.
#شور
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
بند اول
من از اون بچگی دمبهدم، میگم، حسن
هم توی شادی و هم تو غم، میگم، حسن
انقده کرم تو زندگیم، دیدم، ازش
که از این به بعد جای کرم، میگم حسن
تو اوج سادگی تو چه نامی شدی
الگوی خُلق هر بامرامی شدی
من مهربونتر از تو ندیدم آقا
وقتی که مهمون یه جزامی شدی۲
حسن، حسن
وجود عالم امکان به خاطر حسن است
خوشابهحال هرآنکس که ذاکر حسن است
تمام خلق شب جمعه کربلا هستند
ولی حسین شب جمعه زائر حسن است۲
" یا کریم بن کریم امام حسن " ۳
بند دوم
گرچه سربهزیر و بیصدا، میاد، حسن
میشه طوفان بهپا هرکجا، میاد، حسن
هر زمان که کار معرکه، بالا، میره
میخوابه تموم فتنه تا، میاد حسن۲
وقتی که به سپاه جمل میزنه
گور تموم فتنههارو میکنه
از بس که ضربههاش، شبیه، باباشه
دشمن نمیدونه علی یا حسنه۲
حسن، حسن
همین که از تب جنگاوری سخن شده است
میان معرکهها صحبت حسن شده است
مگر به خواب ببیند شترسوار جمل
کسی حریف تو در جنگ تنبهتن شده است
" یا امیر بن امیر امام حسن " ۳
بند سوم
یه روزی مقصد راه ما، میشه، حسن
صاحب یه ایوون طلا، میشه، حسن
شلوغی روز هفتم، صفر، یه روز
مث اربعین کربلا، میشه حسن۲
هرچشمی محو روی ملیح توئه
در حیرت از کلام فصیح توئه
روزی که ساخته شد حرمت آقاجون
معلوم میشه که قبله ضریح توئه۲
حسن،حسن
پناه ما علم توست یا امام حسن
امید ما کرم توست یا امامحسن
به دل نشسته هزار آرزو، ولی غم ما
زیارت حرم توست یا امامحسن
" یا غریب بن غریب امام حسن " ۳
✏️شعر : #مجتبی_خرسندی✍
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
#هفتم_صفر
👇
08.شور_من از اون بچگی دم به دم میگم حسن.mp3
7.46M
#امام_حسن علیهالسلام
#شور
من از اون بچگی دمبهدم، میگم
حسن
🎙#کربلایی_مهدی_علیمحمدی🎤
✏️#مجتبی_خرسندی ✍
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
.
#شهادت_امام_صادق
یکی می گفت مثل مادرش پشت در افتاده
یکی می گفت بین کوچه ها چون حیدر افتاده
شبیه عمه اش زینب سرِ بازارهای شام
به روی خاک با صورت وَ گاهی با سر افتاده
یکی می گفت همچون مجتبی مسموم شد از زهر
به خود می پیچد و در ذکر مادر مادر افتاده
یکی می گفت تا آتش کشید از خانه اش بالا
به یاد خیمه ها و ماجرای معجر افتاده
یکی می گفت در بزم شراب اشکش برای چیست؟
یکی می گفت شاید یاد یک تَشت زر افتاده
یکی می گفت تا شمشیر بالا رفت بر قتلش
به یاد کربلا و نحر از پشت سر افتاده
گریزِ گریه اش تا گوشه ی ویرانه رفت آن دم
که او می دید لرزه بر تن یک دختر افتاده
«رئوفی» بس کن این مرثیه را، تنها بگو کلِّ
مصیبت های آل الله در یک پیکر افتاده
#حسین_رئوف ✍
#امام_صادق
.
.
