Fadaeian_Haftegi_14010519_06.mp3
20.4M
#شور
#شهدا
میخوام مثِ گذشتهها یادِ شهیدا کنم
عقدهی قلبم و به یادِ شهدا وا کنم
گناه یه کاری کرده نورِ قلبا خاموش شده
توو زندگی یادِ شهیدامون فراموش شده
یادش بخیر قدیما
حال و هوایی داشتیم با شهدا توو روضه
چه گریههایی کردیم
به یادِ هور و مجنون دوکوهه و هویزه
من اومدم با شهدا دوباره بیعت کنم
سفرهی دل وا کنم و دوباره صحبت کنم
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
کجایید ای سبک بالان عاشق
پرندهتر ز مرغان هوایی
حماسههای شهدا که انتها نداره
دل که حسینی بشه ترسی از بلا نداره
میخوام که یادی کنم از فَکّه و دشت عباس
از اونایی که دستشون بود توی دستِ عباس
با لبِ تشنه موندن
پا عهدشون تا اینکه به کرب و بلا رسیدن
قمقمههای خالی
به سَرسِپُردگی و جنون گواهی میدن
با یادِ خشکیه لبِ تموم رزمندهها
روضه میخونیم واسهی تشنه لبِ کربلا
اگر کشتن چرا آبت ندادن
چرا زان دُرّ نایابت ندادن
اگر کشتن چرا خاکت نکردن
کفن بر جسم صد چاک نکردن
«حسین جانم حسین، جانم حسین جانم
جانم حسین جانم، جانم حسین جان»
گذشتن از نام و نشونشون نشونهی قیمته
لازمهی قیمتی بودن به خدا غیرته
میخوام بگم از اون رفیقایی که بیپلاکن
از اونایی که تا ابد گنجینههای خاکن
طلائیه، شلمچه
همیشه شرمندهی مادرای شهیدن
مادرایی که واسه
دیدن بچههاشون زندگیشون و میدن
با مادرای شهدا دوباره روضهخونیم
شبیه زینب توی گودال بلا میخونیم
گلی گم کرده ام؛ میجویم او را
به هر گل میرسم، میبویم او را
گلِ من؛ یک نشانی در بدن داشت
یکی پیراهنِ کهنه، به تن داشت
*شاعر: #مرتضی_سراوانی
#شهدا
.
🔸جلسه هفتگی هیئت فدائیان حسین علیه السلام
📆 زمان:
👈 پنجشنبه ۲۶ مرداد ماه ۱۴۰۲
🔷 با مدیحه سرایی:
👈 حاج #سید_رضا_نریمانی
🔊 #مناجات | آتش عشق حسینی در دلم تا سر گرفت
🔊 #روضه | خون طفل شیر خواره تا ابد تضمین ماست
🔊 #زمینه | بین هیئت هیئت چون که تقدیر مرا بسته اند
🔊 #زمینه | داره موهام سفید میشه
🔊 #شور | لحظه لحظه ی انتخاب بین راه ظلم و ثواب
🔉 #شور | حسین جانم حسین جانم
👇👇👇👇👇
enc_16917037764715878946913.mp3
3.41M
#شور
مسیر پر نور مسیر پر خیر فقط یه راهه حسین و لا غیر رو حرف کی حساب کنم حسین و لا غیر دنیا رو کاش جواب کنم حسین و لا غیر دو راهیای زندگیم چقدر زیاده باید که انتخاب کنم حسین و لا غیر رومو زمین زدن همه همه همه رفیق فقط حسین ، حسین فاطمه من که نمیرم یه لحظه با غیر هیچی نمیخواهم حسین و لا غیر کیه که اسمشم دواست حسین و لا غیر کی بود که خیرمو میخواست حسین و لا غیر تو این زمونه عجیب غریب دنیا کیه که فکر آدماست حسین و لا غیر رومو زمین زدن همه همه همه رفیق فقط حسین ، حسین فاطمه#سیدمهدی_میرداماد🎤 #امام_حسین .
