eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ایام زبانحال سه خواهر درفراق سه برادر (حضرت معصومه،حضرت زینب ،حضرت رقیه سلام الله علیهنَّ اَجمعین) اوزاق دوشدوم وطندن قلبیم سیخیلدی غمدن باجون معصومیم من ئولورم من غم قلبه ائتدی تاثیر باجون اولوبدی دل گیر گویلوم سنی چوخ ایستیر ئولورم من بوصون نفسده قارداش/یولدا قالیب گوزوم گل ای او گلن یولووا/قربان اولوم اوزوم گل باشی بلالیم من/ ائلدن آرالیم من گوزجامی قان ویریر گل شرح وبیان ویریر گل معصومه جان ویریر گل ئولورم من من اشک باریوام گل چشم انتظاریوام گل من بیقراریوام گل ئولورم من رضا فراق اوتوندا/اشکیم آخار عذاره گل باری نعشیمی سن/یتیر اوزون مزاره باشی بلالیم من/ ائلدن آرالیم من نفس دوشوب شماره قلبیم چکیر شراره رحم ائت بو بی قراره ئولورم من پوزولدی باغ و گلشن باجون دویمازدی سندن اورک باشیندا نامه ن ئولورم من قارداش دیمم گَلیدون/عشقی نشان ویرردیم گلسیدین ایندی امّا /آسوده جان ویرردیم باشی بلالیم من/ ائلدن آرالیم من زینبِ پر شکستیم من غملرالینده خستیم من تز گَل حسین جان اوستیم من ئولورم من سن قانلی توپراق اوسته یاتدون اوزون قارداش مرامه چاتدون زینبووی گوزوندن آتدون ئولورم من اورکده کی یارامدان/گوزجامی قان وریرگل یتدی قارداش باجیسی/غربتده جان وریر گل باشی بلالیم من/ ائلدن آرالیم من شام ایچره من غریبم چوخداندی غم نصیبم مریضِ بی طبیبم ئولورم من حسین بو غربت اِئلده مین دردو غصّه دیلده خنجر یاراسی الده ئولورم من قارداش بودرده هجران/الدن آلیب دوزومی گل باری قبلیه سن /دوندر منیم یوزومی باشی بلالیم من/ ائلدن آرالیم من عمّه خرابه یرده سینم گلیبدی درده اکبر گلیدی بیرده اولورم من نالم گویه دایاندی اشکیله یوزبویاندی اکبر نَدَن یوباندی ئولورم من «اکبرگلینجه ئولسم /سن دفنیمی یوباندر آل نعشیمی اَل اوسته /تزباشینه دولاندر» باشی بلالیم من/ ائلدن آرالیم من بوقانلی یاش گوزومده سیلی یری یوزومده یورولمیشام اوزومده ئولورم من بوشامه بیز گلنده دویوبلر آغلینده قمچی یری بدنده ئولورم من من(بیکَس)و غریبین /احوالینی بولن یوخ ئولسم خرابه ایچره/بیردفنیمه گلن یوخ باشی بلالیم من/ ایلدن آرالیم من الاحقر مهدی عبادی✍ 👇
. حاج سیدمهدی 🎤 بهشت پنجره‌ای رو به بی‌کرانه نداشت اگر حریم تو میدانِ آستانه نداشت دلم کنار تو، آرام می‌شود بانو اگر نبود ضریحت، دل آشیانه نداشت نبود حوضِ حرم تشنه بود میکائیل نبود گندمتان، جبرئیل دانه نداشت اگر که صحن و سرایت، نبود روی ِزمین مزار مادرمان فاطمه نشانه نداشت کسی شبیه تو محو برادرش نشده است کسی شبیه تو رفتارِ زینبانه نداشت پیِ برادرِ خود، بال و پر زدی اما سری مقابل تو روی نیزه خانه نداشت سرت به چوبه محمل نخورد، شکرِ خدا شکوه چادرتان ردِّ تازیانه نداشت برادر تو به دستت امانتی نسپرد میان قافله خورشید نازدانه نداشت در آن سیاهی شب دست می‌کشد زینب به گیسوان همان دختری که شانه نداشت نفس نفس به لب یار خیزران می‌خورد و جز تلاوت قرآنِ او بهانه نداشت .👇
حاج سیدمهدی میردامادShahadat_Hazrat-Masoumeh_Mirdamad_1401_a.mp3
زمان: حجم: 19.28M
🏴 السلام علیکِ یا فاطمه المعصومة 🔊 بهشت پنجره ای رو به بی کرانه نداشت اگر حریم تو میدان آستانه نداشت.. ◾️ روضه 🎤 حاج سید مهدی
حاج سید مهدی میردامادShahadat_Hazrat-Masoumeh_Mirdamad_1401_b.mp3
زمان: حجم: 16.92M
🔊 درسته اینجا خوبه،درسته قم آرومه.. ◾️ سلام_الله_علیها 🎤 حاج سیدمهدی
حاج سیدمجید بنی فاطمهShahadat_Hazrat-Masoumeh_Banifatemeh_1400.mp3
زمان: حجم: 6.28M