#زمینه
#شهادت_امام_صادق
#میباره_از_چشمام
🔘🔘
✅بنداول
میباره از چشام بارون
می خونم از دله پرخون
میسوزم از زهر کین نداره درمون
🔘
این لحظه های آخر
میسازم و میسوزم
به یاد روی مادر
نگاه به در می دوزم
🔘
روی بستر هستم تنها مضطر
میسوزم من واااای
🔘
غریبم من واااای
🔘➖➖➖➖🔘
✅بنددوم
من و شبونه می بردن
با تازیونه می بردن
من و کشون کشون تا کوچه می بردن
🌷
بستن و تا دستامو خیلی منو آزردن
بی ردا بی عمامه منو توکوچه بردن
🔘
باقلبی خون با دوچشم گریون
منو بردن واااای
غریبم من واااای
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
یکی میزد من و از پشت
یکی دیگه به قصده کشت
یکی با ضربه سیلی یکی هم با مشت
🔘
مثال عمه زینب کشوندنم به هرجا
پیاده با برهنه میفتام رو خاکا
🔘
تنها بی کس افتادم ازنفس
یادعمه م واااای
غریبم من واااای
💠💠
#امام_صادق
#مجیدمرادزاده✍
👇
AUD-20220508-WA0132.mp3
1.14M
#روضه_امام_صادق
استاد #میرزامحمدی🎤
نیمه شب بود و عاشقی بیدار
مست حق بود و راحت از اغیار
نیمه شب بود و وقت راز و نیاز
بین سجاده بود، بین نماز
با تأسی به مادرش زهرا
دست خود برده بود سوی خدا
داشت همسایه را دعا می کرد
گره ها را دوباره وا می کرد
ذکرِ ارباب عالمین گرفت
بوسه از تربت حسین گرفت
ناگهان صحبت از تهاجم شد
خلوتش بین نعره ها گم شد
داد و فریاد، بی دلیل زدند
شعله بر خانه ی خلیل زدند
حرمت این حرم شکسته شد و
دست او بین خانه بسته شد و
پا شد از جای خود ولی افتاد
یاد مظلومی علی افتاد
از غریب مدینه دم می زد
وسط شعله ها قدم می زد
خاک و خاکستر از عباش تکاند
اشک بر مادرش دوباره فشاند
حرف داغِ گران زهرا بود
میخ در روضه خوان زهرا بود
پیر مردی وحید را بردند
آن محاسن سپید را بردند
باز هم روضه ها به کوچه کشید
آه... آقای ما بگو چه کشید؟!
پیر را طاقت دویدن نیست
می رود... حاجت کشیدن نیست
فلک از غصه شرمگین شده بود
شیخ ما نقش بر زمین شده بود
پیکرش را چقدر آزردند
تا که شیخ الائمه را بردند
خوب شد بر سرش جدال نشد
غارت پیکرش حلال نشد
تشنگی تاب و قدرتش نگرفت
تیر و نیزه به قامتش نگرفت
رخش از خون تازه رنگ نشد
صورتش آشنا به سنگ نشد
خوب شد قاتلی سویش نرسید
پنجه ای بین گیسویش نرسید
خواهری با شکستنش نشکست
بر روی سینه اش کسی ننشست
.
.
|⇦بیا نگارِ آشنا ..
•#روضه و توسل به عقیلۀ بنی هاشم #حضرت_زینب سلام الله علیها و #امام_صادق علیه السلام _ سید رضا نریمانی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
بیا نگارِ آشنا ، شبِ غمم سحر نما
مرا به نوکریِ خود ، شَها تو مفتخر نما
ای گلِ وفا حسین .. معدنِ سخا حسین
میکشی مرا حسین ..
قربونت برم که نه غسلت دادن نه کفنت کردن .. قربونت برم که دهاتیا اومدن بدنتُ خاک کردن .. یه آدم مهمی باشه، پادشاه باشه، امام عالم و همه کارۀ عالم باشه، همیجور بدنشُ رها کنن برن سخته .. ای حسین ..
با دست و پا زدن نفست وا نمیشود
بگذار نیزه را زِ دهانت درآورم ..