enc_16899562440383981524293.mp3
3.41M
#زمینه
بابا اومدی بالاخره نازنینم بابا نیمه شب اومدی خوب نمیبینم نمیبینم من تو رو نمیبینم تو هم منو نمیگیره هیچ چی جای دیدنو چطوری بگم چطوری زدن و نمیبینم تو رو لمست میکنم با هر دو دست زجر منو میزد بابا از پیش و پس هی منو زد خودش افتاد از نفس بابا حسین تا شنید اسم عمو جونم منو بیشتر زد تا شنید شبیه مادر تو ام بدتر زد بابا حسین ... بابا لباتو لخته خون دوخته انگاری بابا موهای تو هم که سوخته انگاری با هم بریم باز چشم دخترتو وا نذاری این دفعه رقیه تو جا نذاری منو با دشمنا تنها نذاری منو ببر اینجوری عمه مو کمتر میزنن ما رو با کینه حیدر میزنن ندیدی چطوری دختر میزنن بابا حسین خواستی حرفی بزنی کمی بلند حرف بزن بعد سیلی دیگه خوب نمیشنوه گوش من#حسن_عطایی🎤 #پنجم_صفر #شب_سوم_محرم
enc_16924634751997435838354.mp3
4.92M
#زمینه
شده شب تار هر روزم به تیغ آه جانسوزم بدون بیرق سردارم بدون شمشیر پیروزم فامّا الیتیم یتیم حسین شده سرفراز در عالمین فامّا السلام فقط یک کلام عشق والسلام سلام بر حسین به بال عشق شه پرم رقیه اطهرم حسین را دخترم من نوه حیدرم ما زنده کردیم اسلام و مستحبات و احکام و عمه چرا این بی دینا کفن نکردن بابام و ببین جان دین به من سر زده اومد از فراق نجاتم بده شعار تو بر لبم مبلغ مکتبم فاطمه قافله من زینب زینبم حسین را دخترم من نوه حیدرم ... غصه نخور بابا دردم فقط یه کم دلگیری بود اگه نخوردم من چیزی فقط دلیلش سیری بود غصه نخور که دندونام اگه که افتاد شیری بود موهام شد سفید فدای سرت بذار دق کنم برای سرت فدات بشه دخترت چی اومده بر سرت تو میشی مهمونم و من میشم مادرت#محمود_کریمی🎤 #حضرت_رقیه #شب_سوم_محرم
enc_16923597695402577983428.mp3
4.23M
#شور
نیلوفر مرداب دنیایم من تشنه باران دریایم من ساکن بین الطلوعینم من عاشق خورشید فردایم ای خورشید بتاب هوا سرده ای بارون ببار گلا زرده ای مرهم دلا پر از درده دنیا شده نامرد ای مرد بیا برگرد عشق بیابون گرد برگرد بیا برگرد من محو شکوه سحر کوهم با شوق مستور شده روحم آماده برگشت به بالایم پابند به این توبه نستوهم عشقت ما رو ساکن شرق کرد انوار طلوع شبو غرق کرد اوضاع فلک دیگه فرق کرد آلاله تو گلدون گل کرد بیا برگرد گل ها میشن دلسرد برگرد بیا برگرد دنیا شده نامرد ای مرد بیا برگرد عشق بیابون گرد برگرد بیا برگرد شیدا و پریشان مثل بیدم از باد نشون تو رو پرسیدم چون عکس روی ماه روی رود بود تا صبح روی برکه رو بوسیدم شب رفت و دم سحرگاهه این عطر خوش موی ماهه موعود خدا توی راهه ای مرهم روزای پر درد بیا برگرد برگا همه شد زرد برگرد بیا برگرد ای خورشید بتاب هوا سرده ای بارون ببار گلا زرده ای مرهم دلا پر از درده دنیا شده نامرد ای مرد بیا برگرد عشق بیابون گرد برگرد بیا برگرد#محمود_کریمی🎤 #جمعه #امام_زمان .
enc_16918614167674047302387.mp3
4.08M
#نماهنگ
آروم و قرار دل بی قرارم غیر در خونه ات پناهی ندارم اگه تو نباشی بیچاره بیچارم فدای نگاه ملیحت نیومده کسی شبیهت دخیل دلمو میبندم به گره گره ضریحت جان حسین جان جان حسین بی کران حسین من بی تو میمیرم نگی که نگفتم از چشمات الهی یه لحظه نیفتم بدون غم تو آشفته آشفتم غم تو شده همه دردم الهی دور تو بگردم تا به چشم تو بیام آقا همه تلاشمو کردم آه حسین سر پناه حسین تکیه گاه حسین جان حسین جان جان حسین بی کران حسین شاعر: جواد فلاح✍#مهدی_رسولی🎤 #امام_حسین .
