eitaa logo
امام حسین ع
22.3هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
enc_16924634751997435838354.mp3
4.92M
شده شب تار هر روزم
به تیغ آه جانسوزم
بدون بیرق سردارم
بدون شمشیر پیروزم

فامّا الیتیم یتیم حسین
شده سرفراز در عالمین
فامّا السلام فقط یک کلام
عشق والسلام سلام بر حسین

به بال عشق شه پرم رقیه اطهرم
حسین را دخترم من نوه حیدرم

ما زنده کردیم اسلام و
مستحبات و احکام و
عمه چرا این بی دینا
کفن نکردن بابام و

ببین جان دین به من سر زده
اومد از فراق نجاتم بده
شعار تو بر لبم مبلغ مکتبم
فاطمه قافله من زینب زینبم

حسین را دخترم من نوه حیدرم ...

غصه نخور بابا دردم فقط یه کم دلگیری بود
اگه نخوردم من چیزی فقط دلیلش سیری بود
غصه نخور که دندونام اگه که افتاد شیری بود

موهام شد سفید فدای سرت
بذار دق کنم برای سرت

فدات بشه دخترت
چی اومده بر سرت
تو میشی مهمونم و
من میشم مادرت
🎤
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
enc_16923597695402577983428.mp3
4.23M
نیلوفر مرداب دنیایم
من تشنه باران دریایم
من ساکن بین الطلوعینم
من عاشق خورشید فردایم

ای خورشید بتاب هوا سرده
ای بارون ببار گلا زرده
ای مرهم دلا پر از درده

دنیا شده نامرد ای مرد بیا برگرد
عشق بیابون گرد برگرد بیا برگرد

من محو شکوه سحر کوهم
با شوق مستور شده روحم
آماده برگشت به بالایم
پابند به این توبه نستوهم

عشقت ما رو ساکن شرق کرد
انوار طلوع شبو غرق کرد
اوضاع فلک دیگه فرق کرد

آلاله تو گلدون گل کرد بیا برگرد
گل ها میشن دلسرد برگرد بیا برگرد

دنیا شده نامرد ای مرد بیا برگرد
عشق بیابون گرد برگرد بیا برگرد

شیدا و پریشان مثل بیدم
از باد نشون تو رو پرسیدم
چون عکس روی ماه روی رود بود
تا صبح روی برکه رو بوسیدم

شب رفت و دم سحرگاهه
این عطر خوش موی ماهه
موعود خدا توی راهه

ای مرهم روزای پر درد بیا برگرد
برگا همه شد زرد برگرد بیا برگرد

ای خورشید بتاب هوا سرده
ای بارون ببار گلا زرده
ای مرهم دلا پر از درده

دنیا شده نامرد ای مرد بیا برگرد
عشق بیابون گرد برگرد بیا برگرد
🎤 .
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
enc_16918614167674047302387.mp3
4.08M
آروم و قرار دل بی قرارم
غیر در خونه ات پناهی ندارم
اگه تو نباشی بیچاره بیچارم