ــــــــــــــــــــــــ
منم زینبی که، غریبیتو دیدم
توی نصف روز از، زمونه بریدم
تو میدونی داداش که من چی کشیدم
یه جوری به دورِ حرم میدویدم
تموم امیدم یهو نامید شد
که بادِ مخالف وزید و شدید شد
تو گرد و غبارا تنت ناپدید شد
موهامُ میبینی، یه روزه سفید شد ..
که دیدم به دورت عدو حلقه بسته
یکیشون با چکمه رو سینهات نشسته
دیدم قاتلت رو که خنجر به دسته
صدا میزدی با دهانِ شکسته
هنوزم میتونم بگم رو به روتم
میدونی هنوزم به فکر گلوتم
من آتشفشانم نه کوه سکوتم
خودم گریه دارم، خودم روضهگوتم
همون روضهای که، گلوتو بریدن
با سر نیزه هاشون، تورو میکشیدن
منو مادرت رو، گمونم ندیدن
که با مرکباشون، به روت میدویدن
صدای رقیهست که توو ازدهامه
داره میگه ای زجر، بزن از خدامه
حسین ....
همچین که شبانه اومدن در خونۀ امام صادق (ع) نانجیب اجازه نداد آقا عبا رو دوش بندازه؛ عمامه رو سر بگذاره. آقا رو با سر و پایِ برهنه بردند ..
یه جملهای امام صادق به اون ملعون توو کاخش فرموده این بود: « اگه از این به بعد خواستی کسیُ دنبالِ من بفرستی تو رو خدا ابن ربیع و نفرست. این خیلی توهین میکنه.»
آقا رو برگردوندن خونه. تا چند روزی آقا گریه میکرد. اصحاب میاومدند؛ شاگردای حضرت سوال کردند« آقا! خوب الحمدالله حالا که چیزی نشد. خدا رو شکر شما رو آزاد کردندّ چرا گریه میکنید انقدر؟!»
آقا فرمودند «وقتی خونهم رو آتیش زدند؛ دیدن زن و بچهم مستاصل اند. هی این حجره به اون حجره میدوند. نگران زن و بچهم بودم؛ یاد عمهم زینب افتادم .. اون لحظهای که خیمههای حسین(ع) و آتیش زدند. راوی میگه« دیدم دومن یکی از این بچهها آتیش گرفته ..»
#امام_حسین
#امام_صادق
#سید_رضا_نریمانی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
👇
4_5884110130437425847.mp3
5.26M
|⇦بیا نگارِ آشنا ..
•#روضه و توسل به عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها و امام جعفر صادق علیه السلام _ سید رضا نریمانی
.
#زمینه
#شهادت_امام_صادق
بند اول:
باز خدا روضه خونه
دوباره سوخت یه خونه
دوباره حمله کردن
به خونه ای شبونه
آسمون تیره تر شد
خونه باز شعله ور شد
دوباره باز تداعی
روضه ی میخ و در شد
باز هیزم و باز طناب
باز بوی آتیش و دود
باز ضربه ای تازیون
باز شونه ای شد کبود
تو کوچه آقای ما
همه دیدن می برید
پیره مردی شصت ساله
پشتِ مرکب می دوید
غریب امامِ ششم
بند دوم:
بدونِ یار و یاور
با دو تا دیده ی تر
کشیدنش تو کوچه
شبیهِ باباش حیدر
ناسزا می شنید و
خونِ دل می کشید و
با پاهای برهنه
روی خاک می دوید و
نه عمامه روی سر
نه توی دستش عصا
دائم میخورد رو زمین
امام مظلومِ ما
نفس نفس میزد و
توون نداشت دست و پاش
شکستن حُرمتشو
جلو چِشِ بچه هاش
غریب امامِ ششم
بند سوم:
میونِ کاخِ منصور
روضه خونه با زهرا
شده زنده دوباره
کربلا واسه آقا
تا که میبینه خنجر
میباره اشکِ ماتم
یاده رأسِ بریده
میسوزه تو تب و غم
توون نداره تنش
میاد خون از دهنش
چون زهرِ منصور شده
رَوونه تو جیگرش
خدا رو شکر که نشد
تنش دیگه بی کفن
خدا رو شکر که سرش
جدا نشد از بدن
غریب امامِ ششم
🎵📝: #رضا_نصابی
#علیرضا_پناهیان(روضه نشین)
#یاحسین(طاها تحقیقی)
.👇
.
