلـــق جهان نَگـــرد پیدا نشـــود
مانند و شبیه و مثل و همتای حسین
@emame3vom
رحمت به روان مادرم روحش شـــاد
بر من بِگُذاشتـــ نــامِ زیبـــای حسین
مانند سپـــر ، تو را نگـــه می دارد
از روی لبتـــ نیفتـــد آوای حسیـــن
ممنون دعـــای مادرش فاطمه ایـــم
دعوت شده ایم اگر به دنیای حسین
با دست شکسته هم دعامان میکـــرد
یارب تو ببخش گریه کن های حسین
📗سیدحسین_میرعمادی
.
008 Eshgh Yani Karbala.mp3
14.64M
🎧 #سبک_شور👆
🎤حاج حسین #سیب_سرخی👌
(عشق یعنی کربلا)
📝 #متن_نوحه 👇
عشق یعنی کربلا
یعنی دو حرم دو گنبد طلا
حال من با تو خوبه
منم و سجده رو به کربلا
.
شده چشمام دوباره
مثل رنگ غروب کربلا
.
جونمو بگیر وقتی دارم سینه میزنم
تا دم مرگم من از تو که دل نمی کنم
.
من یه عمر که پای غم تو نفس زدم
اجازه دادی خودت بهم بازم اومدم
.
بازم منم و بی تابی
کجای دنیا هست مثل تو اربابی
.
عشق یعنی یک نگاه
یعنی جز حسین نداری تکیه گاه
.
اگه روحی فداکه
به لبم دل هلاک کربلا
.
آخه می سازه تنها
به دلم آب و خاک کربلا
.
گریه می کنم تا که برام آبرو بشه
تا که چشام با ضریح تو رو به رو بشه
.
وای اگه یه شب پایین پا قسمتم بشه
نذار که این آرزوی من حسرتم بشه
بازم یه کاری کن واسم
می گیری دستامو من تو رو می شناسم
.
بازم منم و بی تابی
کجای دنیا هست مثل تو اربابی
#کربلا🏴
#امام_حسین ع🏴
♻️ #پیشنهاد_دانلود💯
╭┅───────┅╮
🎤 @emame3vom 🎤
╰┅───────┅╯
👇متن جدید👇
روضه شهادت #حضرت_رقیه (س) – حسن #خلج
══
مثل اینكه آخرش عمو فهمید
هرچی صورتم رو پنهون كردم ولی انگار باز دیده
مثل اینكه آخرش عمو فهمید
از روی نیزه روی سرخ مو می دید
گریه ی عمو رو دیدم
آب شدم رو خاك چكیدم
شبیه اشك تو شبیه اشک تو
بابایی
خیمه ی مارو غارت كردن
(چرا با این مصرع اینطوری میکنی؟
ناراحت شدی؟
تازه شنیدی
اگه میدیدی چی؟)
خیمه ی مارو غارت كردن
گوشواره هارو قیمت كردن
((خیلی چیزهارو بردن
دل مارو سوزوندن، اما یه چیزی رو بردن، بد نكردن بردن))
گهوراره رو هم بردن اما
خیال ما رو راحت كردن
بابا مُردم از دوری بابا
بابا تا كی صبوری بابا
((از افراد دشمن
راوی این روایت خود دشمن
میگه من دیدم نیمه های دل شب
این كاروان چهل منزل اومده
عین چهل منزل كتك زدیم و آوردیم
خود لشكر خسته و كوفته
همه بیهوش اوفتادن خوابند
من بیخوابی به سرم زده بود خوابم نمی برد نیمه های دل شب دیدم یه نازدانه ای از بچه های ابی عبدالله
آروم از جاش بلند شد
اول دو زانو نشست
هی به این سر بالا نیزه خیره خیره نگاه میكنه
اشك از گوشه های چشمش میریزه
صداش در نمیاد اما چشماش داره حرف میزنه
بابایی بابایی
برام جالب شد ببینم این دختر چه میكنه