فدای نگاه ملیحت
نیومده کسی شبیهت
دخیل دلمو میبندم به گره گره ضریحت

جان حسین
جان جان حسین
بی کران حسین

من بی تو میمیرم نگی که نگفتم
از چشمات الهی یه لحظه نیفتم
بدون غم تو آشفته آشفتم

غم تو شده همه دردم
الهی دور تو بگردم
تا به چشم تو بیام آقا
همه تلاشمو کردم

آه حسین
سر پناه حسین
تکیه گاه حسین

جان حسین
جان جان حسین
بی کران حسین

شاعر: جواد فلاح✍
🎤 .
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
ظهر عاشورا 04.mp3
8.34M
‍ 🔅 سبک: 🎙 ◼️ 🗓 🖋 ای کشته ی حسادت دنیا صلو علیک ملیک السما ای تشنه ی مقطع الاعضا یا ابا عبدالله مظلوم بودی و از آب فرات محروم بودی و قلبت میتپید زنده بودی و رگ ها تو برید زنده بودي و مي پاشه خون تو به آسمون اي كشته فتاده به هامون زخمات و دادي به زينب نشون اي صيد دست و پا زده در خون يا أباعبدالله تنها بودي و فكر خيمه زنها بودي و نزديك اومدن اي وأي من سنگت مي زدن حتي بهت نمي دادن مجال تا بك نفس بگيري تو گودال از ذوالجناج تو دارم سوْال كي پيكرت و كرده لگدمال يا أباعبدالله تشنه بودي و زير هجمه دشنه بودي و خنجر رو كشيد زنده بودي و كه سر رو بريد زنده بودي و .
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
امام حسین ع
. #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها خورشيدِ من‌ آمدی شبانه قدری بغلم کن عاشقانه نشناختمت در اول‌ کار نفر
. بابا جگرم کباب کردند با زخم زبان عذاب کردند آنقدر مرا ز کوفه تا شام با نـام یتیم خطاب کردند مثل پدرت حضرت حیدر بر گردن من طناب کردند بابا چقدَر عمه کتک خورد با بغض علی حساب کردند آن لحظه که چوب بر لبت زد عالم به سرم خراب کردند بابای گلم تو آیه خواندی قلب من و عمه آب کردند لعنت به یزید و شمر و خولی خون بر دل بوتراب کردند یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)✍ .
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
. نوه ی حضرت زهرا و امین الله ام در تمام سفرم بوده پدر همراهم دست در دست عمویم ؛ همه جا عالی بود چشمه های خنک از دامنه ها جاری بود کاش بودند همه ؛ جای عزیزان خالی شده از ما دم هر شهر چه استقبالی چه بساطی است به بازار همه در کارند بیشتر از همه اجناس ؛ عروسک دارند سفره ها پهن شد و نان و رطب آوردند قبل از آنی که کنم آب ؛ طلب ؛ آوردند گرم بازی شدم و خستگی از یادم رفت دختری خواست النگوی مرا ؛ دادم رفت خاطرات خوشی از شام به یادم مانده نشود باورتان زجر کنیزم خوانده آرزوهای قشنگی که شده حسرت من به فدای پدرِ کشته ی بی غسل و کفن ‌..................... . حضرت رقیه سلام الله علیها چه عاشقانه پدر می کند تماشایش که زنده است جهان با دم مسیحایش صلابتش به عمو رفته است این بانو! خلاصه ی علی و فاطمه ست سیمایش رواست سجده کند آسمان به چادر او رواست گریه کند ابر پای نجوایش رقیه فاتح شام است، چشم دشمن کور! که زیر و رو شده افلاک با رجزهایش کدام طایفه این گونه می توانستند یزید را بِنِشانند بر سرجایش شبیه مادر خود راه می رود یعنی هنوز آبله دارد رقیه در پایش بغل گرفته پدر را و تازه می فهمد چه کرده است سنان با گلوی بابایش هنوز هم که هنوز است غصه اش این است چه می‌کند سرِ نیزه عموی رعنایش 📌 شاعر : احسان نرگسی✍ .
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
. سلام الله علیها تا نیایی دلم وا نمیشه زخم پاهام مداوا نمیشه اینجا هیچکی برام مثل بابا نمیشه اینجا روزاش چقد سرده بابا اینجا شبهاش پر از درده بابا می بینی سیلی با من چه ها کرده بابا بابایی.. کاش شب من سحر شه از سرت لااقل یه خبر شه من سرم روی خشت گلیه تا بیای بالشم بال و پر شه آرزو داشتم سرت رو از سر نیزه بگیرم تو بیایی توی آغوشم، منم واست بمیرم بابایی.. ای باباییِ مظلوم.. سر به صحرا گذاشتم ز هجران خیلی ترسیدم از این بیابان من رو میزد همون که تو رو زد باباجان صورتم گر کبود و سیاهه جای دست یه مرد سپاهه کاش بیایی ببینی گلت بی پناهه بابایی.. هر کجا که رسیدم طعنه ها از یه نامرد شنیدم بزم شامو نگم که چی دیدم؟ چوب به دندون زدو من بریدم.. تا که دندونای تو خونی شدش از دل بریدم من با مشت بر روی دندونای شیریم هی کوبیدم بابایی.. ای باباییِ مظلوم.. اومدی و شبم گشته روشن شامیا پس کجان که ببینن من بابا دارمو، من یتیم نیستم، اصلاً با سر اومد بابایی خوبم واسه زخماش به سینه می کوبم کی میگه درد دارم وقتی هستی چه خوبم.. بابایی.. کی سرت رو بریده؟ کی تنت رو تو صحرا کشیده؟ بِگذَر از من تنم زخم و خونه.. کی رگ گردنت رو دریده؟ من شبیه فاطمه زخم تنم و نیمه جونه تو شبیه حیدری فرق سرت غرق به خونه بابایی.. ای بابايیِ مظلوم.. 👇
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
. (سلام الله علیها) ای کُشته ی فِتاده به هامون اباالمظلوم اباالمظلوم خوش‌آمدی به گوشه ویرون اباالمظلوم‌ اباالمظلوم ای به غم تَسکین بابا به بَرَم بِنْشین بابا رُخِ من خورده سیلی رُخِ تو خونین بابا ياحسين يااباالمظلوم(٤) ویرانه با تو گشته منوّر اباالمظلوم اباالمظلوم باسر رسیده ای شه بی سر اباالمظلوم اباالمظلوم سر من قربان تو چه شده دندان تو؟ لبِ منهَم خُشكيده چون لبِ عطشان تو ياحسين يااباالمظلوم(٤) آه از مُصیبتِ سرِ بازار اباالمظلوم اباالمظلوم طِفلَت کجا وُ مجلسِ اَغیار؟ اباالمظلوم اباالمظلوم من ميانِ اَهلِ شَر تو ميانِ تَشتِ زَر من خودم ديدم بابا به لبَت ميزَد خِيزَر.. ياحسين يااباالمظلوم(٤) عُمرم چو فاطمه شده کوتاه اباالمظلوم اباالمظلوم با عمه از غمِ تو کِشَم آه اباالمظلوم اباالمظلوم سر تو کی بُریده؟ رگات از هم پاچیده حنجری که بوسیدم عمه گودال بوسیده ياحسين يااباالمظلوم(٤) .👇
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
. سلام الله علیها بابایی نبودی و از دشمن تو چقد سیلی خوردم سرت رو روی نیزه میدیدم و هی میمُردم واویلا بابایی مو هامو ببین که شده خونی و غرق خاکه تنم زیرِ مشت و لگد ها ببین چاکُ چاکه واویلا سرم رو شبا روی خاکا، میذارم من از بعد عاشورا بابا، آوارم اگر عمه جونم نبودش، میمُردم شبایی شده که غذا هم، نَخوردم بابایی، بابایی بابایی بابایی بابایی... بابایی بیا و یکم تو بگو از خودت واسه دختر بگو کی بریده بابا این رگارو زِ حنجر یامظلوم بابایی بگو کی یتیم کرده من رو به طرزِ قَبیحی توکه مسموم و کُشته و زخمی و هم ذبیحی یا مظلوم بمیرم برات که خضابه، موی تو کبوده مثه من بابایی، روی تو نداری تو دستی بابایی، در بدن که من رو نوازش کنی ای، بی کفن بابایی، بابایی بابایی بابایی بابایی... .👇
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
۳۰ مرداد ۱۴۰۲