Fadaeian_Haftegi14020304_08.mp3
5.02M
📃#از_گهواره_تا_لحد_ارباب_دلم_مدد
🖊 #سرود_امام_حسین (علیهالسلام)
از گهواره تا لحد
اربابه دلم مدد
معشوقٌ الیالابد حسین
ای با غریبههای جهان آشنا حسین
ای عهده دار مردم بی دست و پا حسین
با یک نفس تمام جهنم شود بهشت
گویند اگر جهنمیان یکصدا حسین
عالم حیرونه ، لیلا مجنونته
خوشبخت اونیه که الان مهمونته
زیر ایوونته زیر ایوونته
ثارالله یا حسین ثارالله یا حسین
ای ذکر عقیق من
مصباحالطریق من
یا نعمالرفیق من حسین
ای سایهات همیشه به روی سرم حسین
من پای سفرهی تو شدم محترم حسین
لطفی که کردهای تو به من مادرم نکرد
ای مهربانتر از پدر و مادرم حسین
تو پر و بالمی ، تحویل سالمی
حالم با تو خوشه ، احسن الحالمی
تو شاه عالمی
ثارالله یا حسین ثارالله یا حسین
.
.
#آخر_صفر
#امام_رضا
کربلای طوس/ #نوحه
از خراسان شعله خیزد
در عزای پور زهرا
شد سیه پوشِ عزایش
بار دیگر آل طاها
در غریبی ، می دهد جان
هشتمین خورشیدِ ایمان
خانه ی دل ، در غم او
می شود از پایه ویران
ای رضا جان
ای رضا جان
ای رضا جان ای رضا جان
در میان حُجره یارب
ناله ی مردی غریب است
نقشِ هر آهِ لب او
آیه ی اَمَّن یُّجیب است
زهرِ کینه ، در وجودش
آتش ماتم به پا کرد
داغِ غربت ، از برایش
حُجره را کرب و بلا کرد
ای رضا جان
ای رضا جان
ای رضا جان ای رضا جان
از شرار زهرِ دشمن
شعله خیزد از نهادش
دارد آن مظلوم تنها
دیده در راه جوادش
رو به رویش ، بار الٰها
بسته شد هر راه چاره
کرده اکنون ، زهر قاتل
قلب او را پاره پاره
ای رضا جان
ای رضا جان
ای رضا جان ای رضا جان
لاله ی باغ ولایت
گلشن جانش خزان است
روی خاک حُجره بی جان
آن امام مهربان است
کارگر شد ، در وجودش
کینه ی صیّاد آخر
بس که آنجا ، بال و پر زد
از نفس افتاد آخر
ای رضا جان
ای رضا جان
ای رضا جان ای رضا جان
oo
#حاج_محمود_تاری «یاسر»✍
#شهادت_امام_رضا
.👇
.
#میلاد_امام_رضا
منی #ولادت_با_سعادت_حضرت_امام_علی_بن_موسی_الرضا_علیه_السلام
ای عزیز فاطمه، شانِ شما والاست آقا
پرچمت تا صبحِ محشر، یکسره بالاست آقا
روزِ اقدامِ به هنگامم، اگر حالاست آقا
جانِ نوکرهات، ناقابل ترین کالاست آقا
تا شود چشمانِ بدخواهانتان، کور ای رضاجان
دَم زنم از عشقِ زیبای تو، ای شاه خراسان
جایگاهِ حرمتت را، هیچکس ویرانه نتوان
کشته ی شمعِ وجودِ تو، بجز پروانه نتوان
غیرِ عاشق را دفاعی از حرم، جانانه نتوان
منکرِ نورِ ولای تو، بجز بیگانه نتوان
کیست سلطانِ سریرِ اِرتضا را خصم و منکر
یا حرامی، یا یهودی، یا منافق، یا که کافر
لحظه ها را می شمارم، تا بگویم مدحِ دلبر
واژه ها را می نِشانم، پیشِ یکدیگر مکرر
چون سُرایم قطره ای، از هشتمین دریای کوثر
نقش گردد؛ عالمِ آل محمد، روی دفتر
پاره ی قلبِ پیمبر! روشنای چشمِ حیدر!