🏴 السلام علیکِ یا فاطمه المعصومة 🔊 من از زبان رضا با تو درد و دل دارم ◾️ 🎤 حاج سیدمهدی دوباره آمده ام تا به من بها بدهی مرا مریض کنی و مرا شفا بدهی گره به کار من افتاده ای کلید بهشت خدا کند که به من فرصت دعا بدهی من از زیارت قبلی خراب تر شده ام خداکند به من بی پناه جا بدهی من از زبان رضا با تو درد دل دارم مگر که پاسخ این ((اشفعی لنا))بدهی توآمدی و مقام رضا مشخص شد تو خواستی که کلیدی به دست ما بدهی دلم برای محرم چه زود تنگ شده مگر که باز تو امضای کربلا بدهی هزار عید فدای دو روز ماتم تو اگر اشاره کنی٫رخصت عزا بدهی... تمام سال برای تو روضه می گیریم هزار مرتبه هم در عزات می میریم
. |⇦•به محضرت چو غبار.. و توسل به حضرت معصومه _ حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── به محضرت چو غبار اوفتاده می آیم اراده نیست مرا بی اراده می آیم بر آستان تو ای آستین معجزه ریز به روی دست دلم را نهاده می آیم چنان غبار به پیشت ز اشتیاق حضور گهی سواره و گاهی پیاده می آیم کسی چنان که تو دستم گرفته ای نگرفت چو ذره دست به خورشید داده می آیم اگرچه در به رویم میگشایی اما من فقط به خاطر روی گشاده می آیم السلام علیک دلتنگم ای بمیرم که مایۀ ننگم .. رسید محضر امام رضا(ع) حضرت فرمود ریان ابن شبیب میدونی امروز چه روزیه؟ گفت آقا نمیدونم میشه شما بفرمایید ! فرمود ریان ابن شبیب امروز اول محرمِ .. میخوام بگم یا امام رضا، از خواصِ شما نمیدونست اولِ ماهِ محرمِ .. میدونی این مردم از کی منتظرِ مُحرمند .. حسین .. من که در پیچ و خم جادۀ دنیا ماندم دردم این است چرا این همه تنها ماندم؟! یک نفر نیست به داد منِ تنها برسد؟ در پی «راه بلد» در دل صحرا ماندم حلّ این مشکل امروز به دست فرداست چند سالی است که در حسرت فردا ماندم در حقیقت شده آیا که بپرسم از خود چه قدَر منتظر یوسف زهرا ماندم؟! من به دنبال تو امّا تو کنارم هستی آه ... من با لب تشنه، لب دریا ماندم چه کسی گفته که تو غایبی آقا؟! غلط است منِ آلوده در این غیبت کبری ماندم نوکری روسیهم ... جای تعجّب دارد با تمام بدی ام باز هم «آقا» ماندم یا بگویید:«بیا» یا که بگویید: «برو» خسته ام بس که در این «شاید و امّا» ماندم پسر فاطمه! نگذار که ناکام شوم جلوه کن منتظر جلوه ی طاها ماندم کربلا، پای پیاده، چه قدَر می چسبد من که امسال هم از کرب و بلا جا ماندم شاعر : این همه راه دویدم ز پی دلدارم به امیدی که در این دشت برادر دارم تو دعا کن به کنار بدنت جان بدهم فکر همراهی با شمر دهد آزارم اسب ها پای خود از سینۀ او بردارید من هم از این تن بی سر شده سهمی دارم خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهی بازار شدن بیزارم ک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد با چه از روی زمین جسم تو را بردارم به وداع من و تو خیره بُوَد چشم رباب خواندم از طرز نگاهش که منم دل دارم شاعر: نه از لباس کهنه ات نه از سرت شناختم تو را به بوی آشنای مادرت شناختم تو را نه از صدای دلنشین روز های قبل که از سکوت غصه دار حنجرت شناختم تو شعر عاشقانه بودی و من این قصیده را میان پاره پاره های دفترت شناختم قیام در قعود را، رکوع در سجود را من از نماز لحظه های آخرت شناختم غروب بود و تازه من طلوع آفتاب را به روی نیزه، از سر منورت شناختم شکست عهد کوفه .. این گناه بی شمار را به زخم های بی شمار پیکرت شناختم تو را به حس بی بدیل خواهر و برادری به چشم های بی قرار خواهرت شناختم اگرچه روی نیزه ای ولی نگاه کن مرا نگاه کن .. منم .. سکینه .. دخترت .. شناختی؟ شاعر: نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت نه تو اسارت دیده ای نه من اسارت نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت پس ما دو تا قربانِ آن خواهر-برادر با نیزه ای تا شاه را از حال بردند یك یك تماماً رو سوی اموال بردند هر آن چه را كه بود در گودال بردند تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر، برادر! شاعر : 🎤 ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