#زمینه
#شهادت_امام_صادق
بند اول:
تنم
میسوزه از سَم
زیرِ لب هر دم
مرگمو میخوام
از خدا کم کم
شده
این زهرِ کاری
تو خونم جاری
با لبِ تشنه
جون دارم میدم
میسوزم از زهر ، این دمه آخر
رویِ لبهامه مادر ای مادر
خدایا من غریبه آلِ حیدرم
اسیره بسترم ، شبیهِ مادرم
یا صادق یا غریب
بند دوم:
زده
این زهرِ کینه
آتیش به سینه
بی حُرمتی ها
خیلی سنگینه
دلم
دریای درده
پُر آه و سرده
شِکوه دارم از
شهرِ مدینه
زخمیِ کُلِّ بال و پره من
دُشنام میدادن به مادره من
منو رو خاک غم ، کشیدن بی هوا
شبیه مرتضی ٰ، میون کوچه ها
یا صادق یا غریب
بند سوم:
مُدام
در بین بستر
با چشمای تَر
روضه میخونم
از شَهِ بی سر
نکش
خنجر رو حنجر
دست بردار از سر
داره می بینه
مادری مُضطر
وقتی سرِ تو ، رو نیزه ها رفت
زینب میونِ نامحرما رفت
امون از بزمِ مِی ، امون از ازدحام
امون از کوچه ی ، یهود و شهرِ شام
غریب آقای من
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#علیرضا_پناهیان(روضه نشین)
#رضا_نصابی
👇
Untitled 4 (6).mp3
6.83M
🎙بانوای: #کربلایی_امیر_برومند
#شور
#امام_حسن شوال۱۴۰۲
#سیدشباباهلالجنة
╾╾╾╾╾╾╾╾╾╾╾╾╾╾╾╾
●سَیِّدِ شَبَابِ أهْلِ الْجَنَّةِ
یا حسن کریم آل طاها
نوکران تو همیشه بودن
شامل دعای بی بی زهرا
■کرمت جون میده به مُرده ها و
نابینا چشمای بینا می گیره
شاعری مثل وصال شیرازی
با یه بیت از شما شِفا می گیره
★حسن جانم حسن جانم،حسن بی همتا
حسن حُسنِ جهانی به صفات حُسنا
مسلمان شدهام سایهات از ایثارت
یهودی به نگاه تو شد اهل تقوا
♢یاحسن کریم مدینه...
●ای امام مهربونِ شیعه
پیش لطفت آسمونا هیچه
هر دوشنبه اسم اعظم تو
توی گوشه آسمان می پیچه
■چه می شه با کرامت و سخاتون
یه عنایت کنی به نوکراتون
می گم مثل اون مسافر شامی
چقده خوبی تو جونم فداتون
★حسن راهم حسن روحم حسن ریحانم
حسن دشمنِ کفر و بانی ایمانم
مگر می رود از یاد که در جنگ جمَل
به پای شترِ کُفر زدی ای جانم
ــ‹✍›ـ تایپ:محب الزهراC᭄
.