ظهر عاشورا 04.mp3
8.34M
🔅 سبک: #شور
🎙 #حاج_محمد_فراهانی
◼️ #امام_حسین
🗓 #عاشورا
🖋 #صلي_علیک_ملیک_السما
ای کشته ی حسادت دنیا
صلو علیک ملیک السما
ای تشنه ی مقطع الاعضا
یا ابا عبدالله
مظلوم بودی و
از آب فرات
محروم بودی و
قلبت میتپید
زنده بودی و
رگ ها تو برید
زنده بودي و
مي پاشه خون تو به آسمون
اي كشته فتاده به هامون
زخمات و دادي به زينب نشون
اي صيد دست و پا زده در خون
يا أباعبدالله
تنها بودي و
فكر خيمه زنها بودي و
نزديك اومدن
اي وأي من سنگت مي زدن
حتي بهت نمي دادن مجال
تا بك نفس بگيري تو گودال
از ذوالجناج تو دارم سوْال
كي پيكرت و كرده لگدمال
يا أباعبدالله
تشنه بودي و
زير هجمه دشنه بودي و
خنجر رو كشيد
زنده بودي و
كه سر رو بريد
زنده بودي و
.
امام حسین ع
. #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها خورشيدِ من آمدی شبانه قدری بغلم کن عاشقانه نشناختمت در اول کار نفر
.
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
بابا جگرم کباب کردند
با زخم زبان عذاب کردند
آنقدر مرا ز کوفه تا شام
با نـام یتیم خطاب کردند
مثل پدرت حضرت حیدر
بر گردن من طناب کردند
بابا چقدَر عمه کتک خورد
با بغض علی حساب کردند
آن لحظه که چوب بر لبت زد
عالم به سرم خراب کردند
بابای گلم تو آیه خواندی
قلب من و عمه آب کردند
لعنت به یزید و شمر و خولی
خون بر دل بوتراب کردند
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)✍
.
.
#حضرت_رقیه
نوه ی حضرت زهرا و امین الله ام
در تمام سفرم بوده پدر همراهم
دست در دست عمویم ؛ همه جا عالی بود
چشمه های خنک از دامنه ها جاری بود
کاش بودند همه ؛ جای عزیزان خالی
شده از ما دم هر شهر چه استقبالی
چه بساطی است به بازار همه در کارند
بیشتر از همه اجناس ؛ عروسک دارند
سفره ها پهن شد و نان و رطب آوردند
قبل از آنی که کنم آب ؛ طلب ؛ آوردند
گرم بازی شدم و خستگی از یادم رفت
دختری خواست النگوی مرا ؛ دادم رفت
خاطرات خوشی از شام به یادم مانده
نشود باورتان زجر کنیزم خوانده
آرزوهای قشنگی که شده حسرت من
به فدای پدرِ کشته ی بی غسل و کفن
#حسین_فتحی✍
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
.....................
.
حضرت رقیه سلام الله علیها
چه عاشقانه پدر می کند تماشایش
که زنده است جهان با دم مسیحایش
صلابتش به عمو رفته است این بانو!
خلاصه ی علی و فاطمه ست سیمایش
رواست سجده کند آسمان به چادر او
رواست گریه کند ابر پای نجوایش
رقیه فاتح شام است، چشم دشمن کور!
که زیر و رو شده افلاک با رجزهایش
کدام طایفه این گونه می توانستند
یزید را بِنِشانند بر سرجایش
شبیه مادر خود راه می رود یعنی
هنوز آبله دارد رقیه در پایش
بغل گرفته پدر را و تازه می فهمد
چه کرده است سنان با گلوی بابایش
هنوز هم که هنوز است غصه اش این است
چه میکند سرِ نیزه عموی رعنایش
📌 شاعر : احسان نرگسی✍
#حضرت_رقیه
.
.
#زمینه
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#پنجم_صفر
تا نیایی دلم وا نمیشه
زخم پاهام مداوا نمیشه
اینجا هیچکی برام مثل بابا نمیشه
اینجا روزاش چقد سرده بابا
اینجا شبهاش پر از درده بابا
می بینی سیلی با من چه ها کرده بابا
بابایی..