حاج مهدی رسولیShahadat_Hazrat-Masoumeh_Rasouli_1401.mp3
زمان: حجم: 14.13M
🏴 السلام علیکِ یا فاطمه المعصومة 🔊 نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت ◾️ روضه 🎤 حاج مهدی نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت نه تو اسارت دیده ای نه من اسارت نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت پس ما دو تا قربانِ آن خواهر برادر
. سلام بر تو که اسطوره ی حجاب شدی جواب های سؤالات بی جواب شدی سلام بر تو که در آسمان علم و ادب شعاع نور شدی مثل یک شهاب شدی به خاک کشور ایران دو نور تابان شد رضا چو شمس شموس و تو آفتاب شدی برای یاری دین و امام عصر خودت شبیه عمه ی خود پای در رکاب شدی ز بس که دست کریمت گره گشایی کرد برای نام کریمه تو انتخاب شدی برای شأن تو این واژه تا ابد کافی ست رضا حسین شد و زینبش حساب شدی خدا کند بنویسی مرا به نوکری ات تو دختری ولی عالم فدای مادری ات نگاه مرحمتی کن به این گدا بی بی بده به حق رضا حاجت مرا بی بی میان صحن تو جارو به دست میگیرد برای خادمی ات صاحب عصا بی بی قسم به جان خودم جبرئیل می میرد اگر که پر نزند دور این سرا بی بی پی زیارت زهرا به قم سفر نکنم بگو کجا بروم من بگو کجا بی بی مراجع و علما حلقه دور تو بستند برای اینکه تویی باب علم ها بی بی غمی نمانده برای اهالی ایران دمشق ما توئی و کربلا رضا بی بی غمی که سوخت دلت را شرار زهر نبود تو از دیار خود افتاده ای جدا بی بی تو آمدی که انیس دل رضا بشوی تو آمدی که در ایران بزرگ ما بشوی مرا خدات نوشته برای نوکری ات برای بال زدن در هوای زائری ات از آن زمان که به موسی بن جعفرت دادند رضا همیشه بنازد به مهر خواهری ات تو آمدی که سپاه برادرت باشی رواست اینکه بنازد به این دلاوری ات زبس مقام تو بالاست آفریننده ت نیافت هیچ کسی را برای همسری ات گل همیشه بهار امام هفتم ما دلم شکسته برای خزان پرپری ات "شاعر:مهدی نظری" ای سایه ی بالا سرِ خواهر برادر ای جانِ از جانِ خودم بهتر برادر خواهر همان احساس مادر بر برادر دارم برایت می شوم مادر برادر ای سوره چشمی بر منِ آیه بیانداز یعنی نگاهی هم به همسایه بیانداز یک بارِ دیگر بر سرم سایه بیانداز بر خواهرانش سایه دارد هر برادر چیزی به غیر از چشم تر دارم ندارم از گوشه ی زندان خبر دارم ندارم اصلاً نمی دانم پدر دارم ندارم دیدم کمالاتِ پدر را در برادر از جانب زُلفت صبایی می فرستی؟ با التماس من دعایی می فرستی؟ دارالشِفای من دوایی می فرستی؟ افتاده ام در گوشه ی بستر برادر! اینجامسیرِ کوچه هاخوب است خوب است وقتی نگاهِ مردها خوب است خوب است حالا که احوالِ رضا خوب است خوب است از بس فنا گردیده ام من در برادر در کوچه ها با حالِ بیمارم نبردند وقتی رسیدم، سمتِ بازارم نبردند این معجری را که سرم دارم نبردند اینجا چه شأنی دارد این معجر برادر ای کاش مرغی را کسی بی پَر نبیند جسمِ برادر را کسی بی سر نبیند هر کس ببیند کاش که خواهر نبیند افتاده روی تلِ خاکستر برادر نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت نه تو اسارت دیده ای نه من اسارت نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت پس ما دو تا قربانِ آن خواهر برادر با نیزه ای تا شاه را از حال بردند یک یک تماماً رو سوی اموال بردند هر آنچه را که بود در گودال بردند تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر برادر "شاعر:علی اکبرلطیفیان" .