4_5906735786224518002.mp3
4.62M
#زمینه_شهادت_امام_صادق_ع
🎼#سبک_بعد_تو_بابا
#آجرک_الله_
🔘🔘426🔘🔘
✅بنداول امام زمان(عج)
آجَرکَ الله مِن مُصیبَتِک
حجت ثانی عشَر
ازغم جدت حضرت صادق (ع)
شده چشمای تو تر
با دل محزون قلبی پر از خون
می باری باز بی امون
به تنت امشب کردی رخت غم
تو عزای جدتون
🔘
باز از روضه ها حالت مضطره
جدت روضه هاش مثل مادره
آه و واویلا آقام
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم زبانحال امام صادق(ع)
لحظه ی آخر با دله مضطر
با دوتاچشم ترم
میخونم هردم باسرشک غم
مادرم وای مادرم
دل پریشونم زار و دلخونم
من غریبم ای خدا
به روی بستر میزنم پرپر
آه ازین زهر جفا
🔘
سوخت بال وپرم /وای از جگرم
آه از این دلم/ ای وای مادرم
واویلا آقام
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
با چشم خونبار / بی کس و بی یار
بردنم در کوچه ها
دستامو بستن /حرمت شکستن
این مردم بی حیا
بی عبا بردن/ بی عصا بردن
من و با قد کمون
نیمه شب بردن /با غضب بردن
من و با چشمای خون
🔘
غم خواری نبود غم خوارم بشه
هیچ مردی نبود که یارم بشه
واویلا آقام
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندچهارم گریز به( شام)
مردک نامرد
وقتی که می زد
من و از پشت بی هوا
افتادم یاده
رقیه و اون
زجر پست بی حیا
😭
می زدش با مشت
که به قصد کشت
راه می رفت از رو تنش
جای ضربه هاش
جای چکمه هاش
مونده روی بدنش
😭
هر وقت اسم با با رو می اورد
از دستای زجر یه سیلی می خورد
😭
ابتا حسین (ع)
💠💠4⃣2⃣6⃣💠💠
🔘➖➖➖➖➖🔘
#کاری_مشترک_ازشعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
4_5789515447133013554.mp3
3.83M
#زمینه_شهادت_امام_صادق_ع
#سبک_بین_جنجال
#دوباره_دیده_ها
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول
دوباره دیده هامون تر شد
تداعی روضه حیدر شد
توو مدینه دوباره تکرار
انگاری روضه ی مادر شد
دوباره روضه های کوچه
دوباره غصه های کوچه
دوباره دست مردی بسته
دوباره ماجرای کوچه
.....
بازم نشونه ها /یا تازیونه ها
دشنام و ناسزا خدا خدا خدا خدا
.....
دوباره حرف بد/با ضربه ی لگد
سیلیه بی هوا خدا خدا خدا خدا
آه و واویلتا واویلا
ٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖ
حق تو شد ادا توو کوچه
افتادی زیر پا توو کوچه
تورو بردن شنیدم ای واای
بی عبا بی ردا توو کوچه
شنیدم اقا محزون بودی
شنیدم دیده گریون بودی
زبونم لال شنیدم چند روز
جای ناجور توو زندون بودی
گیسو سفیدی و /دیگه بریدی و
با تن نیمه جون آقام آقام آقام
میونه بستری /شبیه مادری
بااین قدکمون / آقام آقام آقام
شنیدم بردنت با آزار
قوم پست و لعین و اغیار
ولی بازم خدا روشکر که
تو نرفتی تووکوچه بازار
......
