eitaa logo
امام حسین ع
21.3هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ‍ذکر توسل جانسوز _ ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرتِ زهرا سلام الله علیها حاج محمود کریمی ┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄ اصلا نیازی نیست از بسترت پاشی با درد پیش پای همسرت باشی هِی گفتم از دردات هِی گفتی چیزی نیست *مادر وقتی حالش خوب نیست بچه ها هول میکنند...مادرِ...میگه چیزی نیست...من خوبم...غصه نخورید...من خوبم...بعد مهر فاطمه به علی قابل وصف نیست...هیچ جای عالم نمیشه با چیزی مقایسه کرد...هی میگفت:چیزی نیست...آقا چیزی نیست...* اصلا نیازی نیست از بسترت پاشی با درد پیش پای همسرت باشی هِی گفتم از دردات هِی گفتی چیزی نیست گفتی اگه گاهی میُفتی چیزی نیست *چیزی نیست...تو ۱۸سالته...چرا اینطور راه میری...* تو دست به دیواری گفتی یکم خستم ۲ دیدم قنوتت رو گفتی یکم دستم... این بچه ها سایه رو سَر میخوان بانو تا وقت دامادی مادر میخوان بانو از رفتن و از من کمتر بگی ای کاش مادر میخواد زینب فکر عروسیش باش چشمِ پر آب تو نقشِ برآبم کرد تابوت تو اومد خونه خرابم کرد دنیا عجب خاکی روی سرم ریخته هم مویِ زینب هم خونَم بهم ریخته طفلی حسن هر شب تو خواب عزاداره هی میگه دیواره هی میگه گوشواره زینب با دل شوره هی روتو میبوسه شونه که می اُفته بازوتو میبوسه *ای واااای...ای واااای....ای واااای...* تو خسته ای من میدونم من خسته ام تو میدونی خونم با سیلاب شد خراب تو این شبای بارونی *اونقدر آروم حرف میزد...تا میومد صدا گریه بلند بشه میگفت:حسینم بدخواب میشه...بچه هام بیدار میشن...شاید اولین کسانی که آستین به دهن گریه میکردند خودِ خانوم و مولا بودند...ولی کار به یه جایی رسید دید علی داره می میره...گفت:آقاجان! راحت گریه کن...* تو خسته ای من میدونم من خسته ام تو میدونی خونم با سیلاب شد خراب تو این شبای بارونی یادت میاد اون روزایی که خواستگاری کردم و تو عمرِ من اون روزی بود که بی قراری کردم و یادت میاد اون روزی که قدم گذاشتی رو چشام همون شبی که اولین نگاهت افتاد تو نگام یادت میاد دست تورو بابات گذاشت تو دست من میگفت علی جان، فاطمه است تموم بود و هست من میگفت که باید کم کنی بارِ غم از شونِ علی فاطمه جان از این به بعد جونِ تو و جونِ علی فاطمه جان ممنونتم باتو دلم غمگین نبود تموم نه سال زندگیم هیچی مِثِش شیرین نبود *اما از اولش قرار بود من محرم راز تو باشم...تو محرم راز من...* کار تو بی حکمت که نیست که رو گرفتی فاطمه اگه حالت خوب نیست چرا به من نگفتی فاطمه؟! بمون بهار من بمون بمون کنار من بمون سپر نمیخواد شوهرت ای ذوالفقارِ من بمون بمون عزیزم حیدر تو فتنه ها تنها نذار ایشالا خوب میشی نرو رو قلبم پا نذار ✍شاعر:محمدجواد پرچمی ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ .👇
4_5789728224107826527.mp3
5.64M
🔊 📝 اصلاً نیازی نیست از بسترت پاشی 👤 ◾️ ؛
. می‌سوزم و دست از امامم برنمی‌دارم تکلیف ما را فاطمه در شعله روشن کرد .
. اصلا نیازی نیست از بسترت پاشی با درد تو پیش پا...ی حیدرت پاشی . هی گفتم از دردات هی گفتی چیزی نیست گفتی اگه گاهی می افتی چیزی نیست . تو دست به دیواری گفتی یکم خستم نصفس قنوت تو گفتی یکم دستم ... این بچه ها سایه روسر میخوان زهرا تا وقت دامادی مادر میخوان زهرا . از رفتن و از مرگ کمتر بگی ای کاش مادر میخواد زینب قکر عروسیش باش . چشم پرآب تو نقش برآبم کرد تابوت تو اومد خونه خرابم‌ کرد . دنیا عجب خاکی روی سرم ریخته هم‌موی زینب ،هم خونم بهم ریخته . طفلی حسن هرشب تو خواب عزاداره هی میگه دیوارو هی میگه گوشواره . سینه سپر کردی خیلی محک خوردی خانوم سر من تو خیلی کتک خوردی . زینب با دلشوره هی روتو می بوسه شونه که‌میفته بازوتو می بوسه . وقتی همه خوابن فضه با دلشوره خون رو دیوارو با گریه میشوره . . ✍ .
. سلام‌الله‌علیها علیه‌السلام تو را تنها رها کردیم ما در کوچهٔ غربت تورا ازماچه‌سهمی‌هست‌غیر ازغصه‌وزحمت دعای تو همیشه تا اجابت می‌برد مارا دعای ما برایت می‌شود قربانی غربت  تو از اعمال‌ماآگاهی‌وقصدت‌نجات ماست عبادت‌های‌خود را می‌کنی با ما اگر قسمت شبیه مادرت دلسوزی و در می‌زنی هرشب که ما را لحظه‌ای در آوری از خانهٔ ظلمت بهای‌عشق را باجان‌وبا فرزند خود پرداخت چه‌پشت‌در چه‌درکوچه چه در مسجد به هر بابت فقط مسمار از قلبش خبر دارد که در این راه به خونش مُهر کرد و ماند پای کار این بیعت .
. جلسـه عصـر هـای جمعـه آل ياسيـــن قم مـورخ ۱۱ آذر ماه ۱۴۰۱ سخنرانی حجت الاسلام شحیطاط مداحی حاج .👇👇👇
. منم همون کبوتری که عمریه توو این حرم دارم فقط به عشق تو میون صحنت می پرم نگاه به گنبد میکنم فدای لطف و کرمت آبم میدی ،دونم میدی وقتی میام تو حرمت عمه ی حضرت جواد دخت امام هفتمی جده ی شاه جمکران خواهر شمس هشتمی خواهراربابم رضا(ع) بانوی هر دوعالمه نظر به نوکراش داره شبیه بی بی فاطمه(س) گره ی کور زایرت با دست تو تا وا میشه با گوشه ی نیمه نگات راهی کربلا میشه با گوشه ی نگاه تو حاجت ما میشه روا اومدی و با قدمت قم شده مشهدالرضا(ع) شبیه عمه زینبت فراق و حسرت کشیدی میون غربت بی بی جون داغ برادر رو دیدی با هر گریز روضه تون دل میره تا کرببلا آخر روضه هات میگم لعنت به شام پر بلا 💠💠💠💠 .