خودم رو به خواب زدم
دیدم بلند شد این طرف و اون طرف رو نگاه كرد با احتیاط
خیالش راحت شد یه چند قدم سمت نیزه آمد
دوباره یه نگاه كرد نشست
دوباره بلند شد یه چند قدمی آمد برگشت دوباره چند قدم آمد
خیالش كه راحت شد دیدم نشست رو زمین
آروم آروم خودش رو كشید پای نیزه
فقط نگاه میكنه
@emame3vom
یه مرتبه دیدم چوبه ی نیزه خم شد سر پایین اومد
مقابل صورت این نازدانه
دستارو حلقه كرد دور سر بابا
لب ها رو گذاشت رو لب های بابا
شروع كرد درد و دل كردن
بابا بیا من و ببر
عمم خسته شد
از بس به خاطر ما كتك خورد
گفت:گوش هامو تیز كردم ببینم آیا سر ابی عبدالله جوابی میده یا نه
دیدم لب های ابی عبدالله به هم خورد
عزیز دلم غصه نخور
یكی دو شب دیگه مهمون خودمی بابا
یكی دو شب دیگه میای پیش خودم بابا
این دشمن اینكه داره روایت میكنه
میگه من خونه ام كنار خرابه شام بود
اهلبیت رو آوردن تو خرابه
من خیلی برام جالب بود
منتظر بودم ببینم این قراری كه با بچه گذاشت قرار قراره یا نه
یه شب دیدم نیمه های دل شب
صدای گریه های اهل خرابه بلند شد...
هی صدا میزدن رقیه جان
عمه جان
حسین اومده بود دنبال دخترش...
#حاج_حسن_خلج
#محرم
#شب_سوم_محرم
#الشام_الشام
#روضه
#حضرت_رقیه
#روضه_حضرت_رقیه
#شهادت_حضرت_رقیه
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
چه حالی داره ای خدا سینه زدن توکربلا. ۲.
غسل زیارت از فرات. ۲
نگاه به گنبد طلا. ۲
کربلا عشقت منو. دیونه کرد ۳
ازتو چه پنهون آقا جون
دیگه امیدی ندارم ۲
عمرم کفاف بده بیام.
سررو ضریحت بذارم.
میگن نمیدونی چقدر.
قشنگه بین الحرمین. ۲
دور تا دورش نخلای سبز.
صفا میدن به عالمین
کربلا عشقت منودیونه کرد
چه حالی ای خدا سینه زدن توکربلا.
غسل زیارت ازفرات
نگاه به گنبد طلا
کربلا عشقت منو دیونه کرد ۳
زندگی و حیات من
بدون تو جهنمه
خاطرخواتم دیوونتم
دوست دارم یه عالمه
داد میزنم دیوونتم
تا در رو روم وا بکنی
دیوونتو ببینی و فکری به حال ما کنی
همه میگن دیوونه ها آواره و در به درن
شبا اسیر روضه و از غم تو بی صبرن
کربلا عشقت منو دیوونه کرد
گریه برای بچه هات
برای من توشه شده
این قدر برات.آقا سینه زدم
@emame3vom
دلم یه شش گوشه شده
گمان کنم دو دشمنات خیز
به کام من زبان
ز دور بسکه با سرت
سر اشاره می کنند
سر تو را به روی نی
هر چه نظاره می کنم
سیر نمی شود دلم
نگه دوباره می کنم
به دختران خود بگو
که گوشواره ها چه شد
گریه به گوشواره نه
به گوش پاره ها چه شد
Moghadam-GolchinFatemieh1385[02].mp3
6.83M
رزق شـــبانه
#کربلایی_جواد_مقدم
🔳 از تو چه پنهون آقا جون دیگه امیدی ندارم
عمرم کفاف بده بیام سر رو ضریح بزارم...
.