شنیدم وقتی که آزردی
توی کوچه زمین میخوردی
شنیدم با صدای خس خس
نام مادر رو هی میبردی
ابن ربیع پست/ میزد با پشت دست
به صورتت آقا آقا آقا آقا
به زیر ضربه ها میزدی بارها
مادر و هی صدا صدا صدا صدا
ٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖ
#کاری_ازشعرای_سبکساز_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
4_5996767719611959545.mp3
1.85M
#زمینه_شور
#شهادت_امام_صادق_ع
#سبک_ریان
#شب_بود_و
☑️بنداول
شب بود و یک سکوت
تو لحظه ی قنوت
بودم تنها
قلبم و شیکوندن
خونه مو سوزوندن
اون نامردا
وقت نمازم «دله مضطر۳»
دستامو بستن «مثه حیدر۳»
سیلی میخوردم «مثه مادر۳»
ای وای از غریبی ای وای ای وای
☑️بنددوم
یه حرومی رسید ،سجاده رو کشید
از زیر پام
افتادم رو زمین ،با یک قلب حزین
مثل بابام
با آه خسته«زمین خوردم ۳»
با دست بسته «زمین خوردم ۳»
قلبه شکسته «زمین خوردم ۳»
ای وای از غریبی ای وای ای وای
☑️بندسوم
بردنم بی عصا ،بی ردا بی عبا
با قده خم
شبیه مرتضی ،میونه کوچه ها
کشوندنم
با دل رنجور،«تن بیمار۳»
میبردنم با«هزار ازار ۳»
قصه ی کوچه«شدش تکرار۳»
ای وای از غریبی ای وای ای وای
☑️بندچهارم
اومدن تماشا ،مردم بی حیا
تو کوچه ها
بردنم شبونه،از تو آشیونه
با ناسزا
توی دله شب «من و بردن۳»
دنبال مرکب «من و بردن۳»
شبیه زینب«من و بردن۳»
ای وای از غریبی ای وای ای وای
☑️بند پنجم گریز کربلا
میسوزم ای خدا، ازین زهر جفا
ای وای ای وای
میگم با چشم تر یاد جد بی سر
ای وای ای وای
آتیش به قلبم «زده رخنه۳»
میاد به یادم «شه تشنه۳»
که دست و پا زد«زیر دشنه۳»
ای وای از غریبی ای وای ای وای
💠💠💠9⃣9⃣6⃣💠💠💠
#شعرای_آیینی
#رضا_نصابی
#مجید_مرادزاده
.
#پندیات
#ترحیم_خوانی
آید امشب گر تورا وقت سفر آماده ایی
طی کنی اینک مسیر پر خطر آماده ایی
گر بیاید قابض الارواح و گوید زود باش
عمرت ای انسان دگر آمد به سر، آماده ایی
این سفر را توشه ی بسیار خواهد لاجرم
بر عبور از راه سخت این گذر آماده ایی
روزگاری فرصت ماهم به پایان میرسد
روی شانه می برندت چون ز در آماده ایی
کاروان بر خیزد و آید صدای الرحیل
چون بگوش آید زمانی این خبر آماده ایی
آشیانی بر درخت پیر وخشکی ساختی
تا که بگشایی از این جا بال و پر آماده ایی
تار گیسوی سپیدی کرد اینگونه خطاب
بهر دل کندن زمال و سیم و زر آماده ایی
هر زبانی میچشد القصه طعم مرگ را
تا بنوشی جام مرگ ای محتضر، آماده ی؟
#حسین_کریمی_نیا
...............
#ترحیم_خوانی
#پندیات
رسم دنیا درهمین است آنکه آمد رفتنی ست
بعدِ رفتن نام نیکت بر زبانها ماندنی ست
تا توانی خلق را ازخود مرنجان با سخن
آنکه بالاتر نشیند ، آخرش افتادنی ست
عمر و جانت گرچه عمر نوح هم باشد ولی
شیشه ی عمر گرانم عاقبت بشکستنی ست
تکیه بر ایمان خود کن هم رهِ شیطان مشو
ریسمانِ دست شیطان ظاهراً پوسیدنی ست
ثروتت بند است برشب شهرتت با یک تبی
عاقبت ثروت به دست وارثان بسپردنی ست
دل مبند برمال دنیا ، مالِ دنیا بی وفاست
خرقه ی زرهم بپوشی سیم و زرنابردنی ست
بشنو یک پند از دلِ دلخسته ی این روزگار
رسم دنیا درهمین است پند من بشنفتنی ست
.
.
.
#زمینه #تخریب_قبور
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع علیهم السلام
نتونستن تو رو از دلا بگیرن
اونایی که ظلم بیحساب کردن
با همین بغض قدیمی حتی چند بار
حرم حسین و هم خراب کردن
عشق شما ، اون نوریه که
هرگز خاموش نمیشه
واللهِ لا ، تمحو ذکرنا
بقیع فراموش نمیشه
بگو به ابن زیاد ، بلند شو لعین
عزت و سلطنتِ ، حسین رو ببین
بگو به آل سعود ، یه روزی میاد
میایم به صحن بقیع ، مثه اربعین
واللهِ لا تمحوا ذکرنا
بقیع میشه مثل کربلا
.....