کاش شب من سحر شه
از سرت لااقل یه خبر شه
من سرم روی خشت گلیه
تا بیای بالشم بال و پر شه
آرزو داشتم سرت رو از سر نیزه بگیرم
تو بیایی توی آغوشم، منم واست بمیرم
بابایی..
ای باباییِ مظلوم..
سر به صحرا گذاشتم ز هجران
خیلی ترسیدم از این بیابان
من رو میزد همون که تو رو زد باباجان
صورتم گر کبود و سیاهه
جای دست یه مرد سپاهه
کاش بیایی ببینی گلت بی پناهه
بابایی..
هر کجا که رسیدم
طعنه ها از یه نامرد شنیدم
بزم شامو نگم که چی دیدم؟
چوب به دندون زدو من بریدم..
تا که دندونای تو خونی شدش از دل بریدم
من با مشت بر روی دندونای شیریم هی کوبیدم
بابایی..
ای باباییِ مظلوم..
اومدی و شبم گشته روشن
شامیا پس کجان که ببینن
من بابا دارمو، من یتیم نیستم، اصلاً
با سر اومد بابایی خوبم
واسه زخماش به سینه می کوبم
کی میگه درد دارم وقتی هستی چه خوبم..
بابایی..
کی سرت رو بریده؟
کی تنت رو تو صحرا کشیده؟
بِگذَر از من تنم زخم و خونه..
کی رگ گردنت رو دریده؟
من شبیه فاطمه زخم تنم و نیمه جونه
تو شبیه حیدری فرق سرت غرق به خونه
بابایی..
ای بابايیِ مظلوم..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#زمینه_حضرت_رقیه
👇
.
#زمینه #شور
#زبانحال_حضرت_رقیه(سلام الله علیها)
ای کُشته ی فِتاده به هامون اباالمظلوم اباالمظلوم
خوشآمدی به گوشه ویرون اباالمظلوم اباالمظلوم
ای به غم تَسکین بابا
به بَرَم بِنْشین بابا
رُخِ من خورده سیلی
رُخِ تو خونین بابا
ياحسين يااباالمظلوم(٤)
ویرانه با تو گشته منوّر اباالمظلوم اباالمظلوم
باسر رسیده ای شه بی سر اباالمظلوم اباالمظلوم
سر من قربان تو
چه شده دندان تو؟
لبِ منهَم خُشكيده
چون لبِ عطشان تو
ياحسين يااباالمظلوم(٤)
آه از مُصیبتِ سرِ بازار اباالمظلوم اباالمظلوم
طِفلَت کجا وُ مجلسِ اَغیار؟ اباالمظلوم اباالمظلوم
من ميانِ اَهلِ شَر
تو ميانِ تَشتِ زَر
من خودم ديدم بابا
به لبَت ميزَد خِيزَر..
ياحسين يااباالمظلوم(٤)
عُمرم چو فاطمه شده کوتاه اباالمظلوم اباالمظلوم
با عمه از غمِ تو کِشَم آه اباالمظلوم اباالمظلوم
سر تو کی بُریده؟
رگات از هم پاچیده
حنجری که بوسیدم
عمه گودال بوسیده
ياحسين يااباالمظلوم(٤)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#شب_سوم_محرم
#شور_حضرت_رقیه
#زمینه_حضرت_رقیه
.👇
.
#شور
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
بابایی
نبودی و از دشمن تو چقد سیلی خوردم
سرت رو روی نیزه میدیدم و هی میمُردم
واویلا
بابایی
مو هامو ببین که شده خونی و غرق خاکه
تنم زیرِ مشت و لگد ها ببین چاکُ چاکه
واویلا
سرم رو شبا روی خاکا، میذارم
من از بعد عاشورا بابا، آوارم
اگر عمه جونم نبودش، میمُردم
شبایی شده که غذا هم، نَخوردم
بابایی، بابایی بابایی بابایی بابایی...
بابایی
بیا و یکم تو بگو از خودت واسه دختر
بگو کی بریده بابا این رگارو زِ حنجر
یامظلوم
بابایی
بگو کی یتیم کرده من رو به طرزِ قَبیحی
توکه مسموم و کُشته و زخمی و هم ذبیحی
یا مظلوم
بمیرم برات که خضابه، موی تو
کبوده مثه من بابایی، روی تو
نداری تو دستی بابایی، در بدن
که من رو نوازش کنی ای، بی کفن
بابایی، بابایی بابایی بابایی بابایی...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#شب_سوم_محرم
#شور_حضرت_رقیه
.👇
.