#حضرت_عباس
خوش بحال تو که زهرا به تماشای تو گفت:
پسرم در ره این عشق چه زیبا شده ای
@emame3vom
از خجالت شده ای آب و یا از شمشیر
پس چگونه به چنین قبر کنون جا شده ای ؟
کاش می برد تو را تا به حرم اربابت
مثل تسبیح به هم ریخته ای وا شده ای
گرچه در کوچه نبودی که تلافی بکنی
جای محسن پسر حضرت زهرا شده ای ؟
ناگهان علقمه را عطر خوش یاس گرفت
فاطمه بر سر زانو سر عباس گرفت
.
|⇦• #قسمت_اول روضه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ حاج سید مجید بنی فاطمه✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
@emame3vom
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
برید کنار میخوام سَرُ ببینم
زخمایِ روزِ آخر رو ببینم
جلو چشامُ نگیرید که میخوام
پارگی هایِ حنجرُ ببینم
"مَن الَّذی ایتَمنی "بابایی
دیگه تو آغوشِ منی بابایی
این همه جا رفتی دلت نیومد
به دخترت سر نزنی بابایی
لبای غرق خون با تو چه کرده چوب خیزرون
زده چه ضربه ای شکسته دندونِ تو از همون
حالا که اومدی کنار من بمون
جایِ طناب رو تنمِ بابایی
زخمیِ دور گردنم بابایی
محلۀ یهودیا شلوغ بود
کاشکی فقط میزدنم بابایی
میون نامسلمونا حَرم رفت
اِنقده اونجا داد زدن سرم رفت
کاشکی فقط میزدنم بابایی
یه دسته موهام با گُل سَرم رفت
شبی که گُم شدم ، صدا زدم نزن میام خودم
سوخت بابا چادری که خریدی برا تولدم
کبودِ چشمم از شبی که گم شدم
*تو شام چی گذشت که گریه می کرد هی می فرمود : الشام .. الشام .. بابا شامیا خواستن غرورِ مارو بشکنن .. نانجیب گفت از بدترین محله ردشون کنید محلۀ یهودیا .. یه جوری دف میزدن ، پایکوبی میکردن همه بچه ها ترسیده بودن .. (به امام حسین اوج روضه همینه .. ) دامنِ عمه رو گرفت گفت عمه .. کاش عمو عباسم بود .. کاش علی اکبر بود عمه .. عمه اگه بابامُ ببینم میگم پاهام درد میکنه .. اگه بابامُ ببینم میگم از ناقه افتادم .. عمه اول گله گی زجر رو میکنم .. آخه نصف شب وقتی تو بیابون افتادم نگفت این بچه اس .. نگفت این دخترِ .. تا اومد جلو اول یه سیلی تو صورتم زد ... بابا گوشم درد میکنه ...*
.
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#اربعین
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ @emame3vom
Babolharam banifateme-98-3-1.mp3
8.65M
|⇦• #قسمت_اول روضه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ حاج سید مجید بنی فاطمه✨
@emame3vom
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
|⇦• #قسمت_دوم روضه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ کربلایی سید مجید بنی فاطمه✨
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
@emame3vom
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
به جرم اینکه ندارم پدر زدن مرا
شبیه مادرِ در پشتِ در زدن مرا
خبر نداشتم این ها چقدر نامردند
خبر نداشتم و بی خبر زدند مرا
خدا كند كه عمویم ندیده باشد، چون
پدر درست همین دور و بر زدند مرا
پدر، وقت غذا تازیانه می آمد
نه ظهر و شام كه حتی سحر زدند مرا
سرم سلامت از این كوچه ها عبور نكرد
چقدر مثلِ تو ای همسفر زدند مرا
چه بینِ طشت، چه بر نیزه ها زدند تو را
چه در خرابه، چه در رهگذر زدند مرا
چه چشم زخم، چه زخمِ زبان، چه زخمِ سنان
اگر نظر كنی از هر نظر زدند مرا
فقط نه كعبِ نِیّ و تازیانه و سیلی
سپر نداشتم و با سپر زدند مرا
پدر من از سرِ حرفم نیامدم پائین
پدر پدر گفتم هر قَدر زدند مرا
مگر به یادِ كه افتاده اند دشمن ها
كه بینِ این همه زن بیشتر زدند مرا؟
زدند مادرتان را چهل نفر یكبار
ولی چهل منزل صد نفر زدند مرا
شاعر : #محسن_عرب_خالقی.
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#اربعین
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
✅ @emame3vom
Babolharam banifateme-98-3-2.mp3
3.98M
|⇦• #قسمت_دوم روضه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ حاج سید مجید بنی فاطمه✨
@emame3vom
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•