اگه ظاهراً خراب کردن بقیعُ
اونا که جیره خور قومِ یهودن
نمیدونن روزی که عالم درست شد
همه کاره بچه های زهرا بودن
حب علی و آلِ علی
داره توو دلها ریشه
والله لا، تمحو ذکرنا
بقیع فراموش نمیشه
دنیا میچرخه با یک ، نگاهِ علی
نفس نفس میزنم ، تو راهِ علی
میرسه اون روزیکه ، همه میبینن
داره میاد توو بقیع، سپاهِ علی
والله لا تمحو ذکرنا
بقیع میشه مثل کربلا
....
آره خب ، درسته که حرم ندارین
ولی صاحب اختیار دنیا هستین
قبرتون خاکیه اما در حقیقت...
تا قیامت توو دلِ شیعه ها هستین
بی سایه بونید ، رو سرمون
دارین سایه همیشه
واللهِ لا ، تمحو ذکرنا
بقیع فراموش نمیشه
میرسه روز ظهور ، امید همه
منتظریم تا بیای، یابن فاطمه
با پرچم یا حسن ، میایم توو بقیع
وعده ی سینه زنا ، باب القاسمِ
واللهِ لا تمحوا ذکرنا
بقیع میشه مثل کربلا
شاعرونغمه پرداز :
#یاسین_زندی✍🎼🎤
.👇
زمینه- نتونستن تورو از دلا بگیرن.mp3
14.1M
#زمینه
(نتونستن تو رو از دل ها بگیرن...)
مداح : #کربلایی_یاسین_زندی
چهارشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
#واحد_سنگین
ایام #شهادت_امام_صادق
آقا
فدای غربت مزارت
فدای قبر پرغبارت
چراشب شهادت تو
نمانده زائری کنارت
آقا
بسوزداین دلم زداغت
گرفتم آتش ازفراقت
نشسته مادرتوزهرا
کنارقبربی چراغت
آقا
زغصه ها قدت خمیده
شدی چرا نفس بریده
بسوزدآنکه جانمازت
ز زیرپای توکشیده
آقا
کشیده آتشی سراسر
به خانه ات شبیه حیدر
به زیر لب فقط تو خواندی
فدای روضه ی تو مادر
مادر
فدای قبر بی نشانت
فدای قامت کمانت
پهلوی شکسته
فدای دست نیمه جانت
بانو
میان کوچه ها چه دیدی
که جان سپردی و بریدی
بجز حسن کسی چه داند
تواز کشیده چه کشیدی
مادر
همه وجود تو شرر شد
برای همسرت سپر شد
تمام روضه ات همین است
که قاتل تو میخ در شد
═══✼✼═══
(مادر... فدای قبر بی نشانت
فدای قامت کمانت
فدای پهلوی شکسته
فدای دست نیمه جانت۲)۲
مادر...میان کوچه ها چه دیدی؟
که جان سپردی و بریدی
به جز حسن کسی نداند
تو از کشیده چی کشیدی....۲
✫┄┅═══════════┅┄✫
مادر....زنم ز غصه ی تو فریاد
خزان شده بهارت ای یار
چه شد به پشت درب خانه
که بار شیشه ی تو افتاد...
مادر...همه وجود تو شرر شد
برای همسرت سپر شد
تمام روضه ات همین است
که قاتل تو میخ در شد..
ای وای....اون لگدی که بی هوا زد
برا رضایت خدا زد
امان از اون لحظه که زهرا
با ناله فضه رو صدا زد
ای وای...رو زخمای علی نمک خورد
شیشه ی زندگیش ترک خورد
با پهلوی شکسته زهرا
اومد تو کوچه و کتک خورد ....
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#سینه_زنی
#فاطمیه
👇
Banifatemeh-ShahadatImamSadegh1395[04].mp3
8.92M
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#واحد
🎤مداح :حاج سید مجید بنی فاطمه