#زمزمه، #زمینه، #شور
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#پنجم_صفر
وای... وای... بابا
بابای من، ای تمنای من
بیا ببین، وضع و اوضای من
کبود شده، همه اعضای من
دستای من
وای... وای... بابا
تو نیستی و..، گریه شده کارم
سیلی خورده، صورتِ تب دارم
این زجر پست، هی میده آزارم
ای وای من
وای... وای... بابا
یک شب بابا، از ناقه اُفتادم
در اومد از، خارِ صحرا دادم
نرسیدش، هیچکی به فریادم
بابای من
وای... وای... بابا
قلبم شده، از هجر تو خسته
شمر پلید، دستامونو بسته
لگد هاشون، پهلومو بِشکسته
ای وای من
وای... وای... بابا
ساده بگم، سه سالمه پیرم
چون مادرت، خمیده راه میرم
منو ببر، از زندگی سیرم
دنیای من
وای... وای... بابا
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#زمزمه_حضرت_رقیه
#زمینه_حضرت_رقیه
#شور_حضرت_رقیه
.👇
.
#زمینه
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
کربلایی #حسین_ستوده
[بند اول]
دل پره آهه
طفل سه ساله ی تو نزدیک به ماهه
همدم درده
روزای خوبمون دیگه بر نمی گرده
من دیگه اون رقیه ای
که واسه تو ناز بکنه نمیشم
اونی که با نوازش
تو چشماشو باز بکنه نمیشم
من دیگه اون رقیه که
بخوابه روی پر قو نمیشم
اون که بلند حرف نمیزد
حتی یه بار باهاش عمو نمیشم
بابا قدیم کجا الان کجا
عمو کجا سنان کجا
بابا حسین...
🖤🖤
[بند دوم]
خاطره هامون
رد میشه از جلوی چشمام و غمامون
یکی دوتا نیست
دنیا یه چند وقته دیگه به کام ما نیست
من دیگه اون رقیه ی روز و شبای مدینه نمیشم
اونی که هیچ حقی نداشت
سایه شو حتی ببینه نمیشم
من دیگه اون رقیه ی
گذشته با موی بلند نمیشم
اونی که لکنت زبون
نداشته وقت حرف زدن نمیشم
بابا شبیه تو
منم یه دست
دندونامو زد و شکست
بابا حسین...
🖤🖤
[بند سوم]
اشک چشامه
خیلی دلم تنگه برا عروسکامه
دلم گرفته
روزای خوب بچگیمو غم گرفته
من دیگه اون رقیه که
مرگشو از خدا نخواد نمیشم
اونی که توی این سه سال
به عمه زحمت نمیداد نمیشم
من دیگه اون رقیه که
نرفته بود بازار شام نمیشم
من دیگه اون دختری که
ندیده بود بزم حرام نمیشم
بابا بازم میخوای بری سفر
خسته شدم منم ببر
بابا حسین...
🖤🖤
[بند چهارم]
میشه بگی که من هنوز نازم
شونه بزن موی منو بازم
دست توی موهای تو میندازم
شونه بزن موی منو بازم
موم سوخت
شبیه مادر تو پهلوم سوخت
بابا ببین تمام بارون سوخت
میون شعله چشم و ابروم سوخت
ای کاش
به گوش من نمیرسید حرفاش
جوری زدش رو صورتم موند جاش
به خدا سنگینه بابا دستاش
من الذی ایتمنی بابا حسین
🖤🖤
[بند پنجم]
دیگه نگم برات سرم چی شد
میشه نپرسی چادرم چی شد
رفتی نگفتی دخترم چی شد
میشه نپرسی چادرم چی شد
تاره
چشای من نمیبینه آره
شده لباسای تنم پاره
حتی واسم نمونده گوشواره
فرش زیر قدمهای تو که فرشه
ولی چرا تن تو بی سر شه
گریه کنم دلم سبک تر شه
🖤🖤
[بند ششم]
نبودنت بهونه گیرم کرد
فکر سر بریده پیرم کرد
تو رفتی و زجر اسیرم کرد
فکر سر بریده پیرم کرد
ای داد میزنه روی سر من فریاد
میسوزونه زخم تنم رو باد
خبر داری که دندونم افتاد
شمردی بابا
چند تا لگد خورده به پهلوی دخترت
حسین وای
.👇