عشقِ زهرا، یا رضا، در باز کن بر روی نوکر
باز شد در، از فرازِ پنجره نوری رسید و
ناگهان هم در دلم، هم بر قلم، روحی دمید و
یک به یک الفاظ را، القاب را، در سینه چید و
بهرِ وصفش، با تمامِ عجز ما را برگزید و
چیدم از نطق و کلامش، شرحی از شان و مقامش
خود ز اوصاف امامت، گفت با عشقِ تمامش
گفت در وصفِ امامت: آنچه را مقصودِ دین است
پیشوای امتِ قرآن، که خود عین الیقین است
ریشه های صُلبِ پاکش، از نژادِ مرسلین است
عزّ و جاهِ مومنین است و نظام مسلمین است
شاخه ی پر برکت دینِ مبینِ حی سبحان
حاکمِ پر حکمتِ مخلوق در اعصار و دوران
با امامت، وحی را ذات و صفات اِنشاء گردد
با امامت، واژه ی صوم و صلات احیاء گردد
با امامت، جاریِ خمس و زکات اجراء گردد
با امامت، چشمه ی آب حیات افشاء گردد
با امامت، بندگی بهرِ عباد آید مهیا
با امامت، فرصت حج و جهاد آید مهیا
مظهرِ اسماءِ حسنی، خَلق را بابا امام است
معنی و تفسیرِ قرآن، در حقیقت با امام است
آنکه احکامِ خدا را میکند برپا امام است
حافظِ اَمن و اَمانِ مرزها، تنها امام است
هم مدیر و هم مدبر، در زمانِ صلح و جنگ است
بی حضورِ او کمیتِ مکتبِ اسلام، لَنگ است
گفت: من شمس الشموسم، ماه تابنده امامم
چون ستاره در شبِ تیره فروزنده، امامم
رهنمای مردمان، مولای هر بنده امامم
در دلِ هر ناامیدی، نور رخشنده امامم
ناجیِ افتاده در گرداب غمها نیز مائیم
چلچراغِ روشنِ تاریکِ شبها نیز مائیم
تشنگانِ معرفت را، هر امام آبِ گوارا
خود امامِ منتصب، شد برترین رهبر شما را
اوست از رئفت کند، با دشمنان حتی مدارا
پس بخوانید ای محبان، در هلاکت نامِ ما را
هر امام ابری است بارنده، میان خشکسالی
سیل آسا بارشِ رحمت ببارد بر موالی
حجتِ حق مردمان را، در همه دوران امین است
چون برادر، چون پدر، چون مادری، بر مومنین است
آفتابِ هر زمان و سایه بخشِ هر زمین است
چشمه ای جوشنده مانند امیرالمومنین است
هم پناه بی پناهان، هم امید ناامیدان
پیشتازِ جانثاران، پیش آهنگِ شهیدان
گفت آن عاشق: اگر کوهِ گناه آورده ام من
بر امامِ مهربانِ خود، پناه آورده ام من
همرهِ دل، یک غلامِ روسیاه آورده ام من
چشمِ دل را در حرم، غرقِ نگاه آورده ام من
خاک بوسم، بینوایم، بی کس، اما آشنایم
من یکی از روضه خوانان شهید کربلایم
هست عمری رِزقِ ما، از صحبتِ اِبنِ شبیبت
روضه های جانگدازِ حضرتِ جدِ غریبت
روضه ی موی خضاب و آن شهِ شیب الخضیبت
روضه ی در آفتاب و آن مهِ خدّالتریبت
پیکری افتاد و دَه مرکب شدند آنجا سواری
گیسویی در باد و راسی بر فرازِ نیزه قاری
گرچه خود در حجره ی دربسته افتادی به زحمت
هیچکس از روی جسمت رد نشد وقتِ شهادت
حمله بر اهل و عیالِ تو نشد در پیشِ چشمت
خنده ی دشمن نشد، داغی روی داغِ یتیمت
اهل بیتِ تو نرفتند از کنارت در اسارت
گوشوارِ طفل و انگشتت نشد در بدجور غارت
میرسد آقا! بزودی منتقم از راه، والله
میزند سیلی بروی آن دوتا گمراه، والله
می ستاند حقِ مولا را از آن اَشباه، والله
می نشیند بر فرازِ مسندِ الله، والله
خطبه خوان ما را بخواند، در طوافِ روی ماهش
یالثاراتُ الحسینِ او، فراخوانِ سپاهش
#محمود_ژولیده
.